نگاهى به یک سریال جوان پسند

سایه روشن های «خسوف»

گروه سینما و تلویزیون- سریال «خسوف» قصه‌ای خانوادگی و عاشقانه دارد و به نوعی دارای داستانی جوان‌پسندانه است. کارگردان این درام، «مازیار میری» و تهیه کننده آن، «همایون اسعدیان» است. حضور این دو چهره برجسته سینمای ایران به همراه ترکیبی از بازیگران باتجربه و مشهور و بازیگران جوان بااستعداد نیز باعث شد مخاطبان زیادی این سریال را دنبال کنند؛ سریالی که شانزدهمین قسمت آن روز گذشته از شبکه نمایش خانگی پخش شد. 
«امین تارخ»، «علی عمرانی»، «مسعود کرامتى»، «ستاره اسکندری»، «شهره سلطانی» و «شمسی فضل اللهى» از جمله بازیگران مطرح این سریال هستند که در کنار بازیگران جوانی همچون «پوریا رحیمی‌ سام»، «مینو شریفی»، «سجاد بابایی»، «پریا مجللی»، «المیرا دهقانی» و البته «امیرعلى پریز»، بازیگر بجنوردى در خسوف به نقش آفرینی پرداخته اند.
«مازیار میری» چهره ای آشنا برای اهالی سینماست. او با فیلم «سعادت آباد» (۱۳۸۹)، نام خود را بر سر زبان ها انداخت، با «حوض نقاشی» (۱۳۹۱)، به شهرت رسید و «سارا و آیدا» (۱۳۹۵) نیز توانایی های او را در عرصه فیلم سازی به علاقه مندان به هنر هفتم نشان داد.
«میری» که از جشنواره های داخلی و خارجی جوایز معتبر زیادی را به دست آورده،‌ با «خسوف» دست به ساخت چهارمین سریال خود زد. مجموعه تلویزیونی «گاوصندوق» که در سال ۱۳۸۸ از شبکه سوم سیما پخش شد، اولین تجربه کارگردانی مازیار میری بود. او سپس مجموعه های تلویزیونی «فرات» و «هیئت مدیره» را طی سال های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۷ ساخت. میری با مجموعه «خسوف» اولین تجربه خود در شبکه نمایش خانگی را پشت سر گذاشت.
«خسوف» داستان ساده و سرراستی دارد؛ امیر قرار است با دختردایی خود ازدواج کند، اما به دختر دیگری دل می بندد و این باعث می شود دعواهای خانوادگی بین خانواده او و دایی اش به وجود بیاید.
«خسوف» از آن دسته سریال های درامی است که ضمن آن که یک داستان عاشقانه را روایت می کند، گوشه چشمی به دغدغه های قشر جوان دارد. جدال میان جوانان و خانواده ‌های شان، مسائل دانشجویان و عشق و حسادت و رقابت از جمله موضوعاتی هستند که در مجموعه «خسوف» مطرح می شوند. با این وجود سریال سایه روشن های مختلفی دارد.
سریال با یک  حادثه ناگوار شروع می‌شود که در آن چند دختر و پسر حضور دارند، اما این اتفاق با یک بازگشت، به گذشته زندگی این جوانان باز‌می‌گردد. داستان از جایی پی گرفته می‌شود که دختر و پسر جوانی به نام امیر و آتیه، به صورت اتفاقی سر راه هم قرار می‌گیرند و این آغازگر یک ارتباط عاشقانه می‌شود. اما داستان‌هایی پشت پرده زندگی امیر است که کم‌کم ماجرای سریال را وارد پیچیدگی‌های جذابی می‌کند. تفاوت «خسوف» با عاشقانه‌های به اصطلاح آبکی این است که شکل‌گیری این رابطه احساسی خودش از ویژگی‌های جالب سریال است. اتفاقی که با سکانس‌های عاشقانه‌ای پیش‌ می‌رود که تکراری نیست و مخاطب را دچار خستگی نمی‌کند. دست‌های آلوده به خون، مفاسد اقتصادی، منفعت طلبی و خیانت، هر کدام مسیری در داستان ایجاد کرده‌اند که اگر مخاطب دنبال‌کننده داستان «خسوف» باشد، نمی‌تواند به‌راحتی از کنار آن ها عبور کند.
در این بین، سریال نقاط ضعف مختلفی در فیلم نامه دارد. یکی از نکاتی که می‌توان از آن به‌عنوان یک نقطه ضعف پررنگ سریال «خسوف» نام برد، تصویرسازی نادرست از فضای دانشگاه است. این که تلفن همراه دانشجوها با صدای بلند سر کلاس زنگ می‌خورد و آن‌ها به خود اجازه می‌دهند در حضور استاد تلفن را جواب دهند، یا این که کسی که در رشته معماری درس می‌خواند در همان ساختمان و فضایی حضور دارد که یک دانشجوی رشته حقوق حضور دارد، ضعف فیلم نامه‌ درباره فضای دانشگاهی را نشان می‌دهد. اما این‌ها تنها مشکلات سریال در مواجهه با زندگی دانشجویان نیست، مثلاً دختری ماه‌هاست خوابگاه نمی‌رود و خانواده و  حتی دانشگاه در جریان قرار نگرفته‌اند اما از طرف دیگر دانشجویی خطا می‌کند و مدام از دانشگاه با گوشی شخصی او تماس گرفته می‌شود. این‌ها از نکاتی است که اگر فردی تنها یک ترم در دانشگاه درس خوانده باشد، عجیب و دور از واقعیت بودن آن را خواهد فهمید. نشستن همیشگی دو جوان دانشگاهی روی صندلی های بیرون یک کافه هم از جمله نکاتی است که شاید با نگاه طنزآمیز در جریان سریال قرار داده شده باشد اما با واقعیت چندان تطابق ندارد.
بازی بازیگران باتجربه در کنار بازیگران تازه کار در «خسوف» چندان توی ذوق نمی زند و حتی برخی از آن ها از عهده نقش خود به خوبی برآمده اند اما با این حال برخی بازی ها تصنعی شده است. خواننده تیتراژ ابتدایی و پایانی سریال خسوف «محسن چاووشی» است که طرفداران فراوان خود را دارد. آن گونه که پیش از این گفته شده بود، فصل دوم سریال هم در حال نگارش بود و مشخص نیست که آیا مجال ادامه یافتن داستان این سریال به وجود می آید؟