تربیت های دیروزی و امروزی
تعداد بازدید : 237
وقتی «تبلت» جای «قایم باشک» را گرفت
نویسنده : علوی
«عمو زنجیرباف»، «گرگم به هوا»، «قایم باشک» و ده ها بازی دیگر یادگار آن روزهاست که بچه ها همه با هم بازی می کردند و فرصت بازی های دسته جمعی همیشه برای آن ها فراهم بود. روزهایی هم که هوا سرد بود و نمی توانستند در حیاط بزرگ خانه های آن زمان بازی کنند در اتاق دور هم جمع می شدند یک به یک پاهای شان را دراز می کردند و شعر اتل متل توتوله را با آب و تاب می خواندند. زمان گذشت و بازیها، قصهها و ترانهها هم در ایستگاه زمان متوقف شدند. همان بازی هایی که مادربزرگ ها وقتی می دیدند بچه ها بیش از حد شیطنت و سرو صدا می کنند، به آن ها پیشنهاد می دادند و آن ها به راحتی ساعت ها دور هم می نشستند و بازی می کردند و در خلال همین بازی ها تربیت می شدند و راه و روش زندگی را می آموختند.
صبح که می شد بچه ها بعد از صرف صبحانه به سمت حیاط می دویدند و با شور و شوقی وصف ناپذیر بازی می کردند از «گرگم به هوا» و «لی لی»گرفته تا عمو زنجیرباف و یک قل، دو قل. نمی دانستند خستگی چیست آن قدر بازی می کردند که صورت هایشان از شدت جست و خیز سرخ سرخ می شد و موقع ناهار مادران آن ها را به زور سر سفره می آوردند.
آن روزها مادرها و مادربزرگ ها سواد چندانی نداشتند اما بچه هایشان را طوری تربیت می کردند که همه جنبه های رشد را شامل می شد. با این که امکانات آن زمان کم بود اما با بازی کردن در دل طبیعت درس های زندگی را به خوبی فرا می گرفتند.
با این که مادربزرگ ها و مادرها در آن زمان 5، 6 فرزند یا بیشتر داشتند ولی آن ها را به خوبی تربیت می کردند. به گفته بزرگ ترها بچه های زمان قدیم از بزرگ ترهای خود حساب می بردند و احترام بزرگ و کوچک را نگه می داشتند اما بچه های امروزی کمتر این موارد را رعایت می کنند. یکی از شهروندان قدیمی با بیان این که در زمان قدیم هم مادرها و پدرها به تربیت بچه ها اهمیت می دادند، می افزاید: این اهمیت دادن به منزله بستن دست و پای کودک نبود بلکه کودک را آزاد می گذاشتند تا مستقل بار بیاید، خودش به تنهایی غذا بخورد، لباس هایش را بپوشد، با بچه های دیگر بازی کند و اگر دعوایشان شد خودش بتواند آن را حل و فصل کند اما بسیاری از مادران و پدران امروزی مدام به دنبال کودک شان هستند که مبادا زمین بخورد یا سردش شود. آن ها خودشان به کودک غذا و کارهایش را تا سنین بالا انجام می دهند و با این شیوه تصور می کنند که به کودک شان لطف می کنند. «رسولی» ادامه می دهد: چون والدین این کارها را انجام می دهند کودکان شان زمانی که بزرگ شدند نمی توانند روی پای خود بایستند و مستقل باشند. شهروندی دیگر هم می گوید: در زمان قدیم پدر و مادرمان ما را به حال خودمان می گذاشتند و زمانی که با بچه ها دعوایمان می شد هیچ وقت دخالت نمی کردند تا بتوانیم از عهده کارها و مشکلاتمان برآییم اما بسیاری از والدین امروزی بلافاصله وارد دعوای بچه ها می شوند و نمی گذارند فردی به کودکشان نازک تر از گل بگوید.
«یزدان پرست» خاطرنشان می کند: بچه های امروزی در قفس هایی به نام آپارتمان زندانی هستند و فرصت جست و خیز و بازی هایی که با تحرک همراه است از آن ها گرفته شده و زمانی هم که به بیرون یا پارک می روند والدین اجازه نمی دهند دست به چیزی بزنند یا حتی خاک بازی کنند در حالی که بچه های زمان قدیم مدام با خاک بازی می کردند، بالا و پایین می پریدند و انرژی شان به خوبی تخلیه می شد و هیچ کدام از احساسات یا غرایز آن ها سرکوب نمی شد.
وی با اشاره به این که بچه به بازی احتیاج دارد، اظهارمی کند: اگر کودک را در یک آپارتمان نگه داریم یادش می رود که می شود بیرون از خانه هم بازی کرد و دوید .
وی بیان می کند: بچه ها در زمان قدیم در اجتماع بزرگ می شدند اما حالا به دلیل مشغله های فراوان خانواده ها از یکدیگر دور هستند و دیر به دیر همدیگر را می بینند.
وی ادامه می دهد: زمان قدیم فصل تابستان که میشد سروصدای بچهها حیاط خانه و کوچه را پر میکرد، بازیهای بچهها سرشار از هیجان و تحرک بود، آن قدر میدویدند و جنب و جوش داشتند که صورتشان موقع بازی گل میانداخت و خیس عرق میشدند، شبها هم پیش میآمد که از فرط خستگی کنار سفره، شام خورده یا نخورده خواب شان میبرد.
هفت سنگ، عمو زنجیرباف و قایم باشک از جمله بازیهای سنتی بود که نسلی تمام بچگی و اوقات فراغت خود را با آن ها سپری کردند و هنوز هم با گذشت سال ها خاطرات زیادی از آن ها دارند.
یکی از شهروندان کهنسال هم که تربیت های والدین خود را به یاد می آورد، می گوید: در زمان قدیم این گونه تصور می شد که مادرها کار چندانی با تربیت بچه های خود ندارند و آن ها را در کوچه به حال خود رها می کنند تا با بچه های دیگر بازی کنند در حالی که بچه ها در خلال همین بازی ها اصول انسانی و تربیتی را یاد می گرفتند. پدرها نیز برای آن که بتوانند پسران خود را مرد بار بیاورند از همان زمان کودکی آن ها را سر کاری می گذاشتند تا بتوانند حرفه ای یاد بگیرند و در کنار آن برای پول درآوردن عرق بریزند و قدر پول و زحمات شان را بدانند.
«تاتاری» می افزاید: پدر و مادرهای زمان قدیم با این که تحصیلات چندانی نداشتند اما به خوبی می توانستند کودکان شان را تربیت کنند، با آن که در زمان قدیم بچهها در صورت انجام دادن کارهای اشتباه به شدت تنبیه میشدند یا این که بیشتر آن ها با پدرانشان ارتباط خوبی نداشتند و از آن ها حساب می بردند اما باز هم شیوه های تربیتی آن زمان از اکنون بهتر بود.
وی با بیان این که امروزه تبلت، فیلم ها و کارتون های خشن جای تربیت والدین را گرفته اند، اظهارمی کند: بیشتر والدین امروزی شاغل هستند و فرصت ندارند وقتشان را با کودکان شان بگذرانند یا زمان حضور درخانه به انجام کارهای شان می پردازند و برای ساکت کردن آن ها به تبلت یا گوشی همراه رو می آورند و ساعت ها آن ها را با این وسیله مضر تنها می گذارند.
به گفته وی کودکان امروزی فرصت بازی کردن و تجربه اندوختن گروهی را ندارند. از سوی دیگر بازی های آن ها هیچ گونه تحرک و جنب و جوشی ندارد و هیچ گاه لذتی که بچه های زمان قدیم می بردند آن ها تجربه نخواهند کرد. وی بیان می کند: در زمان قدیم برق نبود و وقتی برق به بجنورد آمد هنوز در خانه ها از تلویزیون خبری نبود که کودکان ساعت ها پای آن بنشینند اما بچه های امروزی به طور کنترل نشده پای برنامه های تلویزیون می نشینند و بهره ای جز آموختن خشونت از آن ها نمی برند.