در گفت و گو با هنرمند خوشنویس جهان اسلام مطرح شد:
تعداد بازدید : 187
هنرجویان تشنه برپایی نمایشگاه
مرتضوی
حس درونی پای او را به دنیای روح نواز خوشنویسی باز کرد و «جواد خوران» روزها و شب هایش را با سرمشقی که از عشق نشأت می گرفت، پیوند زد؛ روزهایی که در مکتب استاد «حاکم غنام» گذشت و عطش فراگیری خط ثلث او را به استانبول کشاند و او امروز به شخصیتی تبدیل شده است که جهان اسلام به آن می بالد. همین مسئله آغازی بود تا گپ و گفتی داشته باشیم با هنرمندی که اگرچه باور دارد هنر نزد ایرانیان است و بس و از ظرفیت های خوشنویسی ایران و استادان پر عیارش که تاریخ از آن ها سخن خواهد گفت برای مان می گوید اما از نبود نگاه سرمایه ای مسئولان به هنر و هنرمند گلایه ها دارد.
چه شد که پا به عرصه خوشنویسی گذاشتید؟
در خانواده ای مذهبی بزرگ شدم و در جلسات قرآن حضوری مستمر داشتم. از دوران راهنمایی حس درونی مرا به خطوط ثلث کشاند، دوست داشتم خطوط زیبا را جمع کنم و هر جا پوستر و خط زیبایی می دیدم دست به کار می شدم.
تا این که در دوران دبیرستان برای گذراندن طرح کاد در واحد نقاشی مشغول شدم، در حالی که علاقه ای به این هنر نداشتم و مدام در اتاق خطاطی بودم و همین مسئله موجب عصبانیت استاد کارم شد و فتیله را روشن کرد تا در کلاس خوشنویسی ثبت نام کنم.
در واقع همه چیز از همین جا ناخواسته شروع شد و در نهایت با حضوری ۳ و نیم ساله در محضر استاد «حاکم غنام» با آثار برخی استادان ترکیه آشنا شدم و با توجه به محدود بودن ظرفیت ایران در خط ثلث، به استانبول سفر کردم و آشنایی ام با استاد «محمد اوزجایی» آغازی شد برای ادامه فعالیت ام در زمینه خط ثلث.
چگونه به هنرمند خوشنویس در جهان اسلام تبدیل شدید؟ برای رسیدن به این جایگاه چقدر تلاش کردید؟
شب و روز و همه هم و غمم هنر بود و زمان برایم معنا نداشت.
از کار کردن لذت می بردم و هنر را در ۳ حرف و یک کلمه خلاصه کردم؛ عشق. با عشق و علاقه فراوان و به طور شبانه روزی فعالیت می کردم. لطف دوستان و کسب درجات بین المللی می تواند دلیل این اتفاق باشد.
تابه حال غزلی را با خط ثلث نوشتهاید؟
طبیعت ثلث با متن فارسی نمی خواند و از طرفی در ثلث به الف خیلی نیاز داریم که در زبان فارسی موجود نیست و در نستعلیق نمی توان آیات قرآن را چندان زیبا نوشت و در حقیقت با طبیعت نستعلیق در تضاد است و حرکت گذاری در این گونه زیبایی خط نستعلیق را تحت الشعاع قرار می دهد اما ۲ بار شعر شاعران معروف ترکی را خوشنویسی کرده ام.
در ایران وضعیت و ظرفیت خوشنویسی را چگونه می بینید؟
با وجود این که ظرفیت های بسیارخوب و استادان پرعیاری در عرصه نستعلیق و شکسته نستعلیق داریم و کسانی هستند که تاریخ درباره آن ها بسیار صحبت خواهد کرد اما معتقدم هنوز در دنیای هنر خوشنویسی آماتور هستیم. در عرصه ثلث ظرفیت های خوبی در ایران داریم و در عرصه بین المللی ایرانی ها حرف برای گفتن دارند.
آیا پیشنهادی برای ارتقای هنرخوشنویسی در ایران دارید؟ چه اشکال و ایرادی در عرصه خوشنویسی کشور می بینید؟
متاسفانه بسیاری از پروژه های ما دولتی است، در حالی که هنرمند باید روحش آزاد باشد و نهادهای دولتی به عنوان حامی پای کار باشند و بقیه امور را به هنرمند بسپارند.
در واقع مسئولان نگاه سرمایه ای به هنر و هنرمند ندارند و مقوله ای که مانع پیشرفت هنر خوشنویسی می شود، همین است.
با توجه به حضورتان در کشورهای مختلف، وضعیت و جایگاه هنر ایرانی در ایران و جهان چگونه است؟
ایران به عنوان یک قطب قوی در جهان مطرح است و به این جمله که «هنر نزد ایرانیان است و بس» ایمان دارم.
در واقع باید بگویم به استعداد و ظرفیت ایران اعتقاد دارم و تاریخ گواه این مسئله است.
در جهان، ایران را می شناسند چه در کشورهای منطقه و چه اروپایی بنابراین نیازی نیست ایران را به دنیا و جهان اسلام بشناسانیم اما کمبودی که در این زمینه وجود دارد، این است که نمی توانیم هنرمان را آن طور که دیگر کشورها عرضه می کنند، عرضه کنیم و نهادهای دولتی باید اسپانسر باشند.
جریان خوشنویسی شهرستان و استان را چگونه می بینید؟
ظرفیت های خوبی وجود دارد و می بینیم که بسیاری از هنرجویان تشنه حرکت هایی همچون برپایی نمایشگاه هایی از آثار استادان خوشنویسی هستند زیرا فرصتی فراهم می شود تا بتوانند از نزدیک از تجربیات آن ها استفاده کنند. به نظر می رسد تداوم حرکت هایی از این دست با کیفیت بخشی بیشتر می تواند به رونق این هنر بینجامد.
اثر: عکاسی
هنرمند: مجتبی دامرودی
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه
دورها آوایی است که مرا میخواند.