مریم ضیغمی- «السا فیروز آذر» هنگامی که کودکی 5 ساله بود در آغوش خاله اش مقابل دوربین فیلم «افسانه آه» ایفای نقش کرد؛ خانم «تهمینه میلانی» را می گویم؛ میلانی کارگردانی نام آشنا و همسرش «محمد نیک بین» هم از تهیه کنندگان سینماست. «فیروز آذر» پس از دریافت دیپلم در رشته معماری تحصیل کرد و در سال های فعالیتش در سینما در اغلب فیلم های خاله اش هم چون «دیگه چه خبر»، «کاکادو»، «زن زیادی»، « آتشبس»، «تسویه حساب»، « سوپراستار» و «یکی از ما دو نفر» نقش آفرینی کرد و این روزها با فیلم سینمایی«ملی و راه های نرفته اش» مهمان سینماهای کشور است. با ما همراه شوید و در ادامه گفت و گوی ما را با «السا فیروز آذر» بخوانید.
فیلم سینمایی «ملی و راه های نرفته اش» با بازی تان روی پرده سینماهاست و در آن نقش خواهر شوهری را که زندگی پر تنشی دارد بازی میکنید. آیا «تهمینه میلانی» این نقش را برای شما نوشته بود؟
فکر نمی کنم که این نقش را برای من نوشته باشد. یادم می آید زمزمه هایی بود که این نقش را به شخص دیگری بدهند. وقتی خودم متوجه شدم که جزو نامزدهای نقش هستم با ولع تمام نقش را درآوردم. تناقضی که این شخصیت داشت، جالب بود.
با وجود فعالیت در حوزه هایی همچون کارگردانی و دستیاری، تدریس و بازی در تئاتر و سینما در اثری تلویزیونی بازی نکرده اید. پیشنهاد ندارید یا دوست ندارید با رسانه ملی همکاری داشته باشید؟
همیشه سعی می کنم از افراط و زیاده روی پرهیز کنم. در سینما و تئاتر بیشتر چیزها دست خود بازیگر است و بیشتر شبیه زندگی است اما سریال های تلویزیونی واقعا شبیه زندگی نیست. خیلی دوست دارم در سریال های شبکه نمایش خانگی بازی کنم چون می دانم که شهرزاد و عاشقانه موفقیت های خوبی داشتند.
هر کسی که در سینما و تلویزیون فعالیت میکند داستان هایی از ورودش به این عرصه ها دارد؛ داستان شما چیست؟ آیا به واسطه حضور خاله تان، خانم میلانی، به این عرصه وارد شدید؟
برای ورودم خانم میلانی واسطه شد. همیشه ورود نیاز به واسطه دارد و در ادامه خودت باید تلاش کنی. مراحلی را که گذراندم خیلی برایم جذاب بود. می خواهم در کار بازیگری ماهر و حرفه ای بشوم. الان سینما را خیلی بیشتر از قبل دوست دارم.
«افسانه آه» در سال 1369 ساخته شد و در آن مقطع5 ساله بودید. چطور با دوربین و بازیگری آشنا شدید؟
در فیلم «افسانه آه» در 5 سالگی بازی کردم. آن موقع خانم میلانی می گفت که چه کارهایی انجام دهم، مثلاً توصیه می کرد که به دوربین نگاه نکنم. می گفت حتی اگر نقش فرد دیگری را بازی می کنی باز هم خودت باش.
شما از 5 سالگی پا در عرصه بازیگری گذاشتید اما به ما بگویید که چه زمانی و با چه اثری مخاطبان شما را شناختند؟
این طور نبود که با یک کار من را بشناسند. بعضی ها یک شبه به کمال مطلوب می رسند و بعضی ها به تدریج.
اگر قرار باشد خودتان یک نقش را انتخاب کنید که همیشه دوست داشتید بازی در آن به شما پیشنهاد داده شود آن نقش کدام است؟
دوست دارم در نقش یک دختر «نقشه کش» بازی کنم، از این دخترهایی که فکر می کنید زندگی عادی دارند ولی آخرش می فهمید چقدر باهوشند و کلی نقشه کشیده اند. فکر می کنم این نقش خیلی به من می آید.
اگر الان به شما بگویند دوربین، صدا، حرکت، در چه نقشی بازی می کنید؟
در هیچ نقشی بازی نمی کنم. چون مشغول مصاحبه هستم! قبل از آن هم مشغول تمام کردن پایان نامه ام بودم. برای من طول می کشد که از نقشی به نقش دیگر بروم.
اگر بازیگر نمی شدید چه کاره می شدید؟
اگر بازیگر نمی شدم دوست داشتم دانشمند شوم. تحقیق کردن را خیلی دوست دارم. دوست دارم سال های سال جایی بنشینم و چیزی را کشف کنم. فیلسوف شدن را هم دوست دارم. علم را خیلی دوست دارم و خیلی برایم جذاب است.
چه چشم اندازی برای آینده بازیگری خود دارید؟
دوست دارم راهی نباشد که بگویم نرفتم یا بگویم تلاش نکردم یا احساس کنم در زمینه ای تباه شدم.
خاله تان خانم تهمینه میلانی تا چه اندازه در رشد و موفقیت شما در این حرفه سهیم است؟
او به من برای رسیدن به این جایگاه بسیار کمک کرد.
اهل ورزش هستید؟
از کودکی عاشق ورزش بودم. ژیمناستیک و کاراته را دوست داشتم. الان هر روز ورزش می کنم. ورزش آدم را زنده می کند.
از بین بازیگرانی که در مقابل تان بازی کرده اند کدام یک مکمل بهتری بوده اند؟
بیشتر هم بازی های من خوب بودند. فقط دو، سه پارتنر بد داشتم. شانس داشتم که در پروژه های خوبی کار کردم. پارسا پیروزفر خیلی به من در «زن زیادی» کمک کرد؛ نمایشنامه را می آورد و با من تمرین می کرد. بهرام رادان هم پارتنر فوق العاده ای است. در تسویه حساب هر سه پارتنرم خوب بودند.
این روزها مشغول بازی در نمایش «تنهایی پرهیاهو» هستید می خواهم بدانم با توجه به تجربه کار در سینما و تئاتر بیشتردوست دارید در کدام حوزه فعالیت کنید؟
سینما و تئاتر هر کدام جذابیت و ویژگی های خاص خود را دارند. بازی در تئاتر و اجرای زنده، هیجان وصف ناپذیری برایم دارد. واکنش تماشاچی را می توانم در همان لحظه دریافت کنم؛ هم هیجان انگیز است و هم حکم مدرسه را دارد. به عنوان یک بازیگر یاد می گیرم که کدام کنش من به جا و درست و در زمان مناسب بوده و کدام عمل من مورد توجه قرار نگرفته است. سینما هم جذابیت خودش را دارد. وقتی در فیلم سینمایی بازی می کنم، فیلم یک ماه روی پرده می ماند. در این مدت نظر مردم را در فضای مجازی دنبال می کنم و از نقاط ضعف و قوت خودم باخبر می شوم.
نمایش«تنهایی پرهیاهو» چه ویژگی هایی داشت که پذیرفتید بازی روی صحنه را هم تجربه کنید؟
«تنهایی پر هیاهو» رمانی بود که به پیشنهاد خانم میلانی چند سال پیش خوانده بودم و عاشقش شدم. در واقع این یک شانس بزرگ برای من بوده است که همیشه از طریق ایشان با بهترین کتاب های جهان آشنا شده ام و این کتاب هم جزو آن ها بود. احساس کردم تئاتر خیلی مردمی است. خانم میلانی بازیگری سینما را به من یاد داد و آقای آهنین جان بازیگری تئاتر را.
اگر سخنی در پایان این گفت و گو باقی مانده بفرمایید.
فیلم «ملی و راه های نرفته اش» از طرف تلویزیون حمایت نشد. برای تئاتر «تنهایی پرهیاهو» خیلی زحمت کشیدیم. بیش از دو سال برای آن تمرین کردیم. یک سری روزنامه ها چیزهای دل شکننده نوشتند؛ اگر کمک نمی کنند سنگ هم نیندازند. بازیگران وقتی این نقدها را می خوانند ناراحت می شوند.