روایت هایی تلخ از سالمندان بی دفاع در برابر کرونا
تعداد بازدید : 20
خانه سالمندان روی حریق کرونا
حیدرزاده
پناه گرفته اند، بی زبان و بی حرکت؛ همین جا در همسایگی ما در مرکز شبانه روزی سالمندان که تنها خانه امیدشان است. سال های زیادی از اولین روزی که با یک چمدان کوچک در این چاردیواری قدم گذاشتند، می گذرد و چه روزها و هفته هایی که چشم به راه دوختند تا کسی از آن ها خبر بگیرد. حالا ویروس کرونا هر روز از آن ها احوال پرسی می کند و به آن ها سر می زند. پدران و مادران بی دفاعی که برای برطرف کردن نیازهای اولیه شان به دیگران محتاج شده اند و اندک جایی دارند برای زیستن و ماندن، روی تخت های شان می سوزند هم از تب کرونا و هم از سرنوشتی که این گونه برای شان رقم خورده است.
جای پای کرونا
جای پای کرونا حالا در همه جای شهر دیده می شود و به دلیل رعایت نکردن پروتکل های بهداشتی از سوی برخی شهروندان، تعداد مبتلایان و حتی قربانیان این ویروس روز به روز در حال افزایش و البته رخنه کردن این بیماری در مراکز نگهداری بهزیستی استان زنگ خطری است که به صدا در آمده و اگر همین گونه پیش برود دیری نمی پاید که خبرهای تلخی را در این خصوص می شنویم.
شاید خبر فوت 4 سالمند بر اثر ابتلا به کرونا در خانه سالمندان استان و ابتلای 70 نفر از مددجویانی که در مراکز مختلف نگهداری بهزیستی زندگی می کنند، کافی باشد برای این که هر چه زودتر برای این افراد توان خواه فکر اساسی اندیشیده شود زیرا بیشتر این مراکز در فضاهای کوچکی اداره می شوند که نمی توان فاصله گذاری اجتماعی یا قرنطینه را انجام داد.
تلاش برای زنده ماندن مادر
فرزند یکی از سالمندانی که به دلیل ابتلا به کرونا از خانه سالمندان به بیمارستان امام حسن(ع) بجنورد منتقل شده از روزهای سخت گذشته و دشوار پیش رو می گوید. او که تمام کارهای مادرش را برای پذیرش در بیمارستان انجام داده و پس از آن خود را قرنطینه کرده است، می گوید: وضعیت مادرم چندان رضایت بخش نیست و به دلیل شرایط جسمانی و بیماری اش که حالا کرونا هم به آن اضافه شده است، با مرگ دست و پنجه نرم می کند.او در حالی که بغض دارد از روزی می گوید که از خانه سالمندان با او تماس گرفته و خواسته بودند مادرش را به منزل بیاورد چون تعدادی از سالمندان به کرونا مبتلا شده بودند.
او ادامه می دهد: چند روزی دنبال پرستار و مکانی بودیم که از مادرم در آن جا نگهداری کنیم ولی دوباره از مرکز تماس گرفتند و گفتند مادرم مبتلا شده و با اورژانس راهی بیمارستان است.رعایت کردن مسائل بهداشتی از جمله ضدعفونی کردن، ماسک زدن کارکنان مرکز و فاصله گذاری مددجویان از جمله مواردی است که آن ها را مدنظر قرار می دهد و معتقد است: اگر این موارد رعایت می شد سالمندان مظلوم دچار این بیماری مهلک نمی شدند.
عذاب وجدان
فرزند یکی دیگر از سالمندان مبتلا به کرونا در این مرکز هم با اشاره به بیماری قلبی خود و مشکلات مالی همسرش می گوید: روزی که خبر دادند تعدادی از سالمندان به کرونا مبتلا شده اند و بهتر است مادرم را که هنوز مبتلا نشده بود از این محیط دور کنم، بسیار مستاصل شدم زیرا اگر من حتی یک روز می توانستم از او نگهداری کنم به طور قطع او را از خودم دور نمی کردم.او که این روزها مادرش در خانه سالمندان با کرونا مبارزه می کند، ادامه می دهد: عذاب وجدان نمی گذارد شب ها چشم روی هم بگذارم. روزی که مادرم را به خانه سالمندان سپردیم فکر می کردیم همه جوره از او مراقبت می کنند اما اصل مبارزه با این ویروس فاصله گذاری است که در محیط های کوچک با تعداد بالای افراد چگونه چنین چیزی امکان پذیر است؟گریه پایان گفت و گوی ماست و او در حالی که دعا می کند هر چه زودتر این ویروس نابود شود، اظهار امیدواری می کند: مراکز نگهداری بهزیستی هر چه زودتر سامان دهی شوند تا در موارد این چنینی دچار آسیب نشویم.
دلهره مرگ
ماجرا به این گفت و گوها ختم نمی شود؛ یکی از همسایه های خانه سالمندان با تماس با گزارشگر ما از ابتلای بیشتر سالمندان و کارکنان این مرکز به کرونا خبر می دهد و از این شرایط تاسف باری که ایجاد شده است ابراز نگرانی می کند و امیدوار است خیران در این مرکز را باز کنند و به مدد آن ها بروند.
او با اشاره به این که هر روز به این مرکز فکر می کند ولی از دستش کاری بر نمی آید، اطلاع رسانی را وظیفه خود می داند تا شاید چاره ای برای کمک به این گونه مراکز که این روزها درگیر کرونا هستند، اندیشیده شود و دلهره مرگ که روی این مراکز سایه افکنده است، برچیده شود.
وضعیت بحرانی
در عین حال، دکتر«بنی هاشم» مدیر مرکز خانه سالمندان «مهرآنا» بجنورد با اشاره به این که این مرکز مانند سایر نقاط کشور در وضعیت بحرانی و با کرونا درگیر است، می گوید: با پیک دوم کرونا همه ما درگیر این بیماری شدیم و با توجه به این که سالمندان بیشتر از گروه های سنی دیگر در خطر مواجه شدن با این ویروس هستند، به کرونا مبتلا شدند.او با اشاره به این که بیشتر کارکنان این مرکز کرونا گرفته اند، وضعیت کنونی سالمندان را بهتر ارزیابی می کند و ادامه می دهد: سالمندی در آینده بحرانی برای کشور خواهد بود که حتی آن را از کرونا هم بدتر می دانیم و باید از حالا کارهای اساسی برای آینده پیش بینی شود. او که 10 سال است این مرکز را راه اندازی کرده است، از تقاضای وام از دو رئیس جمهور که به استان سفر کرده بودند و البته بی نتیجه بوده است، می گوید و اضافه می کند: برای توسعه خانه سالمندان اقدام کردم اما متاسفانه بی فایده بوده است در حالی که سالمندان باید حمایت شوند زیرا آن ها نمی توانند از حقوق خود دفاع کنند.او با اشاره به مثبت بودن تست کرونای خود، ادامه می دهد: از ابتدای شیوع کرونا هیچ مشکلی پیش نیامده بود اما با پیک دوم کرونا بیشتر کارکنان و سالمندان مبتلا شدند.او اظهارمی کند: در دهمین روز از وضعیت بحرانی مرکز ما، با رایزنی های بهزیستی چند لیتر آب ژاول برای ضدعفونی سطوح و هزار عدد ماسک و روز دوازدهم از هلال احمر 2 عدد چادر آوردند تا برای قرنطینه بیماران استفاده کنیم.
از 33 سالمندی که در این مرکز نگهداری می شوند، 2 نفر را که خانواده های شان شرایط نگهداری از آن ها را دارند نزد خود برده اند، تعدادی در بیمارستان هستند و تعدادی هم از بیمارستان ترخیص شده اند و این تعداد توسط تعداد کمی از کارکنان نگهداری می شوند.
او با بیان این که در شرایط بحرانی، زیرساخت ها فراهم نیست، می افزاید: از گروه های خیریه خواستم در این مدت، کمبود کارکنان را جبران کنند و کمک دست ما باشند اما فردی حاضر به این کار نشد و حتی برخی خانواده ها از این موضوع شانه خالی کردند و به سختی این روزها را طی کردیم.
خیال واهی
موسس یکی از مراکز شبانه روزی نگهداری از معلولان نیز با اشاره به فضای کوچک مرکز خود و استیجاری بودن آن، به ناتوانی در فاصله گذاری اجتماعی اشاره می کند و با بیان این که پرداختن به این موضوع در بیشتر مراکز استان خیال واهی است، کمبود ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی کننده را متذکر می شود و می افزاید: بیش از 5 ماه است که با این موضوع دست به گریبان هستیم و حتی از جیب خود برای اجرای پروتکل های بهداشتی هزینه کرده ایم.در این مرکز 5 مددجو به کرونا ویروس مبتلا شده اند و با توجه به این که تخت ها فاصله چندانی از هم ندارند، منتظر جواب تست مددجویان دیگر هستند.او که دچار استرس شدیدی است، از مسئولان می خواهد مراکز شبانه روزی بهزیستی را دریابند تا از وقوع اتفاقات ناگوار جلوگیری شود.
ابتلای 70 توان خواه به کرونا
در عین حال، معاون توان بخشی اداره کل بهزیستی خراسان شمالی در پاسخ به این پرسش که با توجه به کمبود کارکنان مراکز بهزیستی به دلیل ابتلای آن ها به کرونا چه کسی باید نبود آن ها را جبران کند؟ تصریح می کند: هیچ کس به کمک ما نیامد که نیرویی را معرفی یا اقلام مورد نیاز را تهیه کند.«هاشمی» با اشاره به فضای کوچک این مراکز که با تعداد مددجویان تناسبی ندارد، می افزاید: کمیته پیشگیری از کرونا در استان باید سوله های آماده داشته باشد تا مددجویانی را که تست کرونای آن ها مثبت است، از افراد سالم جدا کنیم به ویژه با توجه به این که در فصل پاییز، آنفلوانزا و کرونا شایع می شود باید سوله هایی به این منظور تجهیز شوند.او خاطرنشان می کند: مراکز از نظر نیرو با مشکل مواجه هستند و افراد، داوطلبانه و خود معرف به کمک آن ها بیایند زیرا در همه مراکز ما مددجویان، کارکنان و خانواده های آن ها درگیر این بیماری هستند، جلسه هم می گذاریم اما اتفاقی نمی افتد.
او با اشاره به این که خیران پای کار بیایند و برنامه ریزی استان دقیق تر شود، به فعالیت 16 مرکز شبانه روزی توان بخشی در استان با حدود 700 توان خواه اشاره می کند که علاوه بر آن ها حوزه پیشگیری، دارای کمپ های ترک اعتیاد و حوزه امور اجتماعی، دارای مراکز شیرخوارگاه و کودکان بی سرپرست هستند و در این ایام به توجه و کمک بیشتری نیاز دارند.به گفته او، تاکنون 4 سالمند در مراکز نگهداری از سالمندان به علت ابتلا به کرونا جان خود را از دست داده و حدود 70 نفر از توان جویان و 30 نفر از کارکنان مراکز حوزه توان بخشی بهزیستی به این بیماری مبتلا شده اند.
راه دور نرویم...
نمی خواهد راه دور برویم، در گوشه و کنار شهر خانه هایی هستند که فضایی را برای زندگی بهتر فراهم کرده اند، برای آن هایی که از بد روزگار بدسرپرست هستند یا معلول و سالمند و چشم امید دوخته اند به دستان کارکنان خانه؛ کارکنانی که هم حکم پدر و مادر را دارند و هم پرستار.شیوع کرونا یادمان آورد در چه بخش هایی، چه کمبودهایی داریم و در موارد بحران این چنینی آیا توان مدیریت به موقع را داریم که دچار کمترین خسران شویم؟
صدای تک سرفه های سالمند، سکوت شب را می شکافد و سیاهی چشمان بی رمقش با سیاهی شب در هم می آمیزد. این جا مادری که با نفس بچه هایش زنده بود و یک عمر برای شان از جانش مایه گذاشت، دچار نفس تنگی شده و در حال جان سپردن است، شاید اگر کرونا مهمان ناخوانده خانه سالمندان نمی شد او چمدانش را نمی بست و چند صباحی بیشتر در این شهر بود؛ شهری که باید از این روزها تجربه کسب و خود را برای شرایط بحرانی و بیماری های واگیر به ویژه در خصوص بیپناهان و توان جویان آماده کند.