printlogo


چشمک چشمه مهنان به میهمانان
تکتم علوی مقدم

 روشنایی چشمه زلال وسط روستا با آن بید مجنونی که تا کمر خم شده و در مقابل آب سر تعظیم فرود آورده است،  در ورودی روستا، چشم را می نوازد و هر میهمانی  را ناخودآگاه به دمی ماندن در کنارش دعوت می کند، شاخه های آویزان بید مجنون خم شده اند تا این همه زیبایی و نعمت خدا را بستایند و از این منظر، خود نیز گاهی، نیم نگاهی به آب بیندازند و خود را ببینند و از زیبایی خودشان هم لذت ببرند. چشمه ای زلال در وسط روستایی کوچک با درختان سر به فلک کشیده اطرافش،  بدجور آدم را هوایی می کند تا دل به دریا بزند، دمی در این روستا بماند و از این همه زیبایی لذت ببرد اما صد حیف و افسوس که از این زیبایی بکر «مهنان» استفاده ای نشده و گردشگرانی که قصد ماندن می کنند، بی خانه و کاشانه می مانند و نمی دانند شب کجا بیتوته کنند. جاده شیب دار روستا را که به پایین می پیچیم، میدان روستا با چشمه زلال و صافش از لابه لای درختان عرض اندام می کند. این جا وسط میدان مهنان، درست پایین دست مسجد قدس روستا که اهدایی شهید «ناخدا حاج حسین مهنانی» است، چشمه زلال روستا با ماهیان ریز و درشت سیاه رنگ قرار دارد که به گفته  اهالی، این ماهی ها«نفرین شده» اند! یکی از اهالی که با ما همراه شده است می گوید: هر کسی که از این ماهی ها صید کرده ،دچار بلا و گرفتاری شده است!
ماهی ها زیر نور آفتاب در آبی چون  آیینه شنا می کنند و دور تا دور چشمه با سنگ های بزرگی دیوار کشی شده  اما هنوز بخشی از آن مانده و مصالح آن کنار میدان روستا به جا مانده و منظره ای نازیبا را به وجود آورده است. از خانه باغ ها و خانه های ییلاقی اجاره ای در این روستا خبری نیست، آخر اهالی آن می گویند اینجا شورای روستای فعالی ندارد که به دنبال ایجاد جاذبه برای گردشگران باشد در حالی که این روستا قابلیت های زیادی برای ماندگاری گردشگرانش دارد چنان که دو سال گذشته گردشگرانی از فرانسه برای دیدن این روستا آمده بودند.
روستایی چنین زیبا، آب و هوایی چنین عالی و درختی کهنسال و تنومند در آن سوی میدان با قدمتی 400 ساله، مانند طفلی یتیم مانده که هیچ فردی پیدا نمی شود تا دست نوازشی بر سرش بکشد. شاید اگر دلسوزی برای آن پیدا می شد جوانان روستا مجبور نبودند دور میدان جمع شوند و از بیکاری زیر سایه درختان بنشینند، در حالی که به گفته آن ها آب فراوانی به واسطه این چشمه و قناتی که در بالادست روستا وجود دارد، به مزارع و باغ ها می رسد و عمده محصول  گردو و گیلاس را برای صاحبان باغ ها به ارمغان می آورد اما همه اهالی زمین ندارند تا جوانان بیکار در آن ها کار کنند. بهترین راهی که می تواند برخی از اهالی روستا را از بیکاری و خمودگی نجات بخشد زیباسازی چشمه و ساخت اقامتگاه هایی برای بیتوته مسافران است که البته به گفته اهالی، شورای روستا کم کاری کرده است چنان که ما نیز وقتی می خواهیم از یکی از آن ها سوالی بپرسیم، می گوید من جوابی ندارم و وقت هم ندارم پاسخ بدهم!
رنگ و بوی توسعه در این روستا دیده نمی شود، با همه زیبایی هایش مهجور مانده است. نگاهی به اطراف که می اندازیم خانه های کاهگلی بیشتر از خانه های نوساز خودنمایی می کند، درصد اندکی از خانه های روستا نوسازی شده و بقیه آن ها همان شکل قدیمی خود را حفظ کرده اند. کوچه باغ های شیب دار با آن دست اندازها و گرد و غبار حاکی از آن است که روستایی نه چندان دورتر از شهر هنوز از امکانات اولیه برخوردار نیست. در گذر از کوچه پس کوچه های تنگ دوباره به میدان روستا می رسیم، تعدادی دانش آموز دور خودروی کتابخانه سیار روستایی جمع شده اند و از متصدی آن کتاب می گیرند. به گفته متصدی حدود 200 نفر از جمعیت 2 هزار نفری  روستا عضو این کتابخانه سیار و هفتگی هستند. دانش آموزان با اشتیاق فهرست کتاب ها را نگاه می کنند شاید آن ها در اندیشه آن هستند که چگونه روزگاری بذر توسعه را در زمین های روستای شان بکارند و آن را به منطقه ای جذاب برای گردشگران مبدل سازند.   
درخت های بلند و جنگل طبیعی «مهنان» چشمه را در آغوش گرفته و فضا و هوای دیگری را خلق کرده است.  این منطقه زیبا در روستای مهنان با بیش از 500 خانوار در فاصله 10 کیلومتری جنوب بجنورد به سمت اسفراین قرار دارد. این مجموعه از 3 قسمت چشمه بالا، چشمه میانی و قنات پایین دست با نمای طبیعی و آب و هوای مطبوع تشکیل شده است. می‌توانید روی سنگ‌ فرش کنار چشمه بنشینید و ساعت‌ ها به جنگل و باغ هایی که چشمه را احاطه کرده اند نگاه کنید. با هر بادی که می‌وزد کمی شاخ و برگ های درختان تکان می‌خورند و موج کوچکی در داخل آب چشمه ایجاد می شود.
سرجاوی
صدیقی- «سرجاوی» یا نظرگاه گویش محلی چشمه «مهنان» است، چشمه ای زیر سایه چنار کهنسال با عمری به قدمت 400 سال که سال هاست برای اهالی روستا جاری است. «سرجاوی» به معنی زلال و پاک و نظرگاه به معنی چشمه نظر کرده است که به واسطه ماهیان فراوان داخل آن به این اسم مشهور شده است. 
چشمه ای که از سخاوتش علاوه بر اهالی مهنان 3 روستای پایین دست، باغ ها و درختان سر به فلک کشیده هم بهره مند می شوند. اما متاسفانه از طبیعت و جاذبه های بکر خدادادی که به واسطه این چشمه خلق شده به درستی بهره برداری نشده و از نظر گردشگران و همچنین نگاه مسئولان پنهان مانده است  در حالی که با استفاده از این موقعیت خدادادی می توان اقتصاد اهالی را متحول کرد و ریشه بیکاری جوانان روستا را با جذب گردشگر و توریست خشکاند. در کوچه های روستا قدم می زنم و با افکارم درگیرم که در میان راه یکی از اعضای شورای اسلامی روستا را می بینم با دیدنش به دنبال پاسخ سوالم می روم، به دنبال دلیل بیکاری جوانان با این همه سرمایه طبیعی و فرصت های باور نکردنی، اما جوابش قلمم را می خشکاند گویی نمی داند و یا نمی خواهد پاسخ دهد.
یکی از جوانان روستا می گوید که اگر بزرگان روستا کمی همت و مسئولان امر یاری کنند اینجا می تواند به یک قطب گردشگری منطقه هم تراز با بش قارداش و باباامان تبدیل شود.  موقع خارج شدن از روستا از خودم می پرسم آیا روزی می رسد که روستای «مهنان » یا به گفته اهالی روستا چشمه «سرجاوی» به یکی از مناطق پرجاذبه گردشگری استان و حتی کشور تبدیل شود؟