مریم ضیغمی- سال هاست ساکن آلمان است اما اصالت و ایرانی بودن خود را حفظ کرده و با وجود داشتن پیشنهاد، بازی در آثار دیار غربت را نپذیرفته است و ترجیح می دهد مدام در حال رفت و آمد باشد و برای بازی به ایران بیاید و بعد نزد پسرش که دانشجو است باز گردد. او که بازیگری را تحت نظر «محمد رحمانیان» و «مهتاب نصیرپور» آموخته در دو دهه فعالیت خود با کارگردان های مطرحی همچون کمال تبریزی، همایون اسعدیان، بهروز افخمی، پوران درخشنده، تهمینه میلانی، مهران مدیری و رضا عطاران همکاری کرده است. «فلور نظری» دانش آموخته کارشناسی مدیریت است و مدرک بازیگری از دانشگاه سوره را دارد. او با سریال شبانه «راه و بیراه» مهمان قاب شیشه ای بود و این موضوع بهانه ای شد تا با هم از وضعیت فیلم نامه ها و نقش های بازیگران زن سخن بگوییم.
بعد ازسریال «راه و بیراه» مشغول کار دیگری هستید؟
خیر، در حال حاضر استراحت می کنم دلیلش هم ضعیف و بد بودن فیلم نامه های پیشنهادی است. به تازگی دو فیلم نامه را رد کردم. من ساکن آلمان هستم و اردیبهشت برای بازی به ایران آمدم و مدام دارم فیلم نامه رد می کنم و نمی پسندم.
پس دلیل کم کاری تان به نبود فیلم نامه خوب بر می گردد؟
دلایل مختلفی دارد. آثار به لحاظ محتوا در سطح پایینی است. من دانش آموخته این حرفه هستم و سابقه 22 سال فعالیت در حرفه بازیگری را دارم و سختی بسیاری را متحمل شدم، بدون پارتی و تنهایی روی پای خود ایستاده ام و نمی توانم کارنامه ام را زیر سوال ببرم.
یکی از مشکلات بازیگران زن، تکراری بودن نقش هاست. چه پیشنهادی برای متفاوت نوشتن نقش برای بازیگران زن دارید؟
تقاضا می کنم نویسندگان ابعاد دیگر یک بانو را ببینند، یک خانم، یک مادر، یک همسر یا یک دختر فقط برای این نیست که به برادرش بگوید ازدواج کند. متاسفانه نقش زنان را خوب نمی نویسند و تک بعدی است. نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند و امروزه بالاترین و بهترین پست ها را دارند. به نظرم زشت است که تمام ابعاد وجودی و شخصیتی را که یک زن دارد نادیده می گیرند و فقط نقش های سخیف و پایین نوشته می شوند. آیا اندیشه و شعور زن در سطح پایین مانده است؟! نمی شود و غیرواقعی است.
شما به عنوان دانش آموخته این رشته چگونه نقش های کلیشه ای و تک بعدی را متفاوت بازی می کنید؟
می توانم نقش را نپذیرم و اگر هم پذیرفتم نقش را روتوش می کنم.
بازی در سریال «راه و بیراه» چگونه بود؟
من نقش پزشکی به نام راضیه را بازی میکردم که از هلند آمده بود و در اردوی جهادی شرکت کرده و به روستا برای خدمت رسانی رفته بود و با مشکلات روستاییان روبه رو می شد. به دلیل زندگی در آلمان با خصوصیات خارجی ها آشنا هستم. آن ها خیلی کاری هستند و من سعی کردم بیان، نوع گفتار و جنس بازی ام متفاوت باشد. راضیه تنها فردی بود که اصرار به کار داشت و خیلی پر انرژی و همیشه مشغول انجام کاری بود. او زنی شجاع بود.
همکاری با این تیم و گروه تولید راضی کننده بود؟
این اثر دو کارگردان داشت و من با آقای اسدی پور کارکردم که سابقه 20 سال آشنایی و همکاری با یکدیگر را داریم و جنس حرف هایش را می دانم و هر دو نسبت به هم کاملاً شناخت داریم و اگر به من بگوید «ف» تا فرحزاد می روم! در هر کاری و با هر شرایطی خود را چه در روستا و چه در شهر و چه در سرما و چه در گرما وفق می دهم. همه از بازی در سریال راضی هستیم و دستمزدم هم خیلی خوب بود و چون قصد بازگشت به آلمان را داشتم دستمزدم را پرداخت کردند. واقعاً همه عوامل از تهیه کننده و کارگردان گرفته تا بازیگر و بچه های پشت صحنه خوب بودند و با یکدیگر همدل و همراه بودیم.
اشاره کردید ساکن آلمان هستید، آیا برای بازی به ایران می آیید؟
بله دایم رفت و آمد می کنم چون پسرم در آن جا تنهاست و ما در آلمان کسی را نداریم برای همین همیشه در رفت و آمد هستم. البته این را هم بگویم که در ایران هم برای بازی هایم در رفت و آمد هستم. بیشتر کارهایی را که در شهرستان ها فیلم برداری می شود و سخت است می پذیرم.
شما شاگرد استادان خوبی بودید.
بله همین طور است. اتفاقاً من شاگرد خیلی خوب آقای «محمد رحمانیان» بودم و اگر قرار بود اثری را اجرا کنیم نقش اول را به من می داد و این باعث افتخارم است.
پسرتان شروین دوست دارد بازیگر شود؟
اکنون در آلمان دانشجوی مدیا دیزاین است. او وقتی که بچه بود بازیگری را دوست نداشت اما اکنون به آن علاقه مند شده و خیلی با استعداد و با ذوق است.
از ابتدای ورودتان تاکنون با بزرگان این حرفه کار کرده اید. به طور حتم بر تجربیات تان افزوده شده است.
همین طور است. «دوران سرکشی» را با کمال تبریزی کار کردم. من در آلمان بودم و خدا بیامرز مسعود رسام برای بازی در «غیر محرمانه» تماس گرفت. در «گسل» هم نقش همسر بیژن امکانیان را بازی کردم و باعث افتخارم است. در هر جای دنیا که باشم حتی اگر از گرسنگی هم بمیرم پیشنهادهای بازی را نمی پذیرم و حتماً باید در ایران کار کنم.
از میان آثارتان کدام یک را دوست دارید و در ذهن تان مانده است؟
همه نقش هایی را که بازی کرده ام دوست دارم. اکنون اصلاً سینما را دوست ندارم چون وارد حیطه ای شده که رفتارهای بد در آن نشان داده می شود. با وجود این که خیلی خجالتی هستم اما وقتی می گویند صدا، دوربین، حرکت، دیگر من نیستم و کاملاً در خدمت نقش هستم و هیچ کس را نمی بینم. همه کارهایم همچون سریال های «خانه به دوش» رضا عطاران و «تکیه بر باد» و نقش لیلای «گسل» را دوست دارم. در «پرواز در حباب» سیروس مقدم نقش زنی قدرتمند را بازی کردم و این کارها به من جان داد.
در پایان این گفت و گو درباره این همه عشق و علاقه تان به ایران برای مان بگویید.
ببینید اگر در آلمان بازی کنم یورو می گیرم و دستمزدی که از بازیگری در ایران می گیرم هیچ چیز نمی شود اما ایران را دوست دارم چون این جا ریشه دارم. از دوران نوجوانی انسان بودن فارغ از جنسیت برایم اهمیت داشت. برایم مهم بود که آدم پر و دانایی باشم. از دوران کودکی کتاب می خواندم و شاخص اصلی زندگی مان بود و به ما کمک کرد در هر زمینه ای نسبتاً آدم های مطلعی باشیم. با همین افکار ایران را خیلی دوست دارم و معتقدم اگر بخواهم خدمتی انجام دهم ایران از همه جا بهتر است.