آیت ا... ابوالقاسم یعقوبی
در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، نگاهی کلی و کلان به دستاوردهای آن خواهیم داشت.
برای ترسیم این جریان حق علیه باطل به سفره هفتسین انقلاب در قالب هفت محور اشاره میکنیم.
1- سروری و سیادت
انقلاب و نهضت اسلامی، جوهری آسمانی و معنوی داشت. گفتمان این قیام و انقلاب، «توحید کلمه و کلمه توحید» بود. محور و جانمایه آن را خدا و دین خدا تشکیل میداد که با اراده و همت مردی از تبار توحیدیان و از دیار دلاور مردان شکل گرفت. آن ابرمرد شعارش این بود: «میخواهیم ملت ایران «آقا» باشند» و خطاب به سران ارتش شاهنشاهی آن زمان فرمود: «آقای ارتشبد شما نمیخواهید آقا باشید؟!»
بنابراین سروری، سیادت، آقایی و کرامت، روح این حرکت انقلابی بود که با این معیار با دیگر انقلابهای جهان فرق جوهری و بنیادی داشت. «قیام برای نام و نان نبود!»
مادیات هدف اول نبود، گرچه برای دنیای نیک و زندگی سالم مردم پیام داشت اما زیربنا و تار و پود آن بر معنویت و دیانت تنیده شده بود.
این نهضت بزرگ، تحولی سترگ در درون انسانها پدید آورد و آنها را به فطرت خدادادی برگرداند و از جوهر وجودی انسانها که کرامت آنان بود پردهبرداری شد.از یک نگاه دیگر این انقلاب را باید زمان تولد شخصیت ایرانیان نامید. گویی مردم ما در چهلسالگی، سالگرد چهل سال تولد شخصیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شان را جشن میگیرند.آری این دستاورد یعنی «سروری و سیادت»، در همهجا و برای همهکس ملموس و محسوس است.احساس کرامت نفس، اعتماد ملی، امنیت و آرامش روحی و روانی و در یککلام آزادی و روی پای خود ایستادن و مردمسالاری و نقشی که مردم ما در انتخاب سرنوشت خویش پیدا کردند، همه و همه در پرتو همان سروری و سیادت همهسویهای است که این انقلاب به مردم هدیه داد و امام(ره)، آن ابرمرد، این سیادت و سروری را نهادینه ساخت و شهدا آن را تثبیت و تعمیق کردند.امام محمدباقر (علیهالسلام) در حدیثی نورانی فرمود:
«إنَّ ا... اَعطَی المُؤمنَ ثَلاثَ خِصالٍ: العِزَّهَ فِی الدُّنیا وَ الفَلَحَ فِی الآخرهِ وَ المهَابَهَ فِی صُدُورِ الظَّالِمینَ»
خداوند به مؤمنان راستین سه ویژگی عنایت کرده است: «عزت در دنیا و رستگاری در آخرت و هیبت و هراس در درون ستمکاران».
آن چه از این حدیث نورانی به دست میآید آن است که:
جامعه ایمانی همواره در پرتو عنایات الهی است.
سرآمد این عنایتها، عزتمندی در دنیا و سرافرازی و رستگاری در آخرت است.
حاکمیت دینی و جامعه اسلامی باید توانمندی و اختیار خود را به رخ دشمنانش بکشد، نام و آوازهاش در دل دشمنان هول و هراس بیفکند تا فکر تهاجم و هجمه و حمله به جامعه دینی و امت اسلامی را از سرخود بیرون کنند.انقلاب اسلامی مصداقی از این حدیث نورانی است که بعد از پیروزی عزت به اضافه قدرت به اضافه هیبت را به دست آورده و با این دستاوردها سیادت و سروری خود را به رخ عالم کشیده است. باش تا صبح دولتت بدمد، کین هنوز از نتایج سحر است.
2- سیاست و دیانت
ویژگی دیگر انقلاب ما پیوند زدن دیانت با سیاست بود. سالها پیش از انقلاب، دشمنان بیرونی و متحجران داخلی چنین تبلیغ کرده بودند که دینداری با سیاستمداری آشتیناپذیر است، دامن دین را نباید با سیاست آلوده کرد؛ سیاست یعنی بیبندوباری، دوز و کلک و تقلب و مانند آن، مسلمانان باید روزهبگیرند و نماز بخوانند و قرآن تلاوت کنند اما به مسائل سیاسی و اجتماعی کاری نداشته باشند.
تفکر سکولاریسم غربی را یعنی دین برای رابطه انسان با خدا آمده است و به روابط اجتماعی و سیاسی و بینالمللی و مانند آن کاری ندارد، ترویج داده و تبلیغ کرده بودند و بعضی از متدینین و عالمان دینی این را باور کرده بودند تا آن جایی که آخوند سیاسی یک ضد ارزش شده بود و به هر عالِمی که میخواستند برچسب بزنند و آبرو و جایگاه او را متزلزل کنند از او بهعنوان آخوند سیاسی یاد میکردند.
در این شرایط حساس و با این اندیشههای خشک و متحجرانه، امام(ره) بذر انقلاب و نهضت را پاشید و خونجگر خورد تا تفکر آشتی بین دین و سیاست را مطرح کرد و در سطح عالی دروس حوزه مبانی آن را عالمانه و فقیهانه مستدل و منطقی جلوه داد.اگر کسی اندک آشنایی با مذاق شریعت و نبض دیانت و فقاهت داشته باشد، نمیتواند دین و سیاست را از هم جدا ببیند. در منابع دینی ما آمده است که:
خداوند به پیامبر اعظم (ص) مأموریت داد تا بندگانش را سیاست و امور زندگی آنان را سامان دهی و اصلاح کند. به این روایت که از امام صادق (ع) به ما رسیده است، توجه کنید: «إِنَّ ا... عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِیَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَکْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَیْهِ أَمْرَ الدِّینِ وَ الْأُمَّةِ لِیَسُوسَ عِبَادَهُ».
«خداوند پیامبر (ص) را ادب آموخت و به بهترین آداب مزیّن کرد، آن گاه فرمود: تو دارای اخلاق بزرگ و متعالی هستی. سپس امر دین و امت را به او واگذار کرد تا بندگانش را سیاست و مدیریت کند». این سخنان نورانی دو وظیفه اصلی و دو کار بزرگ را از پیامبر اسلام (ص) خواسته است:
الف) خودسازی، ادب و تربیت دینی
ب) جامعه سازی و سامان دهی امور
آیا سخنی از این گویاتر، جامعتر و کاربردیتر میتوان پیدا کرد؟ مگر امام هادی (ع) در زیارت جامعه، امامان را اینگونه نمیستاید: «اَرکَانُ البِلادِ وساسَهُ العِبَادِ» آنان رکنها و ستونهای جامعه و سیاستمداران بندگان خدایند.
در این باره مقام معظم رهبری، تابلویی زیبا و فراگیر از پیوند سیاست و دیانت ترسیم کرده اند که به حکمت این بزرگمرد در سخنان شان به شایستگی میتوان پی برد:
«در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت، اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت، اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت، اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت، اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت، اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بیبند و باری و بیتفاوتی، اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی، اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیت، اسلام نجاتبخش محرومان، جایگزین اسلام بازیچه دست قدرتها و خلاصه اسلام ناب محمدی (ص) جایگزین اسلام آمریکایی گردید.»
این تابلوی زیبا را بار دیگر مرور کنید تا پیوند سیاست و دیانت را در حوزههای گوناگون تجسمیافته ببینید. یادمان نرفته است که پیش از انقلاب گروهی از «سین» سیاست وحشت داشتند و آن را لعن و نفرین میکردند و به اهل سیاست نیش وکنایه و طعن و لعن نثار میکردند.
در این فضای بسته، پدیده قرن رخنمود و بساط تحجّر و بیتفاوتی را جمع کرد و بستر سیاست سالم و غیرت دینی را گسترد و امروز این رهبر معظم ماست که تصمیمساز و نقشآفرین و نقشههای بیگانگان را نقش بر آب کرده است.
3- سازندگی و محرومیتزدایی
اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی هم به فلاح انسان عنایت و توجه دارد و هم به رفاه مردم.به همان اندازه که در مسیر رستگاری و فلاح باید تلاش و تدبیر کرد، در گسترش رفاه اقتصادی و اجتماعی نیز باید آستین همت را بالا زد.اگر جامعهای از لحاظ اقتصادی در رفاه و از حداقل برخورداری بهرهمند باشد، روحی آرام و بانشاط پیدا میکند و تعاون و خدمات اجتماعی بیشتر و گستردهتر و ارزشها در جامعه پررنگتر دیده میشود.
رسول خدا (ص) فرمود:
«نِعمَ العَون عَلَی التَّقوَی ا...الغِنَی»؛ برخورداری و رفاه نسبی خوب، یار و یاوری بر کسب تقوا و پاکی است.
از سوی دیگر در جامعهای که تنگناهای اقتصادی وجود داشته باشد، اخلاق و رفتار مردم دچار اختلال میشود. بیحوصلگی، پرخاشگری، خشونت، دروغ و... در جامعهای که از لحاظ رفاهی به آن توجه نشود، بیشتر رواج پیدا خواهد کرد.
امام علی (ع) میفرماید: «العُسر یُفسِدُ الاَخلاق»؛ تنگناهای زندگی، خلقوخوها را فاسد میکند.
از اینرو هرچه نظام اسلامی در توان دارد باید برای برطرف کردن موانع محرومیت تلاش کند تا آثار سازندگی در همهجا به چشم آید و مردم نسبت به مدیران و نظام اسلامی اعتماد بیشتری پیدا کنند.
رهبر معظم انقلاب، سالها پیش به موضوع سازندگی کشور و رفع محرومیتهای بهجامانده از نظام ستمشاهی تأکید ورزیده بودند و فرمودند:«سازندگی کشور و آبادسازی این سرزمین پربرکت و مستعد و جبران عقبماندگیهای تأسف باری که در دوران حکومت طواغیت بر این ملت بااستعداد تحمیلشده بود، یکی از اهداف جمهوری اسلامی است... بر همگان واجب است سازندگی کشور را بسیار جدی بدانند و موانع را از سر راه بردارند. امروز آبروی اسلام در گرو آن است که ایران اسلامی به کشوری آباد تبدیل و کار و ابتکار در آنهمه گیر شود، زندگی مردم سروسامان یابد، فقر و محرومیت ریشهکن شود، تولید داخلی با نیازهای مردم متعادل گردد، کشور در صنعت و کشاورزی به خودکفایی برسد و خلاصه دین در کنار معنویت، زندگی مادی مردم را نیز سامان بخشد.»
4- سبک زندگی اسلامی
عقلانیت، حقوق و اخلاق سه عنصر اصلی سبک زندگی اسلامی است. بنمایههای فرهنگ دینی را این سه محور تشکیل میدهد.
در جامعه اسلامی و زندگی مسلمانان، هم خردمندی موج میزند، هم حقوق فرد و جامعه بهدرستی پاس داشته میشود و هم اخلاق و رفتار مردم فضای جامعه دینی را معطر به عطر ارزشها و رفتارهای انسانی و اسلامی می کند. در حکومت اسلامی هدف غایی ایجاد حیات طیبه و زندگی پاک و پاکیزه است. چنین زیست متعالی دارای دو رکن رکین است:
الف) حسن فاعلی (نیّت ها و ارادهها و همتها پاک و سالم است).
ب ) حسن فعلی (رفتارها و سبک زندگی دلنواز و دلنشین است).
اسلام به دنیا و زندگی مادی بهعنوان «مَتجَر» نگاه میکند یعنی «ای انسان مسلمان! سرمایه وجودیت را در راستای رشد و بالندگی خود و جامعهات بهکارگیر. از لحظهلحظه عمرت برای بهبود زندگی مادی و معنوی بهره گیر و فرصتهای طلایی عمرت را از دست مده».
اسلام با زندگی «مَرتَعی» مخالف است یعنی زندگی که تمام هموغم انسان خوراک و خواب و شهوات و مانند آن باشد. زندگی آخور و چراگاه نیست بلکه باند پرواز و سکوی پرش بهسوی بینهایت است.
اسلام در آموزههای خود زیست متعالی را برای ما در نظر گرفته است: «اَنتُمُ الاَعلَون إن کُنتُم مُؤمِنِینَ».
قرآن میفرماید: شما مسلمانان میتوانید در همه زمینهها برتر و بالاتر باشید. مؤمنان، شایسته زیستی شایسته و حیات طیبهاند. سبک زندگی اسلامی در آداب معاشرت، در آداب خرید و فروش و تجارت، در تعاملات و ارتباطات اجتماعی، در رعایت شئون شهروندان، در دستگیری از نیازمندان و در همه زمینههای اجتماعی، خدماتی، بهداشتی و درمانی باید خود را نشان دهد و جلوههای شایسته آن در کوی و برزن تجلی داشته باشد.مقام معظم رهبری در سفر تاریخی شان به استان خراسان شمالی، موضوع سبک زندگی اسلامی را بهگونهای مفصل کلید زدند و زوایا و جوانب آن و آسیبها و موانع آن را برشمردند و یادآور شدند: خروجی سبک زندگی غربی، «حیوان مرفه» است ولی خروجی سبک زندگی اسلامی «انسان موفق» است. اسلام به ذات خود عیبی ندارد، هر عیبی که هست در مسلمانی ماست.
انقلاب اسلامی سفره گستردهای است که در آن صحنههای خدمترسانی، محرومیتزدایی، عاطفههای سرشار، رفتارهای ایثارگونه و دستگیریهای برادرانه بسیار دیده میشود اما در این زمینه بیشتر باید تلاش کنیم تا تابلوی زیبا از سبک زندگی اسلامی را به نمایش بگذاریم تا نسل موجود و آینده کشورمان روی ریل سبک زندگی اسلامی حرکت و از وابستگیهای زیانآور و رفتارهای نامناسب فرهنگ غربی پرهیز کنند.
5- سرو قامتی و آزادگی
سرو قامتی و بلندهمتی و بالندگی، حریت و آزادگی، رهیدن از پستی و پلشتی، رسیدن به قله بلند خودباوری و خود اعتمادی، از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی به شمار میرود.انقلاب اسلامی افق فکر و اندیشه مردم ما را ژرفا بخشید و ملتی بلندآوازه و بلندهمت و سرو قامت را در تاریخ رقم زد. این نقطه عطف انسانی یکی از کمنظیرترین دستاوردهای این انقلاب شکوهمند است.
مردم در برابر تهدیدها و تحریمها به کم خودبسنده کردند و به سینه دشمن دست رد زدند، با هرگونه وابستگی ذلتبار و رابطه سلطهگر و سلطهپذیر به مخالفت برخاستند و به فرمایش امام علی (ع): «التَّقَلُّل وَ لَا التَّوَسُّل» به اندکهای خود قناعت ورزیدند و رگههای وابستگی را به حداقل رساندند، این است معنای آزادی و آزادگی یک ملت که توفانها نمیتواند آن را بشکند مانند کوه استوار میماند و باج به دشمن مکار نمیدهد.
امام صادق (ع) فرمود: «الحُرُّ حُرٌّ فِی جَمیعِ اَحوَالِهِ» انسان آزاده، در همه حال آزاده است، یوسف وار خود را از ته چاه توطئهها بالا میکشد و زنجیرهای بردگی و اسارت را یکی پس از دیگری پاره میکند و سر برمیکشد و در برابر دشمن سر فرود نمیآورد. شعار «میجنگیم، میمیریم، سازش نمیپذیریم» مصداق بارز سرو قامتی ملت ایران است.
6- سخاوت و ایثار
در آموزههای دینی، ایثار و از خودگذشتگی و سخاوت و بخشندگی از آن چه خود به آن نیاز و آن را دوست دارید، اوج ارزشها و در شمار ابرار قرار گرفتن نامگرفته است.
قرآن مجید میفرماید: «لَن تَنَالُ البِرَّ حَتَّی تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» هرگز به مقام خوبان نمیرسید، مگر آن که از آن چه دوست دارید انفاق و ایثار کنید.
امام علی (ع) میفرماید: «الایثار اَعلَی المَکارِمِ»؛ برترین کرامت و مکرمت روحیه ایثارگری است.
مردم ما در مکتب امامان انقلاب این درسها را فراگرفتند و به آن عمل کردند. صحنههای سخاوت و ایثار در پیش از انقلاب و در بحبوحه انقلاب و قیام، در روزها و سالهای آغازین پیروزی در ایران اسلامی موج میزد بهویژه در دوران دفاع مقدس این خصلتهای زیبا و رفتارهای انسانی و اسلامی به اوج خود رسید.
ایثارگرانی که امروز سند حقانیت و استقامت انقلاب اسلامی به شمار میروند، کم نیستند؛ آنهایی که اعضای بدن شان را درراه پیشرفت انقلاب هدیه کردند و سالها در بستر جانبازی به سر میبرند، قلههای ایثار و ازخودگذشتگی هستند. همسران آنها که عمری را در خدمت ایثارگران و جانبازان، باافتخار میگذرانند، نمونههای عالی ایثار هستند و شهدا در آسمان ایثار از همه بیشتر اوج گرفتند.
شهادت گوهری ارزنده باشد، رسد آنها که خالص بنده باشد.
7- ستبری و اقتدار
قرآن و آموزههای دینی امت اسلامی را با ویژگیهایی میستاید:
امت وسط و نمونه
امت قوی و پرقدرت
مردمی متعالی و مستعلی
راستقامتانی نستوه
دلیر مردانی کوه صفت
مؤمنانی ستبر و مقتدر
به چند نمونه قرآنی از آنها اشاره میکنیم:
«وَلیَجِدُوا فِیکُم غِلظَه»؛ خداوند در شما باید ستبری و غلظت را ببیند.
«وَ اَعِدُّوا لَهُم مَاستَطَعتُم مِن قُوَّه»؛ توانمندیها و اقتدار خود را به رخ دشمن بکشید.
«اَشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّار»؛ در برابر دشمنان کافر و کینهتوز شدید و محکم باشید.
«انَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبیلِهِ صَفّاً کَاَنَّهُم بُنیانٌ مَرصُوص»؛ در برابر متجاوزان فولادین باشید.
انقلاب اسلامی در این زمینه زبانزد خاص و عام است. دوست و دشمن من اعتراف می کنند که مردم ایران ذرهای از اصول انقلاب خود عدول نکردند و با مال و جان و حضور حماسی و غیرتمندانه خود از کیان و کرامت انقلاب و اسلام خویش به دفاع برخاستند.
دشمن پر غیظ هنگامیکه غلظت و ستبری این ملت را دید، در بسیاری از اهدافش ناکام ماند و گزینههای روی میز را برچید، چون با ارادههای پولادین و مصمم روبه رو شد که نهتنها در ایران بلکه در جهان از این انقلاب دفاع کردند و میکنند و امروز با عنوان «جبهه مقاومت» عرصه را بر استکبار جهانی تنگ کردهاند. مقام معظم رهبری این ایستادگی و ستبری ملت را اینگونه میستایند و ترسیم میکنند:
«[ملت عزیز] بدانید که بر آمریکا، اسرائیل و دشمنان کوچک و بزرگ خودتان پیروز خواهید شد. بدانید که قدرتهای استکباری قادر نخواهند بود این شجره طیبه را قلعوقمع کنند. این درخت مبارک نظام اسلامی ریشه دوانیده و مستحکم شده است...
ما باید به امید خدا و توکل به او این راه را ادامه بدهیم. ما از دشمن اسلام و انقلاب نمیترسیم. ما در راه خدا انشاءا... احساس خستگی و ضعف نمیکنیم. ابهت قدرتهای پوشالی مادی نخواهند توانست ما را در این راه و به سمت این هدف متزلزل کنند. ما روزی را در مقابل چشم داریم که اسلام توانسته باشد به همه مسلمانان عالم عزت بدهد. به آنها زندگی شرافتمندانه اعطا کند و شرّ غده سرطانی اسرائیل را از پیکره اسلام و میهن اسلامی بکند ...
راه ما همان راهی است که امام بزرگوارمان ترسیم کردند. همسفر ملت ایران در این راه طولانی دلهای مشتاق ملتهای مسلمان دیگر است.
در این راه باید اتحادمان را حفظ کنیم و یک آن هدفهای متعالی را از چشم دور نداریم.»