درگفت و گو با «علیرضا آرا» بازیگر سریال «زیر پای مادر» مطرح شد:
تعداد بازدید : 239
سریالی با شخصیت های خاکستری
مریم ضیغمی-«علیرضا آرا» سال هاست که در تئاتر خاک صحنه خورده و در نمایش های زیادی روی صحنه رفته است. او شب های ماه رمضان با سریال«زیر پای مادر» در نقش صدرا حضور پررنگی داشت و بازی اش در این سریال دیده شد. به بهانه بازی خوب آرا با وی گفت و گویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
بر اساس چه شناختی نقش صدرای سریال «زیر پای مادر» به شما سپرده شد؟
من با سعید نعمت ا... و بهرنگ توفیقی از گذشته آشنایی داشتم و دو سال پیش به عنوان نخستین تجربه در سریال «پشت بام تهران» با این دو هنرمند همکاری کردم و همین همکاری زمینه بازی ام را در سریال «زیر پای مادر» فراهم کرد.
صدرا شخصیتی داشت که نه می توان گفت سیاه بود و نه سفید. او با توجه به اتفاق های رخ داده در زندگی و خانواده اش واکنش های متفاوتی نشان داد. برای این شخصیت چه شناسنامه ای طراحی کردید؟
ابتدا باید بگویم شخصیت هایی که سعید نعمت ا... طراحی کرده نیمی از راه را برای بازیگر رفته اند یعنی نقش های بازیگران برای ایفا و اجرا در مقابل دوربین به خوبی آماده شده اند. شخصیت ها و متن فیلم نامه به شدت پخته شده اند و این راه را برای بازیگر هموار می کند تا با کمی تلاش این کاراکتر را به منصه ظهور برساند و نقش را ایفا کند. صدرا هم همین طور است. او یک مرد ایرانی با همه مشخصه های آن و یک کاراکتر تیپیکال شرقی است که خیلی خانواده دوست است. خط قرمز او پدر، مادر و خانواده اش هستند. خیلی مقید و پایبند به اصول خانواده است. ضمن این که غیرتی و متعصب نیز است. اما درباره این که روابط او با خواهرش چگونه تعریف شده در قصه دیدید که برای خواهرش در 20 سال گذشته چه اتفاقات و مشکلاتی رخ داده است و این اتفاق ها و گرفتاری ها تا زمان حال کشیده شده است و تبدیل به یک دور باطل شده و حل نمی شود و این حل نشدن مشکلاتی را برای خانواده اش به وجود می آورد و به الطبع شخصیت صدرا با توجه به مشخصه هایی که گفتیم در کاراکترش وجود داشت این ناملایمات را بر نمی تابد. یک جاهایی همراه خواهرش آتنه و جاهایی هم مقابل اوست ، البته این در مقابل بودن به معنای تام و تمامش نیست . در واقع سعی در رفع و رجوع مشکلات خواهرش دارد.
در انتخاب نقش تان چقدر دغدغه متفاوت بودن را دارید که نقش جای کار داشته باشد تا دیده شوید؟
طبیعتا هر بازیگری دوست دارد که نقش خوب و شناسنامه دار و نقشی که جای بازی داشته باشد به او پیشنهاد شود . برای من هم طبیعتا مانند همه بازیگران این گونه است اما نقشی که در فیلم نامه سعید نعمت ا... هست نمی تواند بد باشد یعنی این سریال نقش بد نداشت. فکر نمی کنم بازیگری باشد که دلش بخواهد نقش های فیلم نامه های سعید نعمت ا... را قبول نکند و یا فرصت قرار گرفتن در مقابل دوربین کارگردان خوش سلیقه و خوش فکری مانند بهرنگ توفیقی را از دست بدهد.شخصیت صدرا در طول قصه دستخوش تغییرات و اتفاق های زیادی شد. شخصیت صدرا نه سفید بود و نه سیاه. تقریبا می توان گفت که تمام شخصیت های قصه این گونه بودند، شخصیت های خاکستری بودند که در موقعیت و زمان و مکانی که قرار می گیرند تعریف می شوند و رنگ می گیرند و همیشه سیاه یا سفید نیستند. نقش صدرا خیلی برای من جای کار داشت. خیلی خوشحالم بابت این که این نقش را بازی کردم.
در حرف های تان اشاره به فیلم نامه داشتید که نقش مهمی در یک اثر دارد. با توجه به این که سال ها تجربه کار در تئاتر را دارید چقدر یک متن خوب برای بازی اهمیت دارد؟
برای آماده شدن و تولید یک کار خوب یک بستر مناسب نیاز است. این بستر مناسب فیلم نامه است . وقتی که سریال یا فیلمی این بستر مناسب و قوی را داشته باشد همان ابتدا نیمی از راه را طی کرده است. برای همه بازیگران و حتی بقیه عوامل جذاب است که با یک فیلم نامه خوب رو به رو شوند و با فیلم نامه ای ملموس، قابل فهم و قابل درک رو به رو باشند . در این صورت هم کارشان راحت تر است و هم در حین کار از اجرا و انجام آن لذت می برند.شاخصه فیلم نامه های سعید نعمت ا... دیالوگ های بسیار غنی و خوبش است. من به شخصه این نوع دیالوگ را می پسندم چون ما با قصه ای طرف هستیم که چارچوبش خانواده یا اجتماع است و این اجتماع یا اجتماع کوچک ترش، خانواده، نیاز به رفتار و کلام دارای آداب دارد و این آداب رفتاری و کلامی در همه کارهای نعمت ا... وجود دارد. بی اغراق بگویم که در تلویزیون ایران کم تر نویسنده ای وجود دارد که دارای سبک و شناسنامه باشد.اصولا نویسنده ها و کارگردان های بزرگی هستند که مهر دارند و دیدگاه و تفکرشان مشخص است و می توان شناسنامه شان را از روی کارهای شان دریافت کرد. به لحاظ قصه کارهای نعمت ا... مشخصه دیگری هم دارد که من می پسندم. او قصه اش را می گوید و هرجا لازم شد گره را باز می کند و پیش می رود و قصه جدیدی را ایجاد می کند.
با بازی در چه اثری وارد عرصه تصویر شدید؟
سال 1375 با یک تله تئاتر و سپس در دو، سه سکانس سریال «گمشده» مسعود نوابی بازی کردم. سال 1380در «معجزه ازدواج» که جزو نخستین سریال های مناسبتی نوروز بود بازی کردم. در مجموعه های دیگری همچون چراغی در شب، کوی دامون، باغچه مینو، خانه آرزوها و قصه های بی بی خانم و فیلم های سینمایی یک روز طولانی و 360درجه و چند فیلم تلویزیونی بازی کردم.
قبول دارید با وجود سابقه کاری تان در تئاتر، سینما و تلویزیون بازی تان در سریال «زیرپای مادر» دیده شد؟
بله همین طور است. این مهمترین نقشی است که تاکنون در تلویزیون بازی کرده ام. سریال های مناسبتی به خصوص ماه مبارک رمضان خیلی بیشتر از دیگر سریال ها دیده می شوند. در بیشتر سریال هایی که در گذشته کار کرده ام یا به هر دلیلی خیلی دیده نشدم و یا مانند معجزه ازدواج که 16 سال پیش پخش شد در آن مقطع خیلی خوب دیده شد و مورد استقبال هم واقع شد اما این اشکال من بود که دنیای تصویر را رها کردم و فقط به بازی در تئاتر پرداختم . البته اکنون خیلی خوشحالم که با این سریال مورد توجه مخاطبین قرار گرفتم .
حرف آخر....
امیدوارم روند ساخت سریال های مناسبتی به بهترین شکل ادامه پیدا کند و سر فرصت و با برنامه ریزی درست و با اعتماد به هنرمندان، کارگردانان و نویسندگان این پروسه طی شود تا مردم شاهد سریال های با کیفیت و مرغوب باشند و بخشی از مخاطبان تلویزیون که به هر دلیلی از آن دور شده اند برگردند.