مردی که پشت میله ها، چشم انتظار خیران است
تعداد بازدید : 159
زندان برای ۲ میلیون تومان
صدیقی
از قضیه پرداخت مهریه بیرون آمد اما برای پرداخت نفقه دچار مشکل جدیدی شد. زندگی مشترک شان سر مسئله بچهدار نشدن از هم پاشید و پای مرد خانواده به خاطر مهریه و نفقه به دادگاه و زندان باز شد.
همسر اولش به خاطر ازدواج مجدد شوهرش برای بچه دار شدن طاقتش طاق شد و مهریه اش را اجرا گذاشت و پس از شکایت برای پرداخت نکردن نفقه، شوهرش را اسیر میله های زندان کرد. حالا به گفته مرد زندانی، او از پرداخت دو میلیون تومان باقی مانده نفقه همسر اولش ناتوان و به خاطر بیکاری منتظر کمک خیران است.
بنا بر اظهارات مرد 45 ساله زندانی، ماجرا از این قرار است که زندگی مشترک اش از همان آغاز در مدار ناسازگاری می چرخید. به گفته خودش، عقدشان در آسمان بسته شد، چون دخترعمو و پسرعمو بودند. همه چیز به خوبی پیش می رفت تا این که ناملایمات روزگار و سرنوشت روی دیگر سکه را به آن ها نشان داد.
زندگی مشترک شان با عشق و علاقه پا گرفت و رویاهای زیادی در سر داشتند اما سرنوشت جور دیگری برای آن ها رقم خورد. مرد خانواده مانند همسر جوانش عاشق بچه بود اما هر چقدر از زندگی مشترک شان می گذشت، نگرانی در چهره آن ها بیشتر نمایان می شد تا این که بعد از مراجعه به یک پزشک اوضاع دگرگون شد.
پزشک گفت آن ها هرگز بچه دار نخواهند شد. این خبر مثل پتکی بر سر زوج جوان فرود آمد و زن خانواده به خاطر مشکل بچه دار نشدن دچار مشکل روحی و روانی شد. بیش از 6 سال از زندگی مشترک آن ها می گذشت و در این سال ها حسرت شنیدن صدای خنده یک کودک بر دل شان سنگینی می کرد.
مرد خانواده، حتی به طور غیرقانونی اقدام به گرفتن حضانت یک کودک از یک خانواده معتاد می کند که زندگی شان را دود فرا گرفته و متلاشی شده بود تا شاید از این طریق لبخند رضایت بر لبان همسرش بنشیند اما فایده نداشت و ماجرای باردار نشدن زن جوان او را افسرده و از نظر روحی دچار مشکلات زیادی کرده بود.
مدتی از بر عهده گرفتن حضانت پسر بچه 2 ساله توسط زوج جوان گذشت اما نه تنها روحیه زن جوان بهتر نشد بلکه برعکس به خاطر مشکل روانی که پیدا کرده بود، شروع به کودک آزاری کرد و بچه 2 ساله را به خاطر گریه و بی تابی کردن، مدام به باد کتک می گرفت و بدنش را سیاه وکبود می کرد.
بعد از گذشت حدود یک ماه از این واقعه مرد خانواده وقتی می بیند جان بچه در خطر است، کودک را به مادر بزرگ اصلی اش بر می گرداند تا مبادا اتفاقی برایش بیفتد.
مرد خانواده بعد از این اتفاق تصمیم می گیرد برای رسیدن به آرزویش که داشتن بچه بود، تجدید فراش کند ولی همین امر باعث شعله ور شدن اختلاف بین زوج جوان می شود. همسر اول بعد از ازدواج مجدد شوهرش ناسازگاری را شروع می کند و هر روز بلبشویی به راه می اندازد تا شوهرش هوویش را طلاق بدهد اما بی فایده است.
خیلی طول نمی کشد که هوویش بچه دار می شود و زن اول ماتم می گیرد و مشکلات روحی اش دوچندان می شود. زن جوان وقتی می بیند همسرش حاضر به طلاق دادن زن دومش نیست، مهریه اش را اجرا می گذارد تا با این کار شوهرش را تحت فشار قرار دهد اما موفق نمی شود. زن اول مدتی قهر و از دست همسرش به خاطر پرداخت نکردن نفقه شکایت می کند و پای مرد به دادگاه و بعد از آن به زندان باز می شود. مرد خانواده به خاطر بیکاری از پس پرداخت نفقه به همسر اولش بر نمی آید و به ناچار راهی زندان می شود و در بند باز یک سال حبس خود را می گذراند. مرد زندانی وقتی می بیند همسر اولش مصمم به گرفتن نفقه و مهریه اش است، ارث پدری شان را که یک خانه قدیمی است، می فروشد تا مقداری از مهریه همسرش را که بیش از صد سکه بود، پرداخت کند.
همسر اول مرد زندانی بعد از مدتی کش و قوس و پا در میانی اقوام حاضر می شود، به طور توافقی در ازای گرفتن مبلغی تمام مهریه اش را ببخشد و همین کار را هم می کند و از شوهرش جدا می شود و حاضر به بخشیدن نفقه اش نمی شود. مرد زندانی بعد از مهریه در دام نفقه گیر می افتد و با وجود کمک ستاد دیه و فراهم کردن مبلغی از 18 میلیون تومان به طور مجدد به خاطر 2 میلیون تومان اسیر میله های زندان می شود.
مرد زندانی می گوید: با وجود این که توافقی با فروش خانه(ارثیه) بخشی از مهریه همسر اولم را دادم اما به خاطر رکود کار ساختمانی نتوانستم باقی مانده 18 میلیون تومان نفقه همسرم را که 2 میلیون تومان می شود، پرداخت کنم و با این که حبس یک ساله ام را گذرانده ام اما باید برای این مبلغ در زندان بمانم تا نفقه را تمام و کمال پرداخت کنم.
چون برای مهریه دوست و فامیل کمک کردند، اکنون به هر فردی رو انداخته ام در توانش نیست به من کمک کند تا از زندان آزاد شوم. همسر دومم تاکنون به خاطر تنها فرزندمان دندان روی جگر گذاشته و پای زندگی مان ایستاده است و معلوم نیست چقدر دوام بیاورد و گرنه تا به حال او هم مثل زن اولم طلاقش را گرفته و دنبال زندگی اش رفته بود.