دریافت پول نقد در جایگاه های سوخت استان ممنوع شد.مدیر شرکت پخش فراورده های نفتی خراسان شمالی با بیان این مطلب افزود: با هدف رعایت الزامات بهداشتی و پیشگیری از شیوع «کرونا ویروس» و امکان آلوده بودن پول نقد، از ۲۴ اسفند، پرداخت وجه نقد در پمپ بنزین ها ممنوع شد.«شکوری» افزود: کارکنان جایگاهها موظف به دریافت پول نقد نیستند بنابراین افراد هنگام مراجعه به جایگاه های سوخت، حتما کارت بانکی به همراه داشته باشند.وی خاطرنشان کرد: افراد در جایگاه ها حتماً از دستکش یا نایلون برای سوخت گیری استفاده کنند و بعد از پایان سوخت گیری، آن را داخل سطل زباله بیندازند.وی با اشاره به این که بازرسی از جایگاههای سوخت همه روزه انجام میشود، افزود: تقاضا می شود شهروندان با رعایت دستورالعملهای بهداشتی و در ساعات غیر پیک و کم تراکم به جایگاههای عرضه سوخت مراجعه کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه گزارش
ساعت 8 است، علاوه بر شال و کلاه، ماسک می زنم و دستکش دستم می کنم. این بار قلم ام را به شکل دیگری گرفته ام و بنا دارم به شکلی دیگر بنویسم. بالاخره قلم ام باید در این روزهای کرونایی نقش خبرنگار را به خوبی ایفا کند. قدم به قدم با پزشکان و بیماران کرونایی برخی مراکز درمانی را طی می کنم تا ببینم در این مراکز چگونه با کرونا مبارزه می کنند. خودم هم اندکی تب دارم. کنار بیمارانی که برخی انگار علایم کرونا دارند و برخی نیز مشکوک به کرونا و منتظر ویزیت شدن هستند، می روم. در این بین نظاره گر فعالیت ها و ایثارگری های پزشکان و پرستاران می شوم. نکاتی را می بینم که به نظرم باید مسئولان به شکل جدی تری به آن ها توجه کنند.
3 بار مراجعه
این روزها خبرها «کرونا»یی است و ناخواسته هر لحظه فکر می کنی مبتلا به ویروس هستی، من هم مانند بسیاری از همشهری ها که صبح با ذهنی پر از کرونا بیدار می شوند و شب ها خواب این ویروس منحوس را می بینند مدام نگران هستم و با خودم فکر می کنم که اگر مبتلا شوم چه می شود.
ناگهان سردرد عجیبی سراغم می آید، ابتدا از کنارش می گذرم و وقتی سوزشی را در گلویم احساس می کنم بی درنگ خودم را به یکی از مراکز درمانی می رسانم اما به محض ورود به این مرکز از کرده خود پشیمان می شوم. تعداد زیادی بیمار روی صندلی های انتظار نشسته اند و دو پزشک طرح، بیماران را ویزیت می کنند و با این که ممکن است با افراد مبتلا به ویروس مواجه شوند اما ماسک های جراحی معمولی دارند. تعداد کمی از بیماران ماسک دارند و بقیه مانند روزهای عادی به بیمارستان مراجعه کرده اند. در میان انبوه جمعیت چندین کودک نیز دیده می شوند که با پدر و مادر خود به این طرف و آن طرف می روند و دست های خود را به صندلی ها می کشند. با این که اعلام شده است باید الزامات بهداشتی رعایت شود اما به نظر می رسد این الزامات به طور کامل رعایت نشده است. 2 خانم جوان که ماسک معمولی زده اند به شدت سرفه می کنند و نفس آن ها بند آمده است. گوشه ای امن می یابم و می ایستم تا مبادا با جایی برخورد کنم و دستم به قسمتی از محیط یا افراد برخورد کند.
می شنوم که ۲ خانم جوان با هم صحبت می کنند، یکی می گوید تست کرونای پدرم مثبت شده است و اکنون من نیز برای تست آمده ام چون مرتب سرفه می کنم.
در تریاژ، فشار، ضربان قلب و تب بیماران سنجیده می شود اما ملافه روی تخت تعویض نمی شود. 45 دقیقه منتظر می مانم تا نوبت شمار، شماره من را اعلام کند. به سوی اتاق پزشک می روم اما در حین ویزیت نیز دیگر بیماران به داخل اتاق رفت و آمد می کنند و گویا ممنوعیتی از این بابت وجود ندارد. این پزشکان هم بیماران منتظر در سالن و هم بیماران اورژانسی را ویزیت می کنند و اگر کسی مبتلا باشد باید ساعت ها منتظر بماند و در این میان بسیاری را مبتلا می کند.
علایمم را به پزشک می گویم و او آزمایش خون اورژانسی برایم می نویسد. صندلی خون گیری هیچ ملافه یک بار مصرفی ندارد. شک دارم که بنشینم یا نه. از نمونه گیر می پرسم که چرا در این شرایط صندلی بدون ملافه است و او سرش را به علامت «نمی دانم» تکان می دهد. نمونه گرفته و اعلام می شود که یک ساعت دیگر برای گرفتن جواب بروم. یک ساعت بعد جواب آزمایشم را می گیرم و دوباره به بخش اورژانس مراجعه می کنم، شلوغ تر از قبل است و صدای گریه یک کودک مدام توی سرم می پیچد. نتیجه آزمایش را به پزشک می دهم. در همان زمان بیماری اورژانسی می رسد که فشار بالایی دارد و توان نفس کشیدن ندارد. همراه بیمار داد و بیداد می کند و از پزشک می خواهد به جای رسیدگی به من، بیمار را دریابد، پزشک همزمان راه می رود و نتیجه آزمایش را نگاه می کند، با او تا بخش بستری بیماران اورژانسی می روم تا این که می گوید جواب منفی است. نفس راحتی می کشم اما سوال های زیادی ذهنم را درگیر می کند، اگر مبتلا بودم تا الان چند نفر را مبتلا کرده بودم، زیرا به راحتی به بخش بیماران بد حال راه پیدا کردم و حتی پزشک نیز محافظ و ایمنی کافی در مقابل من نداشت.
چند روز بعد برای بار دوم سرفه سراغم می آید، با یک پزشک تماس می گیرم، می گوید که فردا به پزشک عمومی مراجعه کنم زیرا احتمالاً سرما خورده ام. علایم خود را در نرم افزار وزارت بهداشت وارد می کنم و پاسخ می دهد که شما مبتلا نیستید. با این حال سرفه هایم بیشتر می شود. مجبورم دوباره به اورژانس بروم، این بار وضعیت فرق می کند، این مرکز درمانی خلوت است و تنها مراجعه کننده من هستم. به اتاق پزشک می روم و او این بار لباس های مناسب تری پوشیده و ماسک دهان و ماسکی شفاف مقابل چشم هایش زده است، این بار آزمایش خون نیز برایم نمی نویسد و با معاینه ای می گوید که سرما خورده ام. با این که وضعیت نسبت به روز اول مراجعه بهتر شده اما همچنان بیماران مشکوک و اورژانسی در فاصله نزدیکی قرار دارند.
برای بار سوم نیز با هدف بررسی آخرین وضعیت این مرکز درمانی به آن جا سر می زنم، چند بیمار نشسته اند و ماسک دارند اما چند بیمار نیز در راهرو راه می روند و دستکش و ماسک ندارند. از وضعیت ضدعفونی بخش انتظار بی خبرم و جای انگشتان دست روی برخی صندلی ها دیده می شود. از یکی از بیماران که برای تزریق مراجعه کرده است می پرسم که آیا ملافه ها یک بار مصرف و تمیز هستند؟ او اعلام می کند که بخش تزریقات تفاوت چندانی با گذشته ندارد.
از آن جا خارج می شوم، مثل همیشه یک نکته نظرم را جلب می کند. دکمه های عابر بانک کنار ورودی این مرکز جرم گرفته و سیاه شده است و گویا کسی توجهی به این منبع آلودگی ندارد.
برخلاف قبل که خیلی ها با کوچک ترین دردی به درمانگاه ها و سایر مراکز درمانی مراجعه می کردند حالا که هجوم «کروناویروس» ابعاد مختلف زندگی افراد را دربر گرفته است کمتر کسی جرئت می کند به این مراکز برود. البته توصیه های متولیان بهداشت و درمان مبنی بر این که به جز در موارد خیلی ضروری به مراکز درمانی مراجعه نکنند تا زمانی که موج ابتلای کرونا از بین برود، هنوز نتوانسته است چنان که باید و شاید جلوی حضور برخی شهروندان را که بدون ترس به این اماکن مراجعه می کنند، بگیرد.
بی توجهی برخی بیماران به ضدعفونی
به یکی دیگر از مراکز درمانی مراجعه می کنم. در ورودی آن تعدادی لگن برای ضدعفونی کفش ها گذاشته اند تا قبل از این که وارد درمانگاه شویم ابتدا از تمیز بودن کفش های مان مطمئن شویم.
البته مایع ضدعفونی کننده دست نیز در معرض دید است ولی برخی بیماران بدون توجه به آن، وارد ساختمان می شوند و به نظر می رسد اگر فردی را بگذارند تا رعایت موارد بهداشتی را به مراجعه کنندگان متذکر شود می تواند از آلوده شدن محیط تا حد زیادی جلوگیری کند.
یکی از بیماران در بخش تزریقات روی تخت دراز کشیده و با سرفه های خشک و صدای خشن اش در دل افرادی که در آن جا حضور دارند ترس و هراس ایجاد کرده است. با هر سرفه ای که می کند، سرم دستش جا به جا می شود و پرستار از دور به او می گوید کمی خودش را کنترل کند تا آنژیوکت دستش جا به جا نشود.
بانوی جوانی که روی تخت دیگری زیر سرم است، از پرستار می خواهد ادامه تزریق را تعطیل کند تا هر چه زودتر از این محیط خارج شود.
او به سختی از جایش بلند می شود و درمانگاه را ترک می کند تا به گفته خودش بیشتر از این بدن بیمارش را در معرض بیماری های دیگر به خصوص کرونا قرار ندهد.
زمانی که از او درباره وضعیت بهداشتی این درمانگاه می پرسم، می گوید: حدود یک هفته قبل زمانی که به این مکان برای تزریق آمپول مراجعه کردم پزشک ها و پرستاران ماسک و دستکش نداشتند اما حالا همه آن ها ماسک و دستکش دارند. فقط نمی دانم چرا پرستاری که کار تزریق من را انجام می داد دستکش هایش را عوض نکرد و پس از اعتراض من آن ها را عوض کرد.او ادامه می دهد: پرستارها باید بیشتر از هر زمان دیگری به موارد ایمنی و بهداشتی توجه کنند، اگر دست های پرستار آلوده بود و من به دلیل بدحالی ام متوجه نمی شدم که دستکش هایش را عوض نکرده است ممکن بود بیماری دیگری نیز بگیرم.او با اشاره به این که هفته قبل در سرویس بهداشتی حتی مایع دست شویی و ضدعفونی کننده نبود، اظهارمی کند: امروز این مواد بهداشتی وجود دارد و امیدوارم مراجعه کنندگان و کارکنان ضرورت استفاده از آن ها را فراموش نکنند.
گلایه از وضعیت توزیع ملزومات بهداشتی
در یکی از مراکز درمانی دیگر، نیروی خدماتی در حال تمیز کردن کف سالن و دستگیره درها با مواد ضدعفونی کننده است. ماسکی که زده چندان تمیز به نظر نمی رسد و شاید کمبود ماسک به این مرکز هم رسیده که یکی از کارکنانش ناچار است نهایت صرفه جویی را داشته باشد در حالی که گفته می شود هر دو ساعت باید ماسک جدید استفاده شود.
با یکی از شهروندان که به دلیل فشار خون بالا به این مرکز درمانی مراجعه کرده و سرم تراپی شده است، همکلام می شوم.
او می گوید: زمانی که با حال بد روی تخت دراز کشیدم متوجه اطرافم نبودم اما بعد که بیماری آمد و قبل از او ملافه تخت اش را با اسپری ضدعفونی کردند با خودم گفتم نکند ملافه ای که روی آن خوابیده ام به ویروس کرونا آلوده باشد.
او ادامه می دهد: حالا استرس وجودم را فرا گرفته است به خصوص وقتی که صدای سرفه های شدید یکی از بیماران را شنیدم که در گوشه ای از اتاق تزریقات روی تختی دراز کشیده بود.
او با بیان این که باید ارائه خدمات تزریقات به بیمارانی که با علایم تب و سرفه مراجعه می کنند در اتاق جداگانه ای باشد، خاطرنشان می کند: اگرچه با اعتراض من، پرستار چند لحظه پنجره اتاق را باز کرد اما نگرانی که برایم ایجاد شده موجب شده فشارم پایین نیاید و دوباره باید به پزشک مراجعه کنم.
در عین حال، پرستار یکی از مراکز درمانی با انتقاد از این که ملزومات بهداشتی مانند ماسک، دستکش و مایع ضدعفونی کننده به سختی بین پرستاران توزیع می شود، می گوید: ترس از مبتلا شدن به بیماری کرونا از یک سو و گلایه های بیماران از سوی دیگر به کادر پرستاری فشار زیادی وارد می کند.
در همین خصوص، مترون یکی از مراکز درمانی با تاکید بر این که بیماری کرونا خاص مریضی که به بیمارستان ها یا درمانگاه ها مراجعه می کند نیست، می گوید: اگر بهداشت را رعایت نکنیم همه درگیر این بیماری خواهیم شد و این گونه نیست که فکر کنیم فقط بیمارانی که به این اماکن مراجعه می کنند، مبتلا می شوند.
او با اشاره به این که در تریاژ، بیماران عفونت های تنفسی از بقیه بیماران جدا می شوند، می افزاید: به مراجعه کنندگان اطمینان خاطر می دهم که همکارانم برای محافظت خود و بیماران تمام نکات ایمنی را رعایت می کنند تا مشکلی پیش نیاید.
او می گوید: قبول دارم شاید در برخی مراکز درمانی در گذشته سهل انگاری هایی می شد اما با شیوع «کرونا ویروس»، تمام پرستاران با وسواس تمام، خدمات ارائه می دهند.
توضیحات یک مسئول
رئیس اداره پرستاری دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی در خصوص موارد مطرح شده در گزارش می گوید: اورژانس بیمارستان مطرح شده دارای 2 پزشک است که یک پزشک بیماران سرپایی و دیگری بیماران مشکوک را معاینه می کند. دکتر «فانی» با بیان این که در یکی از اورژانس های مطرح شده اتاقی ویژه برای بیماران مشکوک تعبیه شده است، ادامه می دهد: بیماران مشکوک به طور ویژه و جداگانه در این اتاق معاینه می شوند، در ابتدا اگر علایم آن ها مشخص بود، آزمایش crp و دیگر آزمایش های اولیه گرفته می شود و اگر آزمایش ها و سی تی اسکن ریه مثبت بود با پزشک عفونی تماس گرفته و بیمار به بیمارستان امام حسن(ع) منتقل می شود.
وی با بیان این که دستکش ها پس از هر معاینه باید ضدعفونی شود به ویژه پس از معاینه بیمار مشکوک دستکش ها باید تعویض شود، ادامه می دهد: این اقدامات انجام می شود اما ماسک های معمولی از 2 تا 3 ساعت و ماسک N95 از 6 تا 8 ساعت به تعویض نیاز ندارد مگر در زمان مرطوب شدن و تماس با بیمار مبتلا به ویروس.
وی با بیان این که محدودیت در وسایل مشخص است، اعلام می کند: به بیماران مشکوک به کرونا در بخش تریاژ ماسک و دستکش داده می شود اما می توان برای تمام بیماران و همراه بیماران این کار را انجام داد.
وی با بیان این که ویروس کرونا سنگین است و روی سطوح و کف زمین می نشیند، اظهارمی کند: در روزهای عادی در هر شیفت یک بار ضدعفونی انجام می شد اما الان در هر شیفت 3 بار گندزدایی و ضدعفونی انجام می شود.
وی به شهروندان نیز توصیه می کند به شدت موارد بهداشتی را رعایت کنند و مرتب دست های خود را بشویند زیرا در روزهای آینده پیک شیوع کرونا را در استان خواهیم داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیما وحدانی- رقابت های کشتی باچوخه در گود زینل خان اسفراین در 14 فروردین سال هاست که نقل محافل بوده و هر سال بهتر از سال گذشته برنامه ریزی برای هر چه بهتر برگزار شدن این مسابقات انجام می شد اما برای سال ۹۹ این رویداد خاص نیز همچون سایر برنامه های ورزشی این هفته ها و روزها لغو شد.انجمن کشتی باچوخه کشور خبر لغو این مسابقات را اعلام کرده است و بهعنوان زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون ورزش های روستایی همه تلاش خود را می کند تا کاملاً به دستورالعمل کشوری مقابله با کرونا که توسط فدراسیون پزشکی ورزش منتشر شده، عمل کند تا این شرایط سخت با سلامتی همه اعضای خانواده ورزش سنتی چوخه، چوخه کاران و علاقه مندان به کشتی باچوخه سپری شود.نوروز هر سال با برگزاری مسابقات کشتی باچوخه در شهرستان های مختلف همراه بود و هیئت ورزشهای روستایی و بازی های بومی و محلی نیز علاوه بر کشتی باچوخه به برگزاری برنامه های متنوع اقدام می کرد که امسال همگی در سکوت خواهند بود تا با حفظ سلامتی سالی ورزشی را آغاز کنند. مسابقات هفتگی کشتی باچوخه و رقابت های چوخه کاران در سالن ها و گودهای ورزشی توسط ادارات ورزش و جوانان و مسئولان باشگاه ها و گودها تعطیل و حتی مسابقات لیگ فوتبال نیز لغو شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صدیقی
کارنامه زندگی اش خالی از درس گرفتن از گذشته است و رد پای دوستان ناخلف اش در آن به وفور به چشم می خورد. 3 روز از آزادی اش از زندان نگذشته بود که دوباره زندان را در بیخ گوشش احساس کرد. دوستان هپروتی اش او را در سرسره دود انداختند تا با قلقلک مواد دوباره سر بخورد و سر از زندان درآورد. مرد زندانی آزاد شده مدعی است که دوست بدهکارش برای شانه خالی کردن از زیر بار بدهی اش برای او پاپوش درست کرده تا به نوعی برای مدتی از شر او خلاص شود. حالا همه امیدش به شهادت دادن سه دوست دیگرش است تا از این مخمصه رهایی یابد وگرنه برای بار سوم باید طعم زندان را بچشد. در ادامه گفت و گوی خبرنگار ما را با مرد زندانی که هنوز مهر آزادی اش خشک نشده، زندان را در بیخ گوشش احساس می کند، می خوانید.
چند سال و به چه جرمی در زندان بودی؟
به جرم قاچاق مواد از نوع صنعتی بیش از 12 سال همنشین میله های زندان بودم.
متاهل هستی؟ شغل ات چه بود؟
مجرد هستم. البته اعتیاد و پیروی از خلاف و قانون گریزی فرصتی برای من باقی نگذاشت که به دنبال تشکیل خانواده باشم. قصاب و در یک کشتارگاه مشغول به کار بودم.
اعتیاد و سابقه کیفری داری؟
به خاطر رفیق بازی و مزه کردن مواد، اعتیاد پیدا کردم. قبل از قاچاق مواد و زندانی شدنم یک بار به جرم سرقت راهی زندان شدم. داخل زندان با چند قاچاقچی آشنا شدم که همین ماجرا من را وارد سوداگری مرگ و زندگی و آینده ام را تباه کرد.
چطور شد از کار قصابی به سمت سرقت کشیده شدی؟
این ماجرا سر دراز دارد. بعد از چندین سال کار رفته رفته رفیق بازی و دورهمی های ناسالم من را به بیراهه کشاند و در تله اعتیاد افتادم. بعد از اعتیاد مدام با رفیق های ناخلفام دوردور می کردیم تا این که یک روز سر خرید یک موتورسیکلت با دوستانم درگیر شدم که بعد از این ماجرا مشخص شد موتورسیکلت سرقتی است. دوستانم موتورسیکلت سرقتی را گردن من انداختند و همین اتفاق باعث شد به زندان بیفتم.
بعد از افتادن به زندان چه اتفاقی برایت افتاد؟
داخل زندان بود که سرنوشتم عوض شد. (مدعی می شود) در 6 ماهی که به جرم سرقت در زندان بودم با چند نفر که سابقه قاچاق مواد داشتند، آشنا شدم. رفته رفته آشنایی مان به دوستی تبدیل شد و بعد از آن تصمیم گرفتیم بعد از آزادی از زندان با یکدیگر کار خلاف بکنیم.
بعد از آزادی از زندان چرا به کار قبلیات برنگشتی؟
بعد از این که از زندان آزاد شدم دیگر آن حرمت و اعتماد را نزد دوستان و صاحب کارم نداشتم. البته جای من را در زمانی که در زندان بودم کسی دیگر پر کرده بود و از طرفی دیگر دل و دماغ کار کردن در کشتارگاه را نداشتم چون زندان و دوستان هپروتی ام من را هوایی کرده بودند. مدتی بیکار بودم تا این که وقتی دوستان قاچاقچی ام از زندان آزاد شدند به جمع آن ها پیوستم.
چطور شد دستگیر شدی و دوباره به زندان افتادی؟
بعد از این که به دوستان هم سلولی سابقم پیوستم کار قاچاق مواد را از سر گرفتیم. چون مجرد بودم و اعتیاد داشتم کسی از اعضای خانواده و فامیل جلودار من نبود و در واقع برای کسی مهم نبود که کجا هستم و چه کاری می کنم. مدتی مواد از نوع صنعتی جابه جا کردیم و در این مدت پول بادآورده بدجور زیر دندانم گیر کرد و حرص و طمع من هر بار بیشتر می شد. چندین بار با همکاری دوستان زندانی سابقم دست به قاچاق مواد مخدر زدیم تا این که طمع و زیاده روی کار دست مان داد و روزی در حین جا به جایی مواد صنعتی دستبند قانون دور دستان مان گره خورد و دوباره به زندان و سلول خودمان و نقطه اول برگشتیم.
چه حکمی برایت صادر شد و چطور شد که آزاد شدی؟
به جرم قاچاق مواد صنعتی 17 سال حبس برایم صادر شد. از این مدت 12 سال پشت میله ها از شب تا صبح ناله پشیمانی سر دادم و بقیه آن را نیز عفو خوردم و بعد از گذشت سال های طولانی رنگ آزادی را دیدم اما حیف که نمی دانم چه شد عبرت نگرفتم و در تور دوستان ناخلف ام افتادم و با اعتماد بی جا به آن ها خودم را در آستانه زندانی دوباره قرار دادم.
بعد از این که از زندان برای بار دوم آزاد شدی چه اتفاقی برایت افتاد؟
بعد از تحمل سال های زیاد روزی که از زندان آزاد شدم انگار دوباره متولد شده بودم و برای همین خیلی دلتنگ دوستان قدیمی ام بودم و سراغ آن ها رفتم. هنوز سه روز از آزادی ام نگذشته بود که در خانه مجردی بساط مواد پهن کردیم تا با دوستانم جشن بگیریم. قبل از این که به زندان بیفتم یکی از دوستانم با همسرش به خاطر مشکل مالی به اختلاف خورد و نزدیک بود از هم جدا شوند. آن موقع از مال دنیا یک موتورسیکلت داشتم که برای کمک به دوستم آن را فروختم تا او با پولش بتواند همسرش را راضی به ادامه زندگی با خودش کند و همین طور هم شد. دوستم بابت همین ماجرا به من بدهکار شد و قرار بود هر موقع از زندان آزاد شدم پولم را به من برگرداند تا آن را به زخم زندگی ام بزنم و دستم جلوی مردم دراز نباشد. زمانی که بعد از 12 سال از زندان آزاد شدم در خانه مجردی ام با دوست بدهکار و چند دوست دیگرم جمع شدیم تا دوستم به جای بدهی اش موتورسیکلتی را که داشت به نامم قولنامه کند. شب بود و با دوستانم مشغول مصرف مواد بودیم که دوست بدهکارم به بهانه ای از اتاق خارج شد. هنوز یک ساعت از خارج شدن دوست بدهکارم نگذشته بود که ماموران وارد خانه شدند و مقداری مواد از محل کشف کردند. دوست بدهکارم بعد از این اتفاق مواد را به گردن من انداخت. چون صاحبخانه بودم و مواد هم از محل سکونتم کشف شد متهم ردیف اول به شمار می رفتم.
بعد از این که مواد از خانه من کشف شد و بازداشت شدم با قرار وثیقه آزاد شدم تا بی گناهی ام را ثابت کنم. چون موقع کشف مواد از خانه ام دوستانم شاهد بودند که مواد از آن من نبود و متعلق به دوست بدهکارم بود کمی خیالم آسوده شد. حالا همه امیدم به شهادت دوستانم است تا با شهادت دادن آن ها بی گناهی ام را اثبات کنم و از این مخمصه و پاپوشی که دوست بدهکارم برای پرداخت نکردن بدهی اش برایم درست کرده رهایی پیدا کنم و او را در پیشبرد اهداف شومش ناکام بگذارم و طلبام را از او بگیرم.
حرف آخر؟
از قدیم گفته اند خود کرده را تدبیر نیست. نمی دانم چرا عبرت نگرفتم و دوباره در تله دوستان ناخلف ام افتادم. با دست خودم برای خودم چاه کندم و با اعتماد بی جا به دوستان گرگ صفت ام که یک روز با تهمت سرقت من را به زندان انداختند و یکی از آن ها برای خلاص شدن از بدهی اش برایم نقشه پلیدی کشید، زندگی ام را باختم. من ساده لوح روزی دست دوست بدهکار و نمک نشناسم را گرفتم تا زندگی مشترکش از هم نپاشد اما او به جای تشکر و دستگیری برایم پاپوش درست کرد و حق رفاقت را به درستی به جا نیاورد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه خبر- آمار مبتلایان به کووید 19 در استان به 46 نفر افزایش یافت. دکتر «جهانپور» سخنگوی وزارت بهداشت، ظهر دیروز موارد جدید ابتلا و فوت ناشی از «کروناویروس» جدید را اعلام کرد که بر اساس آن یک مورد جدید مبتلا به کووید۱۹ در خراسان شمالی شناسایی شد.
بر این اساس تعداد مبتلایان به کووید 19 در استان از 45 نفر به 46 نفر افزایش یافت. روز جمعه سرپرست دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی گفته بود: قربانیان کرونا در خراسان شمالی به 5 نفر افزایش یافت که 3 نفر از آنان در بجنورد، یک نفر در گرمه و یک نفر هم در اسفراین فوت شده اند. به گزارش وبدا، دکتر «سید احمد هاشمی» خاطرنشان کرده بود: تاکنون 358 بیمار مشکوک به کووید 19 در مراکز درمانی استان بستری شده اند که آزمایش 162 نفر از آنان منفی اعلام شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صدیقی- اداره کل هواشناسی خراسان شمالی با پیش بینی بارش باران و با توجه به رگباری بودن بارش ها در خصوص احتمال آب گرفتگی معابر و سیلابی شدن مسیل ها در منطقه هشدار داد. به گفته کارشناس پیش بینی اداره کل هواشناسی استان با ورود سامانه بارشی از بعدازظهر یک شنبه (امروز) تا سه شنبه وزش باد، افزایش ابر و در پاره ای از نقاط بارش پراکنده و رعد و برق پیش بینی می شود.
«هادی زاده» با بیان این که فعالیت موج دوم بارش ها از دوشنبه (فردا) تا سه شنبه است، افزود: با توجه به رگباری بودن بارش ها در این مدت احتمال آب گرفتگی معابر و سیلابی شدن مسیل ها دور از انتظار نیست. وی تصریح کرد: روند کاهش دما تا ظهر سه شنبه در استان ادامه خواهد داشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آگاهی- اسدی- یکی از دغدغه های مهم مردم در این روزهای «کرونا»یی، احتمال رعایت نشدن بهداشت هنگام پخت و فروش نان است. خبرنگاران ما صبح و عصر دیروز سراغ نانوایی های مختلف شهر بجنورد رفتند و حاصل مشاهدات آن ها را در ادامه می خوانید.
تنها تفاوت
زمانی که سراغ چندین نانوایی در بجنورد در دو سوی خیابان های امام خمینی(ره) و طالقانی رفتم تنها تفاوت محسوس نانوایی ها نسبت به گذشته قرار دادن دستگاه کارت خوان دم دست مردم و روی دخل نانوایی ها بود. نانوایان همچنین با چسباندن برگه ای از مردم خواسته بودند برای خرید نان به طور حتم از دستگاه کارت خوان استفاده کنند و این مردم بودند که خود با کشیدن کارت نان می خریدند. در این میان برخی مشتریان دستکش همراه داشتند و با آن دکمه های کارت خوان را لمس می کردند اما برخی نیز با دستی که نان را با آن برمی داشتند این دکمه ها را لمس می کردند. از این موضوع که بگذریم در اغلب نانوایی ها از ایستادن عده ای از مردم در مقابل نانوایی ها خبری نبود یا این که خود مردم سعی داشتند با فاصله از یکدیگر در مقابل نانوایی ها بایستند.
استفاده نکردن از ماسک
گذری به نانوایی های شهر همچنین حاکی از آن بود که گویا این قشر زحمتکش مانند بسیاری از مردم نتوانسته اند ماسک تهیه کنند و در بسیاری از نانوایی هایی که رفتم ندیدم شاطر و کارگران ماسک یا حتی دستکش یک بار مصرف داشته باشند و طبق روال قبل مشغول پخت و پز نان بودند.
عیدی کارگران فراموش نشود!
در شرایط کنونی که مقرر شده است پول نقد جا به جا نشود قرار دادن صندوقی که روی آن نوشته شده «عیدی کارگران فراموش نشود» و درخواست از مردم برای ریختن پول نقد در این صندوق عجیب بود زیرا به صلاح جامعه و کارگران نیست که بخواهند پول نقدی را که حاوی آلودگی است به عنوان عیدی بگیرند و همچنین پرداخت پول نقد هم برای این مورد خطرناک است. طی بازدیدی که خبرنگار ما از 7 نانوایی در شهر بجنورد داشت 4 نانوایی چنین صندوقی را روی دخل خود قرار داده بودند.
جعبه ای برای پول
خبرنگار ما گزارش داد، برخی نانوایی ها برای پول های نقدی که به نانوایی داده می شد، جعبه ای گذاشته و برخی فردی را برای تحویل نان ها قرار داده بودند، برخی دیگر نیز پیشخوان نانوایی را مقابل ورودی گذاشته بودند تا کسی نتواند وارد نانوایی شود.در یکی از نانوایی ها، نیمکتی داخل نانوایی بود و همه روی آن نشسته بودند تا نوبت شان شود، مقابل آن ها کیسه های آرد چیده شده بود و روی کیسه های آرد نیز نان های سفارش داده شده چیده می شد. بیشتر مشتری ها ماسک داشتند اما شاطر و هیچ کدام از عوامل نانوایی هیچ گونه ماسک و پوشش مناسبی نداشتند.البته مالک نانوایی گفت که ماسک و دستکش برای کارگران پیدا نکرده است، اما جوابی برای چرایی خروج نیمکت از نانوایی نداشت و فقط به گفتن این مطلب که در سرمای هوا مشتری ها به داخل نانوایی می آیند، بسنده کرد.
ورود مشتری به داخل نانوایی
یکی دیگر از شهروندان در کنار یکی از نانوایی ها گفت: من همیشه از یک نانوایی نان می خرم. روز شنبه نیز صبح زود به نانوایی رفتم تا با صف مواجه نشوم، اما دیدم نانوایی برخی مشتریان خود را به داخل نانوایی راه می دهد، آن هم بدون دستکش و ماسک و این مشتری ها با شاطر صحبت می کنند و به تجهیزات نانوایی دست می زنند.وی با ابراز نگرانی از این موارد، ادامه داد: به دلیل رعایت نشدن این موارد مجبورم نان را فریز و بعد تا حد سوختن گرم کنم.
هم کارت، هم پول، هم توزیع نان
یکی از شهروندان هم ضمن تماس با روزنامه گفت: برای خرید نان به یک نانوایی در شهر بجنورد رفتم، فردی که نان را به مردم می داد، از دستکش نخی استفاده کرده بود و با همان دست ها هم کارت و پول می گرفت و هم نان را بین مردم توزیع می کرد.وی با بیان این که این نانوایی البته ژل ضدعفونی کننده برای شهروندان گذاشته بود، ادامه داد: این کار اقدام مفیدی برای توزیع نان نبود زیرا آن فرد همه کارها را با دست خود انجام می داد و حتی کنجد پاشی روی نان ها را نیز بر عهده داشت.«نوروزیان» مدیر گروه بهداشت محیط دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی بــا بیان ایــن کــه مـــوارد بهداشتی باید از سوی نانوایی ها رعایت شــود، از مــردم خواست مشکلات و شکایات خود را در این زمینه به این اداره اطلاع دهند. وی ادامه داد: بازرسی ها از زمان شیوع ویروس کرونا افزایش یافته و در همین خصوص چندین پرونده تشکیل و به مراجع قضایی ارسال شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شیری- سامانه ثبت آنلاین درخواست بیمه بیکاری برای بیکار شدگان در پی شیوع کرونا راه اندازی شد.مدیر روابط کار اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان شمالی با بیان این مطلب به خبرنگار ما اظهارکرد: به دلیل شیوع ویروس کرونا که موجب اختلال و توقف در ارائه خدمات به متقاضیان بیمه بیکاری در کشور شده است و به منظور پیشگیری از گسترش آن، سامانه ثبت درخواست بیمه بیکاری به صورت آنلاین از روز شنبه 24 اسفند راه اندازی شد.
«نباتیان» افزود: متقاضیان بیمه بیکاری برای ثبت نام می توانند به نشانی bimebikari.Mcls.gov.ir مراجعه کنند و نیاز به حضور در ادارات و مراکز کاریابی نیست.وی اظهار کرد: در گذشته برای ثبت نام بیمه بیکاری متقاضی باید به یکی از مراکز کاریابی یا اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی مراجعه می کرد و تشکیل پرونده می داد اما اکنون افراد از طریق این سامانه می توانند ثبت نام کنند و کد رهگیری بگیرند.
وی خاطرنشان کرد: تمام کارگران بیکار شده ای که بیمه بیکاری دریافت می کنند، تا پایان فروردین نیاز به مراجعه حضوری آن ها و اعلام حضور و غیاب نیست.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صدیقی- سارق یا سارقان از طریق سوراخ کردن سقف یک مغازه تجاری اجناس آن را به یغما بردند. سارقان از طریق سوراخ کردن ایرانیت مغازه وارد آن شدند و بیشتر البسه شب عید مال باخته را به سرقت بردند. بنا بر اظهارات مال باخته، ماجرا از این قرار است که او طبق روال همیشه نزدیک سال تحویل با خرید اجناس جدید و پر کردن قفسه های مغازه اش قصد داشت بعد از مدت ها کسادی بازار دم عید از رونق بازار بهره ببرد. البته به گفته مال باخته، وی مبلغ خرید اجناس را با دریافت وام و فروش مقداری از طلاهای همسرش فراهم کرده بود و عملاً با سرقت صورت گرفته از مغازه اش کمرش زیر بار بدهی خم شد. صاحب مغازه بعد از خرید و پر کردن قفسه ها از اجناس نو به انتظار خریدهای نوروزی مردم و و رونق بازار می نشیند اما خبر ندارد که سارقان قبل از جنب و جوش مردم ویترین او را خالی می کنند. مال باخته در این باره می گوید: وقتی قفسه های مغازه ام را با دریافت وام و فروش طلاهای همسرم پر کردم امیدوار بودم در روزهای پایانی سال کاسبی خوبی بکنم و بعد از چندین ماه کسادی بازار تکانی به دخلم بدهم. صبح یکی از روزها طبق معمول زمانی که قفل مغازه ام را باز کردم تا روزی روزانه ام را به خانه ببرم با دیدن قفسه های خالی میخکوب شدم. وقتی هاج و واج اطراف را بررسی کردم در یک لحظه چشم ام به سقف سوراخ مغازه افتاد که سارق یا سارقان از طریق آن وارد محل شده و بیشتر اجناس شب عیدم را به سرقت برده بودند. بعد از این ماجرا سریع پلیس را در جریان گذاشتم تا با رد زنی بتواند مسببان این اتفاق را شناسایی و دستگیر کند و من هم در این روزهای پر از بلا به حق و حقوقم برسم. چند روز پیش نیز سارقان با سوراخ کردن سقف یک تعمیرگاه در بجنورد ابزارآلات آن را به سرقت بردند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در پی کشف جسد سوخته ای در یکی از روستاهای اسفراین، مأموران قانون با سرنخ های به دست آمده 2 متهم به قتل را دستگیر کردند. به گزارش خبرنگار ما، در پی کشف جسد سوخته ای در یکی از روستاهای اسفراین دو متهم به قتل که گویا یکی از آنان از نزدیکان مقتول است، دستگیر شدند. خبرنگار ما نتوانست از طریق منابع موثق علت و انگیزه این قتل را به دست آورد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.