در منجلاب اعتیاد غرق شده بودم و هر بار با کمک یکی از همکارانم زمانی که بازرسان به اداره می آمدند با ترفندهای خاصی از تیررس آن ها خارج می شدم یا این که مرخصی می گرفتم تا مبادا اعتیادم مشخص شود. این موش و گربه بازی من در اداره نزدیک به 5 سال ادامه داشت.
این ها بخشی از صحبت های یک کارمند اخراجی است. مرد تیزهوش دیروز و بی رمق امروز درباره ماجرای زندگی زنگار بسته اش می گوید:
تیزهوش و در مدرسه شاگرد اول بودم. سوم دبیرستان در یک اتفاق ناگوار سرنوشتم تغییر کرد. کارهای فرهنگی که انجام می دادم به مذاق یکی از اوباش محله خوش نیامد تا این که روزی از ناحیه سر مورد هدف گلوله او قرار گرفتم.
بعد از این اتفاق چندین ماه در بیمارستان بستری شدم و قرص اعصاب مصرف می کردم. دامادمان به من پیشنهاد داد به جای خوردن قرص و داروهای شیمیایی کمی مواد مصرف کنم تا حالم بهتر شود. پیشنهادش را قبول کردم چون از دست قرص ها خسته شده بودم.
با مصرف مواد طولی نکشید که معتاد شدم. مادرم به خیال این که تجویز دکتر است کاری با من نداشت تا این که وارد دانشگاه شدم و بعد از آن با گرفتن مدرک فوق دیپلم دانش آموخته شدم.
در آزمون یک نهاد دولتی شرکت کردم و قبول شدم و هنگام گرفتن آزمایش با روش های خاصی اعتیادم را منفی نشان دادم. به محض منفی شدن جواب آزمایش دوباره مصرف مواد را شروع کردم و همین روش را برای ازدواجم نیز به کار بردم و کسی متوجه اعتیادم نشد.
همسرم وقتی متوجه اعتیادم شد او را به بهانه مریضی دست به سر و راضی کردم. بعد از استخدام از طریق یکی از همکارانم با کریستال آشنا شدم و او به من اطمینان داد که مصرف این ماده اعتیادآور نیست و از طرفی وقت زیادی نمی گیرد و با سه دود سرحال و قبراق خواهم شد. اوایل با مصرف کریستال با حال خوب سرکار حاضر می شدم اما رفته رفته تاثیر نشئه آن کم شد و مجبور شدم مصرفم را افزایش دهم. همین امر روی چهره ام تاثیر گذاشت و بعد از آن مدیران اداره متوجه اعتیادم شدند و اولین کارت زرد را به من دادند. سه ماه وقت داشتم تا اعتیادم را ترک کنم وگرنه گزینه اخراج پیش رویم بود. به ناچار از روی ترس چند ماه ترمز مصرف مواد را کشیدم و مدتی پاک ماندم. دوباره همکارم مثل شیطان در جلدم فرو رفت و به من پیشنهاد داد اگر کریستال را با شیشه قاطی و مصرف کنم اصلاً کسی متوجه ماجرا نمی شود و مشکل خماری ام حل خواهد شد.
با این جملات نابخردانه همکارم و البته حماقت خودم بیشتر از قبل در منجلاب اعتیاد غرق شدم و به ناچار بعد از آن با کمک یکی از همکارانم هر بار که بازرسان به محل کارمان می آمدند با ترفند های خاصی از تیررس آن ها خارج می شدم یا این که مرخصی می گرفتم تا مبادا اعتیادم مشخص شود و به مشکل بخورم.
این وضعیت در اداره نزدیک به 5 سال ادامه پیدا کرد. در این مدت صاحب چند فرزند شدم.
همسرم مدام به من تذکر می داد و خواهش می کرد به خاطر فرزندان مان هم که شده از مصرف مواد دست بکشم و چندین بار با حالت قهر خانه را ترک کرد بلکه گشایشی شود اما من گوشم به این حرف ها بدهکار نبود.
حتی چند بار با کمک همسرم به کمپ رفتم تا از شر مواد خلاص شوم اما چون اراده ای برای ترک نداشتم به جای آن، نوع موادم را عوض می کردم و خیلی سریع وارد منجلاب اعتیاد می شدم و روز از نو و روزی از نو. بالاخره بعد از مدت ها قایم باشک بازی در محل کارم یک روز از اداره با من تماس گرفتند و با بهانه کار ضروری مرا خواستند. وقتی پایم به اداره رسید در تله بازرسان افتادم و با دادن آزمایش اعتیاد دستم جلوی مدیر و مافوقم رو شد و دیگر مهلتی در کار نبود چون قبلاً تمام فرصت ها را سوزانده بودم.
با کارت قرمز مستقیم مسئولان اداره اخراج شدم و زندگی ام دگرگون شد و دچار مشکلات عدیده مالی شدم. مادرم مدتی با مستمری پدرم خرج زندگی ما را داد و اگر این کار را نمی کرد مطمئناً دست به سرقت و هزار کار ناجور دیگر می زدم.
همسرم هم از من ناامید شد. وقتی دید من اصلاح نمی شوم دست بچه ها را گرفت و از من جدا شد.
بعد از جدایی از دار و ندار زندگی مشترک فقط چند عدد وسایل استعمال مواد برایم ماند و مادرم چون طاقت خماری و درد کشیدن مرا نداشت پول موادم را می داد و گاهی به کیف پولش دستبرد می زدم.
مدام یا در توهم و خواب یا در خیابان ها دنبال مواد سرگردان بودم.
یک شب که از شدت خماری داخل خیابان دنبال مکانی برای مصرف مواد می گشتم به خاطر چهره غلط اندازم توسط پلیس دستگیر و مدتی روانه زندان شدم. بعد از مدتی از زندان آزاد شدم اما از کارهای زشت دست بردار نبودم. به خاطر این رفتارهای نادرستم مادرم از غصه سکته کرد و کنج خانه افتاد.
این ماجرا تلنگری برایم شد تا عبرت بگیرم و دست از اعتیادم بردارم. برای همین این بار با میل و علاقه خودم به کمپ آمده ام تا بعد از پاک شدن دل شکسته مادرم را شاد کنم و زندگی جدیدی را آغاز کنم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهر پیش قلعه در فاصله 15 کیلومتری آشخانه و در شمال شرقی بخش مانه قرار دارد و طبق سرشماری سال 95 جمعیت آن 2 هزار و یک نفر در قالب 670 خانوار است.
پیش قلعه در سال 81 و با مصوبه هیئت وزیران از روستا به شهر ارتقا یافت.
استقرار نیافتن برخی ادارات و نهادهای دولتی در شهر، بیکاری جوانان، جولان حیوانات اهلی مانند گوسفند و سگ های ولگرد، وجود دامداری ها، بوی نامطبوع و نبود سالن ورزشی مختص بانوان از مشکلات عمده ای است که پیش قلعه ای ها را درگیر کرده است.کارخانه سیمان سمنگان از جمله پروژه های مهم و سرنوشت سازی است که در بخش مانه خودنمایی می کند و اگر به بهره برداری برسد مشکل بیکاری جوانان این شهر و بخش مانه رفع می شود.
یکی از اهالی پیش قلعه می گوید: فاصله بیش از ۱۵ کیلومتری شهر پیش قلعه تا مرکز شهرستان و خطرات و گرفتاری های متعدد موجب شده است مردم نیاز به استقرار ادارات را در منطقه احساس کنند و این موضوع را بارها با شورای اسلامی مطرح کردهاند اما نمایندگی برخی ادارات و بانک ها هنوز در این شهر مستقر نشده است.
«روحانی» می افزاید: مردم باید برای دریافت خدمات به شهر آشخانه مراجعه کنند که این کار باعث صرف وقت و هزینه زیادی خواهد شد.
«شجاع» یکی دیگر از شهروندان پیش قلعه ابراز می کند: به دلیل خشکسالی های پی در پی و خشک شدن چشمه ها و قنات ها، کشاورزی و دامداری در این بخش رونق چندانی ندارد و بسیاری از جوانان و اهالی بخش مانه و شهر پیش قلعه برای یافتن کار به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده اند.
«یزدانی» یکی از جوانان پیش قلعه با گلایه از راه اندازی نشدن کارخانه سیمان سمنگان اظهار می کند: مردم بخش مانه دلسرد از اتمام این پروژه همچون بسیاری از طرح های تولیدی و صنعتی دیگر، این پروژه را در ردیف دیگر وعده های عمل نشده قرار داده اند.
در این باره شهردار پیش قلعه می گوید: بخشداری، دفتر امام جمعه و بخش مانه، منابع طبیعی و آبخیزداری، اداره برق، نمایندگی ثبت احوال، نیروی انتظامی، حوزه بسیج، شعبه بانک کشاورزی و باجه بانک صادرات، شورای حل اختلاف، نمایندگی گاز و آبفای شهری و کتابخانه عمومی در پیش قلعه وجود دارد.«روزخوش» ابراز می کند: مستقر نشدن برخی ادارات و نهادهای دولتی باعث دسترسی نداشتن مردم و شهروندان به خدمات شده است و مردم پیش قلعه برای دریافت خدمات به آشخانه مراجعه می کنند.
وی ارتقای بخش مانه به شهرستان را از نیازهای اساسی شهروندان پیش قلعه می داند و می افزاید: راه اندازی کارخانه سیمان سمنگان بعد از حدود 16 سال از آرزوهای دیرینه مردم این شهر است و باعث اشتغال جوانان خواهد شد.
وی اظهار می کند: مهم ترین مشکل این شهر بیکاری جوانان است که باعث شده آن ها در پی یافتن شغل به شهرهایی مانند تهران مهاجرت کنند.
شهردار پیش قلعه تصریح می کند: شغل اغلب مردم پیش قلعه کشاورزی و دامداری است و وجود حیوانات اهلی در شهر مشکلاتی را برای شهرداری و شهروندان ایجاد کرده است که پیشنهاد شهرداری اختصاص محلی برای سامان دهی دام ها در خارج از شهر است و دامداران نیز راغب هستند که با احداث مجتمع دامداری به صورت متمرکز دام ها از شهر خارج شوند و خدمات جامعی برای دامداران پیش بینی شود اما برای تهیه زمین و محل استقرار مجتمع دامداری تاکنون با ادارات مربوط از جمله منابع طبیعی به نتیجه نرسیده ایم.
وی ابراز می کند: امسال مرکز بهداشت جدیدی در پیش قلعه به بهره برداری رسید که خدمات خوبی به اهالی این شهر ارائه می دهد ولی از حضور پزشک در ساعات غیر اداری محروم هستیم و شهروندان و مراجعه کنندگان در ساعات غیر اداری و روزهای تعطیل در صورت نیاز مجبور به عزیمت به آشخانه یا بجنورد برای دریافت خدمات درمانی هستند.وی اظهار می کند: پارک جنگلی برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح شهروندان پیش قلعه ای احداث شده است و در بحث سالن های ورزشی هم فقط یک سالن ورزشی متعلق به آموزش و پرورش در این شهر وجود دارد و سالن ورزشی جدیدی هم که از چند سال گذشته به حال خود رها شده بود، با پیگیری ها و مساعدت فرماندار و رئیس اداره ورزش و جوانان در حال ساخت است.
«روزخوش» می گوید: بیش از 95 درصد معابر این شهر و در کل همه مسیرهای رفت و آمد شهروندان و کوچه های دارای منزل مسکونی آسفالت شده اند.
وی ادامه می دهد: تمام خیابان های اصلی شهر روکش آسفالت جدید دارند و فقط معابر جدید در دست احداث از آسفالت محروم اند که این معابر هم به دلیل تفکیک اراضی جدید احداث شده اند و هم اینک فاقد منزل مسکونی هستند و شهرداری در حال آماده سازی این معابر برای آسفالت است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فعالیت شرکتها و فروشگاههای بزرگ، بیمهها، بانکها و ... در خراسان شمالی به واسطه مالیات و ارزش افزودهای که از قِبل فروش یا ارائه خدمات میتواند به استان تزریق کند، بر درآمد خراسان شمالی تأثیر مستقیم می گذارد. اکنون دفاتر مرکزی بیشتر این فعالان اقتصادی بزرگ در خراسان شمالی قرار ندارد در نتیجه عملیات مالیاتی آنها در استان انجام نمیشود و استان از دریافت مالیات از این مراکز بینصیب می ماند.
این موضوع به گفته معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع استاندار خراسان شمالی موجب شده است استان در وصول درآمدهای پیشبینی شده، عاجز باشد.
به عقیده «پورعیسی» چنان چه دفاتر مرکزی این بنگاههای اقتصادی به خراسان شمالی منتقل شود، نه تنها میتوان درآمد 420 میلیارد تومانی را که برای استان در لایحه بودجه 98 پیشبینی شده است کسب کرد، بلکه استان قادر خواهد بود 20 تا 25 درصد بیشتر از این رقم را وصول کند.
او در این باره میگوید: اگر بتوانیم دفاتر فروشگاهها و شرکتهای بزرگ را به استان منتقل کنیم به لحاظ درآمدی بر خراسان شمالی بسیار تأثیرگذار خواهد بود، البته تاکنون در این باره تلاشهایی انجام شده است و توانستیم دفاتر تعدادی از آنها را هر چند اندک، به خراسان شمالی منتقل کنیم.
وی بدون اشاره به آمار دفاتر مرکزی منتقل شده به خراسان شمالی میافزاید: ما تلاش مان را انجام میدهیم ولی میزان موفقیت مان در این زمینه به انعطافپذیری شرکتهای مادر بستگی دارد.
«پورعیسی» بیان میکند: از سویی قوانین و مقررات دست ما را بسته است. اکنون قوانین و مقررات به آنها اجازه میدهد دفاتر مرکزیشان را در تهران ایجاد کنند و تا زمانی که قانون درباره این موضوع ممنوعیتی ایجاد نکند، نمیتوان به راحتی دفاتر مرکزی این فعالان اقتصادی را به استان منتقل کرد.
در این پیوند، مدیرکل امور مالیاتی خراسان شمالی میگوید: دفاتر مرکزی تمام شرکتهای صنعتی بزرگ استان مانند فولاد، لولهگستر و آلومینا به استان منتقل شده و حسابهای مالی و مالیاتی آنها نیز در استان انجام میشود و در این باره، موضوعی وجود ندارد.
«یعقوبنژاد» اظهار میکند: موضوع فعلی استان به امور اقتصادی سایر شرکتها و مراکزی مربوط میشود که در خراسان شمالی فعالیت میکنند اما دفاتر مرکزی آنها در تهران یا دیگر استانها قرار دارد و البته تعداد آنها بسیار زیاد است و با توجه به این که امور مالیاتی آنها در خراسان شمالی انجام نمیشود، آمار مشخصی درباره تعداد آنها در استان وجود ندارد.
او میافزاید: بیمهها، بانکها، مؤسسات مالی و اعتباری، ایرانسل، همراه اول، فروشگاههای زنجیرهای و ... در این فهرست قرار دارند که با وجود فعالیتشان در خراسان شمالی و دیگر استانها، دفاتر مرکزیشان در تهران قرار دارد.
به گفته وی، درباره مالیات بر ارزش افزوده این مراکز و شرکتها چون شعبه هستند اقامتگاه قانونی اصلیشان هر جا باشد، حوزه صلاحیتدار رسیدگی به پروندهشان همان استان است و بیشتر آنها در تهران قرار دارند و متاسفانه در مورد عملکردی هیچ مالیاتی به استان داده نمیشود. این موضوع درباره فروشگاههای زنجیرهای طبق قانون وجود دارد و به مالیات شان در همان استان رسیدگی میشود.
وی اظهارمیکند: درباره ارزش افزوده، سازمان امور مالیاتی بخشنامهای را صادر کرد و کسانی را که اقامتگاه قانونیشان در استان دیگری است، مکلف کرد ارزش افزودهای را که از استانها وصول میکنند، سهم آن ها را چه عوارض و چه مالیات، ارسال کنند.
وی تصریح میکند: الان ایرانسل، همراه اول، فروشگاههای زنجیرهای، انواع بیمهها و... هر سه ماه یک مرتبه اظهارنامه که میدهند، سهم مالیات و عوارض را به تفکیک استان به اقامتگاه قانونیشان اعلام میکنند و آنها سهم وصولی ما را به اداره کل ارسال میکنند ولی درباره مالیات عملکردشان این اتفاق نمیافتد.
«یعقوبنژاد» میگوید: درباره این که این مراکز چقدر مالیات پرداخت میکنند هیچ اطلاعی نداریم چون ما حوزه صلاحیتدار رسیدگی به آنها نیستیم.
وی البته تصریح میکند: این مسئله قانونی است و در صورتی میتوان در آن تغییر ایجاد کرد که قانون را در این بخش بتوان تغییر داد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد آگاهی- معاون وزیر راه و شهرسازی، پروژه محور میامی-گرمه-جاجرم-اسفراین را یکی از اولویت های وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد.
«خیر ا... خادمی» در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ما در این باره اعلام کرد: این محور راه دسترسی دو استان خراسان رضوی و شمالی را به مرکز کشور بسیار کوتاه می کند و در توسعه این دو استان می تواند تحول بزرگی را ایجاد کند بر همین اساس شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور آن را یکی از اولویت های کاری خود قرار داده است.
وی افزود: این کریدور جدید پس از عبور از صفی آباد و اسفراین به قوچان و مرز باجگیران متصل می شود تا ترانزیت کشورهای همسایه غرب کشور از جمله ترکیه را به ترکمنستان برقرار کند.
وی خاطرنشان کرد: این پروژه یک پروژه ملی است که باعث ارتقای شاخص راههای خراسان شمالی، خراسان رضوی و سمنان میشود و ایجاد اشتغال، تولید ثروت، توسعه صنعت گردشگری و سرمایه گذاری از دیگر مزیت های آن است.
«خادمی» اظهار کرد: این پروژه تاکنون پیشرفت کندی داشته است اما با قرار گرفتن در اولویت های کاری وزارتخانه اعتبار آن امسال با افزایش 2.5 برابری به 20 میلیارد تومان رسید و امیدواریم با تخصیص صد درصدی آن تکمیل پروژه تسریع شود. رئیس پلیس راه خراسان شمالی نیز با اشاره به اهمیت این محور در کاهش مسافت مرکز استان تا پایتخت و کاهش آمار تصادفات گفت: با تکمیل پروژه میامی- گرمه- جاجرم- اسفراین، تردد اتوبوس های عبوری از مرکز استان خراسان شمالی تا تهران به این محور منتقل خواهد شد و زمان رسیدن اتوبوس ها از مرکز استان به مرکز کشور حدود 4 ساعت کاهش خواهد یافت. سرهنگ «حسین زاده» افزود: با برقراری تردد در این محور بار ترافیکی دیگر محورهای استان به سمت غرب کشور نیز کاهش می یابد که این باعث کاهش ترافیک و سوانح جاده ای استان می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادش به خیر آن موقع ها که حیاط خانه ها بزرگ تر بود انگار دل های آدم هایش نیز بزرگ تر بود، در حیاط بسیاری از خانه ها باز بود و صاحب خانه بدون آن که دغدغه ای داشته باشد، هر لحظه منتظر آمدن مهمان بود، به همین دلیل در را باز می گذاشتند تا اگر همسایه ای یا یکی از اقوام خواست وارد شود، راحت و بدون معطلی وارد خانه شود. آن موقع ها زنگ بیشتر خانه ها «بلبلی» بود و به طور معمول یکی از بلندگوهای زنگ را در حیاط یا روی ایوان بزرگ خانه ها می گذاشتند تا اگر اهالی خانه در حیاط بودند صدای آن را بشنوند اما با این وجود صبح به صبح که مرد خانه بیرون می رفت در را باز می گذاشت.همیشه حرفهایی برای گفتن هست، حرفهایی که با یک «یادش به خیر» تمام میشود؛ کرسیهای گرم خانههای کاهگلی، خانههایی با حیاط بزرگ و حوض آبیرنگ، اتاقهای رفدار، قرآن و دیوان حافظ روی طاقچهها و خیلی چیزهای دیگر که تنها با یادش به خیر میتوان حق مطلب را در مورد آن ها ادا کرد.
آن روزها از تلفن خبری نبود تا اگر خانواده ای دلش هوای یکی از اقوام را کرد و خواست به دیدارشان برود، تماس بگیرد و از آن ها وقت و اجازه بخواهد.
هر چند اجازه گرفتن از میزبان و ایجاد نکردن مزاحمت برای وی امری بسیار پسندیده است اما سرزده به مهمانی رفتن های قدیم هم حال و هوای خودش را داشت و آن موقع ها نشانی از صمیمیت و یکدلی بود.
میزبان و مهمان قصد فخرفروشی به هم نداشتند و هر آن چه میزبان داشت در طبق اخلاص می گذاشت و مطمئن بود که پشت سرش حرف نمی زنند که پذیرایی خوبی نداشت، گاهی غذایی ساده و محلی مانند «قره تو» بر سر سفره جا می گرفت و مهمانان از خوردن آن لذت می بردند و خوشی آن لحظه را با هیچ چیز دیگری عوض نمی کردند چنان که برخی مو سپیدان آن روزها اظهار می کنند آن موقع ها اگرچه نان و پنیر ساده ای می خوردیم یا غذای مان رنگ تجمل نداشت اما همان غذای ساده بسیار در دل می نشست و از آن لذت می بردیم اما اکنون اگر هفت رنگ پلو هم در هر وعده غذایی خورده شود دیگر آن لطف را ندارد.
آن روزها سادگی و یکرنگی بود که همه چیز را زیباتر می کرد و رفت و آمدها شیرین و دلنشین بود، کمتر فردی به فکر این بود که خانه خود را چگونه تزیین کند و چه دکوراسیونی را در آن به کار ببرد تا زبانزد همه باشد به همین دلیل افراد از حضور مهمان سرزده ناراحت نمی شدند، از این که وسیله ای برای پذیرایی نداشته باشند هم ناراحتی نداشتند و بر این امر واقف بودند که باید با همه رو راست باشند و از هر چه در خانه داشتند برای پذیرایی از مهمان دریغ نمی کردند. برای شان مهم این بود که اقوام شان یادی از آن ها کرده اند و برای آن ها ارزش قائل بوده اند.
شهروند بجنوردی سرد و گرم چشیده روزگار با بیان این که آن موقع ها رفت و آمدها راحت تر از امروز بود، اظهارمی کند: برخی افراد امروزی به بهانه این که خود را «باکلاس» می دانند، از سر زده رفتن به مهمانی خودداری می کنند، از طرف دیگر آن قدر مشکلات و دردسرهای زندگی افزایش یافته است که کمتر فرصت می کنند حتی با داشتن وعده قبلی به مهمانی بروند.
«رستگاری» ادامه می دهد: از سوی دیگر امروزه در بیشتر خانه ها می بینیم که وقتی مطلع می شوند مهمان می خواهد به خانه شان بیاید آن قدر خود را به زحمت می اندازند تا همه جای خانه شان را نظافت کنند یا بهترین مواد غذایی و وسایل را برای پذیرایی مهیا کنند که خودشان نیز از این وضعیت خسته می شوند به همین دلیل برخی افراد ترجیح می دهند رفت و آمد کمتری داشته باشند تا کمتر به زحمت و دردسر بیفتند.شهروندی دیگر هم اظهارمی کند: دید و بازدید مدام بین فامیل و دوستان در انسان انس و الفت ایجاد می کند و اگر مدتی از هم دور باشند احساس دلتنگی بهانه ای می شود که افراد به دیدار اقوام و آشنایان و دوستان خود بروند.
«وحدانی» که 76 ساله است، بیان می کند: در زمان قدیم مردم بی بهانه و با بهانه به دیدار همدیگر می رفتند و از این رفت و آمدها و دورهم نشینی های خود لذت می بردند، ساده بودند و دورهمی های شان نیز بوی سادگی می داد.
به گفته وی، در گذشته صله رحم در بین افراد بیشتر بود و به واسطه همین رفت و آمدها درخوشی و ناخوشی ها به داد هم می رسیدند و همدیگر را یاری می دادند اما امروزه بسیاری از افراد به دلیل ترک رفت و آمدهای خود با اقوام، در پیله تنهایی شان فرو رفته اند.
این شهروند با بیان این که معاشرت با دیگران، چگونگی برقراری روابط اجتماعی را به فرزندان می آموزد، اظهارمی کند: زمانی که اشخاص تعهد و وفاداری شان را به اقوام به ویژه بزرگ ترها نشان می دهند فرزندان شان نیز یاد می گیرند که پایبندی و وفاداری به اقوام و والدین خود داشته باشند.
شهروند کهن سال دیگری هم بیان می کند: در گذشته با این که عده زیادی از افراد با هم رفت و آمد می کردند و در بیشتر مواقع این معاشرت ها به طور دسته جمعی بود کمتر پیش می آمد اختلافی بین آن ها اتفاق بیفتد و اگر هم مشکلی پیش می آمد، آن را سریع رفع می کردند و قطع روابط را ترجیح نمی دادند. «سفیدگر» ادامه می دهد: متاسفانه امروزی ها به گفته خودشان حوصله دردسر ندارند و تا کوچک ترین مسئله یا اختلاف نظری پیش می آید ترجیح می دهند روابط خود را قطع کنند به جای آن که به فکر حل مشکل شان باشند.
وی می افزاید: شبنشینیها و سر زدن به فامیل در آن روزها گاه به بهانه یک مناسبت و بیشتر وقت ها بی مناسبت بود، اهالی خانه هوای دیدار دوستان و آشنایان خود را میکردند و شبی دورهم جمع میشدند، گل میگفتند و گل میشنیدند و دست آخر با خاطرههایی شیرین و شنیدنی به خانه باز می گشتند، همه روبهروی هم مینشستند و یکی سخنهای نغز میگفت، گاهی یکی تفالی به حافظ میزد و زمانی نیز قصهای از شاهنامه را میخواندند.
سخن از معامله ملک و ماشین نبود و اگر فردی گرفتاری برایش پیش میآمد، در خلال همین شبنشینیها و رفت و آمدهای دوستان و آشنایان گره از مشکلاتش گشوده میشد.
به گفته وی، شبنشینیهای قدیم، یک مهمانی ساده و غیرتشریفاتی بود آن هم در منزل میزبانی که همیشه آمادگی پذیرایی ساده از مهمانش را داشت و از حضور سرزده او ناراحت نمیشد اما امروزه پای تجملات به زندگی همه مردم باز شده و تکنولوژیهای روز به ویژه رایانه در بهترین نقطه خانه جا خوش کرده است و دیگر هیچ چیز حال و هوای آن روزها را ندارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محور بجنورد- گلستان برای اولین بار در دستور کار مشترک نمایندگان سه قوه قرار گرفته است. جلسه اخیر با حضور نمایندگان سه قوه از این جهت اهمیت داشت که حکایت از این دارد که می خواهند اقدامی صورت گیرد. این که معاون وزیر، دادستان، معاون استاندار و مدیران کل دستگاه های مرتبط و رئیس مجمع نمایندگان استان، روی یک فرش، آن هم پس از بازدید از محور، در محور تشکیل جلسه دادند حکایت از این دارد که بنا دارند اقدامی را فوق رفع تکلیف انجام دهند. واقعیت این است که علاوه بر دستگاه های مرتبط، تلاش نماینده استان و دادستان در تحقق این رویداد حائز اهمیت است و حکایت از دلسوزی آن ها دارد؛ آن ها هم می توانستند مثل خیلی ها رفع تکلیف کنند.
آیا اگر در گذشته از مقام های عالی وزارتخانه دعوت می شد و به نوعی به محور کشیده می شدند باز هم این محور، این سرنوشت را داشت و اعتبارات سفر رئیس جمهور در خصوص این محور به چنین سرنوشتی دچار می شد؟ آیا اگر مدیران به خوبی پیگیر بودند این پروژه به جای 4 بانده شدن باز هم پارکینگ وعده های عملی نشده قرار می گرفت؟
فراموش نکنیم طبق وعده دولت، این پروژه باید پارسال به اتمام می رسید در حالی که هنوز 50 درصد آن و به عبارتی از 142 کیلومتر این پروژه، 75 کیلومتر باقی مانده است. اما جلسه اخیر از رویدادهای خوب این محور بود و باید به معاون وزیر راه و شهرسازی به خاطر این سفر و همچنین برای قول اختصاص 20 میلیارد تومان بودجه خارج از اعتبارات مصوب و همچنین به نماینده مجلس و دادستان که در این موضوع دخیل بودند و دیگر مدیران دست مریزاد گفت.
صد میلیارد تومان اعتبار و بازدید سرنوشت ساز از این محور از تلاش های خوبی است که اخیراً انجام شد و این در سابقه تاریخی مردم باقی خواهد ماند. اما ای کاش اقداماتی شبیه آن چه در روزهای اخیر درخصوص این محور اتفاق افتاد از سوی دیگر نمایندگان صورت گیرد تا آن ها نیز در حافظه تاریخی مردم از خود یادگارهای بیشتری را ثبت کنند. مردم توقع دارندبه پروژه هایی از این دست، نمایندگان جدی تر وارد شوند.
جان سخن این که به همه کسانی که در این رویداد، کفش خدمت پوشیدند تا جاده مرگ را به جاده حیات تبدیل کنند، باید خسته نباشید گفت و منتظر شکوفایی قول های وزارتخانه توسط معاون وزیر هستیم و از دیگر نمایندگان استان توقع داریم دفتر پروژه های زیربنایی از این قبیل را امضا کنند؛ باشد که چنین باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عوض زاده- در پی اختلافات خانوادگی قدیمی و درگیری و مجادله، تیراندازی در یکی از روستاهای شیروان موجب مصدومیت یک رهگذر شد.رئیس شورای تأمین شهرستان شیروان در تشریح جزئیات این خبر اظهارکرد: شامگاه دوشنبه در پی اختلافات قدیمی دو خانواده، فردی اقدام به تهدید طرف مقابل با سلاح کمری و در نهایت تیراندازی کور کرد.«امین رضا مرآتی» با اشاره به این که این درگیری در یکی از روستاهای بخش مرکزی شیروان رخ داد، تصریح کرد: در پی این امر تیر رها شده از سلاح کمری پس از برخورد با شیشه سکوریت و دیوار سرامیکی یک مغازه، کمانه و به پای نوجوانی 13 ساله برخورد کرد و موجب مصدومیت سطحی وی شد.فرماندار شیروان، حال عمومی مصدوم را خوب ذکر کرد و با اشاره به این که فرد مجرم پس از تیراندازی متواری شده است، افزود: دستگاه های امنیتی، انتظامی، اطلاعاتی و قضایی شهرستان به طور جدی پیگیر دستگیری فرد خاطی هستند و برخورد جدی با متهم خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
190 کیلوگرم گوشت مرغ غیرقابل مصرف توسط شبکه دام پزشکی بجنورد از آشپزخانه یک مرکز دانشگاهی کشف، ضبط و معدوم شد. بنابر اعلام روابط عمومی شبکه دام پزشکی شهرستان بجنورد متعاقب نظارت مستمر بازرسان بهداشتی این شبکه از مراکز تولید، نگهداری و عرضه فراورده های خام دامی، این میزان گوشت مرغ از آشپزخانه یکی از مراکز دانشگاهی کشف و ضبط و پس از نمونه گیری و ارسال به آزمایشگاه غیرقابل مصرف تشخیص داده شد. این محموله پس از دریافت دستور دادستانی با رعایت موازین زیست محیطی به روش بهداشتی معدوم شد. دکتر رضا رحیمی رئیس شبکه دام پزشکی بجنورد، با اشاره به تعدد مراکز دانشگاهی، بیمارستانی و همچنین پادگان های نظامی در شهرستان از مسئولان ذی ربط خواست کمال همکاری را با این نهاد درخصوص بازرسی از سردخانه ها و آشپزخانه های تحت مدیریت شان داشته باشند. وی همچنین آمادگی این شبکه را برای آموزش کارکنان این مراکز در خصوص بهداشت فراورده های خام دامی اعلام کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علوی- تعداد ولادت ها در استان طی 9 ماه امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته 12.7درصد کاهش داشت.مدیرکل ثبت احوال استان با بیان این مطلب به خبرنگار ما افزود: 12 هزار و 389 واقعه ولادت طی 9 ماه امسال در خراسان شمالی به ثبت رسید. «زاهدی نیا» اضافه کرد: از این تعداد با توجه به آدرس محل سکونت اعلام شده در هنگام ثبت سند، 9 هزار و593 واقعه ولادت به مناطق شهری و 2 هزار و 796 واقعه ولادت به مناطق روستایی اختصاص دارد. وی مجموع موالید ثبت شده را 6 هزار و 382 پسر و 6 هزار و 7 دختر دانست و افزود: با توجه به آمار تفکیکی موالید ثبت شده، نسبت جنسیت در استان طی 9 ماه امسال عدد 106 است یعنی به ازای هر 100 ولادت دختر 106 ولادت پسر در استان به ثبت رسیده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.