مردمان هزار چشمه

 مرتضوی- «سرچشمه» نشانی است از دریایی پنهان و تو در هر نقطه از روستا می توانی به راحتی به آب برسی این همان رازی است که سرچشمه را «سرچشمه» کرده است؛ ظرفیتی که شاید اگر مورد توجه  قرار گیرد می تواند این خطه بکر را به یک منطقه گردشگری تبدیل کند.  قدم در روستا که می گذاری وجود آلاچیق و نیزارهای اطراف چشمه و صدای پرندگانی که بر فراز این منطقه موسیقی گوش نواز زندگی را می نوازند، آرامش را بر وجودت حکم فرما می کند و تو را به این باور می رساند  که  این خطه  چیزی برای این که به یک منطقه گردشگری تبدیل شود و ساعتی گردشگران را به این منطقه بکشاند کم ندارد.   گام هایم را آهسته برمی دارم تا بتوانم بیشتر از هوای پاک و طبیعت بکر روستای سرچشمه که به واسطه دسترسی آسان مردم روستا به آب و وجود چشمه، نام سرچشمه به خود گرفته است، بهره ببرم. هر چند به واسطه زلزله سال75، خانه های روستا دیگر شکل گذشته را ندارد و آجر و سیمان همنشین روستاییان شده است؛ اما هنوز زندگی روستایی در این منطقه جریان دارد و مردم هم چنان با کشاورزی و باغبانی روزگار می گذرانند؛ با این همه «سرچشمه» به واسطه نزدیکی اش به شهر از امکانات شهر بی نصیب نمانده است.
این جا روستایی است که مردمانش از آلاینده ها  بی نصیب  نیستند و  جوانانش از بیکاری رنج می برند.نگرانی این مردم به بیکاری جوانانشان ختم نمی شود، ترس از ترک تحصیل فرزندانشان به واسطه برخوردار نبودن از وسع کافی برای حضور در شهر  آرامش را از  آن ها گرفته است.
  با این که به گفته  اهالی روستا هر نقطه ای از روستا  را که حفر کنی،  در عمق 4 یا 5 متری به آب  می رسی اما به واسطه وجود آلاینده ها سال هاست که  دیگر  مردم از آب چشمه استفاده نمی کنند و قارلق  منبعی است برای تامین آب مردم روستا.اما هیچ  یک از این ها  نمی تواند، آرامشی را که در روستا به واسطه طبیعت بکر و گندمزارها و  چشمه بر آن حاکم  شده است و  لحظه ای تو را از فکر این که این منطقه ظرفیت  تبدیل شدن به منطقه گردشگری را دارد  بگیرد؛ آن هم در روزگاری که بسیاری از روستاها از بی آبی رنج می برند و ساکنان آن رفتن را بر ماندن ترجیح می دهند.