«امیرحسین محمدی» ملی پوش کشتی استان مهمان روزنامه خراسان شمالی شد تا حرف های ناگفته اش را با مردم استانش در میان بگذارد.
ما امیر حسین را از قاب تلویزیون می بینیم و مدال بگیرد خوشحال می شویم و احساس غرور می کنیم و مدال نگیرد ناراحت می شویم و تمام حواس مان چند روز بعد در پی تحلیل کشتی اش از نظر خودمان است و تمام.از آن جا به بعد مثل همیشه فقط خودش می ماند و خاطراتش از تعریف ها یا انتقادها ، خودش می ماند و خانواده و دوستانش، خودش می ماند و خودش، مانند تمام ورزشکاران قهرمانی که تنها دل خوشی شان مردمی هستند که قدر کار بزرگ آن ها را می دانند.«امیر حسین» برای اولین بار گلایه می کند؛ گلایه که نه، شاید برای اولین بار حقیقت هایی را می گوید که می توان دید ولی ...
این جا خراسان شمالی است، استانی که با وجود جمعیت کمش، قهرمان زیاد دارد ولی قدر قهرمان های این استان هیچ وقت، با هیچ مسئول و مدیر کلی دانسته نشده است. انگار اینجا کمترین اهمیت را برای ورزشکاران و جوانان قائلند.
امیر حسین محمدی در مصاحبه اختصاصی با خراسان شمالی اول از سال 2017 می گوید، سال خوب 2017 که برای او با قهرمانی در مسابقات دانشجویان جهان رقم خورد، با قهرمانی برای دومین بار در رقابت های کشوری در رده سنی بزرگسالان ادامه پیدا کرد و به سومی رقابت های معتبر جایزه بزرگ باکو رسید.
او قهرمان جام تختی هم شد تا افتخاراتش را با پوشیدن پیراهن تیم ملی ایران به عنوان نفر اول، در رقابت های جام جهانی کامل کند و به همراه تیم ملی ایران با یک باخت مقابل قهرمان المپیک، نایب قهرمان دنیا شود.
محمدی می گوید: بلافاصله بعد از مسابقات با تمرینات سخت خودمان را مهیای حضور در بازی های همبستگی کشورهای اسلامی کردیم و از آن جایی که رقابت های آسیایی به فاصله یک هفته از بازی های اسلامی بود تیم اصلی به این رقابت ها اعزام شد که باعث شد از بازی های آسیایی جا بمانم.
وی می افزاید: خوشبختانه در این رقابت های بزرگ، تنها دارنده مدال نقره کشتی ایران شدم. راستش کشتی فینال خودش هزار تفسیر و حاشیه داشت. آذربایجان چون سودای برگزاری المپیک را در سر دارد بسیار عالی میزبانی کرد.
وی یادآور می شود: بقیه کشورها به خاطر ارزش مدال سعی کرده بودند با تمام قوا بیایند و چون مسابقات به صورت کاروانی بود تیم ها با نفرات اصلی آمده بودند و مسابقات پر از قهرمان جهان و المپیک بود.وی اظهار می دارد: به اذعان کارشناسان و مسئولان مسابقات، کشتی بالاترین کیفیت را در تمام رشته ها در این مسابقات داشت و خدا را شکر از این مسابقات هم با مدال برگشتم و چهارمین عملکرد را در تیم داشتم. سه طلا، یک نقره و دو برنز کسب کردیم و دو نفر هم اوت شدند.وی بیان می کند: فردا شب در رقابت های لیگ برتر در قالب تیم بیمه رازی با «حسین شهبازی» که عضو تیم رعد پدافند است رقابت دارم.
وی یادآور می شود: به خاطر حضور دو ساله ام در اردوهای تیم ملی و گذراندن سنگین ترین اردوها در تیم ملی کشتی، روزهای بسیار پر فشاری را گذراندم. در تمرینات کشتی از ماکزیمم قدرت بدنی باید استفاده کنی که بسیار سخت است و به قول سرمربی تیم ملی ما در تحمل نقطه مرگ هستیم. بعد از جام جهانی کرمانشاه برای بازی های اسلامی در اردو بودیم که زانوی پای راستم آسیب شدیدی دید و این آسیب دیدگی با وجود فیزیوتراپی و کارهایی که برای بهبودش انجام شد باز هم همراهم هست.
محمدی تصریح می کند: خیلی از لحاظ پزشکی هم کار کردم ولی جواب نداده است و امیدوارم به مسابقات انتخابی تیم ملی برسم.
عضو تیم ملی کشتی آزاد ایران تصریح می کند: با پای مصدوم در رقابت های بازی های همبستگی کشورهای اسلامی کشتی گرفتم و امیدوارم برای رقابت های آینده وضعیت مصدومیتم بهتر شود.
وی اظهار می دارد: هر فردی می تواند تعبیری داشته باشد ولی چیزی که من به آن استناد می کنم نظر سرمربی و کادر فنی است که بسیار از من راضی بودند. بعضی وقت ها در کشتی اتفاق های جبران ناپذیری می افتد.
وی بیان می کند: برای بازی های همبستگی کشورهای اسلامی، البته داور هم بی تاثیر نبود؛ کشتی دست من بود ولی اخطار می گرفتم؛ در آن فضا یک فن خوردم و شیرازه کار از دستم در آمد ولی مطمئن باشید در مسابقه بعدی با این کشتی گیر جبران خواهم کرد و پیروز میدان خواهم بود.
وی ادامه می دهد: از لحاظ بدنی اصلا برای لیگ برتر آماده نیستم ولی باید شرکت کنم و بدن را بکشانم، حریف هم وزن من در تیم ملی هم هست و حسین شهبازی کسی است که پیراهن تیم ملی در بازی های آسیایی را پوشید.
امیر حسین خاطرنشان می کند: متاسفانه پدیده رو به رشدی در کشور ما به نام مهاجرت ورزشی وجود دارد؛ مهاجرت همه نخبه ها در تمام رشته ها. متاسفانه نخبه ها به استان های دیگر و شهرهای بزرگ تر به سبب دهن کجی ها و بی توجهی ها می روند؛ به دلیل تحویل نگرفتن ها و کارهای دلسرد کننده از جانب برخی مسئولان که واقعاً استاد این کار هستند.محمدی تأکید می کند: اینجا احترام به سیستم شایسته سالاری وجود ندارد و حداقل در زمینه ورزش این گونه می بینم.وی یادآور می شود: در رقابت های دانشجویان جهان در ترکیه افرادی که طلا گرفتند بورس تحصیلی گرفتند ولی در کشتی احتیاج به پیشنهاد کشورهای دیگر نداریم. به هر کشوری که برویم با آغوش باز ما را می پذیرند چون ما صادر کننده کشتی به کشورهای دیگر هستیم .وی عنوان می کند: چند بار قول های خوبی دادند که برای استان های دیگر کشتی بگیریم یا حتی برای کشورهای دیگر روی تشک برویم، به من و خیلی های دیگر با حقوق های خوب پیشنهاد داده شده است ولی به خاطر عشق به وطن و عشق به مردم عزیز، تن به این کار ندادم ولی دوست دارم مسئولان این را بدانند که رسم قهرمان پروری این نیست. من در رشته ای عضو تیم ملی شدم که پر از فیلتر و سد و بند است.
وی ادامه می دهد: کشتی ورزش اول مملکت ماست، کشتی رشته ای نیست که ما در شهر خودمان سوار هواپیما بشویم و برویم مسابقات جهانی؛ این رشته بسیار سخت است و من در وزنی عضو تیم ملی هستم که تمام مفاخر کشتی ما در این وزن بودند؛ غلامرضا تختی، رسول خادم، عباس جدیدی، علیرضا حیدری و رضا یزدانی. همه این ها در وزن من کشتی گرفتند.
یعنی حساس ترین، زیباترین و سخت ترین وزن کشتی دنیا وزنی است که من کشتی می گیرم، چه در ایران و چه در جهان.
وی می گوید: به همین خاطر برای خیلی ها این موضوع سنگین است که یک جوان از یک شهر محروم، از یک شهر گمنام به این مرحله رسیده است و مردم بعضی از استان ها هم به فکر این هستند که کشتی گیری از شهر خودشان جای من را بگیرد.
ملی پوش کشتی استان یادآور می شود: الان من یک حریف دارم که تهرانی ها روی او خیلی سرمایه گذاری می کنند. از سوی دیگر کشتی گیران جدیدی از مازندران اضافه شده اند و به شدت هم از سوی مسئولان شان و هم در فضای مجازی حمایت می شوند و فضا به شدت به نفع دیگر کشتی گیران است.وی بیان می کند: به هر حال در فضای مجازی پشتوانه مردمی من نسبت به آن ها خیلی کم تر است و فشار وحشتناکی به من وارد می شود.
وی تصریح می کند: من تلاش می کنم و تمام دلگرمی من مسئولان هستند که بیایند و حمایت مان کنند ولی متاسفانه آن ها هم نمی آیند و فقط به عشق مردم شهر و استانم است که تا اینجا دوام آورده ام، اینجا فشار خیلی وحشتناکی هست، یعنی علاوه بر فشار جسمی، فشار روحی و روانی وحشتناکی را هم تحمل می کنم.
وی اضافه می کند: من از بچگی در اردوی تیم ملی بودم، مسئولان سایر استان ها می آمدند و به اردوی تیم ملی سرکشی می کردند؛ از مدیران کل دستگاه های اجرایی تا مدیران کل ورزش و جوانان و سران استان، قبل از المپیک تمام مسئولان اجرایی استان ها به ورزشکاران شان در اردوی تیم ملی سرکشی می کردند ولی من هیچ مسئولی را ندیدم.
وی می گوید: یک هفته قبل از برگزاری المپیک اسم من هم در لیست بود. کارهایم انجام شده بود. امکان رفتن من یا شخص دیگری به المپیک 50 ، 50 بود. من می دیدم که به سایر کشتی گیران جعبه های هدیه می دادند. اصلا بحث هدیه نیست بحث دلگرمی بود که به ورزشکاران شان داده می شد ولی من آنجا تنهای تنها بودم. از استان من تنها ورزشکار امید المپیکی بودم ولی فقط با بی توجهی مسئولان مواجه شدم.
وی یادآور می شود: الان یک مسابقه بومی و محلی گذاشته می شود همه می روند چون با رفتن شان دیده می شوند. چون جمعیت زیاد است چون دنبال کارهای تبلیغاتی هستند.
وی می افزاید: یک سال است بعد از المپیک سکوت کردم ولی اصلا تاثیری ندارد. این ها فقط ید طولایی در جوابیه صادر کردن دارند. اگر مصاحبه کنیم، درد دل کنیم، متهم می شویم به سیاسی کاری و خیلی هم تلاش می کنند که کلا شخص از میدان خارج شود.
وی بیان می کند: این را که می گویم دیدم و به آن اعتقاد دارم. الان به غیر از چند نفر در ورزش استان که یکی از آن ها رئیس هیئت کشتی استان است که زحمت می کشد من کسی را برای دلگرمی، برای پشتوانه بودن و برای حمایت ندیدم.
خیلی ناراحت کننده است که ورزش در استان ما هنوز جایگاه خودش را پیدا نکرده است.
امیر حسین بیان می کند: تمام ورزش استان ما شده یک روز در سال که تمام توجه ها و دوربین ها آنجاست؛ باور کنید ورزش فقط آن یک روز نیست. کسانی هستند که ملی پوش هستند، دارند با تمام وجود برای ورزش تلاش می کنند، چرا از آن ها حمایت نمی کنند؟ با یک سکه و دو سکه درد درمان نمی شود، هر چند که ما همان را هم ندیدهایم.
به فکر کار زیربنایی و علمی نیستند. چند سال از استان شدن مان می گذرد؟ در کدام رشته لیگ داریم؟ در کدام رشته مطرحیم؟
وی ادامه می دهد: تا حالا چند وزیر دعوت کردند و به دیدن شان رفتیم. رئیس جمهور ما را دعوت کرد و دلگرمی داد ولی من به عنوان ملی پوش کشتی این استان و تنها کسی که اسمش در لیست المپیک بود تا به حال هیچ کدام از مسئولان محلی و استانی را ندیده ام. یعنی ما اینقدر ارزش نداریم که یک بار دعوت شویم؟
وی نفسی می گیرد و آرام تر می گوید: هر چقدر می خواهم این مسائل را بازگو نکنم، نمی شود.
وی با چهره ای گرفته و درهم ادامه می دهد: لطفا بنویسید پیشنهاد می کنم هیچ جوانی، ورزش حرفه ای نکند زیرا فقط سراب است. هیچ حمایتی در استان ما نیست، ورزش را برای سلامتی انجام دهید؛ این را برادرانه می گویم.