یادداشت

آزمون و خطا

نویسنده : فروزان بهروز f.behroz@khorasannews.com
این روزها صنایع ما جدا از مشکل نوسان ارزی، درگیر مشکلاتی شده اند که اگر این همه فاصله که اکنون بین آن ها و دانشگاه ها وجود دارد نبود شاید این مشکلات بروز نمی کرد. 
 در همه دنیا دانشگاه ها به عنوان بزرگ ترین مراکز آموزشی وظیفه تربیت متخصصان و نیروی انسانی را در رشته های مختلف علمی به منظور برطرف کردن نیازهای جامعه  بر عهده دارند اما این روزها  فاصله ای انکارناپذیر بین دانشگاه ها و دیگر بخش ها به ویژه صنعت به وجود آمده است و دوری صنعت و دانشگاه سبب شده صنعت برای رفع نیازهای خود راه آزمون و خطا را در پیش گیرد که این امر هزینه فعالیت های صنعتی را به میزان قابل توجهی افزایش داده است و از سوی دیگر دانش آموختگان ما هم  با نبود بازار کار مواجه اند و در مقابل بسیاری از صنعت گران مشتاق استفاده از تکنولوژی و علم روز هستند اما شرایط فراهم نیست.
اطمینان نداشتن فعالان بازار به دانشگاه ها از یک سو و تربیت دانشجویان بدون داشتن مهارت های فنی لازم از سوی دیگر سبب می شود تعامل این دو نهاد دشوارتر شود برای همین دانشجویان در محیط های آموزشی اصول علمی و تئوری رشته های گوناگون را می آموزند اما امکان کارآموزی صحیح و استفاده از تجربیات صاحبان فن را نمی یابند. از این رو پس از اتمام دوره تحصیل به ناچار مجبور به فراگیری فنون لازم از استادکاران می شوند و اگر این بستر فراهم نباشد به سمت مشاغلی می روند که با رشته تحصیلی آن ها همخوانی ندارد و حل این مشکل تعامل دو جانبه ای را می طلبد که با اعتماد به نیروی انسانی و سرمایه گذاری روی دانش دانشگاهیان ممکن می شود. مانند آن چه در این سال ها اتفاق افتاد و بسیاری از پروژه های بزرگ به تیم های دانشجویی سپرده شد تا با نظارت سرمایه گذاران اجرایی شود و بازخورد خوبی هم داشت. اگر به دانشگاه های کشورهای پیشرفته نگاهی بیندازیم متوجه خواهیم شد که امور پژوهشی تاثیر گرفته از سوالات و چالش‌های صنعت یا حتی دولت است، در حالی که خیلی از تحقیقاتی که امروزه در دانشگاه‌ های ما انجام می‌شود، کاربردی برای کشور در هیچ حیطه‌ای ندارد. در این کشورها می بینیم که سرمایه‌گذاری مالی‌ که برای تحقیقات صرف می شود گاه به میلیون ها تومان می رسد در حالی که بودجه‌ای که در ایران برای تحقیقات در نظر گرفته می‌شود، بسیار ناچیز است و از سوی دیگر نبود شایسته‌ سالاری و محیط رقابتی مناسب و تقسیم برابر منابع و امکانات، فضای مناسبی را برای کارآفرینان جوان ایجاد نکرده است. دوری صنعت و حتی دانشگاه‌ها از علم روز دنیا عامل دیگری است برای این که تعداد شرکت‌های ایرانی (چه دولتی و چه خصوصی) معتبر که توان رقابت با رقیبان خارجی خود را دارند به انگشتان یک دست هم نرسد.