دست نوشته های ۴ خبرنگار از ۴ خیابان
تعداد بازدید : 18
آگهی های خیابانی یا بازی با شخصیت جویندگان کار؟
روز گذشته ۴ خبرنگار روزنامه «خراسان شمالی» به شکل میدانی در ۴ خیابان اصلی و مهم بجنورد حضور یافتند تا پای صحبت های شهروندان همیشه همراه بنشینند، درددل های شان را بشنوند و نکاتی را که شاید از کنارشان بی تفاوت می گذریم یا مشکلاتی که آن قدر دیده ایم که چشمان مان به آن ها عادت کرده است، به رشته تحریر درآورند. بین شما همشهریان خونگرم آمدیم، سلام و احوالپرسی کردیم و یک بار دیگر با شما هم کلام شدیم، شانه به شانه تان راه رفتیم، شنیدیم، دیدیم و اینک می نویسیم از خیابان هایی که پشت ویترین بعضی از آن ها صحبت از استخدام فروشنده بود اما با حقوق کم، از آگهی های خیابانی یا بازی با شخصیت جویندگان کار شنیدیم، با دست فروشی که کارش فروش گیاهان دارویی بود گفت و گو کردیم و همچنین پای صحبت های کاسبی 90 ساله نشستیم تا برای مان از گذشته های دور و حال و هوای کسب و کارش بگوید. همچنین از نوستالژی دهه شصتی ها باخبر شدیم و گلایه هایی از کمبود خدماترسانی شهری را شنیدیم.
پشت ویترین بعضی از مغازه های شهر بجنورد از جمله در حد فاصل چهارراه شهید «صیاد شیرازی» تا چهارراه «17 شهریور» و همچنین در برخی خیابان های مجاور میدان کارگر آگهی استخدام فروشنده یا همکار خودنمایی می کند. زمانی که از یک فروشنده درباره حقوق سوال می کنم من من کنان و در حالی که به یکی از فروشنده هایی که با تلفن همراه خود صحبت می کند تذکر می دهد، می گوید: باید به شکل آزمایشی یک هفته کار کنید و اگر راضی بودم می توانید کار را ادامه دهید، اگر هم نه ما را به خیر و شما را به سلامت. می گویم: جسارت نباشد حقوق آن یک هفته چه می شود؟ کمی مشکوک به من نگاه و دست و پایش را جمع می کند، گویی که به بازرس پاسخ می دهد، می گوید: عرف بازار هر چقدر باشد همان را تقدیم می کنم.
از این پوشاک فروشی وارد فروشگاه دیگری می شوم که چند فروشنده می خواهد؛ ساعت کاری آن مانند فروشگاه قبلی و حقوقش 800 هزار تومان است. وانمود می کنم کار را برای فرد دیگری می خواهم و خبر می دهم اما زمانی که از این محل قصد خروج دارم، یکی از شاگردان آهسته می گوید: این جا هر یک هفته یک کارگر عوض می کند، خود من پنجمین روز است که این جا شروع به کار کرده ام اما عذرم را خواسته اند تا من هم به ده ها نفری که مانند من آمده و رفته اند، بپیوندم. صاحب کار برای این که حقوق کمتری بدهد این کار را می کند چون به نفع اش است.کافی است در بازار چرخی بزنی، آگهی های خیابانی جذب فروشنده و حتی حسابدار تمام وقت به جویندگان کار چشمک می زنند و وقتی وارد ماجرا می شوی قیمت برای 2 شیفت بیشتر از 900 هزار تومان نیست. این بار در قالب حسابدار وارد یک فروشگاه بزرگ می شوم، این جا هم از حقوق و مزایای خوب خبری نیست و حداکثر حقوق آن هم در صورت رضایت صاحب کار، یک میلیون و 100 هزار تومان با ساعت کار طولانی در 2 شیفت است.مسیر چهارراه باسکول، به سمت میدان فردوسی و گاهی تا انتهای خیابان امام خمینی(ره) را با کیسه ای سبز رنگ روی دوشش که پر از آنخ و دیگر گیاهان دارویی (گل و گیاه) بسته بندی شده است، طی می کند و برای این که مشتریانش را از محتوای کیسه مطلع کند، چند بسته هم در دست گرفته و در این مسیرها تردد می کند. او فروشنده ای سیار است و علاوه بر رهگذران، کارکنان ادارات و بانک ها و حتی فروشندگان با دیدنش، برای خرید به سمت او می آیند و به نوعی می توان گفت این پیرمرد 72 ساله برند فروش گیاهان دارویی در بجنورد شده است و در برخی مسیرها هم که شاید به نظر خودش شناختی از این گیاهان و خواص آن ها ندارند وارد مغازه ها می شود و محصولاتش را معرفی می کند.«محمدرحیم اکبرزاده» می گوید: شرایط اقتصادی موجود هیچ تأثیری در درآمد من نداشته و در هیچ سالی درآمدم کم نشده است چون بسته هایی را که در گذشته 100 تومان می فروختم امروز با افزایش قیمت ها و همراه شدن با اقتصاد بازار، 10 هزار تومان می فروشم و هیچ وقت هم دستم خالی نمانده است.«غلامحسن فیض پور»، کاسب خوش صحبت و مهربان خیابان شهید بهشتی 90 سال دارد. به نظر او مردم مانند گذشته نیستند و در رفتار و برخوردهایی که با دیگران دارند، کمی متفاوت شده اند.خیابان شهید چمران جزو پر ترددترین خیابان های شهر است اما مشکلات عدیده ای از جمله پیاده روی نامناسب دارد، مسیر عبوری شهرهای اسفراین، سنخواست و جاجرم است و تردد به سمت سمنان و سبزوار و در کنار آن بش قارداش و سایت اداری ارکان و همچنین بیمارستان های امام علی(ع) و امام حسن(ع) را نیز باید به این موارد اضافه کرد. بیمارستان تأمین اجتماعی نیز در ابتدای این مسیر پس از پل 19 مهر قرار دارد. وقتی سراغ کسبه این مسیر پرتردد می روم، خروار خروار گلایه از ارائه نشدن خدمات شهری دارند؛ خدماتی که به گفته آن ها سال هاست به این قسمت از شهر ارائه نشده تا علاوه بر چهره نازیبا، مشکلات متعددی را نیز برای افراد عبوری به وجود آورد.
پس از عبور از چهارراه پایین دست پل 19 مهر به سمت بش قارداش، جای خالی آخرین حمام عمومی شهر را که نوستالژی دهه شصتی هاست، می بینم که تخریب شده و نخاله ساختمانی بخشی از فضای خالی ایجاد شده در این مکان را پر کرده است.