مصاحبه ای متفاوت با «منوچهر آذری»
تعداد بازدید : 284
عیدانه آقای خنده
از پارو کردن برف در شب عید تا گرفتن عیدی پنج زاری
مریم ضیغمی- «منوچهر آذری» بازیگر و گوینده طنز ایرانی را بسیاری از افراد با صدای سوت و قهقهه اش می شناسند و با صدای گرمش در برنامه «صبح جمعه با شما» خاطرات بسیاری دارند. راست می گویند جوانی به دل است نه سن، این پیش کسوت خوش خلق اگرچه 75 بهار را دیده اما دل جوانی دارد. خودمانی، صمیمی، بی ریا، بذله گو، شاد و خوش خنده است و از شرایط موجود اقتصادی می گوید و نیشخندی می زند. در این گفت و گوی متفاوت به مناسبت نزدیک شدن به سال نو با آقای خنده و سوت رادیو همکلام شدیم.
آخرین اثری که کار کردید چه بود؟
اغلب اوقات کار صحنه انجام می دهم. فیلم مستندی به نام «شادخوان» از زندگی من برای شبکه مستند ساخته شد که در ایام نوروز روانه آنتن می شود. از سوی معاونت صدا برای کار دعوت شدم تا «جمعه ایرانی» را دوباره از سر بگیرم اما سعید توکل زیر بار نمی رود و نمی پذیرد و من هر جا او برود می روم.
وقتی کودک بودید در ایام نوروز چه آداب و رسومی اجرا می شد؟
آجیل و شکلات و شیرینی فراوان بود! پدرم حتما برایم لباس نو می خرید و می گفت: پسرم باید حتماً برای سال نو یک دست کت و شلوار داشته باشد.
در گذشته برف نیم متر می بارید و زمستان ها خیلی سرد بود و به همراه پدرم کلاه، پیراهن، جوراب، کفش، دستکش و کت و شلوار می خریدم. او برای سفره عید و پذیرایی همه چیز می خرید.
به یاد دارم پدرم شب عید ماهی به دست به خانه می آمد و می گفت ماهی را سه زار یا همان سه ریال از سرچشمه خریده ام، اکنون ماهی فروشان همان جا هستند و بورس ماهی است. سبزی پلو با ماهی شب عید به راه بود، برای مان سرتا پا لباس نو می خریدند.
خاطره ای از ایام عید در ذهن دارید؟
یادم است یک عید نوروز آن قدر برف باریده بود که هنگام تحویل سال بالای پشت بام رفته بودم و برف پارو می کردم.
عیدی هم می گرفتید؟
پدرم اسکناس های پنج زاری می داد. به دیدن فامیل می رفتیم و آن ها هم می آمدند و طبق روال عیدی می دادند و عیدی می گرفتیم. الان به دلیل گرانی جرئت نمی کنی در را روی مهمان باز کنی و وقتی که عید می شود خودت را پنهان می کنی تا کسی به منزلت برای دید و بازدید نیاید.
به یاد دارم آن موقع در رادیو آهنگی را خواندم: «کاشکی سفر می رفتم، این ور و اون ور می رفتم، آخ که شدم بیچاره، بابا عیده بابا عیده بابا عیده (می خندد). آن موقع که می خواندم گویا پیش بینی این روزها را می کردم.
آیا برای عید به خرید می روید و خانه تکانی می کنید؟
ما هم مثل همه مردم مراسم و آداب و رسوم قدیم را رعایت می کنیم.
بن تخفیف ویژه ای به من داده بودند که یک دست کت و شلوار برای سال جدید خریدم و برای بچه ها و نوه هایم هم خرید کردیم.
اعتقاد دارم برای عید یا باید خودروی شخصی ات را عوض، یا منزلت را رنگ، یا تلویزیون و کابینت آشپزخانه ات را عوض کنی یعنی برای سال جدید تنوعی ایجاد کنی. معتقدم می توان با پول کم تغییراتی را برای شادی خود ایجاد کرد. مثلاً من با مبلغی کم لوستر منزلم را عوض و لامپ کم مصرف نصب کردم و به بچه ها گفتم: «هرگز نشه فراموش، لامپ اضافی خاموش»!- (می خندد).
آداب و رسوم ویژه آغاز سال نو در خانواده شما چگونه است و به چه شکل برگزار میشود؟
سفره هفت سین را مانند سال های گذشته پهن می کنیم و آن چه را که در منزل موجود است می چینیم حتی به جای آجیل، پفک نمکی و خرما و میوه می گذاریم و سماور برقی را روشن و چای دم می کنیم. ماهی می گیرم و همسرم شوید پلو با ماهی می پزد. در طول سال فرزندان و نوه هایم در مناسبت های مختلف به منزل مان می آیند و دور هم جمع شویم و همسرم در دیگ بزرگی حلیم درست می کند، زرشک پلو می پزد یا هر چه در منزل باشد می خوریم و می گوییم و می خندیم. وقتی به شهرستان می روم سوغات می آورم و نگه می دارم تا با بچه هایم دور هم جمع شویم و بخوریم.
دوست دارید سال تحویل کجا باشید؟
دوست دارم با اعضای خانواده ام به سفر داخلی برویم. من برای اجرای برنامه به شهرهای مختلف سفر می کنم، ایران مکان ها و جاهای دیدنی بسیار زیبا و بکری دارد. به مردم پیشنهاد می کنم ایام نوروز به مسافرت داخلی بروند و لذت ببرند.
وقتی کار می کنید چه چیزی بیشترین انرژی را در آن لحظه به شما می دهد؟
خوشحالی مردم. وقتی روی صحنه هستم و کار می کنم و شادی مردم را می بینم انرژی می گیرم. وقتی مردم من را تشویق می کنند خیلی خوشحال می شوم.
چه توصیه ای به جوانان علاقه مند به بازیگری دارید؟
اصلاً وارد این حرفه نشوند چون اکنون زمان بازیگری نیست. من اغلب فیلم ها را در سینما می بینم و شاهدم که سالن ها تماشاچی ندارد.
مسئله این است که برخی جوانان تصور می کنند با ورود به این حرفه می توانند به پول و شهرت برسند.
رسیدن به شهرت شانس می خواهد و باید تیری به تخته بخورد و ناگهان بازی فرد مورد توجه قرار بگیرد و به شهرت برسد و این اتفاق استثنایی است و شامل این آقا یا آن خانم نمی شود چون تعدادشان زیاد است. البته آن هایی که علاقه مند هستند به راه شان ادامه دهند و در کلاس های تخصصی شرکت کنند و عشق و علاقه شان را سرکوب نکنند. دنبال هنرپیشگی، موسیقی و خوانندگی و مجری شدن بروند اما باز هم می گویم اکنون زمان ورود به عرصه هنر نیست. اگر شغل مناسبی دارند که امرار معاش می کنند حیف است آن را رها کنند، دنبال بازیگری نروند چون واقعا ضرر می کنند.
اکنون چه قدر به آمال و آرزوهایی که در دوران جوانی داشتید رسیده اید؟
خدا را شکر به همه آرزوهایم رسیده ام و اگر دوباره متولد شوم کار هنری را در پیش نمی گیرم.
با این توضیح اگر به گذشته برگردید دوست داشتید چه کاره می شدید؟
شغلی را انتخاب می کردم تا بتوانم یک پنت هاوس بخرم و از آن بالا پایین را نظاره گر باشم(می خندد).
یک آرزوی نوروزی برای همه مردم ایران.
به درگاه خداوند متعال برای همه مردم ایران آرزوی موفقیت، شادکامی، تندرستی، طول عمر و سر زندگی می کنم. امیدوارم سلامت و تندرست باشند چون درآمد و پول خوشبختی نمی آورد. سلامت و سر حال بودن و عشق ورزیدن به خانواده از همه چیز بالاتر است.
حرف آخر.
سال نو بر همگان مبارک.