مریم ضیغمی- «مهرداد خوشبخت» امسال وارد پنجاهمین بهار زندگی اش می شود. او که فیلم سازی را از انجمن سینمای جوانان شهرستان آبادان آغاز کرد، در سینما و تلویزیون هنرهای مختلفی را تجربه کرده است؛ از بازیگری گرفته تا تدوین بهترین فیلم های سینمای ایران همچون «به وقت شام» و نویسندگی و کارگردانی. خوشبخت دو فیلم سینمایی «جای او دیگر خالی نیست» و «عقاب صحرا» را کارگردانی کرده است. او البته بیشتر فعالیت خود را معطوف به ساخت سریال تلویزیونی کرده که می توان به گروه ویژه، شهر دقیانوس، غیرعلنی و گشت پلیس اشاره کرد. خوشبخت با سریال شبانه «آچمز» به قاب شیشه ای برگشته است که بهانه گفت و گوی ما با او شد.
از پذیرش کارگردانی «آچمز» برای مان بگویید.
«رضا نصیری نیا» یکی از دوستان قدیمی ام به من پیشنهاد داد و گفت که آقای هرندی می خواهد سریالی بسازد. بعد از ملاقات و مذاکره کارگردانی سریال را پذیرفتم. معتقدم در روزهای طولانی تابستان کنداکتور شبکه سوم خوب نیست به دلیل این که تا ساعت 20:45 هوا روشن است و عملاً مردم به منزل نرفته اند یا سر کار هستند.
شما و فیلم نامه نویس چقدر در انتخاب نقش ها و به تصویر کشیدن قصه همفکری داشتید؟
من و فرهادی فکرمان خیلی به هم نزدیک بود و در کنار هم خیلی خوب کار کردیم. یکی از اتفاقاتی که افتاد فشرده کردن قصه بود که نظراتم را ارائه دادم و لحظات زائد کمتر شد.
شبکه سوم سیما یکی از پرمخاطب ترین شبکه های سراسری تلویزیون است، آیا از همکاری با این شبکه راضی هستید؟
نکته ای که در این شبکه برای سریال ما وجود دارد این است که چون سریال مان حرف هایی می زند که بعضی اوقات دچار ممیزی از سوی واحد پخش می شود مدیرانی مثل آقای آذرپندار و مدیر فیلم و سریال شبکه سوم در حمایت از ما جسارت به خرج داده و با اعتبارشان پای سریال ما ایستاده اند و خیلی از قسمت هایی را که دچار ممیزی می شود با مسئولیت شان پخش می شود. آقای هرندی از کار خیلی پشتیبانی می کند.
فیلم سازی را همچون خیلی از هنرمندان از انجمن سینمای جوانان آغاز کردید.
بله، من هم فیلم سازی را از انجمن سینمای جوانان در زمان جنگ در خوزستان آغاز کردم و بعد فیلم کوتاه ساختم و به تهران آمدم. فیلم سازی را از ابتدا دوست داشتم.
چه اتفاقی باعث شد پا در دنیای هیجان انگیز و سخت فیلم سازی بگذارید؟
اولین فیلمی که ساختم فیلم کوتاه «نان آور» بود که 8 سال طول کشید. سپس فیلم های 8 میلی متری کوتاه کار کردم و برای دیگران مونتاژ و فیلم برداری می کردم. گروهی کار می کردیم و سناریو می نوشتیم و با دوستان می ساختیم. بعد از آن در سال 1373 فیلم «جنایت موجه» را ساختم که خیلی جایزه گرفت و دیده شد و این فیلم بنای شروع فیلم سازی حرفه ای من شد. یکی از دوستانم، مجید امامی، از سوی سازمان خیلی حمایت کرد و پیشنهاد ساخت مینی سریال را داد که من به او پیشنهاد دادم تله فیلمی بسازیم تا جمعه ها پخش شود و بعد پروپوزالی نوشتیم و به تلویزیون ارائه دادیم و در آن مقطع آقای لاریجانی رئیس رسانه ملی بود و پذیرفت و بنای ساخت تله فیلم گذاشته شد و می گویند مهرداد خوشبخت آغازگر ساخت تله فیلم در تلویزیون است. دیگر پیر این کار شده ام.
«گشت پلیس»، «غیرعلنی»،«شهر دقیانوس» و «گروه ویژه» 4 سریالی است که ساخته اید؛ کدام یک دغدغه ذهنی خودتان بود؟
«گروه ویژه» ایده خوبی داشت که فیلم نامه آن را با «شادمهر راستین» نوشتیم و بنای سریال های اکشن امدادی را گذاشت و بعدها «عملیات 125» ساخته شد. سه تله فیلم اول تلویزیون را در سال 1378 با موضوعات متافیزیکی ساختم و بنای این گونه فیلم ها را در تلویزیون گذاشتم. همه آثارم را دوست دارم؛ فیلم هایی را که هیجان و رمز و راز داشته باشند دوست دارم هر چند که فیلم عاشقانه و کودک هم ساخته ام.تلویزیون خیلی با مردم ارتباط برقرار می کند ولی شرایط ممیزی و دخالت های بسیار زیاد باعث می شود اندک اندک از تلویزیون خسته شوم. متاسفانه تلویزیون خیلی از آدم انرژی می گیرد. من «شهر دقیانوس» را دوست دارم چون به موضوع ملی سرقت آثار باستانی پرداخت و تاثیر اجتماعی زیادی در زمان پخشش گذاشت و با سختی هم پخش شد و دردسرهای زیادی در زمان پخش آن داشتیم که البته در آن زمان هم آقای مهدی فرجی به عنوان یکی از مدیران جسور از آن حمایت کرد. بین فیلم هایم «صدای پای من» را خیلی دوست دارم.
شما فیلم «به وقت شام» را تدوین کردید؛ همکاری با «ابراهیم حاتمی کیا» که سختگیری های خود را دارد چگونه بود؟
کنار ابراهیم حاتمی کیا بودن خیلی چیزها به آدم یاد می دهد چون جدی است و از ایده اش دفاع می کند، خلاق است، خیلی دوست دارد به روز باشد و سعی دارد در جریان اتفاقات روز فیلم سازی باشد و در کنارش من خیلی لذت بردم. با هم خیلی خوبیم و در مدت ساخت فیلم و تدوین خیلی به هم کمک کردیم و فکر می کنم برایم تجربه خوبی بود؛ آن تکنیکی را که به کار بردیم و آن استوری بوردی را که داشت و کارهای جدیدی که کرد در سینمای ایران رواج داد و خیلی کمک کرد. به نظرم در سینمای ما خیلی کم پیش می آید که کارگردانی مثل حاتمی کیا این جسارت را داشته باشد که از یک کارگردان دیگر بخواهد کنارش باشد و بپذیرد و خیلی به نظرم مناعت طبع و جسارت خوبی می خواهد و ای کاش در سینمای ما رواج پیدا کند که به هم کمک کنیم تا فیلم های بهتری ساخته شود.
تجربه بازی مقابل دوربین، کارگردانی، نویسندگی و تدوین و به گفته خودتان هر کاری در سینما را دارید؛ این مسئله چقدر به شما برای هدایت بازیگران کمک می کند؟
می توانم با اطمینان بگویم که تمام مشاغل سینما را حداقل یک بار و بعضی ها را بیشتر تجربه کرده ام یعنی منشی صحنه بودم، بازی کردم، دستیار و برنامه ریز و نویسنده بودم، تهیه کننده، مجری طرح و مدیر تولید هم بوده ام و همه این کارها را کرده ام فقط به این دلیل که می خواستم کارگردان شوم. اگر جلوی دوربین بازی می کردم یا مدیر تولید بودم به دلیل این بود که از منظر کارگردانی بنگرم و وقتی کارگردان شدم بدانم آن بچه هایی که در سمت های مختلف با من کار می کنند کارگردان چه کمکی به آن ها می تواند بکند که کارشان را به بهترین شکل انجام دهند و چطوری از آن ها حمایت کند و از آن ها کار بخواهد.
در دنیای درون تان چه می گذرد؟
قصه ها و ایده های زیادی دارم که در ذهنم است یا در جایی در حد دو خط نوشته ام یا با خیلی ها در میان گذاشته ام، مثل خیلی از فیلم سازان ایده های زیادی دارم. دست به قلم هم هستم و بیش از 15 سناریو از من ساخته شده، چه مستقل و چه مشترک. مثلاً فیلم نامه «سرعت» اولین فیلم سینمایی «محمد حسین لطیفی» را من نوشتم. از این باب خیلی سوژه ها هست که آدم دوست دارد بسازد و قطعاً عمرش کفاف نمی دهد و هیچ اصراری ندارم همه ایده هایم را بسازم برای همین سعی می کنم ایده هایم را با همه در میان بگذارم تا بروند بسازند. الان مشغول انجام کاری هستم که 3، 4 سال است کار تحقیقاتش را انجام داده و چند بار فیلم نامه اش را نوشته ام که فیلم سینمایی جنگی است و روابط آدم هایی را روایت می کند که در یک موقعیت سخت و پیچیده قرار می گیرند و امیدوارم امسال بتوانم آن را بسازم.