زهره اسدی- میزگردی 150 دقیقه ای؛ این بار برای آن که خودمان را در ترازوی نقد مخاطبان و کارشناسان قدیمی و صمیمی قرار دهیم. صبح چهارشنبه ای که گذشت پشت میز داغ نقد روزنامه «خراسان شمالی» نشستیم و از این که روزنامه قدیمی استان تا چه اندازه توانسته است پاسخگوی نیاز مخاطبان عزیز باشد، شنیدیم. جمعی کارشناسانه بود، درخواست کردیم عیب ها و نقاط ضعف مان را بگویند و روزنامه 15 ساله استان را بی رحمانه زیر تیغ نقد ببرند. «احسان حصاری مقدم» پژوهشگر، «سید محسن موسوی» و «علیرضا باغچقی» دو عضو شورای شهر بجنورد، دکتر «مصیب سامانیان» استاد دانشگاه، «محسن آگاهی» عضو هیئت رئیسه شورای هماهنگی روابط عمومی های خراسان شمالی و «جواد آگاهی» از فعالان رسانه ای استان مهمانان این میزگرد بودند که بسیار کارشناسی شده مواردی را مطرح کردند و گرچه از نقاط قوت روزنامه بارها گفتند و از مسیر 15 ساله ای که طی کردیم تمجید کردند اما نکاتی را از نگاه یک منتقد همیشه همراه بیان کردند که در ادامه آن ها را از نظر می گذرانیم.
داده کاوی کنید
دکتر «سامانیان» اولین کسی است که پشت میز نقد اولین روزنامه استان، تیغ تشریح را دست می گیرد. این استاد دانشگاه با گفتن یک نکته، نقد خود را آغاز می کند: «رسانه باید ماموریت خود را بداند زیرا این ماموریت هویت آن را مشخص می کند». وی معتقد است: برای رسیدن به توسعه، رسانه ها باید 3 گزینه اهمیت، ضرورت و امکان را در نظر بگیرند. این 3 گزینه به نظر او مواردی هستند که باید رسانه ها برای آن ها پاسخ داشته باشند و اگر نداشته باشند باید چشم انداز خود را مورد بازنگری قرار دهند. وی آرزو دارد که روزی استان صاحب رسانه ای تولید کننده (تولید کننده خبر) شود و تنها توزیع کننده خبر نباشد.
وی می گوید: برای تولید خبر باید خبرنگاران متخصص پرورش داده شوند، کلید واژه را بدانند و با آن کلید، قفل تولید خبر را در رسانه باز کنند.
او این سوال را از ما می کند که به عنوان یک رسانه در جامعه اطلاعات محور چقدر در کمک به توسعه استان موثر بوده اید؟ وی البته پاسخی برای این سوال دارد. وی ابراز می کند: انتظار داریم روزنامه خراسان شمالی از سال های گذشته تاکنون در پروسه فرهنگی خود پیشرفت و رشد داشته باشد اما نقدی که در این میان بر عملکرد روزنامه وارد است پیگیری نکردن مستمر سوژه ها و مطالب تولیدی است؛ گاهی تیتری زده می شود اما دیگر به دنبال این تیتر نیستیم که سرانجام این خبر چه شد، در حالی که قدرت مطبوعات بسیار تاثیرگذار است.
بنا بر پیشنهاد این استاد دانشگاه، روزنامه خراسان شمالی باید از اولین سال انتشار تاکنون داده کاوی داشته باشد تا برنامه ریزی اطلاعات نگر داشته باشد و فرصت ها و تهدید ها را شناسایی کند.
وی از مخاطبانی است که به گفته خودش هر روز صبح فایل «pdf» روزنامه را باز می کند اما گویا دسترسی به این فایل و سایت روزنامه با مشکلاتی مواجه است و نقد دیگر او از همین مشکل ناشی می شود.
وی البته می گوید: نمره روزنامه خراسان شمالی قابل قبول است، فقط رویکرد خود را به سمت تولید خبر سوق و به هویت بخشی اهمیت بیشتری دهید.
فرهنگ، فولکلور و میراث ناملموس پررنگ شود
«احسان حصاری مقدم» از پژوهشگران استان و از مخاطبان همراه روزنامه خراسان شمالی است که بخش مهمی از دغدغه هایش مربوط به مشکلات شهری و فرهنگ فولکلور است. او نگران تیتر برخی اخباری است که در رسانه های مختلف استان منتشر می شود؛ تیترهای حوادث که نام شهر در آن ها ذکر می شود اقدامی است که از نظر او حرفه ای نیست.
او اضافه می کند: درخواست من به عنوان یک شهروند از این روزنامه، پرداختن به مشکلات و دغدغه های شهری و شهروندان است. وی می خواهد این روزنامه پیگیر حقوق مردم باشد. وی مطالبه ای از خبرنگاران استان دارد و به تعبیری می خواهد آن ها حواشی جلسات را ببینند زیرا گاهی حواشی داغ تر و مهم تر از متن است.
وی معتقد است: با وجود فضای مجازی و کانال های متعدد خبری، اصل خبر به سرعت منتشر می شود بنابراین خبرنگاران باید به مسائل دیگر جلسات بپردازند. البته او بر این باور است که آستانه تحمل مدیران پایین است، از این رو به یک مطلب قدیمی روزنامه خراسان شمالی با تیتر «آستانه تحمل برخی مدیران بسیار پایین است» اشاره می کند و می گوید: معتقدم باید بگویید آستانه تحمل بسیاری از مدیران به شدت پایین است.
تاخیر در برگزاری همایش ها از دیگر نکاتی است که این پژوهشگر به آن اشاره می کند و می خواهد مورد توجه خبرنگاران قرار بگیرد. «حصاری مقدم» پرداختن به گذشته های تاریخی بجنورد را کمرنگ می داند و پررنگ شدن آن و فرهنگ، هنر، فولکلور، میراث ناملموس و قومیت ها از دیگر خواسته های اوست و جای خالی شان را در این روزنامه احساس می کند.
نیازمند کلان نگری هستید
موسوی که از اعضای پارلمان شهری بجنورد و بر کرسی ریاست کمیسیون عمران و شهرسازی شورای اسلامی شهر بجنورد نشسته است، در بین نقدهایش مباحث و پیشنهادهای تخصصی را در حوزه کاری خود مطرح می کند. او می گوید: روزنامه یک سازمان ارتباطی است، بنابراین باید دارای نقش سازمانی و با مجموعه شهری بجنورد و منطقه خراسان شمالی ارتباط داشته باشد. او روزنامه خراسان شمالی را حرفه ای و موثر می داند اما نقدهایی را بر این روزنامه وارد می داند. او این روزنامه را نیازمند رویکرد کلان نگری می داند؛ کلان نگری همراه با مثبت نگری که منجر به توسعه شود.
وی برخی منفی نگری ها را در این روزنامه مطلوب نمی داند و معتقد است: روزنامه ها باید به دنبال تقویت مطالبه گری باشند. وی پاسخگویی مدیران استان را ضعیف می داند و می خواهد روزنامه خراسان شمالی به عنوان یک عامل اثرگذار پاسخگویی مسئولان را تقویت کند.
وی می گوید: نگاه روزنامه ها در استان نباید محلی و در برگیرنده یک منطقه باشد. او روزنامه را عامل محرکی برای توسعه و پیشرفت می داند و از این جهت باید به دنبال شناسایی مسائل محلی و منطقه ای باشد.
وی ابراز می کند: اگر مسائل مدیریت نشوند به بحران تبدیل می شوند و روزنامه خراسان شمالی می تواند با شناسایی مسائل و چالش ها در استان از بروز بحران جلوگیری کند. به گفته او، یکی از انتقادات مورد نظر درباره این روزنامه به ارتباط آن با سطوح بالاتر مربوط است، ارتباط این روزنامه با مناطق مجاور را کمی ضعیف می بینم زیرا برنامه های توسعه استان باید متناسب با برنامه های توسعه مناطق همجوار انجام شود.
«موسوی» به بن بست بودن استان اشاره می کند، بن بستی که به دلیل نبود راه آهن، مشکلات فرودگاه و دیگر مسائل زیر ساختی استان ایجاد شده است و تاکید می کند: روزنامه خراسان شمالی می تواند به جهت دهی برنامه ها، رونق بخشیدن به برخی پروژه ها و تحقق انتظار مردم کمک کند.
وی البته به استفاده از جاده مرگ برای نام گذاری محور بجنورد- جنگل گلستان انتقاد می کند و معتقد است: این عنوان، ترانزیت و جا به جایی مسافر را به سمت جاده تهران- سمنان سوق داده است.
وی خواستار توجه بیشتر این روزنامه به مباحث گردشگری، فقر و بیکاری، اجتماعی و ناهنجاری های زیر پوست شهر است.
توانمندی های استان را معرفی کنید
«جواد آگاهی» عضو هیئت رئیسه شورای هماهنگی روابط عمومی های استان نیز پشت میز نقد روزنامه خراسان شمالی قرار گرفت. او از روابط عمومی های همیشه همراه است و سعی دارد منصفانه مطالب روزنامه را جراحی کند. او معتقد است: روزنامه خراسان شمالی سال ها پیش به سن بلوغ رسید و الان جوانی خوش بر و رو و اصیل است که تلاش کرده از مسیر درست خود خارج نشود. او این روزنامه را یکه تاز میدان رسانه ای استان می داند و 15 سالگی روزنامه خراسان شمالی را تبریک می گوید. وی می افزاید: «سال های سال روزهای مان را با روزنامه خراسان شمالی شروع کردیم و اخبار این روزنامه را همچنان دنبال می کنیم»، سپس نکاتی را از نگاه یک روابط عمومی مطرح می کند.
او به عنوان اولین نقد، صحبت های مطرح شده از سوی «موسوی» در خصوص برخی تیترهای منفی را تایید می کند و گریزی به تاثیر این تیترها بر حوزه سرمایه گذاری در استان می زند. «استان ما بین دو استان برخوردار واقع شده و سهم استان از سرمایه گذاری کم است و در این بخش ما استان محرومی هستیم بنابراین این گونه تیترها موجب می شود برخی سرمایه گذاران، قید سرمایه گذاری را در استان بزنند.»
این مطلب را می گوید و ادامه می دهد: برخی تیترها با متن خبر همخوانی ندارد، با این که متن به سوال ایجاد شده در تیتر گاهی پاسخ می دهد اما تاثیر منفی تیتر بیشتر و ممکن است مخاطبان متن را نخوانند.
نکته دیگر او به تلاش این روزنامه برای معرفی توانمندی های استان برمی گردد و معتقد است: این روزنامه همچون گذشته باید برای معرفی توانمندی های بالقوه و بالفعل اقدام کند و از این جهت می گوید جای خالی صفحه روستا یا گزارش هایی درخصوص روستاها خالی است. آن چنان که در سال های قبل چنان محتوایی در روزنامه خراسان شمالی وجود داشت.
وی روزنامه خراسان شمالی را دانشگاه تولید خبرنگار می داند؛ رسانه ای که تخصصی تر از دیگر رسانه ها در استان کار کرده است و این موارد را ا ز ویژگی های خوب این روزنامه برمی شمرد.
وی البته خواستار ارتقای جایگاه روابط عمومی هاست و انتظار همکاری بیشتری از سوی رسانه ها در این خصوص دارد.
نکات آموزشی را ارائه دهید
«علیرضا باغچقی» عضو شورای اسلامی شهر بجنورد پنجمین منتقدی بود که چهارشنبه پشت تریبون نقد روزنامه نشست. او پیش از این که بی رحمانه روزنامه را نقد کند، به صحبت های مطرح شده دیگران نقد و حرف هایی برای روزنامه خراسان شمالی داشت. این عضو پارلمان محلی بجنورد 15 سالگی روزنامه را تبریک می گوید و ادامه می دهد: برخی رسانه ها آمدند و رفتند و دلیل رفتن آن ها باید مورد واکاوی و توجه مدیران و مسئولان قرار گیرد زیرا وجود رسانه های متعدد موجب ایجاد رقابت می شود و رقابت بین رسانه ها زیباست و هر کدام به نحوی منجر به توسعه شهر می شوند.
او می خواهد نقدش را به عنوان یک شهروند بپذیریم. او به صحبت های دکتر سامانیان اشاره و ابزار توسعه ای بودن رسانه ها را تایید می کند، اما سخنان دکتر موسوی را مورد نقد قرار می دهد و می گوید: «اگر روزنامه ها در مطالبه گری عمومی کوتاهی کرده اند نقد ما از آن ها درست است اما اگر ما مدیران در انجام وظایف خود کوتاهی کرده و نقد روزنامه ها را نپذیرفته و راه خود را رفته ایم، این ناشی از ضعف ما مدیران است که ساز خودمان را می زنیم و به مطالبه گری روزنامه ها بی توجه ایم.»
وی معتقد است: تجزیه و تحلیل داده هایی که به رسانه ها می رسد کار سختی و تشخیص علمی بودن نظریه های مختلف کار دشوارتری است از این جهت برخی انتظارها از رسانه ها بجا نیست.
وی به سخنان مطرح شده در خصوص تیترهای منفی به ویژه «جاده مرگ» اشاره می کند و می گوید: باید دید پشت این تیتر چه تفکری نشسته و دلیل این که روزنامه خراسان شمالی به این نتیجه رسیده که این جاده مرگ است و جاده سبز نیست، چیست؟
«باغچقی» تصریح می کند: خراسان شمالی بین دو استان سبز از نظر معنوی و طبیعی قرار گرفته است و می تواند جاده سبز باشد اما آیا می توان از آمار بالای تلفات در این جاده گذشت و نام سبز بر آن نهاد؟ وقتی حجم بالایی از خبرهای مرگ ناشی از تصادفات در این جاده می رسد و «کک مدیران هم نمی گزد» آیا باید نام سبز بر این جاده گذاشت؟ او البته این سوال را هم طرح می کند که آیا اگر نام این جاده سبز باشد از تلفات جاده ای آن کاسته می شود؟ او می گوید: «چگونه می توان به مدیران تلنگر زد؟ مدیرانی که شاهد تصادفات وحشتناک این جاده بوده اند و با وجود این که بارها خطرات این جاده را از زبان رسانه ها شنیده اند اما اقدامی نکرده اند.»
او بر این باور است که ایجاد مطالبه گری عمومی به جز تیتر منفی و گزنده، امکان پذیر نیست. او ادامه می دهد: روزنامه خراسان شمالی روزنامه محلی این استان است، اگر این روزنامه که متعلق به این استان است از این عناوین و تیترها برای بیداری ما استفاده نکند کجا باید از این تیترها استفاده کنند، در شبکه های ملی؟ از این جهت معتقدم این رسانه مسیر را درست رفته است و ما نخواسته ایم آگاه شویم زیرا اگر می خواستیم این جاده نام مرگ نگیرد چرا کاری نکرده ایم و سکوت کرده ایم؟
عضو شورای اسلامی شهر بجنورد می گوید: در عین این که رسانه وظیفه دارد نقد کند باید امید و نشاط را به جامعه تزریق کند. توأمان این موضوع مرز خاصی را می خواهد که رسانه ها باید این مرز را تشخیص دهند، منفی بودن بیش از حد رسانه را منفی می کند و گاهی این مورد در رسانه های سیاسی و جناحی دیده می شود که کوه مشکلات هم حزبی خود را کاه می بینند و کاه مشکلات جناح مخالف را کوه. این رسانه ها از عدالت به بغض رسیده اند و اگر با این شرایط پیش بروند نگاه رسانه مشخص می شود و به نظر من رعایت این مرز نکته مهمی است که رسانه ها باید ترسیم کنند.
«باغچقی» معتقد است که نگاه و رویکرد رسانه ها به تناسب نگاه مدیران عوض می شود و بر همین اساس می گوید: «روزنامه خراسان شمالی از این قانون مستثنی نبوده است». او البته می داند شرایط اقتصادی دامن این روزنامه را مانند سایر رسانه های مکتوب گرفته است و دانسته اش را این گونه بیان می کند: «اگر می بینیم گاهی روزنامه ای به اداره ای نزدیک می شود، باید واکاوی کرد شاید آن اداره به این نتیجه رسیده است که باید به روزنامه کمک کند یا خدای نکرده اهدافی پشت سر آن است. البته باید پذیرفت رسانه ها تشکیل شده از افرادی هستند که امکان خطا در آن ها هم وجود دارد.»
وی از تنوع اخبار و صفحات روزنامه خراسان شمالی هم سخن می گوید. بنا به گفته او برخی اخبار کشوری روزنامه از فضاها و کانال های دیگر جمع آوری می شود و ضرورت دارد. وی پیشنهادی دارد و می خواهد در دل اخبار حوادثی، خبرنگاران به شیوه حرفه ای نکات آموزشی را جا دهند تا به ترویج فرهنگ و کاهش آسیب ها کمک کنند.
البته نقاط قوت روزنامه را خوب می داند، گویا در تمام سال های عمر روزنامه خراسان شمالی با نگاهی تیزبین همه جوانب این رسانه را رصد می کرده است. او ابراز می کند: می دانم روزنامه خراسان شمالی نسبت به دیگر رسانه هایی که بودند و هستند، به خبرنگاران خود اهمیت می دهد و حقوق خوبی به آن ها پرداخت می کند، خبرنگاران روزنامه خراسان شمالی در استان حرفه ای هستند، اما اگر خبرنگاران حرفه ای را از سایر نقاط کشور هم جذب کنید بهتر خواهد شد.
«تولید خبر به چه شکلی انجام می شود و چه اخباری باید داشته باشید؟» سوال دیگری است که باغچقی مطرح می کند.وی نقد اصلی خود را با همین سوال مطرح می کند، به نوعی فصل نقدهای خود را با این سوال ورق می زند. «برخی مسئولان سعه صدر ندارند و کوچک ترین نقد را برنمی تابند البته شاید مدیران نتوانسته اند محدودیت های خود را به گوش شما برسانند و کم کاری ها به حساب ناکارآمدی ها گذاشته می شود، شما از بیرون ما را نگاه می کنید اما در داخل نهادها با آیین نامه ها، قوانین و محدودیت هایی مانند مسائل مالی مواجه هستیم که نتوانسته ایم وظیفه خود را انجام دهیم و این محدودیت ها را به روزنامه انتقال نداده ایم و از این جهت تیترهای منفی از برخی دستگاه ها چاپ می شود و فکر می کنیم دشمنی بین ما ایجاد شده اما واقعیت این است که نیت هر دو طرف خیر است.»
پرداختن به هویت محلی و فرهنگ قومیت ها و آیین ما و حفظ زبان های بومی از دیگر پیشنهادهای «باغچقی» است.
وی در پایان سخنان خود، اگرچه عددی را به عنوان نمره به این روزنامه محلی در نظر نمی گیرد اما بر این باور است که نمره روزنامه خراسان شمالی بالاتر از میانگین قبولی است و انتظار دارد با رشد روزنامه این نمره میانگین نیز افزایش پیدا کند.
عکس صفحه اول باید مخاطب را میخکوب کند
اما «جواد آگاهی» از فعالان در رسانه های استان، ششمین نفری است که حرف های خود را بیان می کند. تبریک 15 سالگی روزنامه خراسان شمالی را از زبان این همکار رسانه ای نیز می شنویم. سخنانش این گونه آغاز می شود: «چرا برخی نشریات آمدند و رفتند؟ دلیل اصلی این اتفاق نیت تشکیل رسانه است، رسانه ای که به نیت گرفتن یک پست تشکیل می شود، پس از گرفتن پست تعطیل می شود زیرا مردم برای این رسانه در مرتبه دوم اهمیت قرار دارند و اولین اولویت خود فرد است.»
او دغدغه اصلی رسانه ها را مخاطب شناسی می داند و مشکل اصلی همه روزنامه های کشور از جمله خراسان شمالی را فاصله گرفتن مخاطبان از رسانه های مکتوب اعلام می کند؛ دغدغه ای که دلیل اصلی آن به تعبیر او، شیرین تر و لذت بخش تر بودن رسانه های زرد است. خیلی حرفه ای تاثیر جریان اجتماعی را بر عمر رسانه ها از نظر گذرانده است و خوب می داند برای برخی از مردم، نقد زندگی شخصی افراد بسی شیرین تر از نقدها و مطالبات واقعی و در این زمینه سخت است که رسانه ها بر خلاف جریان آب شنا کنند.
«فست فود نگاری» تعریف «آگاهی» از سلیقه رسانه ای مردم است و از این رو به گفته او رسانه هایی هستند که کوتاه، بی کیفیت و بی محتوا می نویسند.
وی منتقد نظر دکتر «سامانیان» است و می گوید: روزنامه خراسان شمالی تنها رسانه ای است که تولید محتوا در آن از اهمیت بالایی برخوردار است، این موضوع را از کمترین خبرهای این رسانه می توان دریافت. اما خبرهای تولیدی این روزنامه و سوژه یابی های آن نشان می دهد خبرنگاران آن به روز هستند و نیازهای روز را شناخته اند.او برخی عکس های صفحه یک روزنامه را قبول ندارد و این را از میان کلامش می توان استخراج کرد، آن جایی که اشاره می کند: «در شرایط کنونی رسانه های مکتوب چیزی که مخاطب را جذب می کند یک عکس جذاب است. به عنوان مثال تصویر تمام قد مسئولان یا عکس نشست های خبری برای مردم و من مخاطب جذابیتی ندارد، من خواهان یک تصویر زنده از روزنامه خراسان شمالی هستم، عکسی که تصویر آن در کیوسک روزنامه فروشی من را میخکوب و جذب کند.
نباید فراموش کرد که علاقه مردم به سمت تصویر گرایش پیدا کرده است، از این جهت اینستاگرام مخاطب بیشتری نسبت به توئیتر دارد که شاید متن های زیبایی در آن درج و نوشته می شود.
«قدرت رسانه در مخاطب آن است» این نکته را نیز این فعال رسانه ای مطرح می کند. بنا به گفته «آگاهی» زمانی رسانه ای قدرتمند است که مخاطب داشته باشد اما مخاطبان کمی و کیفی هستند یعنی برخی می خوانند و می روند اما برخی مانند مخاطبان روزنامه خراسان شمالی افراد خاص هستند و این نشانگر این است که در شرایط فعلی این روزنامه همچنان مخاطبان کیفی خود را حفظ کرده است.
او از تغییر شیوه نگارش روزنامه قدردانی می کند و می افزاید: نگارش نرم در این روزنامه خبر خوبی است اما ایراداتی به این شیوه نگارش برخی خبرنگاران وارد است زیرا در کنار برخی که بسیار حرفه ای مطالب را نرم می نویسند، برخی دیگر بین داستان سرایی و نرم خبر مشکل دارند.خط آخر سخنان او این است که شاید در این استان روزنامه های دیگری بودند و رفتند و شاید با رفتن خیلی از رسانه ها اتفاقی نیفتاد اما مطمئناً اگر روزی روزنامه «خراسان شمالی» نباشد در استان خیلی اتفاق ها می افتد.