گزارشی از 30 پله درد دل های مردم یک محله
تعداد بازدید : 392
آقای شهردار بفرمایید دباغ خانه
افشره
مشکلات در این محله فریاد می زنند محلی که قبلا به دباغ خانه معروف بود و اکنون درست زیر چشم اداره کل راه و شهرسازی قرار دارد.محله ای محروم با مردمی که خاموش با مشکلات خود کنار می آیند. نبود آسفالت آن هم در محلی که به شهر چسبیده است و در واقع داخل شهر است، نبود شبکه فاضلاب، جوی و جدول مناسب این محل را بیشتر به روستا شبیه کرده است.
بهروز -در پیشانی شهر جا خوش کرده اند همان جایی که هر مسافری که از جنوب بجنورد و از سمت اسفراین وارد شهر می شود نگاهش به آن جا می افتد. نام قدیمی این محل دباغ خانه بود که حالا به محله امام علی(ع) موسوم است . منطقه ای پلکانی شکل که اگر نگاه ویژه ای به آن می شد شاید اکنون به جای خانه های نیمه ویران و در حال ریزش که تعدادی از آن ها هنوز هم سند ندارند، همان باغ های قدیمی را که تا 30 سال قبل در این محل بودند، می دیدیم و ممکن بود بوستانی پلکانی و زیبا هم در این محل شکل می گرفت. آماری که به ما داده اند، خبر از سکونت قطعی 100 خانواده در این محل می دهد. خانواده هایی که به ادعای خودشان 30 سال است در این محل منتظر تعیین تکلیف سندهای خود هستند و خانه های ویرانه خود را نه می توانند بسازند و نه تعمیر کنند. حتی برخی کسبه هم می گویند پروانه کسب ندارند و سال هاست که بدون مجوز کار می کنند و جالب این جاست که درست بیخ گوش اداره کل راه و شهرسازی جا خوش کرده اند.این اداره کل آن سوی خیابان قرار دارد و این سمت هم بیغوله ای است که این خانواده ها در آن جا زندگی می کنند.
پله اول:
فاصله 20 تا 30 متری دیوار مجموعه ورزشی کارگران و این خانه ها را، جاده ای شنی پر کرده است. مجموعه ای که با ابهت قد برافراشته و سایه اش روی این خانه ها افتاده است فاصله ای واقعی بین داشتن و نداشتن، دیده شدن و در تیرگی ماندن. تا انتهای کوچه باریکی می روم که به نظر بن بست است اما راه باریکه ای از حیاط یکی از خانه ها باز شده و به سوی پایین امتداد دارد. خانه های 40 متری، 20 متری و گاهی فقط سقفی10 ، 15 متری که بتوان زیر آن شبی را به صبح رساند. از راه باریک نمی توانم پایین بروم و مجبورم برگردم و از راه دیگری به سوی کوچه ای که چند متر پایین تر است بروم. بوی نامطبوعی در هوا پیچیده است نگاهم به دنبال منشاء این بو است، متوجه می شوم که از هر خانه ای یک رشته باریک از پساب جاری است و راه خود را از میان خاک ها و سنگ های کوچه باز می کند و به سمت پایین می رود. کوچه های آسفالت نشده یادگار سال های بلاتکلیفی است.
پله دوم:
خودش را فاطمه معرفی می کند و هنگامی که می بیند پساب ها را دنبال می کنم که ببینم به کجا می ریزند، محل شاه لوله را نشانم می دهد و می گوید: بارها از مسئولان درخواست کرده ایم تا برای ما هم شبکه فاضلاب احداث کنند آن هم وقتی که با شاه لوله فقط 5 متر فاصله داریم. او یک جوی را نشانم می دهد که پساب در آن می ریزد و می گوید: این جوی منشاء ده ها بیماری و محل رشد حشرات است و بهداشت مردم را به خطر انداخته است در حالی که اگر یک جوی استاندارد در این جا ساخته شود پساب خانه ها به محل مناسبی هدایت خواهد شد اما این کار را انجام نمی دهند و می گویند به دلیل این که این جا باید تخریب شود، نمی شود هزینه کنیم.
فاطمه گریوانی ادامه می دهد: 30 سال است که ما را از همه امکانات محروم کرده اند به بهانه این که این محل در حریم راه است و یا این که کاربری آن فضای سبز است نه به ما اجازه تعمیر و اصلاح خانه های مان را می دهند و نه فروش این منازل را و نمی دانیم چه کنیم.
پله سوم:
دقیقا منازل شان یک طبقه پایین تر قراردارد اما نه در آخرین پله این محل پلکانی شکل.
مردی که خود را «شایسته» معرفی می کند، می گوید: خانه ام در حال ریختن است و نم تا سقف در دیوار خانه ام نفوذ کرده است و علت آن هم نبود شبکه فاضلاب و رها شدن فاضلاب و آب باران است. او هم با تأکید بر این که بسیاری از خانه های این محل سند ندارند اضافه می کند: به ما قول داده اند که زمینی مناسب به جای این خانه ها داده می شود و می توانیم از این بیغوله ها رها شویم اما 30 سال است که منتظریم و هیچ اتفاقی نیفتاده است و هم چنان بلاتکلیف مانده ایم.
یکی دیگر از بانوانی که در این محل زندگی می کند، می گوید: نبود آسفالت موجب شده است تا کودکان ما همیشه در ماه های سرد سال گل آلود به مدرسه بروند به طوری که سال قبل یکی از معاونان مدرسه شاکی شد و هنگامی که به او علت را گفتیم به دنبال آسفالت این کوچه ها هم رفت اما مسئولان جواب مناسبی ندادند. وی ادامه می دهد: آب باران از کوچه های بالا که آسفالت نشده اند برای ما گل و لای و انواع آلودگی هایی که از نبود شبکه فاضلاب ناشی می شود، به ارمغان می آورد.
وی بیان می کند: اداره کل راه و شهرسازی می گوید این محله به این دلیل که در حریم راه است باید تخریب شود و به ما وعده داده اند به محل مناسبی منتقل می شویم اما این اتفاق نیفتاده است. احسانی بیان می کند: زلزله اخیر شکاف های زیادی در دیوارهای منازل ایجاد کرده است و حتی گچ و رویه سقف برخی منازل هم فروریخت اما چه باید کرد؟ نداریم تا بسازیم و اگر داشته باشیم هم اجازه ساخت نداریم.
وی وجود انبارهای ضایعات را هم یکی از مشکلات مردم می داند و چند منزل مسکونی را نشانم می دهد که تا چند متر روی سقف منازل از ضایعات پر شده است با انواع لوله ها، ضایعات پلاستیکی و زباله های مختلف و دور انداختنی که چشم انداز زشتی دارند.
پله آخر:
پله پله که به پایین بیاییم ده ها خانه را می بینیم که شاید تصور زندگی کردن در این بیغوله ها برای خیلی ها ممکن نباشد و در این میان از هر پله می توان تا عمق بسیاری از خانه ها را دید. سقف خانه ها مثل حیاطی برای خانه های دیگر است. از سویی کوچه ها آن قدر شیب دارند که یکی از بانوان می گوید:به شهرداری گفته ایم که برای این پرتگاه ها حفاظی درست کند اما کو گوش شنوا و هر روز که کودکان ما به مدرسه و یا برای بازی به بیرون از خانه ها می روند احتمال سقوط از ارتفاع وجود دارد.
انتهای پلکان:
مشکلات در این محل خود سخن می گویند و برای ترجمه هم احتیاج به هیچ زبانی ندارند. درختان قدیمی که در کوچه های تنگ و بدون آسفالت هنوز زنده هستند نشان دهنده این است که تا چند دهه قبل در این محل باغ هایی بزرگ بوده که هنوز هم آثاری از آن ها را می توانیم ببینیم.
این جا صدای فاصله ها شنیده می شود؛ از داخل خانه های تنگ و تاریک، نم گرفته و نیمه ویران این سمت خیابان، مغازه های بدون پروانه و خانه پیرمرد و پیرزنی که از فقر گریه می کردند و گوشی می خواستند که به درد دل های شان گوش کند و خانواده دو نفره ای که با جمع آوری ضایعات و فروش آن ها زندگی می کنند.
گریوانی رئیس شورایاری این محل هم با تأیید گفته های اهالی بیان می کند: به دنبال خواسته های مردم هستیم و آن ها را هم به مسئولان شورا و شهرداری انتقال داده ایم و منتظریم ببینیم چه می شود.
رئیس شورای شهر بجنورد هم با بیان این که در دو سال اخیر برای این محل برنامه ای در نظر گرفته نشده است، بیان می کند: در طرح ساماندهی ورودی های بجنورد که دو سال قبل به شهرداری برای مطالعه و اجرا ارسال شد برای این محله هم برنامه ای تهیه شد.
افشین فر با بیان این که در سال های قبل طرحی داشتیم تا معوضی برای انتقال از این محل به اهالی داده شود اما این اتفاق نیفتاد، می افزاید: به عقیده شخصی من بهتر است که به کمک کمیسیون ماده 5 این مردم را از بلاتکلیفی خارج کرد و از سهم شهرداری ها هنگام داخل محدوده قرار گرفتن برخی محلات، اراضی برای انتقال این مردم در نظر گفته شود.