ضیغمی- فیلمهای زیادی در سراسر سال ساخته می شوند و به نمایش درمیآیند و البته هر کدام نیز مبالغ مختلف و متفاوتی را در گیشه به دست میآورند. این چرخهای است که صنعت سینمای دنیا بر آن استوار است؛ چرخهای که موجب میشود سینما توجیه اقتصادی خود را بر آن بنا کند.
در حقیقت اگر این چرخه کامل نشود و هزینههای تولید یک فیلم دوباره برای تولید فیلمی دیگر صرف نشود، ادامه حیات هنری سینماگران ممکن و مقدور نخواهد شد.
در حقیقت روند نرمال سینما اینگونه است که فیلمی ساخته میشود، با فروش آن دستمزدها و هزینههایی که به وجود آمده است سر جای خود بازمی گردد و تهیهکننده سراغ فیلمی دیگر میرود.
حالا این وسط هم اگر سودی حاصل شده باشد که چه بهتر! در این مطلب چند فیلم سودآور در تاریخ سینما را معرفی می کنیم.
آروارهها
ساخت فیلم ترسناک «آروارهها» چنان با چالشها و مشکلات عدیدهای همراه بود که چیزی نمانده بود باعث محو شدن کارگردان آن شود. فیلم برداری در دریای آزاد تجربهای بود که تا آن زمان هیچ گاه مدنظر قرار نگرفته بود. فیلم برداری صحنههای فیلم از برنامهریزیهایی که انجام گرفته بود، بسیار عقبتر و هزینه ساخت نیز بسیار بیشتر از برآوردها بود. با توجه به نرخ تورم میتوان گفت این فیلم با ۳۴ میلیون دلار بودجه بیش از ۴۷۱میلیون دلار فروش داشت.
روح
دهه ۱۹۹۰، دهه فیلمهای رمانتیک بود و کمتر فرد علاقه مند به هنر هفتم انتظار فیلمی مانند روح را داشت، اما این فیلم با موفقیت تجاری خیرهکنندهای مواجه و «ووپی گلدبرگ» نیز برای بازی در آن برنده جایزه اسکار شد. فیلم روح، تریلری ماوراءالطبیعی و عاشقانه بود به طوری که آن را یکی از عاشقانهترین فیلمهای تمام دوران مینامند. با در نظر گرفتن تورم، این فیلم با بودجهای ۳۵میلیون دلاری بیش از ۵۰۶میلیون دلار فروش داشت و «دمی مور» را به یکی از سوپراستارهای سینمای هالیوود تبدیل کرد.
تنها در خانه
از همان ابتدای ساخت فیلم مشخص بود که «تنها در خانه» به یک موفقیت تجاری دست خواهد یافت. بازیگران فیلم فوقالعاده ظاهر شدند، داستان فیلم کم نظیر بود و صحنههای خندهدار آن نیز همیشه جذاب بودند. کمپانی فاکس قرن بیستم برای فیلم بودجهای ۱۵میلیون دلاری در نظر گرفت که اتفاقی خیرهکننده افتاد و تماشاگران فوجفوج برای تماشای این فیلم به سینماها هجوم بردند و علاقه مردم به «مکالی کالکین» باهوش باعث شد فیلم به فروش خیرهکننده ۴۷۷میلیون دلاری دست یابد.
مصائب مسیح
با توجه به بودجه ساخت این فیلم که با در نظر گرفتن نرخ تورم معادل ۳۵میلیون دلار امروزی بود، تصمیماتی که «مل گیبسون» بهعنوان کارگردان فیلم گرفت، سهم زیادی در موفقیت تجاری آن داشت. این فیلم به فروش خیرهکننده ۶۱۲میلیون دلاری دست یافت.
جنگ ستارگان
سال ۱۹۷۷، سال فوقالعادهای بود و جهانیان را با دنیای کهکشانهای دور آشنا کرد و البته جرج لوکاس را به میزانی از شهرت و ثروت رساند. این فیلم با بودجهای که با در نظر گرفتن نرخ تورم ۴۰میلیون دلار امروزی بود، ناگهان وارد سینماها شد و با بودجهای ۱۳میلیون دلاری در آن زمان، گیشه ها را درنوردید. جنگ ستارگان توانست به فروش خیرهکننده ۳۹۵میلیون دلاری دست یابد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علی نیا- زنگ جشن نیکوکاری روز گذشته در 621 مدرسه استان نواخته و مراسم محوری آن در بجنورد در مدرسه راهنمایی نرجس برگزار و طی آن اعلام شد 30 هزار دانش آموز استان در آستانه سال نو نیازمند لباس نو هستند.نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی در این مراسم با اشاره به این که اگر دلی را شاد کنیم خدا ما را در سختی های زندگی یاری خواهد کرد، افزود: خودمان کار نیک انجام دهیم و دیگران را به انجام کار نیک تشویق کنیم.آیت ا... «یعقوبی» گفت: جشن نیکوکاری برای کمک به نیازمندان برگزار می شود، زمانی که خدا نعمتی می دهد و بخششی به ما دارد ما هم بخشی از آن را به نیازمندان هدیه کنیم.«اهرابی» مدیرکل کمیته امداد خراسان شمالی نیز با اشاره به این که 6 هزار و 200 دانش آموز نیازمند در استان تحت پوشش کمیته امداد هستند، تصریح کرد: انفاق و نیکوکاری را در دستور کارتان قرار دهید تا نیازمندان هم بتوانند به راحتی زندگی کنند.معاون پشتیبانی اداره کل آموزش و پرورش خراسان شمالی بیان کرد: بین 20 تا 30 هزار دانش آموز در استان در آستانه سال نو، نیازمند لباس نو هستند و به همیاری و کمک مردم نیاز دارند.«رحیمی» اضافه کرد: بین 10 تا 20 درصد دانش آموزان استان نیازمند هستند.«حاجی زاده» مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری خراسان شمالی هم هدف از برگزاری جشن نیکوکاری در مدارس را تمرینی برای آماده سازی دانش آموزان برای کمک در آینده به دانش آموزان نیازمند دانست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در ابتدای ورود به ساختمان شماره یک اداره کل بیمه سلامت، وانتی میزهای اداری را به مقصد انبار بار زده و منتظر دستور حرکت بود. ساعت نصب شده روی ستون وسط سالن 10:10 را نشان می داد. ساختمان شماره یک چنان خلوت و بدون مراجعه کننده بود که صدای کارکنان حتی در طبقات بالا هم شنیده می شد و نصب بروشورهای تبلیغاتی و راهنمای مراجعان به تعداد زیاد روی تابلوی اعلانات و حتی روی شیشه اتاقک کنار باجه ها کار کارکنان را راحت کرده بود.
به هر طبقه که با طی کردن 14 پله می رسیدم فقط صدای صحبت کارکنان به گوش می رسید، بماند که در هر طبقه دو در ورودی به اتاق هایی بود که برخی یک سالن بزرگ و برخی دو یا سه اتاق تو در تو داشت. با این که در هر اتاقی بیش از 3 میز مجهز به سیستم رایانه و دیگر امکانات و تجهیزات اداری بود اما فقط یک یا دو کارمند پشت میز شان نشسته بودند یا کسی در اتاق حضور نداشت. در اتاق مدیر در واحد 6 باز بود و صندلی های خالی اتاق انتظار که روی هر یک گلیمی انداخته بودند، نشان از احترام به مراجعه کنندگان داشت و همین باعث شد برای نشستن و انتظار کشیدن ترغیب شوم. خلوت بودن اداره ای که با بیمه سر و کار دارد و باید از جمله پر رفت و آمدترین ادارات باشد تعجب برانگیز است.
ساختمان ملاصدرا را به واسطه راهنمایی یکی از کارکنان بیمه سلامت شناختم. حضورم در این مکان فرصتی بود تا سری هم به این ساختمان بزنم جایی که به بیمه شدگان خدمات ارائه می دادند، این ساختمان سر در بزرگی داشت که نام بیمه سلامت روی آن خودنمایی می کرد، آن جا اداره ای برای بنرها بود و همه جا حتی روی شیشه ها نصب شده و راهنمای خوبی برای مراجعان بود. شیشه بزرگ سالن همانند آکواریوم بود هیچ چیز از دید مراجعان پنهان نبود کارکنان پشت میزهای شان نشسته بودند و هر از چند گاهی علت حضور مراجعه کنندگان را سوال می کردند.
خوب شنیدن و توجه کردن به مراجعه کنندگان با رویی گشاده شاید بهترین چیزی بود که در بین برخی کارمندان دیده می شد. با این که انتظارم از میز خدمات دهی به بیمه شدگان متفاوت بود اما این بخش از اداره چندان شلوغ نبود و امور مراجعه کنندگان در کمتر از 5 دقیقه انجام می شد. بر خلاف برخی ادارات که باید در ماراتنی شرکت کنی تا کارت به پایان برسد، در این اداره ارباب رجوع تکریم می شد.
اگرچه سکوت در سالن حکم فرما بود اما گاهی این سکوت با سؤالات کاری کارکنان از یکدیگر می شکست، ناگهان 2 کارمند از ساختمان شماره یک در ساعت 10:42 با شادی و لبخند وارد سالن شدند.
شادی آن ها نشانگر خبری خوش و مسرت بخش بود و متصدیان ارائه خدمات بیمه که منتظر خبر خوش آن ها بودند دست از کار کشیدند. گفت و گوی کارکنان چنان گرم شد که مراجعان نیز ناگزیر به شنیدن حرف های آن ها شدند و مراجعه کنندگان با رضایت از سالن خارج می شدند.
گوشم پر از صداهای مختلف بود، صدای کارکنان در ذهنم تکرار می شد ... خرید خانه و پیشنهاد خرید ماشین های مختلف ولی بیش از هر چیز یک صدا در ذهنم تکرار می شد و آن سکوت کش دار در این اداره بود.
تامین اجتماعی بجنورد
از پل هوایی عابر پیاده که گذشتم نخستین چیزهایی که بر خلاف گذشته جلب توجه کرد حیات خلوت و عاری از جمعیت و البته گلکاری اداره تامین اجتماعی بجنورد بود، فضایی که با گذشته تفاوت پیدا کرده بود. تجمع نکردن موتورسیکلت ها در ورودی و ارباب رجوعان برای ورود به اداره پرتردد تامین اجتماعی نشانه هایی از تغییرات ایجاد شده بود. اگر چه صف کشیدن خودرو ها در ورودی بیمه تامین اجتماعی هم چنان به چشم می خورد، اما به نظر می رسید تامین اجتماعی پنج شنبه ای آرام و بدون دردسر را پشت سر می گذراند و با ورود به واحد صدور دفترچه بیمه می توان کم بودن آمار مراجعه کنندگان را تایید کرد. اگر چه بخشی از خلوتی حاکم بر این قسمت از اداره به واسطه انتقال بخش تعویض و تمدید دفترچه به مکان دیگر بود، اما به موازات کاهش آمار مراجعه کنندگان تعداد صندلی های خالی کارکنان در روز پنج شنبه محسوس بود.
در بدو ورود به بخش صدور دفترچه، ایستگاه مطالعه البته تنها با 3 کتاب در قفسه خودنمایی می کرد تا ارباب رجوع زمان خود را به بهترین شکل مدیریت کند، اما وجود3 میز خالی و 4 ارباب رجوع در صف پاسخگویی حاکی از روز آرام و بی دغدغه برای این اداره بود.
اگر چه ورودی ساختمان اصلی اداره با بنر منشور اخلاقی مزین شده بود اما قرار گرفتن وسایل شست و شو تصویر ناخوشایندی را در همان ابتدای ورود بر جا می گذاشت. این ساختمان به واسطه تعدد اتاق ها مانند دالانی بود که هر مراجعه کننده باید برای رسیدن به مقصد خود طی می کرد. بعد از عبور از نخستین راهروی طبقه همکف 5 اتاق با بخش هایی همچون بایگانی، معاونت بیمه و امور فنی مستمری ها به چشم می خورد که تقریبا در هر اتاق با حداقل یک و حداکثر 3 میز خالی رو به رو شدم.برای رفتن به اتاق معاون اداری و مالی، حسابداری و رئیس شعبه باید پله های اداره را یکی یکی طی می کردم و طبقات دوم و سوم هم از این قاعده مستثنی نبود و بعد از عبور از دالان هایی که هر یک به اتاق های متعددی منتهی می شد با اتاق هایی تقریبا خالی از کارکنان مواجه شدم.
هنگام حضور نیم ساعته در اداره تامین اجتماعی بجنورد آن چه بیشتر خودنمایی می کرد میزهای خالی بود.
ساختمانی پر از سوابق
اداره تامین اجتماعی بجنورد که بر سر در آن «سازمان تامین اجتماعی، شعبه یک بجنورد» حک شده بود یکی از پر تردد ترین ادارات این شهرستان است، اگر چه نسبت به سال های قبل خلوت شده اما در روز مورد نظر گویا بیشتر کارکنان این اداره در مرخصی به سر می بردند زیرا تعداد زیادی از میزها بدون مسئول و بار کار روی دوش چند کارمند بود.
در بخش رسیدگی به امور بیمه شدگان تعدادی از میزها خالی بود و ارباب رجوع ها می آمدند و منتظر می ماندند. در این اداره همانند بسیاری دیگر از ادارات وجود هماهنگی ارکان مختلف برای ادامه فرایند اداری لازم است.
در پنج شنبه مورد نظر معاون اداری به شدت مشغول کار و دبیرخانه خلوت بود و سالن دریافت وجوه بیشترین تردد را داشت و کارمندان این سالن در حال پاسخ گویی به ارباب رجوعان بودند. به طور کلی طبقه دوم این اداره منظم تر از طبقه اول بود. در طبقه اول گاهی به سالن صدور دفترچه تو را ارجاع می دادند و گاهی به اتاق معاونت، اگر با یکی از ارباب رجوعان همراه می شدی درک می کردی که این اتاق و آن اتاق رفتن یعنی چه!
این اداره ساختمانی قدیمی دارد که بسیاری از ما از کودکی این بنا را به یاد داریم؛ ساختمانی قدیمی که پر از سوابق و امورات بیمه ای بیمه شدگان است و آن ها به این اداره مراجعه می کنند. نظافتچی ساختمان هم گویا جایی برای ابزار نظافت خود نداشت چون جارو و ابزار نظافت در هر دو طبقه پشت دو بنر رها شده بود و تصویر زیبایی نداشت.
اگر چه مراجعان آن قدر درگیر مسائل اداری بودند که شاید به این نکته توجه نمی کردند و می خواستند زودتر کارشان انجام شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شیری- افزایش تولید ناخالص داخلی در استان به تمهیدات، امکانات و ظرفیت نیاز دارد. معاون پشتیبانی و توسعه منابع سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان و تولید کنندگان صنعت، معدن و تجارت در همایش حمایت از حقوق مصرف کنندگان در بجنورد با بیان این مطلب افزود: شفاف نبودن مالیات از جمله موانع تولید است که بعضی ها از پرداخت آن گریزانند.«کوثری» گفت: حدود 80 درصد از جمعیت خراسان شمالی با سواد و فرهیخته هستند و ظرفیت های زیادی در استان وجود دارد بنابراین اولین قدم این است که مشکل بیکاری را در استان برطرف کنیم.وی خاطرنشان کرد: 75 درصد واحدهای تولیدی در شهرک های صنعتی تعطیل هستند و علت آن این است که به قدری موافقت نامه های اصولی صادر کردیم و سرمایه گذاری های زیادی در این رابطه انجام شد که امروز به دلیل قانون کار، مالیات، محیط زیست، کمبود آب و نبود نیروی انسانی تولید توجیه اقتصادی ندارد.
«دلپسند» معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استاندار خراسان شمالی در این همایش، توجه به حقوق مصرف کنندگان هر کالا را ضروری دانست و گفت: در حال حاضر نگرانی هایی در رابطه با ارائه به موقع کالا داریم که به مدیریت نیاز دارد تا به راحتی و فراوانی محصول با کیفیت در اختیار مصرف کننده قرار گیرد و از طرف دیگر هم می تواند باعث ارتقای تراز مالی هر واحد تولیدی شود.
«نیکدل»رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان هم گفت: حمایت از حقوق مصرف کننده مختص به تولیدکننده نیست بلکه تولیدکنندگان و ارائه دهندگان خدمات می توانند در این فرایند مشارکت داشته باشند تا بررسی های کارشناسی توسط کمیته فنی و فرهنگ سازی در این رابطه انجام شود. به گزارش خبرنگار ما در این مراسم از کارآفرینان برتر کالا و خدمات تقدیر شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علوی- اهدای اعضای بیمار مرگ مغزی بجنوردی به ۵ بیمار نیازمند زندگی دوباره ای بخشید. مسئول فراهم آوری اعضای معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی با بیان این مطلب افزود: زنده یاد «غلامعلی سلیمی» ۵۶ ساله ساکن بجنورد، پس از انجام مراحل تایید مرگ مغزی و رضایت خانواده برای اهدای اعضا به بیمارستان منتصریه مشهد اعزام شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت.
«مهری فرشاد» تصریح کرد: ۵ عضو این بیمار شامل کلیه ها، کبد و قرنیه ها به بیماران نیازمند اهدا شد. بنا به اظهارات روابط عمومی این دانشگاه قرار است امروز رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان در منزل این مرحوم حضور یابد تا از اقدام ارزشمند خانواده وی قدردانی کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیین نوروزگاه در خراسان شمالی برگزار می شود. مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی با بیان این که این آیین امسال در 4 شهرستان بجنورد، شیروان، گرمه و اسفراین برگزار می شود، افزود: این رویداد فرهنگی در قالب ارائه تولیدات صنایع دستی، نوروزخوانی، بازی های بومی و محلی، پخت غذاهای سنتی و اجرای موسیقی محلی از بیست و پنجم اسفندماه در بناهای تاریخی استان برگزار می شود.«سویدانلویی» گفت: برگزاری این آیین تا دهم فروردین 97 برای بهره مندی گردشگران و آشنایی با ظرفیت های تاریخی و گردشگری این خطه ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرتضوی- ظرفیت زائران حج تمتع استان امسال نسبت به سال گذشته 30 درصد افزایش یافت. مدیر حج و زیارت خراسان شمالی در گفت و گو با خبرنگار ما با بیان این که ظرفیت استان برای اعزام به حج تمتع هزار و 545 نفر بود که تاکنون هزار و 500 زائر در سامانه ثبت نام کرده اند، تصریح کرد: سال گذشته هزار و 85 زائر از استان به حج تمتع اعزام شدند. «محمد باقر قاصری» افزود: 2 کاروان به کاروان های در نظر گرفته شده اضافه شد و در مجموع 11 کاروان برای اعزام زائران اقدام می کنند.وی گفت: 45 نفر ظرفیت باقی مانده مربوط به کاروان های بجنورد، اهل سنت و شیروان است.وی با بیان این که تقریبا ظرفیت استان برای حج تمتع کامل شده است، ادامه داد: افرادی که برای ثبت نام قطعی تا امروز مراجعه نکردند می توانند از طریق سامانه reserve.haj.ir اقدام کنند و اگر متقاضی وجود داشته باشد، برای درخواست کاروان اقدام خواهیم کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اسدی- فردا سالروز میلاد دردانه نبی اکرم(ص)، بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (س) است، روزی که به یاد این بانوی بزرگوار روز زن و روز مادر نام گذاری شده است، روز زنان و مادرانی که هر کدام به تنهایی الگویی برای یک نسل هستند، روز همان پروانه هایی که دور شمع می چرخند و شیره جان خود را نثار فرزندان و خانواده خود می کنند. چشم که به جهان می گشایی قلبی مهربان و نگاهی پر از صداقت و بی ریا را می بینی و لبخندی سبز که در لحظه های توفانی پناهگاه است.
به راستی تندیس آرامش است این نگین خلقت، هر کجا که باشد مادر است و تداعی کننده درس عشق و فداکاری. این همه عشق و رأفت نشأت گرفته از اسوه خلقت است؛ الگوی این آرامش، حضرت فاطمه زهرا(س) است، زنی ایستاده در سختی ها همچون ستونی محکم که ظلم را تاب نیاورد و همراه با خاندانش ایستادگی کرد.
کم نیستند زنان سختکوشی که دخت گرامی پیامبر اعظم(ص) را الگوی خود قرار داده اند، زنانی که سختی های زندگی نه تنها آن ها را از پا در نیاورده که به آن ها عزمی مضاعف برای ادامه راه داده است. «لیلا یزدانی» از این مادران نمونه است، نمونه در مادری و در کار؛ آن قدر نمونه که سال 95 به عنوان کارآفرین برتر شناخته شد. او سال هاست به دلیل فوت همسرش، سرپرست خانوار است. حاصل زندگی متاهلی او یک فرزند پسر است که در حال حاضر 18 سال دارد. سال هاست که به تنهایی بار زندگی را به دوش می کشد و هم مادر و هم پدر است و همین امر هم از او زنی سختکوش ساخته است.
این مادر کارآفرین و سرپرست خانوار می گوید: از سال 83 سرپرست خانوار هستم و 13 سال است که هم نقش مادر و هم پدر را ایفا می کنم.
او با بیان این که همزمان با از دست دادن همسرش، تنها راه برای تامین مخارج زندگی را ایجاد شغل می دید، می گوید: ورودم به کار تولید لباس ورزشی ارتباط تنگاتنگی با علاقه ام دارد. از کودکی بسیار علاقه مند به راه اندازی یک لباس فروشی بودم بنابراین تلاش کردم تا به آرزویم برسم.
این مادر اظهارمی کند: چند سالی فروشگاه لباس داشتم تا این که تصمیم گرفتم خودم تولید کننده باشم. آن روزها برادرانم هم تولیدی پوشاک داشتند و با استفاده از سابقه و تجربه ای که داشتم تولیدی ام را راه اندازی کردم.
برخلاف خیلی از واحدها که بدون شناخت بازار اقدام به راه اندازی واحد تولیدی می کنند این مادر با مطالعه وارد کار شده است، او در این باره اظهار می کند: آن موقع بازار تولید پوشاک و لباس های معمولی اشباع شده بود و نمی شد وارد این کار شد بنابراین تولید لباس های ورزشی را انتخاب کردم و تولید کننده پوشاک ورزشی شدم.
«یزدانی» با بیان این که با تبلیغاتی که انجام شد شناخته شدیم، اظهارمی کند: در حال حاضر یکی از تولیدی های شناخته شده هستیم و مشتری های خود را داریم و 8 نفر به صورت مستقیم در این کارگاه تولیدی کار می کنند.
او به سختی های یک زن سرپرست خانوار هم اشاره می کند؛ زنی که بار مالی خانواده را به دوش دارد و یک مادر هم هست. او می گوید: کار ساده ای نیست مادر بودن در این شرایط. زنی که در این شرایط سخت به فکر تامین منابع مالی است خیلی سخت است که مادر هم باشد و این موضوع همیشه ذهن و فکرم را درگیر می کرد، با این حال هم مشکلات را حل و سخت کار می کردم و هم با مهربانی تنها پسرم را پرورش می دادم و به او عشق می ورزیدم.
آن قدر از حس و انجام وظیفه مادری خود مطمئن است که می خواهد با پسرش در این باره صحبت کنیم، تنها فرزندش 18 سال دارد و سوارکار اسب های کورسی و در حال حاضر یکی از مربیان این رشته ورزشی است.
این بانوی نمونه ادامه می دهد: هر زمانی و درهر ساعتی پسرم قصد شرکت در کلاس ها را داشته خودم او را برده و همیشه کنارش بوده ام.
او هم مانند همه مادران کوشا خاطراتی دارد؛ خاطراتی که همیشه گوشه ذهنش می مانند و گاهی بر زبان جاری می شوند، انتخابش را به عنوان کارآفرین برتر سال 95 یکی از بهترین خاطراتش می داند و تلاش همسر مرحومش برای گرفتن تنها فرزندش تلخ ترین خاطره ای است که همیشه به یاد خواهد داشت.وی خصوصیات اخلاقی را رمز ماندگاری اش در بازار می داند.
دیگر تابوی ناتوانی زنان در کارهای سخت شکسته شده است و به راحتی می توان گفت که مشاغل مردانه ای هستند که امروزه زنان در آن ها مشغول به کارند، زمانی کار زنان و مادران محدود به دوخت و دوز و کارهای ظریف هنری می شد اما امروز برخی زنان ثابت کرده اند که می توانند از دیوارهای نتوانستن عبور کنند.
«حافظه نامور» مادر و همسری نمونه است؛ زنی که بر کرسی ریاست هیئت مدیره یک شرکت باربری نشسته است و اگر چه سخن زیادی برای گفتن ندارد اما تمام موفقیتش را حاصل تلاشش و پذیرفتن جمله «می توانم»، می داند.
این مادر می گوید: به واسطه شغل همسرم که مالک یک شرکت مسافربری بود وارد این شغل شدم و در حال حاضر 27 سال است که به عنوان رئیس هیئت مدیره یک شرکت باربری مشغول به کار هستم.
مادر 5 فرزند است؛ یک پسر و 4 دختر. مادر بزرگ هم هست و خاطره شیرین خود را دریافت این پست می داند. هنوز مشغول به کار است و دوشادوش همسرش امور شرکت را مدیریت می کند. او می گوید که با وجود این همه مشغله کاری اول مادر بوده و فرزندانش را در اولویت قرار داده است.
«عصمت رجبی» یک بانوی کارآفرین دیگر است؛ انسانی موفق که ظرفیت تولیدات روستاییان را دریافته و در حال حاضر تولیدی صنایع دستی داری و فروش این محصولات را دارد.
فوق لیسانس ادبیات است و نبود کار و شرایط بد بازار کار، او را به فکر کارآفرینی انداخته است. در یک تصمیم تولیدات داری مردم روستا را جمع آوری و اقدام به فروش آن ها کرده است.
او در این باره می گوید: پس از آن یک دوره آموزشی گلیم بافی برگزار کردم و به 10 نفر آموزش دادم و از این طریق کارگاه تولیدی خود را راه اندازی کردم. در حال حاضر 10 تا 15 نفر در این واحد مشغول به کار هستند و تولیدات آن ها از طریق جذب سفارش به فروش می رسد.
سال گذشته از طرف کمیته امداد به عنوان کارآفرین برتر شناخته شدم. با نیروهای انسانی که در کارگاه وجود دارند کار و برای فروش محصولات تلاش زیادی می کنیم.«شیرین وقاری» مادر نمونه دیگری است که او هم به نتوانستن نه گفته است و دست روی زانوهایش گذاشته و برخاسته است، روزهای سخت کاری را سپری کرده و الان یکی از بهترین های تولید لباس در استان است.او با بیان این که مادر 3 فرزند و 9 سال است که همسرش را از دست داده است، می گوید: پدر فرزندانم مربی یک رشته ورزشی بود. یک روز در سالن ورزشی شهید علیدخت در حین ورزش حادثه ای رخ داد و همسرم را از دست دادم.
وی با بیان این که 30 سال است وارد این حرفه شده، ادامه می دهد: 12 سال است ساکن استان خراسان شمالی هستم و 9 سال است که به تنهایی بار مسئولیت زندگی را به دوش می کشم.
وی اظهارمی کند: در تمام این سال ها تنها بوده و هیچ کمکی نداشته ام با این حال 60 درصد تولید پوشاک مدارس را در هر سال بر عهده گرفته ام و در بین 18 تولیدی اولین تولید کننده هستم.
او که اینک مادر بزرگ هم هست، مادر را عشق و عشق را دلیل انرژی می داند و بر همین اساس هم با همه سختی های کاری و زندگی هیچ گاه خسته نشده و به راهش ادامه داده است.
او می گوید: عاشق که باشی سختی را احساس نمی کنی و عشق به فرزندانم در همه این سال ها نگذاشت که سختی کار را احساس کنم. به راستی نفهمیدم که هم مادر و هم پدر هستم.
این مادر موفق، اضافه می کند: ساعت های طولانی کار می کردم به نحوی که از ساعت 9 تا 13 و 16 تا 22 در کارگاه بودم اما مسئولیت مادری خودم را که شامل مسائل خانه و پخت و پزهای همیشگی است انجام می دادم. به گفته خود، ارتباط کلامی و صمیمانه ای با فرزندانش دارد. او بیان می کند: در سال های گذشته کارآفرین برتر و سال گذشته هم عضو انجمن های تولیدی شدم و لوح تقدیر دریافت کردم. این بانوی کارآفرین ادامه می دهد: سنگ اندازی ها در کار زیاد بود اما من هیچ وقت ناامید نشدم و همین امیدواری هم مسبب شیرین ترین تجربه زندگی من است، زمانی که تازه همسرم را از دست داده بودم برای سفارش کار به مدارس می رفتم اما به من اعتماد نداشتند به نحوی که تنها توانستم با هزار دست سفارش شروع کنم اما ناامید نشدم و امسال 7 هزار دست سفارش دریافت کردم. وی با بیان این که سنگ ها زیاد است اما نباید ناامید شد بلکه باید سنگ ها را برداشت، ادامه می دهد: با این حال تجربه های تلخم ناشی از همین سنگ اندازی هاست.
وی با بیان این که 30 تا 32 نفر به شکل مستقیم و غیر مستقیم در این کارگاه تولیدی کار می کنند، اعلام می کند: تلاش مضاعف را بچه هایم هم یاد گرفته اند. زمانی که همسرم فوت کرد آخرین فرزندم کلاس چهارم بود و آن زمان معدلش 18 بود. وقتی پدرش را از دست داد تلاشش را بیشتر کرد و با معدل 20 قبول شد. وی ادامه می دهد: به تمام زنان و مادران توصیه می کنم که هیچ گاه شکست را نپذیرند چرا که شکست پلی برای پیروزی است، از موانع نترسند و از آن ها برای خود تجربه کسب کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.