ورود به این خیابان با کوچه های تنگ و باریک بیشتر شبیه گرفتار شدن در هزار تویی تنگ و تاریک است، محله ای سرگردان کننده که عابران را دچار سرگیجه ای تردید آمیز می کند، می مانی از کدام سو آمده ای و به کدام سمت باید بروی، عملا بلاتکلیف در مسیری مبهم هستی، ممکن است از مسیری که رفتی نتوانی باز گردی و در نهایت سر از ناکجا آباد در بیاوری یا آنقدر در پیچ و خم کوچه ها بی هدف بروی تا به محله جوادیه برسی، شاید بتوان گفت ساختار این کوچه ها از عجیب ترین ساخته ها و دستپخت مدیریت ضعیف شهری است.
گرفتاری هایش در پیچ و خم کوچه ها پنهان مانده است، سیاهی دیوار خرابه ها نقش اعتیاد را بر تن و در گوشه گوشه خرابه ها اثری از دود های افروخته شده شب گذشته وجود دارد.
مردم محله هم به تنگ آمده اند، از پساب های جاری دلگیرند و از بافت شهری نامتعارف محله گلایه دارند.
از شیب های عجیب و تند کوچه ها می گویند و از نبود رفتگرانی که زباله های این محله را جمع آوری کنند، اینجا خیابان«خیام» است؛ خیابانی غرق در مشکلات ابهام آمیز، محله ای در شمال شهر بجنورد که با خیابان 32 متری شهدا از مرکز شهر جدا شده است و گویی به فاصله چند متری از این خیابان پر تردد به فراموشی سپرده شده است.
خیابان عجیبی است چرا که هر کوچه تنگ و باریک از کوچه تنگ و باریک دیگری سر در می آورد و هر کسی را برای ادامه مسیر به تردید وا می دارد که آیا راه درست را انتخاب کرده است یا نه؟ عابران نمی دانند آیا زمان بازگشت می توانند راه را پیدا کنند یا این که باید برای مدتی دور خودشان بچرخند؟
از این ها که بگذری در نگاه اول با آسفالت تکه تکه شده و چاله های کوچک و بزرگ پر شده از فاضلاب که از خانه های اهالی سرازیر شده است مواجه می شوی.
آب های بدبویی که تصویر ناخوشایندی را برای رهگذران ایجاد می کند و بوی تعفن آن مشام را می آزارد. ساختمان های بافت فرسوده و خانه های کاهگلی وخشتی با دیوارهای ترک خورده که به علت زلزله چند ماه پیش ایجاد شده به وفور به چشم می خورند ضمن این که کج شدن بعضی از دیوارهای خانه های قدیمی تبدیل به تهدیدی برای جان رهگذران شده است.
خیابانی در وسط محله که با عریض شدن و عقب نشینی خانه های بافت فرسوده و قدیمی ایجاد شده تشابهی به خیابان ندارد و پیاده روی آن که از رخسارش پیداست مدت هاست برای سنگ فرش و موزاییک کردن آن اقدامی نشده، به حال خودش رها شده و به جای موزاییک و آسفالت، خار و خاشاک آن را فرا گرفته است. زمین های بایر و خالی که در اطراف این خیابان به حال خود رها شده اند به محلی برای تلنبار و ریختن زباله ها از سوی ساکنان تبدیل شده است.
کوچه های انتهای خیابان خیام شکل هندسی درستی ندارند و به جای خط مستقیم، کوچه ها خیلی نزدیک به هم و کج و معوج به هم متصل و ایجاد شده اند که با ورود به هر یک از آن ها انتهای کوچه اصلا پیدا نیست و با این وضعیت وقوع تصادف و حادثه ای هر لحظه دور از ذهن نیست. «سعیدی» یکی از ساکنان این محله به معضلی که مدت ها ساکنان محله را آزار می دهد اشاره می کند و می گوید: مدت ها بود رفتگری برای این محله در نظر گرفته نشده و این موضوع مشکلات زیادی را برای اهالی به وجود آورده بود، هر قسمت از کوچه و پس کوچه های این محله را رصد کنید با زباله های رها شده و سرگردان مواجه می شوید.
وی ادامه می دهد: بالاخره بعد از پیگیری و اعتراض زیاد اهالی به شهرداری چند وقتی است که یک پاکبان برای این محله در نظر گرفته شده که به دلیل وسعت و تعداد زیاد کوچه ها کافی نیست و رفتگر نمی تواند به اندازه کافی برای همه قسمت های محله وقت بگذارد و آن ها را از زباله و خار و خاشاک تمیز کند.
وی به وجود خرابه هایی در این محله اشاره و اظهار می کند: از آثار دود و آتش روی در و دیوار برخی خانه های متروکه پیداست که این مکان مدتی قبل محل دورهمی معتادان و سارقان بود و با این وجود هر از گاهی وسایل داخل خودرو های اهالی از سوی معتادان مورد دستبرد قرار می گرفت.
وی ادامه می دهد: با ادامه این اتفاقات اهالی مجبور شدند دست به دامان قانون شوند و هر چند بعد از شکایت اهالی به دستور دادستانی این مکان های آلوده تخریب شد اما با این وجود معتادان همچنان به این مکان ها می آیند و تصاویر ناخوشایندی را در معرض نمایش می گذارند.
با عبور از محله با تیرهای برق زیادی که سر تا سر کوچه ها را فرا گرفته اند مواجه می شوی، با وجود این که خانه ها عقب نشینی شده اما همچنان تیرهای برق وسط کوچه ها جا خوش کرده اند و گویا مسئولان مربوطه این موضوع را فراموش کرده اند و اقدامی برای جابه جایی آن ها انجام نداده اند.
«افراز» یکی از ساکنان که گویی دل پردردی از این موضوع دارد می گوید: وجود تیرهای برق در وسط کوچه ها برای اهالی که با خودرو رفت و آمد می کنند به معضلی بزرگ تبدیل شده است.
وی اضافه می کند: این مشکل حتی گاهی اوقات منجر به کشمکش و جدل بین رانندگان می شود. هر چقدر به انتهای محله نزدیک می شوی معضلات شهری بیشتر می شود چون به دلیل شیب تند و پیچ زیاد کوچه ها تجمع فاضلاب به چشم می خورد و بوی بدی احساس می شود و با خارج شدن از محله خاطره خوبی در ذهن نمی ماند.
هر رهگذر غریبه ای با گذر از این محله دیگر تمایلی برای عبور از این مسیر برای رسیدن به محله های شمالی شهر نخواهد داشت و تا مدت ها معضلات و آسیب های اجتماعی ذهنش را در گیر خود خواهد کرد.