گفت و گو با «نیلوفر»
تعداد بازدید : 310
داستان «شکوفه» شدن «نیلوفر»
مریم ضیغمی- برخی تصور می کنند «نیلوفر شهیدی» به واسطه پدرش «اسفندیار شهیدی»، از مدیران قدیمی فیلم برداری، با پارتی وارد حرفه بازیگری شده است اما می گوید ماجرا برخلاف این است. شهیدی مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی کامپیوتر دارد. او در آثاری همچون گاندو، مرضیه، بوی باران و به کجا چنین شتابان به نقش ها جان بخشیده است و با سریال «وارش» در نقش «شکوفه» مهمان شبکه سوم بود و این موضوع بهانه ای شد تا داستان بازیگر شدنش را بدانیم.
نقش شکوفه «وارش» چه ویژگی داشت که پذیرفتید در این سریال بازی کنید؟
من خیلی فوری به کار پیوستم و همه بازیگران از قبل انتخاب شده بودند. قرار بود خانمی که نقش نوجوانی شکوفه را بازی کرده بود نقش جوانی او را هم بازی کند اما تست گریم جواب نداد و به دنبال بازیگری بودند که به لحاظ چهره شبیه بازیگر نوجوان باشد و من به دلیل تشابه چهره انتخاب شدم و حتی قراردادم را تلفنی بستم. فردای آن روز به سمت لاهیجان برای تست گریم، لباس و بازی رفتم. به یاد دارم قبل از این که قرارداد ببندم یک شب تا صبح فیلم نامه را از قسمت 11تا 23 خواندم.
این شخصیت چه ویژگی در فیلم نامه داشت؟
قصه و شخصیت شکوفه خیلی برایم جذابیت داشت و یکی از بزرگ ترین جذابیت هایش این بود که شکوفه پدری مثل تراب داشت و برادرش هم دنباله روی پدرش بود. شکوفه باورهای شخصی داشت و این ویژگی را دوست داشتم که در چنین خانواده ای بچه ای با این عقاید باشد.
از طرف خانواده به خصوص همسرتان چقدر نقد میشوید؟
با پدرم درباره برخی سکانس ها حرف می زنیم و اگر جایی بازی ام مثبت باشد تعریف می کند، در غیر این صورت تذکر می دهد. اکنون همسرم هم اضافه شده است و در این خصوص اظهار نظر می کند.
شما از آن دست بازیگرانی هستید که اکثر مواقع در نقشهای مثبت بازی میکنید. دوست دارید نقش های متفاوت را تجربه کنید؟
صد درصد دوست دارم و اتفاقاً چهره ام جزو چهره های لب مرز است؛ یعنی هم می تواند خیلی منفی و هم خیلی مثبت باشد. معتقدم وقتی بازیگران ما در ایران نقشی را بازی می کنند متاسفانه در همان قالب می مانند. برخی کارگردان ها این ریسک را نمی کنند که به بازیگری که در نقشی مثبت بازی کرده، نقش متفاوتی بدهند و او را به چالش بکشند. نه تنها من بلکه هر بازیگری دوست دارد در قالب های مختلف ظاهر شود و خودش را بسنجد. نقش زن معتاد کارتن خواب را در فیلم «من بازیگر نیستم» بازی کردم که متفاوت بود و در دو جشنواره بین المللی جایزه بهترین نقش مکمل زن را دریافت کردم. این نشان می دهد که توانایی بازی در نقش های متفاوت را دارم.
به طور حتم برای رسیدن به این جایگاه سختیهایی کشیدید. در این خصوص توضیح دهید.
همین طور است. چون درگیر کار هستم کمتر اخبار را پیگیری می کنم. پدرم یک روز با من تماس گرفت و گفت اسمم را در IMDB دیده است و جایزه هایم ثبت شده و تلاش و پیشرفت من تاثیرگذار بوده است.
سختگیری و ممانعت پدرم برای ورود من به این حرفه به این دلیل بود که با سختی ها و زحمت هایی که بازیگران می کشند، آشنا بود چرا که یک بازیگر شب و روز ندارد و دوست نداشت عزیزانش این سختی و درد را تحمل کنند.
به ظاهر شغل ما زیباست و جذابیت های خودش را دارد اما واقعیت اش این است که ما وقتی سر کار هستیم کاملاً در اختیار پروژه و متعلق به یک گروه هستیم و شب و روز نداریم. من از 6 ماه بازی در سریال «وارش» 5 ماه در لاهیجان بودم و زندگی آدم مختل می شود. البته اگر انسان به دنبال علایق خود برود مسیر خودش را پیدا می کند.
خیلی ها تصور می کنند به واسطه پدرتان وارد این حرفه شده اید.
درست است، اما من به واسطه این که پدرم در این حرفه بود خیلی لطمه خوردم و عقب افتادم. به یاد دارم که بعد از بازی ام در سریال «به کجا چنین شتابان» قرارداد می بستم و منتظر تماس از سوی گروه بودم اما متوجه می شدم پدرم از طریق آشنایی مانع شده و با وجود داشتن قرارداد نقش ام را به بازیگر دیگری می دادند. این اتفاق مدت طولانی رخ داد تا این که در فیلم «کوچه ملی» بازی کردم و هنوز هم سریال «به کجا چنین شتابان» پخش نشده بود و بعد پخش شد. بعد پدرم دید که بازی کرده و این مسیر را رفته ام، کمک نمی کرد ولی جلوی راهم را نیز نمی گرفت.
پرافتخارترین فیلم یا سریالی که بازی کردهاید، چه بوده است؟
ما در هر نقشی که بازی می کنیم برای خود شخصیتی را خلق می کنیم و هر نقشی جذابیت های خودش را دارد، برای همین نمی توانم بگویم کدام نقش برایم ارزشمندتر بوده چون خالق همه نقش ها نیلوفر شهیدی است. همه نقش هایم را دوست دارم و همه دیالوگ های مهمی را که گفته ام، به یاد دارم.
در پایان بفرمایید پس از متاهل شدن آیا شرایط کاری تان با گذشته فرق کرد؟ همسرتان مخالف بازی تان نیست؟
در گذشته هیچ وقت به ازدواج فکر نمی کردم تا این که با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردم و متوجه شدم چه دنیای زیبایی را از خودم دریغ کرده بودم. به عنوان یک زن در مرحله جدیدی از زندگی قدم برمی دارم. همسرم خیلی با من هم صداست و به من کمک می کند. زندگی متاهلی هم مانند زندگی مجردی جذابیت های خودش را دارد. دو ماه و نیم است ازدواج کرده ام اما یک هفته بعد از ازدواجم برای بازی چند سفر به شهرستانها داشتم و در این مدت کوتاه تنها یک ماه همسرم را دیدم. امسال با یک تئاتر در جشنواره فجر حضور دارم.