دو نفر بر سرجای پارک خودرو به خاطر  رعایت نکردن حقوق یکدیگر با هم درگیر شدند و یکی از طرفین از ناحیه صورت زخمی شد. به گزارش خبرنگار ما، یکی از طرفین نزاع درباره چگونگی وقوع این اتفاق گفت: در یکی از خیابان های مرکز شهر به دنبال جای پارک می گشتم که متوجه شدم خودرویی قصد حرکت دارد. کمی جلوتر منتظر ایستادم تا خودرو از پارک خارج شود و بعد از خارج شدن خودرو دنده عقب گرفتم تا  جای خودروی خارج شده پارک کنم که در همین حین  ناگهان یک نفر به سرعت از پشت سر بدون این که به من توجه کند خودروی خود را جای ماشین خارج شده پارک کرد. سریع از خودرو پیاده شدم  و به او به خاطر  توجه نکردن به انتظارم  برای پارک  اعتراض کردم اما او حالت طلبکارها را به خودش گرفت و جواب سر بالا داد که در همین حین بحثمان بالا گرفت و با هم درگیر شدیم و بعد از چند دقیقه کشمکش مردم ما را از هم جدا کردند. متاسفانه از ناحیه صورت زخمی شدم و من به خاطر این رفتار زشت او و همچنین زخمی کردنم قصد شکایت از ضارب را دارم.
 

پدر و مادرم به خیال خودشان فکر می کردند که با انجام دادن کارهای من درحق من لطف بزرگی می کنند و فکر نمی کردند با این کارشان تیشه به ریشه زندگی من می زنند و دوستی شان دوستی خاله خرسه است. پسر جوان که دل پر دردی از خانواده اش دارد در رابطه با زندگی اش می گوید: پسر بزرگ خانواده بودم و پدر و مادرم هر دو کارمند بودند و وضعیت اقتصادی نسبتا خوبی داشتیم. پدر و مادرم نسبت به من حساس بودند و از همان دوران کودکی اجازه انجام دادن کارهایم را به من نمی دادند و هر کاری که خودشان صلاح می دیدند انجام می دادند. هر چقدر بزرگتر می شدم  پدر و مادرم بیشتر مرا کنترل می کردند و به خاطر این کارهای آن ها مدام پیش دوستانم عذاب و خجالت می کشیدم. به قول خودشان با این کارهای شان به من لطف می کردند. یادم می آید تا موقع ازدواجم  برای خودم  لباس یا چیز دیگری نگرفتم  و برای خریدن هر چیزی می بایست حتما پدر یا مادرم حضور می داشتند. تصور می کردم بعد از ازدواجم آن ها دست از این کارها و دخالت های شان بر می دارند و  اجازه می دهند خودم برای زندگی ام تصمیم بگیرم و آن گونه که دوست دارم زندگی کنم. بالاخره موقع ازدواجم رسید و با یکی از دخترهای فامیل ازدواج کردم و فکر می کردم دوران نامزدی خوبی داشته باشم. اما از چیزی که می ترسیدم به سرم آمد و از همان روزهای اول نامزدی مان پدر و مادرم مدام در کارهای ما دخالت می کردند و برای ما تصمیم می گرفتند و حتی به جای من برای نامزدم با سلیقه خودشان کادو و لباس می خریدند. این موضوع باعث ناراحتی  شدید نامزدم شده بود.  نامزدم مدام به من اعتراض می کرد و می گفت دوست دارد کارهای او را من انجام دهم و تنهایی با هم بیرون برویم. اما افسوس که هر کجا که می خواستیم برویم پدر یا مادرم نیز با ما همراه می شدند و به قول خودشان  می گفتند نباید دو جوان کم تجربه را تنها بیرون فرستاد.  بالاخره دوران نامزدی مان با  ناراحتی و گلایه تمام شد و با گرفتن جشن عروسی زندگی مشترک مان را کنار خانواده خودم آغاز کردیم. دخالت های آن ها دوباره از همان روز اول شروع شد و ما حق انتخاب و انجام کارهای خودمان را بدون رضایت آن ها نداشتیم و این کار آن ها باعث دلخوری زیاد همسرم شد و مدام بر سر دخالت های آن ها با همسرم درگیر بودیم تا این که همسرم از دست کارهای خانواده ام طاقت نیاورد و با حالت قهر به خانه پدرش رفت و تهدید کرد تا زمانی که یک خانه مستقل تهیه نکنم هرگز به زندگی ام بر نمی گردد. بعد از این ماجرا لجبازی های دو خانواده بیشتر شد و پدر و مادرم نیز اجازه مستقل زندگی کردن را به من نمی دادند. هر چقدر تلاش کردم ذهنیت پدر و مادرم را عوض کنم که با این رفتارهای شان زندگی من را نابود می کنند موفق نشدم و آن ها هر روز مصمم تر به رفتارهای شان ادامه می دادند تا این که همسرم حاضر نشد در کنار من زندگی کند و درخواست طلاق داد و الان هم مدتی است که درگیر کارهای طلاق هستم و از این بابت ضربه روحی بزرگی خوردم.
 

صدیقی- ناگهان صدای مهیبی سکوت  شبانه روستایی در بجنورد را در هم شکست و مردم روستا را سراسیمه به داخل کوچه ها  کشاند. مردی بر اثر اصابت گلوله مجروح شده بود و خانواده اش او را به سرعت مهیای انتقال به شهر کردند. مرد زخمی که مرگ را جلوی چشمانش دیده بود تصور نمی کرد زنده بماند اما بعد از عمل جراحی از مرگ نجات پیدا کرد. در ادامه گفت و گوی خبرنگار ما را با مردی که تا یک قدمی مرگ پیش رفته بود از نظر می گذرانید.
چند وقت  و به چه دلیلی در بیمارستان بستری شده ای؟
(مرد مدعی شد) توسط یکی از اقوامم مورد سوء قصد  قرار گرفتم و بعد از عمل جراحی حدود یک هفته در بیمارستان بستری شدم.
 با چه چیزی مورد حمله قرار گرفتی؟
یکی از اقوامم به علت اختلافاتی که قبلاً با پدرش داشتم با اسلحه من را هدف قرار داد و قصد داشت من را از بین ببرد.
گفتی با پدرش اختلاف داشتی، پس مشکل برادرزاده ات با تو چه بود؟
کینه او از من  به چند وقت پیش بر می گردد که او داخل آلونکی که از پدرم  به من ارث رسیده بود زندگی می کرد و به هیچ عنوان قصد ترک کردن آن جا را نداشت تا این که با کمک حکم قضایی  او را بیرون کردم و او به خاطر این کارم از من کینه به دل داشت.
اختلافتان با برادرانت سر چه موضوعی بود؟
اختلاف مان سر ارث بود. اقوامم مدعی هستند من ارث پدرشان را بالا کشیده ام و باعث فقر و بیچارگی آنها شده ام و مدام  من را  تهدید می کردند. زیاد به حرف های ضارب توجه نمی کردم و سرگرم کارهای خودم بودم. مدتی گذشت تا این که یک روز غروب از داخل روستا با موتورسیکلت به خانه برگشتم و دیدم در تاریکی برادرزاده ام به سرعت از پشت سر به من نزدیک شد و هنگامی که وارد حیاط خانه شدم بعد از شنیدن صدای تیر از روی موتور سیکلت به زمین افتادم و سوزش شدیدی در ناحیه پهلویم احساس کردم. به خاطر تاریکی هوا متوجه خونریزی پهلویم نشدم که در همین لحظه پسرم با شنیدن صدای تیر خودش را به من رساند و من را از روی زمین بلند کرد. وقتی دستش به پهلویم خورد متوجه خونریزی شدید من شد و تازه آن موقع بود که فهمیدم تیر خورده ام. پسرم به سرعت من را سوار یک خودرو کرد و به بیمارستان رساند. تا رسیدن به بیمارستان به هوش بودم و فقط سوزش شدیدی در پهلویم حس می کردم. کم کم احساس ضعف کردم و چشمانم سیاهی رفت و فکر می کردم دیگر زنده نخواهم ماند. بعد از رسیدن به بیمارستان بی هوش شدم و دیگر چیزی نفهمیدم و بعد از به هوش آمدن متوجه شدم تحت عمل جراحی قرار گرفته ام و روی تخت بیمارستان هستم.
بعد از این که تو را به بیمارستان رساندند ضارب چگونه دستگیر شد؟
بعد از این که پسرم من را به بیمارستان رساند پلیس را سریع در جریان گذاشت و بعد از چند ساعت، پلیس  ضارب را که خودش را داخل روستا مخفی کرده  بود دستگیر کرد و الان هم در زندان است.
الان حالت چطور است و فکر می کردی زنده بمانی و آیا رضایت خواهی داد؟
الان دوران نقاهتم را می گذرانم و خدا را شکر حالم روز به روز بهتر می شود و اصلا فکر نمی کردم با خونی که از من رفته بود زنده بمانم و به خاطر این کار ضارب  فعلا قصد رضایت دادن ندارم. با کار او اگر من می مردم فرزندانم بی سرپرست می شدند.  
 

صدیقی-یک دستگاه  خودروی خارجی قاچاق به ارزش 600  میلیون ریال توسط ماموران  نیروی انتظامی در استان کشف وضبط شد. «عزیزی» مدیر کل تعزیرات حکومتی خراسان شمالی با بیان این مطلب گفت: طی برنامه مبارزه با قاچاق کالا و ارز و بازرسی از یک پارکینگ  ماموران موفق به کشف و ضبط یک دستگاه خودروی قاچاق شدند که پس از تشکیل پرونده  توسط مراجع انتظامی پرونده برای رسیدگی به تعزیرات حکومتی ارسال شد و در شعب ویژه مبارزه با قاچاق کالا و ارز مورد رسیدگی قرار گرفت. وی افزود: پس از بررسی پرونده و احراز تخلف صورت گرفته، علاوه برضبط کالای مکشوفه متخلف به پرداخت  600میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت محکوم و اعمال قانون شد.
 

مدیر عامل انجمن حمایت از زندانیان خراسان شمالی در دیدار از تحریریه روزنامه خراسان شمالی از افزایش 13 برابری ارائه خدمات برای حمایت از خانواده زندانیان طی 2 سال گذشته خبر داد. «محمدی» در این دیدار با تقدیر از تلاش های خبرنگاران روزنامه خراسان شمالی این روزنامه را انعکاس دهنده مشکلات مردم دانست و از گزارش ها و گفت و گوهای این روزنامه در خصوص پیشگیری از وقوع جرم و کاهش آمار زندانیان تقدیر کرد و گفت: هر فردی که وارد زندان می شود هر چند هدف از زندانی شدنش متنبه شدن اوست اما خانواده او اگر حمایت نشوند ممکن است دچار آسیب های اجتماعی شوند. وی با اشاره به فعالیت های انجمن حمایت از زندانیان اظهارداشت: این انجمن طی مدت 2 سال گذشته موفق به افزایش چشمگیر و چند برابری ارائه خدمات منابع درآمدی برای حمایت از 500 خانواده زندانیان زندان بجنورد شده است.وی توانمندسازی مددجویان را اولویت اصلی و مهم این انجمن دانست و افزود: به دلیل مشکلات تحصیلی، معیشتی و درمانی این خانواده ها، با توانمندسازی برای ایجاد اشتغال و درآمد آنان  کمتر دچار آسیب های اجتماعی می شوند. وی حمایت های همه جانبه از خانواده زندانیان را امری ضروری دانست و گفت: از آن جایی که خانواده زندانی نقشی در ارتکاب جرم نداشته و مجرم نیز در حال مجازات اعمال و بزهکاری خود است، توجه به رفع نیاز خانواده زندانیان امری ضروری است. وی با موثر خواندن نقش حمایت های عاطفی، اجتماعی از خانواده زندانیان خاطرنشان کرد: همه حمایت های انجمن مادی نیست بلکه حمایت های غیرمادی و عاطفی، اجتماعی، فرهنگی و ایجاد شغل نیز باید در دستور کار مددکاران انجمن حمایت از زندانیان باشد. وی افزود: انجمن حمایت از زندانیان در اجرای تکلیف دینی، اخلاقی و انسانی به وظیفه خود عمل می کند و در این راستا نه به میزان و حجم حمایت بلکه به ارزش معنوی کار توجه دارد و کار را برای رضای خدا انجام می دهد. وی خاطرنشان کرد: با وجود افزایش منابع درآمدی و خدماتی حمایت از خانواده زندانیان این انجمن هنوز با مشکلات زیادی برای حمایت لازم و کافی از این خانواده ها رو به رو است و این موضوع حمایت بیش از پیش مسئولان و خیران را می طلبد.