ضیغمی-سینمای دفاع مقدس تنها ژانر بومی سینمای ایران است، سینمایی که چه در مضمون و مفهوم و چه در ظاهر و سروشکل تفاوتهای آشکاری با هر ژانر دیگری در هر نقطهای از دنیا دارد. ژانر متولد شده در سینمای پس از انقلاب اسلامی، نمایشگر خاطرات مردان و زنانی است که قهرمانانه از خاک، دین و میراث پدری خود دفاع کردند. البته تا سال ها در آثار دفاع مقدس، مردان رزمنده را می دیدیم و کم کم فیلم سازان متوجه نقش بی بدیل زن ها در پشت جبهه شدند که در این میان تصویر برخی بیش از دیگران در حافظه ها ثبت شده است. در گزارش پیش روی تان شخصیت های به یادماندنی زن سینمای دفاع مقدس را مرور می کنیم.
گلچهره سجادیه/ سرزمین خورشید
کوچه به کوچه خرمشهر پر از سرباز دشمن است. چاره ای جز گریز نیست اما هانیه جانش را کف دستش گرفته است و زیر آتش گلوله، مجروحان را مداوا می کند. در این جا قهرمان فیلم زنی به نام هانیه است که پرستاری از مجروحان جنگ را در تنها بیمارستان سرپای شهر بر عهده دارد. او نمادی از مقاومت و صبر و بردباری زنان ایران است که در هولناکترین شرایط هم به فکر بقیه است و به همین خاطر برخی نوزادان تازه به دنیا آمده را با خود میبرد تا جان شان را نجات دهد. گلچهره سجادیه در فیلم احمد رضا درویش نقش ماندگاری را ثبت کرد.
فاطمه معتمدآریا/ گیلانه
توجه به احساسات و ویژگی های مادرانه از مشخصه های آثار رخشان بنی اعتماد است. وی در گیلانه سعی کرده است احساسات مادران ایرانی به فرزندان، تلاش شان برای تأمین آسایش و حفظ کیان و کانون خانواده را در فیلم نشان دهد. فیلم قصه دلدادگی مادران است؛ آن هایی که جوان رعنای شان را عازم جبهه کردند. فاطمه معتمدآریا در فیلم رخشان بنی اعتماد شمایل یکی از این مادران را داشت و تصویری ماندگار از عاشقانه های یک مادر با فرزند جانبازش را به ثبت رساند.
هما روستا / از کرخه تا راین
سعید و دوستان جانبازش که بر اثر بمبهای شیمیایی نابینا شده اند برای معالجه راهی کشور آلمان می شوند. در روزهای غربت و دلتنگی سعید، ابراهیم حاتمی کیا این وظیفه را در شمایل خواهر او یعنی لیلا تعریف کرد و نقش آن را به هما روستا سپرد. کلام آرام و رفتار پر از عطوفت زنده یاد روستا، شخصیت لیلا را جاودانه کرد.
آزیتا حاجیان / روبان قرمز
محبوبه (آزیتا حاجیان) دختر تنها و جنگ زده اهل جنوب که خانواده اش را در جنگ از دست داده است، پس از مدتی به خانه پدری اش باز می گردد تا آن جا زندگی کند اما آن جا را ویرانه ای می بیند که با روبان های قرمز تقسیم بندی شده است. ابراهیم حاتمی کیا برای این فیلم بازیگری را می خواست که در چهره اش زیبایی، نجابت و صلابت وجود داشته باشد. آزیتا حاجیان به خوبی متوجه اهمیت نقش شده بود و برای خلق آن سنگ تمام گذاشت. بازی کم نظیر حاجیان در فیلم سبب شد تا سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را در هفدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر دریافت کند.
مریلا زارعی/ شیار 143
جنگ تمام شده اما نه برای همه؛ در جای جای این سرزمین مادرانی هستند که چشم شان به در خیره مانده و تا خبری از جگرگوشه شان نرسد آرام نمی گیرند. فیلم شیار 143 بر مبنای نگاه یک مادر است به مقوله جنگ و فیلم ساز زاویه دوربین خود را از خاکریز جبهه به دل بی قرار مادر می کشاند. فیلم بیشتر از آن که تداعی گر یونس شهید باشد، دربرگیرنده زنی قهرمان است که در مرز میان حس ناب مادرانه و سپردن فرزند به میعادگاه به سر می برد، اما فیلم به سرعت از این دایره خارج می شود و به مفهوم انتظار عاشقانه مادر برای بازگشت جگر گوشه زندگی اش می رسد. نرگس آبیار راوی گوشه ای از انتظار مادرانه شد و مریلا زارعی چه استادانه آن را پیش چشم مان قرار داد. زارعی توانست به واسطه بازی کم نظیرش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در سی و دومین جشنواره فیلم فجر شود.
هنگامه قاضیانی/ روزهای زندگی
بار دیگر حکایت پرستارانی که در جنگی مردانه نقش فرشته را بازی میکنند. پرویز شیخ طادی 23 سال بعد از پایان جنگ، بخشی از جان فشانی های پرستاران را با فیلم روزهای زندگی روی پرده آورد و هنگامه قاضیانی شخصیت محوری فیلم شد. او را به خاطر رابطه عاطفی با همسر، تکاپو برای مداوای مجروحان و فریادهایی که بر سر دشمن می زند به خاطر می آوریم. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن سیامین دوره جشنواره فیلم فجر هم در دستان هنگامه قاضیانی قرار گرفت.
باران کوثری/ روز سوم
سمیره و رضا، این خواهر و برادر همراه سایر مردم در حال مقاومت هستند. حلقه محاصره دشمن تنگتر میشود و در نتیجه سمیره که پاهایش شکسته است و نمیتواند فرار کند در خانه باقی میماند، رضا تصمیم میگیرد سمیره را در حیاط خانه در یک موقعیت نسبتاً خوب با کمی غذا خاک کند تا شبانه بیاید و وی را فراری دهد. در این بین خواستگار قبلی سمیره که به جمع نیروهای نظامی عراق پیوسته و روزی همکار او در مدرسه خرمشهر نیز بوده است، به عنوان یک فرمانده عراقی به این منطقه میآید و خانه رضا و سمیره را اشغال میکند و برای نگهبانی از آن جا نیز دو مأمور قرار میدهد. در این بین رضا برای نجات سمیره سعی میکند و در نهایت برادر کوچک رضا و دوستانش و خودش شهید میشوند و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در میبرد. ریزه کاری های بازی کوثری، همراهی مخاطب و تهییج احساسات او باعث شد تا نقشی ماندگار را در کارنامه خود ثبت کند.
شبنم مقدمی / فرزند خاک
«فرزند خاک» حکایت صادقانه ای از نقش مثال زدنی زنان در هشت سال دفاع مقدس است. این بار زن، برای یافتن ردی از همسر مفقود الاثر خود پا در راهی سخت می گذارد. آن چه بازی شبنم مقدمی را مورد تحسین قرار داده نمایش کامل عشق، امید، اراده، رنج و صبر شخصیت میناست.