خطرسازانی که در خیابان ها رها شده اند
فاصله تا ارتکاب جرم یک قدم
افشره
وضعیت روانی جامعه نامطلوب و شاخص بردباری اجتماعی در ایران، ۴ رتبه نسبت به دیگر کشورها افت پیدا کرده است. سلامت روان در جامعه سلامت جسمی را هم به دنبال دارد و این که از بودجه های مختلف فقط 3 در صد به سلامت روان اختصاص پیدا کند کم لطفی به واقعیت هاست.و از سویی با وجود ده ها بیمار روانی مزمن محل مناسب و استانداردی در استان برای مراقبت و رسیدگی به وضعیت آن ها وجود ندارد.
سر و صدایی که به راه افتاده است توجهم را جلب می کند، داخل مغازه سرک می کشم، مردی در حال شلوغ بازی و عربده کشی است و همه قفسه ها را به هم می ریزد.
بسته های ماکارونی، بیسکویت و آرد روی زمین پخش شده اند و مواد شوینده هم زیر پاهایش در حال له شدن هستند. تا آمدن پلیس 110 همه مغازه را به هم ریخته است. صاحب مغازه دو دستی به سر ورویش می زند و می گوید: واقعا در این شهر هیچ جایی برای این افراد نیست؟
با حال زاری که دارد انصاف نیست اصل ماجرا را از او بپرسم اما خودش برای همه توضیح می دهد و می گوید: طاقت ندارم به خدا ذله شده ام آخر انصاف است که این همه ضرر ببینم و هیچ فردی هم پاسخ این همه ضرر را ندهد هر چند ماه یکی، 2 بار این پسر به این محل و یک راست به مغازه من می آید و در حالی که با خودش حرف می زند و به دشمن فرضی اش ناسزا می گوید همه مغازه را به هم می ریزد و می رود.بارها نیروی انتظامی او را برده است اما دوباره پیدایش می شود. نه بهزیستی او را نگه می دارد و نه شهرداری و نه حتی خانواده اش. آیا در این شهر نباید محلی برای نگهداری این افراد باشد؟
وضعیت بیماران روانی مزمن در استان مناسب نیست
سوال بجایی است این که در استان تعداد این بیماران چند نفر است و چرا محلی برای نگهداری از آن ها نداریم؟ سوالی که ذهنم را درگیرمی کند.چندی پیش در خبر ها آمده بود که مادری در یکی از استان ها به دلیل افسردگی شدید کودکان دوقلویش را سربرید و در جنایت هولناک دیگری در استانی دیگر، نوه 33 روزه به دست پدربزرگی که سابقه بستری در بیمارستان روانپزشکی را داشت به قتل رسید. چند سال پیش یک بیمار دیگر مردی را در یکی از خیابان های بجنورد سربرید و با این حال هنوز هم مرکزی برای نگهداری بیماران روانی خطرناک نداریم.
افت شاخص های روانی
به گفته رئیس سازمان نظام روانشناسی ایران، وضعیت روانی جامعه نامطلوب و شاخص بردباری اجتماعی در ایران، ۴ رتبه نسبت به دیگر کشورها افت پیدا کرده است. «عباسعلی الهیاری»، بیان کرد: درباره وضعیت روانی جامعه و بیماران روانی مطالعه دقیقی وجود ندارد و آمارهای ۲۰ تا ۳۰ درصدی که اعلام میشود بر اساس یک متدولوژی علمی و دقیق تحقیقاتی انجام نشده است.
او گفت: «عملا متوجه این هستیم که وضع روانی جامعه خوب نیست.»
به گفته یک روانشناس شاخص رنج بشری در ایران طبق تحقیقاتی که در سالهای گذشته انجام شده، ۹۰ درصد و به این معناست که ۹۰ درصد از مردم ما برای امرار معاش استرس دارند.
«ثابتی» با بیان این که به سلامت روان مردم باید توجه بیشتری شود اعلام می کند: سلامت روان در جامعه سلامت جسمی را هم به دنبال دارد و این که از بودجه های مختلف فقط 3 در صد به سلامت روان اختصاص پیدا کند کم لطفی به واقعیت هاست. وی ادامه می دهد: حدود ۲۰ تا ۲۲ درصد از افراد بزرگسال جامعه (۱۵ تا ۶۴ سال)، در طول سال نیاز به مراجعه برای مشکلات اعصاب و روان دارند.وی با بیان این که بیماران روانی حاد و مزمن با یکدیگر تفاوت دارند عنوان می کند: بیماران دردسرساز، بیماران روانی مزمنی هستند که هیچ خانوادهای توان نگهداری از آن ها را ندارد.
خانوادههای این بیماران با مشکلاتشان در حالی به حال خود رها شدهاند که بهشدت نیازمند کمک از سوی دولتند. وی تصریح می کند: کمبود بودجه، امکانات و هزار دلیل دیگر، دولت را در ساماندهی این جمعیت کم توان می کند در حالی که بیان چندباره و هزار باره این دلایل که پول نداریم، اعتبار نداریم و امکانات نداریم دیگر به نسخه نخ نمایی میماند که مشتری ندارد.
حمایت مالی نمی شوند
به گفته کارشناسان، بیمارانی که برای جامعه خطرسازند در دسته بیماران روانی مزمن قرار می گیرند و بیماران روانی حاد آن هایی هستند که برای درمان باید در بیمارستان های اعصاب و روان بستری شوند.
دکتر «قاسمی» مدیر گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بجنورد در مورد تفاوت بیماران روانی مزمن و حاد می گوید: در بیماران روانی مزمن، بیماری از چند سال قبل شروع شده و به تدریج و در دراز مدت ریشه دوانده است ولی در بیماران حاد، خیلی سریع اعصاب و روان درگیر می شود و در طول یک یا دو هفته بیمار را درگیر می کند. وی ادامه می دهد: بیماران روانی مزمن آسیب های زیادی به خانواده و جامعه وارد می کنند و درمان آن ها سخت است. وی با بیان این که معمولا این بیماران اسکیزوفرنی هستند می گوید: این بیماران احتیاج به مراقبت های زیادی دارند و باید به طور مرتب دارو مصرف کنند اما از آن ها حمایت مالی نمی شود و اگر بستری شوند بهتر است اما مراکز نگهداری دولتی و رایگان برای این بیماران نداریم و اگر محلی باشد که این بیماران به طور دائم در آن نگهداری شوند و از آن ها مراقبت شود شرایط بیماری شان بهتر می شود اما بهبود پیدا نمی کنند.وی با بیان این که درصد زیادی از این بیماران در خانواده هایی زندگی می کنند که تمکن مالی خوبی ندارند، بیان می کند: برخی از این بیماران علاوه بر این که زمینه ژنتیکی دارند عوامل محیطی هم بر آن ها تأثیر می گذارد و متأسفانه بیماری را تشدید می کند. از سویی ممکن است برخی هم با وجود داشتن بیماری های روانی ژنتیکی آن ها را کنترل کنند اما هیچگاه بیماران روانی مزمن درمان نمی شوند و فردی که اسکیزوفرنی است درمان نمی شود اما بیماری او قابل کنترل است ولی حتی در این مورد هم نمی توان با قاطعیت نظر داد.او تأکید می کند: این بیماران باید در محل های خاص نگهداری شوند و تحت حمایت های بیمه و دارویی و مالی باشند تا خطری برای جامعه ایجاد نشود و در غیر اینصورت تا ارتکاب جرم یک قدم فاصله دارند.
خانواده ها همکاری کنند
مدیر کل بهزیستی استان اما در این باره نظر دیگری دارد و می گوید: این خانواده ها هستند که باید همکاری کنند وگرنه مرکز نگهداری این بیماران البته نه رایگان بلکه با شهریه در استان فعال است. او می گوید: هزار و 800 بیمار تحت پوشش بهزیستی هستند که از این تعداد 180 بیمار مزمن در مراکز ما نگهداری می شوند که بیشتر آن ها مرد هستند. وی ادامه می دهد: هزینه نگهداری از هر بیمار در استان یک میلیون تومان در ماه است که فقط 400هزار تومان آن را خانواده ها می دهند و بقیه را دولت و بهزیستی تقبل می کنند. وی ادامه می دهد: نبود مرکز رایگان دولتی برای نگهداری از این بیماران و در واقع بیمارستان مخصوص بیماران روانی از مشکلاتی است که نه تنها در استان ما بلکه در همه استان ها دیده می شود ولی در هر صورت هزینه ای که این خانواده ها برای نگهداری می دهند زیاد نیست و بیماران مجهول الهویه هم رایگان در این مراکز نگهداری می شوند.
راه چاره نداریم
بخش اعصاب و روان بیمارستان امام رضا(ع) شلوغ است. خارج از بخش و در کنار ورودی چند خانم و آقا ایستاده اند. از آن ها علت انتظارشان را می پرسم. یکی از آن ها زبان به گلایه می گشاید و می گوید: بیست روز است که منتظرم تا یک تخت خالی برای بستری بیمارم پیدا کنم اما هنوز نتوانسته ام. وی ادامه می دهد: از این همه رفت و آمد خسته شده ام و همیشه با این جواب مواجه می شوم که «تخت خالی نداریم».
یکی دیگر از افراد حاضر در این محل هم با تأیید این گفته می گوید: من هم چند روز است که منتظرم اما تخت خالی نیست و اگر بیمارم به سرعت بستری نشود ممکن است برای مان مشکل ساز شود. او می گوید: از همه استان بیماران اعصاب و روان به این بخش می آیند چون تنها محل رسیدگی به بیماران حاد روانی است.
او مدعی است بیماران مزمنی که در تنها مرکز نگهداری بیماران روانی نگهداری می شوند وضعیت مناسبی ندارند و فضای این محل به شدت از نظر بهداشتی نامناسب است و این مرکز نیمه خصوصی کیفیت مناسبی ندارد. وی ادامه می دهد: البته با هزینه های فعلی و در حالی که سرمایه گذار این مرکز می خواهد سود هم داشته باشد با شهریه اندکی که از بیماران گرفته می شود نباید توقع داشت هم به نظافت مرکز و هم به دارو و لباس و غذا و بهداشت بیماران رسیدگی شود چون در این صورت سودی برای آن ها ندارد.
رئیس بخش اعصاب و روان بیمارستان امام رضا(ع) هم بر این گفته ها صحه می گذارد و اعلام می کند: به شدت با کمبود تخت در این بخش مواجه ایم اما نمی توانیم برای توسعه بخش اقدام کنیم زیرا بیمارستان به میراٍث فرهنگی تعلق دارد و ساخت و ساز ممنوع است. دکتر «وحید شهریاری» ادامه می دهد:این بخش 22 تخت برای همه بیماران استان دارد که تعداد آن ها خیلی زیاد است.
وی تصریح می کند: در استان به شدت به محلی برای نگهداری چنین بیمارانی احتیاج داریم که فضای استاندارد و امکانات مناسب و نیروی انسانی توانمند داشته باشد تا بیماران مزمن در آن جا نگهداری شوند.وی ادامه می دهد: همه تخت های ما اشغال هستند و مجبوریم تخت به تخت که خالی می شود بیمار بپذیریم و هیچ چاره ای هم نداریم.
مدیر گروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی استان می گوید: آماری از بیماران روانی نداریم اما با توجه به اجرای طرح تحول سلامت تا پایان امسال باید نیمی از جمعیت استان را در مورد سلامت روان غربالگری کنیم.
دکتر«گنابادی» ادامه می دهد: اما بر اساس مطالعات انجام شده در سال های گذشته در جمعیت روستایی از هر هزار نفر 1.75 نفر از اختلالات شدید رنج می برند و در جمعیت شهری این رقم 0.4 نفر در هر هزار نفر است. و در مجموع از کل جمعیت 23.6 درصد اختلالات خلقی دارند.