یوسف صدیقى
نزدیک نشوید، فیلترشکن های مواد سخت مشغول کارند! قل قل آش شورشان بیشتر از قهقهه شان است. در سکوت فریاد می زنند و شادمانی می کنند.
دورهمی برپاست؛ دورهمی و مسابقه آشپزی هپروتی ها یا به گفته فضایی ها «فیلترشکن» های مواد دایر و همهمه ای است.
غوغایی به پا کرده اند و قل قل کاسه های مسی هوش را از سر حضار برده است.
پیک نیک ها به صف شده اند تا سوداگران مواد را با آشپزی همدستان شان در رسیدن به آمال و آرزوهای دور و درازشان و مکیدن شیره جان مصرف کنندگان یاری کنند؛ سوداگرانی که گاهی آش را شور و گاهی تلخ می کنند و هر بار از ترفندی به منظور خلاصی از این آش ها که به خورد مصرف کنندگان برای پر کردن شش های شان در قبال شل کردن سر کیسه می دهند، استفاده می کنند. این جا آشپزخانه سوداگران یا فیلترشکن های مواد ناخالص است.
تبلیغات گمراه کننده
مدام اربابان حلقه های دود با القاب «خالصی تم»، «کاسه مسی تم»، «دود شش تم»، «نی قلیون تم» و «پیک نیک آبی سوزتم» یکدیگر را به اصطلاح مورد لطف قرار و این گونه صمیمیت و محبت شان را به طرف مقابل نشان می دهند.
با شیوع ویروس کرونا بازار عده ای سوداگر داغ داغ شد؛ البته با ناآگاهی و استقبال برخی مردم و مصرف کنندگان به خاطر تبلیغات گمراه کننده سوداگران مبنی بر دفع این خطر بالقوه (کرونا ویروس) با مصرف مواد خالص تا جایی که قیمت این افیون چند برابر بالا رفت.
سوداگران هر بار با روش های مختلف سعی در پر کردن جیب پرنشدنی شان دارند و این بار برخلاف قبل که انواع مواد مضر را برای سود بیشتر ترکیب می کردند، مواد ناخالص و محصول آشپزخانه خود را در مکان دیگری با جوشاندن مجدد توسط همدستان شان خالص می کنند تا به نوعی مصرف کنندگان با خیال راحت تر با زره خالص (مواد خالص) به جنگ با کرونا ویروس بروند.
مسابقه آشپزی
پاسی از شب گذشته و مردم در حال استراحت و پهن کردن رختخواب خود هستند اما عده ای در گوشه و کنار و حاشیه شهر تازه سر ذوق آمده و دیگ های شان را بار گذاشته اند تا دستپخت های تلخ و شور قبلی شان را اصلاح کنند.
صدای قل قل کاسه های مسی پر از مواد روی پیک نیک ها می گوید خبری در راه و حیله ای در کار است.
بوی آشپزی شان فضا را پر کرده است و هر کدام با دقت و وسواس خاصی در حال به هم زدن آش شان هستند تا ته نگیرد.
در نگاه اول هر تازه واردی با دیدن فضای وجدآور و پیک نیک های روشن کنار هم فکر می کند، مسابقه آشپزی است. بله مسابقه ای توسط سوداگران مواد برگزار شده نه برای پر کردن شکم بلکه برای خالی کردن جیب مصرف کنندگان هپروتی، البته برخی خرده فروشان مواد بی خبر از همه جا!
دیدن رخسار سوداگران که با قل قل مواد روی پیک نیک سرمست می شوند، دیدنی است و گل از گل شان می شکفد.
در این مثلاً مسابقه آشپزی چندین پیک نیک کنار هم چیده شده اند و مواد ذوب شده در کاسه های مسی در حال قل قل کردن و آماده مصرف هستند، به نوعی با صدای قل قل خبر مسرت بخشی را به صاحبان شان که همان اربابان حلقه های دود هستند، می دهند.
قیمت گذاری جدید
هر کدام از مراجعه کنندگان گوشه ای از اتاق را اشغال کرده اند و در حال فضانوردی هستند تا آشپزهای هپروتی یا «فیلتر فضایی» ها سفارش آن ها را آماده کنند و بعد دستپخت شان بین مصرف کننده ها توزیع شود.
همان طور که آشپزهای هپروتی در حال جوشاندن مواد (تریاک) هستند تا ناخالصی هایی را که خود قبلا به آن اضافه کرده اند جدا کنند، عده ای در حال چرتکه انداختن و قیمت گذاری جدید برای فروش مواد به اصطلاح خالص شان هستند.
هر بار قهقهه سوداگران با تصور این که چطور مصرف کنندگان با ترفندهای آن ها خام می شوند و سرکیسه را شل می کنند، سکوت شب را می شکافد و برای دقایقی فضا دگرگون می شود.
سوالات زیادی ذهنم را قلقلک می دهد، این چه بازی است که سودجویان به راه انداخته اند؟ از یک طرف انواع مواد و ناخالصی را اضافه می کنند تا با افزایش وزن موادمخدر سود بیشتری به جیب بزنند و از طرفی دوباره چاشنی دستپخت شان را عوض می کنند تا با ترفند مواد خالص جیب مصرف کنندگان ناآگاه را بیشتر خالی کنند.
دست هایی که در یک کاسه است
یکی از شرکت کنندگان با لحن خاص رو من می گوید: «زیاد فکر نکن. تا مصرف کننده باشه فروشنده هم هست.
این آشپز باشی ها یا به اصطلاح هپروتی ها (فیلتر موادها) در حال جوشاندن مواد همکارشون هستن، در واقع دست شون توی یه کاسه.
از یه طرف به موادها ناخالصی اضافه می کنن و از طرف دیگه با هزار دوز و کلک و ترساندن مصرف کنندگان اونا رو مجاب می کنن مواد خالص دستپخت خودشون رو با قیمت فضایی بچشن تا گرفتار امراض مختلف نشن!»
بنا بر اظهارات یکی از خرده فروشان مواد، ترفند برخی سوداگران مرگ این گونه است که بعد از فروش مواد ناخالص مدام به مصرف کنندگان هشدار می دهند برای در امان ماندن از انواع مریضی ناشی از مصرف این مواد به خرده فروشان مد نظر آن ها مراجعه کنند تا مواد خالص یا همان تریاک جوشانده را بخرند و با خیال راحت فضا را به تسخیر خود در بیاورند.
در واقع در این میان تنها کسانی که سرشان بی کلاه می ماند، مصرف کنندگان هپروتی هستند.
شب در حال سپری شدن است، برخی خرده فروشان مواد خالص را می گیرند و با پرداخت دستمزد آشپزباشی های «مواد صاف کن» که نقش فیلتر را بازی می کنند از محل خارج می شوند تا آن ها به دست مشتریان خاص شان برسانند.
پس از رفتن یک خرده فروش مواد خیلی زود جایش را یک سوداگر و مصرف کننده دیگر پر می کند. آشپزهای هپروتی ها خیلی ماهرانه بعد از مدت کوتاهی با جوشاندن و فیلتر کردن، مواد خالص را به دست صاحب شان می دهند. نحوه گرفتن دستمزدشان هم دیدنی و شنیدنی است. آن ها با توجه به مقدار مواد و صرف زمان دستمزدشان را نقدی بر حسب گرم می گیرند و در برخی مواقع دستمزدشان را از مواد خالص شده بر می دارند تا به نوعی هم آشپز باشی و هم خرده فروش و مصرف کننده راضی باشند.
تیک تاک ساعت روی دیوار تَرَک خورده اتاق مدام به حضار سپری شدن شب و نزدیک شدن به صبح را گوشزد می کند اما گوش شنوایی نیست و فقط صدای قل قل مواد و تَرَک خوردن جیب مصرف کنندگان گمراه به گوش می رسد، سوداگران در سیاهی شب برای مکیدن شیره جان آن ها نقشه می کشند و مدام در حال سرکیسه کردن آن ها هستند.
شب از نیمه گذشته است و فقط سوداگران و آشپزهای هپروتی از صدای قل قل مواد افیونی خوشحال هستند و از آن سو با هر قل قل مواد یک سوراخ به جیب مصرف کنندگان اضافه می شود و آینده و زندگی شان در سراشیبی سقوط قرار می گیرد.