«صفر کشکولی» سابقه طولانی در حرفه بازیگری و بدلکاری دارد. آن مقطع زمانی که به بدلکارها کتک خور می گفتند او هم به جای خودش بازی می کرد و هم بدلکار یا همان کتک خور فیلم های آن موقع بود. او ید طولایی در ورزش دارد و قهرمان پرورش اندام، وزنه برداری و پرتاب دیسک و بدنسازی است. وی در بیش از 170 فیلم سینمایی و سریال بازی کرده و در این مدت به بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران آموزش بدن سازی داده است. در کارنامه بازیگری وی، بازی در آثاری هم چون «آیینه عبرت»، «تصمیم نهایی»، «لیلی و مجنون»، «اجاره نشین ها»، «آسمان من»، «شکار»، «خارج از محدوده»، «دلار»، «رویای نیمه شب تابستان»، «سرحد»، «سفربخیر» و «گشت2» دیده می شود. در ادامه گفت و گوی ما را با این هنرمند پیش کسوت بخوانید.
چرا به شما هرکول می گویند؟!
چون من بچه آبادان هستم و اولین مدال طلای آسیا را در رشته پرورش اندام کویت دریافت کردم و همان سال لقب هرکول خوزستان را به من دادند.
آمار آثار سینمایی و تلویزیونی را که بازی کرده اید، دارید؟
من در بیش از 170 فیلم و سریال بازی کردم. از نقش های کوتاه گرفته تا نقش های اول منفی همچون سریال های«آیینه عبرت»، «خانه در آتش»، «شلیک نهایی»، «بزنگاه»، «صندوقچه اسرار»، «برای آخرین بار»، «فقط به خاطر تو» و فیلم های به یاد ماندنی همچون «چراغ های خاموش».
ساموئل خاچیکیان چطور شد که پای تان را به وادی هنر باز کرد؟
او کارگردان بزرگی در زمان خودش بود و در ژانر پلیسی و جنایی کار می کرد. من سال 1343 وقتی قهرمان آسیا و به عنوان هرکول خوزستان انتخاب شدم به تهران آمدم و انتخابی مسابقات آسیایی و جهانی برگزار شد و من انتخاب شدم. هنرمندی به نام حسن شریفی از من دعوت کرد و گفت آقایی با شما کار دارد. رفتم و با ساموئل خاچیکیان آشنا شدم. خاچیکیان گفت: برای فیلم مان از ورزشکاران استفاده می کنیم و تیپ تو به شخصیت سناریوی ما می خورد. به استودیوی فیلم برداری شان رفتم و این گونه شد که وارد دنیای بازیگری شدم.
بیمه و بازنشستگی دغدغه خیلی از هنرمندان است. شما بیمه هستید؟
من کارمند شرکت ملی گاز ایران بودم. زمانی که قهرمان پرورش اندام آسیا شدم من را استخدام کردند و بازنشسته شدم.
صفر کشکولی برخلاف نقش هایش انسانی مهربان و خوش قلب است.
درست است. قهرمان رشته های مختلف ورزشی هستم اما هیچ گاه از من تقدیری به عمل نیامد. من در زمان برانکو ایوانکوویچ دو سال در هتل المپیک مربی بدن سازی فوتبالیست های تیم ملی همچون یحیی گل محمدی، میرزاپور، میناوند، استیلی، افشین پیروانی، نیکبخت واحدی، کعبی و مبعلی بودم که این قهرمانان فوتبال نام من را عمو صفر گذاشتند. وقتی جایزه پیش کسوتان بازیگری را دریافت کردم پیام های زیادی از سوی دوستان ورزشی و هنرمندم دریافت کردم و از خوشحالی گریه کردم. خیلی خوشحال شدم و بعد از 53 سال دوباره زنده شدم. سر فیلم «سرحد» تصادف شدیدی کردم و خدا من را نجات داد. در فیلم ها خیلی سختی کشیدم.
بزرگ ترین آرزوی تان در این حرفه چیست؟
ابتدا خداوند سلامتی بدهد تا بتوانم با کارگردان های بزرگ کار و روزی بازی خوب و ماندگاری را ثبت کنم و خودم و توانایی ام را نشان دهم و جایزه بزرگ سینمای ایران را دریافت کنم. بازی در سینمای ایران افتخار است. بازیگری این گونه نیست که مقابل دوربین ایفای نقش کنی و مطرح و معروف شوی بلکه بازی می کنی و تلاش می کنی تا به قله برسی.
نقشی بوده که دوست داشته باشید بازی کنید و تاکنون به شما پیشنهاد داده نشده باشد؟
من در همه نوع نقشی بازی کرده ام، از نقش عاطفی و احساسی گرفته تا خشن و اکشن و پیرمرد و نگهبان. هر کدام جای خود را دارد. خیلی دوست دارم نقش فردی را بازی کنم که تاثیر گذار باشد. مثلا نقشم در سریال «آیینه عبرت» تاثیر گذار بود و مردم هنوز هم از این سریال یاد می کنند و گاهی من را آقا صفر صدا می زنند چون در زمان خودش پربیننده ترین سریال بود. من نقش «سلطون» را در سریال «فقط به خاطر تو» بازی کردم که هنوز هم مردم من را به این نام در خیابان می شناسند.
کار خطرناک هم هنگام ایفای نقش هایتان انجام داده اید؟
در فیلم «سرحد» باید با تیرباری که وزنش 14 کیلو بود تیراندازی می کردم و نمی شد از تیر مشقی استفاده کرد. پشت خودروی در حال حرکت تیر اندازی می کردم و خیلی سخت بود. هنگامی که راننده قصد داشت با سرعت بپیچد من زمین افتادم و بینی ام شکست و دندان هایم خرد شد و پیشانی ام ترک برداشت. چشم هایم مدتی هیچ جا را نمی دید و ضربه مغزی شده بودم. خداوند معجزه کرد و به هوش آمدم و عمر دوباره ای به من داد که به سینما و تلویزیون خدمت کنم. معتقدم بازیگر باید محبوب باشد تا معروف. آرزوی سلامتی برای ملت ایران دارم.
«رامبد جوان» قبل از محرم از شما دعوت و دلجویی کرد. ماجرا چه بود؟
همان گونه که مطلع هستید رامبد برای دفاع از خبرنگاران جمله ای را گفت که من همان برنامه را دیدم و گریه ام گرفت. البته با دعوتش از من و عذرخواهی از دلم در آورد و اشک از دیدگانم جاری شد.
فکر کنم به دلیل دلجویی از شما در جشن خانه سینما مراسم تقدیرتان برگزار شد؟
بله همین طور است. در این جشن از سوی انجمن بازیگران و بدلکاران تقدیر شدم. من در فیلم ها به جای خودم بازی می کنم و بدلکار هم هستم. من بیش از 53 سال برای سینما زحمت کشیدم و از خوشحالی گریه کردم.
ناگفته های این گفت و گو؟
دوست دارم در نقش های عاطفی بازی کنم. دیگر بازی در نقش های اکشن برای ما خطرناک است. آرزوی سلامتی برای همه خبرنگاران عزیز را دارم. خوشحالم که زحماتم دیده شد و جایزه گرفتم.