سنت هایی که به گذر فراموشی رفته است
تعداد بازدید : 238
ماجرای نام گذاری نوزادان در قدیم
نویسنده : علوی
صدای گریه نوزاد سکوت شب را در هم شکست و لبخند و اشک همزمان با هم در چهره اش نمایان شد.
ساعت ها در حیاط با آن سنگ فرش های زیبایش قدم زد، لب حوض کنار یکی از شمعدانی هایی که تازه گل داده بود، نشست و از ته دل آرزو کرد خدا نوزادی سالم به او عطا کند. ساعتی بعد صدای گریه نوزاد آمد و یکی از خواهرانش با عجله از اتاق بیرون آمد و مژده به دنیا آمدن فرزند پسر را به او داد و خدا را سپاس گفت. دقایقی بعد قابله زبردست از اتاق خارج شد و رفت و در سپیده دم شادی وصف ناپذیری در خانه کاهگلی و ساده طنین انداز شد. نوزاد نورسیده یک دنیا شادی را با خود به همراه آورد و دل اطرافیان را شاد کرد.
در روزگاران بسیار قدیم، زمانی که نوزادی به دنیا می آمد، شادی در خانه می پیچید و تا چند خانه آن طرف تر هم خبردار می شدند که خداوند فرزندی به یک خانواده عطا کرده است. بستگان نزدیک و درجه یک زائو در کنارش می ماندند تا مراقبت های لازم را از او و نورسیده اش انجام دهند.
یکی از بانوان قدیمی با بیان این مطالب اظهارمی کند: بارها از پدر مرحومم شنیده بودم زمانی که نوزادی به دنیا می آمد، رسم بر این بود که بزرگان هر دو فامیل مانند پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، عمو، عمه، خاله و دایی پدر و مادر نوزاد پس از مشخص شدن جنسیت او در منزل آن ها جمع می شدند تا پس از دیدن نوزاد نامی مناسب برایش انتخاب کنند. بانو «کمالی» که اکنون 75 سال دارد، ادامه می دهد: آن زمان به طور معمول بزرگ ترهایی مانند پدربزرگ یا مادربزرگ برای نوزاد اسم انتخاب می کردند و از آن جایی که بیشتر نام ائمه(ع) برای فرزندان انتخاب می شد، کمتر مخالفت می کردند و فردی روی حرف بزرگ ترها حرف نمی زد. وی به خواندن اذان در گوش نوزاد هم اشاره می کند و می گوید: آن موقع ها پس از آن که نوزاد به دنیا می آمد، در فرصت مناسبی یکی از بزرگ ترها که به طور معمول پدر یا پدربزرگ بودند، در گوش نوزاد اذان و اقامه می خواندند.
شهروند کهنسال دیگری هم با اشاره به گذشته بیان می کند: در زمان قدیم با این که تعداد فرزندان خانواده ها زیاد بود اما هر بار که نوزادی به دنیا می آمد، خانه پر از شادی و شعف می شد و همه دور نوزاد جمع می شدند، بچه های بزرگ تر با دقت او را نگاه می کردند، خواهرها و برادرها هر یک برای نام نوزاد نظری می دادند، یکی اصرار داشت اسمی را که او انتخاب کرده است، بگذارند، دیگری دعوا می کرد که نام انتخابی او بهتر است و باید همان نام را بگذارند. بانو «شمس اللهی» ادامه می دهد: آن موقع ها بزرگ ترها برای فرزندان هر خانواده نام تعیین می کردند، برخی اعتقاد داشتند باید نام بستگان نزدیک که فوت شدند بر نوزادان بگذارند تا نام آن ها در ذهن همگان باقی بماند، برخی دیگر هم نام ائمه اطهار(ع) را برای فرزندان شان انتخاب می کردند.
وی اظهارمی کند: در بجنورد به طور معمول برای نوزادان مراسم روز دهم برگزار می کردند که در این روز اقوام را به منزل شان دعوت می کردند و افراد دعوت شده به یمن به دنیا آمدن نوزاد، برای پدر و مادر وی چشم روشنی(هدیه) می آوردند.
بانو «ثریا سلطانی» هم درباره رسم نام گذاری در بجنورد قدیم تا جایی که به خاطر دارد، بیان می کند: برخی از خانواده ها رسم داشتند زمانی که جنین 4 ماهه بود، پدر خانواده یک نام دختر و یک نام پسر برای او انتخاب می کرد و آن را با صدای بلند می گفت تا به جنین القا شود. این بانو ادامه می دهد: بیشتر نام هایی که برای پسران انتخاب می کردند، «محمد»، «علی»، «حسین» و نام بقیه امامان معصوم(ع) بود و برای دختران نیز نام و القاب حضرت فاطمه(س) را انتخاب می کردند.
به گفته وی، پس از به دنیا آمدن نوزاد او را در تشت آب می شستند و سپس لباس بر تنش می کردند، پس از آن پدر یا پدربزرگ در این مراسم نوزاد را روی دو دست خود میگرفت و اذان و اقامه در گوشش میخواند، پس از این مرحله سه بار نام کودک را در گوش چپ نجوا و در گوش او اذان و اقامه را تلاوت می کرد و بعد نام انتخابی نوزاد را بر او می گذاشت و در گوش دیگرش می گفت.
این بانو با بیان این که آن زمان امکان دریافت فوری شناسنامه برای نوزادان فراهم نبود و بیشتر آن ها در خانه به دنیا می آمدند، می افزاید: زمانی که نوزادی به دنیا می آمد، به طور معمول پدر نوزاد نام او، تاریخ دقیق تولدش به ساعت، روز، ماه و سال را در پشت قرآن می نوشت.
وی خاطرنشان می کند: برخی از خانواده ها هم از قبل نامی را برای نوزاد انتخاب نمی کردند و منتظر می ماندند تا نوزادشان سالم به دنیا بیاید سپس قرآن را باز می کردند و بر اساس جنسیتی که داشت نامی از متن قرآن برای وی انتخاب می کردند.
شهروندی دیگر هم با بیان این که برخی از سنت های خوب گذشته اکنون رنگ باخته است، می افزاید: یکی از سنت های خوب گذشته انتخاب نام برای نوزادان توسط بزرگ ترها و احترام گذاشتن به نظر آن ها بود که اکنون این امر کم رنگ شده است. وی که خود را «مقدسی» معرفی می کند، ادامه می دهد: در میان افراد و گروههای مختلف که از نظر دین، مذهب یا قومیت تفاوت دارند، انتخاب نام کودک تازه متولد شده، مستلزم برگزاری مراسم یا تشریفاتی است که ریشه در تاریخ گذشته آن ها دارد.
وی اظهارمی کند: پس از آن که مرحله انتخاب نام با مشورت اقوام و بزرگان فامیل انجام می شد، برای وی جشن می گرفتند که روز جشن گرفتن به مناسبت به دنیا آمدن نوزاد در شهرهای مختلف کشور متفاوت بود.
در بجنورد 10 روز پس از به دنیا آمدن نوزاد خانواده اقوام شان را به طور معمول به صرف ناهار دعوت می کردند و در اصطلاح برای نوزاد خود «دهم» می گرفتند. به گفته وی، پس از انتخاب نام، اسم نوزاد و همچنین ساعت، روز، ماه و سال تولد او در حاشیه قرآن، دیوان حافظ یا هر کتاب ارزشمند دیگری که از گذشتههای دور نام همه فرزندان خانواده در آن ثبت شده بود، نوشته میشد.
این شهروند بیان می کند: یکی از سنتهای جالب همچنان مرسوم این است که اگر در میان اعضای خانواده کودک تازه متولد شده، فردی از دنیا رفته باشد، نام او را روی نوزاد می گذارند و به این ترتیب نام افراد همیشه زنده می ماند و از فردی به فرد دیگر منتقل خواهد شد.