فقط ماسک هایی که به دلیل شرایط کرونایی از سوی شهروندان استفاده می شود یا گرمای هوا نفس ها را بند نمی آورد بلکه بعضی از مسائلی که در شهر وجود دارد هم می تواند نفس آدم را بند بیاورد، در این میان می توان به سد معبر، پراکنده شدن زباله ها، اجاره بهای بالای برخی واحدهای تجاری، تشنگی فضای سبز و ... اشاره کرد. معطل شدن مسافران در برخی ایستگاه های خط واحد، فروش اجناس دست دوم به جای نو و عرضه مواد آرایشی و بهداشتی در حاشیه پیاده رو از جمله مواردی است که روز گذشته خبرنگاران ما در زمان تهیه گزارش از 4 خیابان با آن ها مواجه شدند و به رشته تحریر درآوردند که در ادامه می خوانید.
انتظار طولانی برای اتوبوس
حیدرزاده- ایستگاه اتوبوس خط واحد در 2 سمت میدان شهید پر از مسافرانی است که روی صندلی ها منتظر هستند یا در گوشه ای ایستاده اند، یکی خود را با گوشه چادرش باد می زند تا صورتش را که زیر ماسک گر گرفته است خنک کند، دیگری دست کودکش را محکم تر می گیرد تا از فرط خستگی به دل خیابان نزند. مردی با استرس مدام به ساعتش نگاه می کند و از مسافری دیگر می پرسد: خیلی وقت است منتظر هستید؟ او پاسخ می دهد: 12 دقیقه است. هوای داغ ظهر خردادماه، گویا به پیشواز تابستان رفته است، شهروندی، عرق ریزان با چند پلاستیک حاوی سبزی و میوه به ایستگاه نزدیک می شود. وقتی متوجه صحبت های من با مسافران مسیر طالقانی- بهزیستی می شود از دیر رسیدن اتوبوس ها گلایه می کند. او که ساکن شهرک امام خمینی(ره) است و هر روز برای رفتن به محل کارش از اتوبوس خط واحد استفاده می کند، می گوید: اتوبوس آن قدر دیر می آید که ناچار می شوم از تاکسی استفاده کنم و این بسیار هزینه بر است. او که مسافر هر روز این ایستگاه است، به تعداد زیاد مسافرانی که در 2 ایستگاه خط واحد میدان شهید مدت طولانی منتظر مانده اند، اشاره و اضافه می کند: تعداد مسافرانی که در 2 ایستگاه خط واحد میدان شهید جا به جا می شوند زیاد است و شهرداری باید تعداد خط واحدهای این مسیر را افزایش دهد تا معطلی مسافران کمتر شود.
«رحیمی» شهروند دیگری است که از پیر بودن ناوگان حمل و نقل عمومی گلایه مند است و در حالی که خود را با یک تکه کاغذ باد می زند، اظهارمی کند: در فصل تابستان گرما و در فصل زمستان سرمای اتوبوس های خط واحد را تحمل می کنیم زیرا این ناوگان فرسوده و قدیمی است و بعد از معطلی برای سوار شدن به اتوبوس باید هوای نامطبوع داخل آن را هم تحمل کنیم.
مسافران ایستگاه دیگر در میدان شهید از دیر آمدن اتوبوس خط واحد گلایه می کنند و با توجه به گرمای هوا و شلوغ شدن فضا از متولیان می خواهند این موضوع را سامان دهی کنند.در چهارراه 17 شهریور یک بانوی سالمند، یک دختر جوان که تازه از جلسه امتحان بازگشته و 2 مرد ایستاده اند. پیرزن مدام به انتهای خیابان طالقانی سرک می کشد و از دیر آمدن اتوبوس و کمردردش شکایت می کند. چند دانش آموز در ایستگاه خط واحدی که نزدیک دبیرستان شان است، نشسته اند و منتظر آمدن اتوبوس هستند.
ایستگاه های اتوبوس در چهارراه های شهید صیاد شیرازی و امیریه خلوت تر از ایستگاه های دیگر است، دوباره به ایستگاه اتوبوس خط واحد در میدان شهید باز می گردم، مسافران قدیمی رفته و مسافران جدید جای شان را گرفته اند. مدام به بالادست خیابان نگاه می کنند تا ببینند چشم شان به جمال اتوبوس روشن می شود یا نه؟ سرانجام اتوبوس در حالی که دود اگزوزش در فضا پراکنده می شود از راه می رسد، تعدادی مسافر داخل اتوبوس نشسته اند که برخی از آن ها ماسک نزده اند، مسافرانی که منتظر بودند چه بی ماسک و چه با ماسک سوار اتوبوس می شوند و اتوبوس پس از توقفی کوتاه برای رسیدن مسافران جا مانده، مسیر طالقانی غربی را در پیش می گیرد.
زیر پوست سمساری ها
صدیقی- فکرهای زیادی به ذهنت می رسد تا با چندرغازی که داری برخی وسایل زندگی ات را عوض کنی و از شر صدای قیژ قیژ فنر مبل یا جاروبرقی زهوار در رفته ات خلاص شوی که بهترین جا برای این کار سمساری است. وقتی سر صحبت را با صاحب یک سمساری باز می کنی سرت سوت می کشد از قیمت های بالا. از نقاط اصلی فعالیت سمساری ها خیابان شهید چمران است. اکنون سمساری ها بسیار مورد توجه برخی خانوادهها از تمام طبقات قرار گرفتهاند. همچنین، خرید از سمساریها به نوعی موجب صرفه جویی برای خانوادههایی می شود که تمکن مالی چندانی ندارند. وقتی خیابان شهید چمران را به سمت پل 19 مهر طی کنید در این مسیر با انواع کسب و کار روبه رو خواهید شد اما سمساری ها تعداد قابل توجهی را تشکیل می دهند. به نوعی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در سمساری ها پیدا می شود که اغلب اجناس شان دست دوم هستند. مغازه های کوچک و بزرگ از انواع لوازم خانگی تا آشپزخانه در کنار هم قرار گرفته اند و مشتریان در حال مشاهده اجناس اغلب دست دوم هستند. یکی از فروشندگان می گوید: «اگر امروز نخری فردا 10 درصد باید گران تر بخری». با این جمله سعی در ترغیب خریدار برای خرید دارد. وارد یک سمساری بزرگ می شوم که انواع مبل، میز و غیره با قیمت های مختلف را در خود جا داده است. وقتی از فروشنده سوال می کنم مبل ها دست دوم هستند یا نو؟ با کمی اخم جواب می دهد: تمام این اجناس نو هستند.
به گفته یکی از خریداران اگرچه در ظاهر اجناس نو دیده می شوند اما اغلب آن ها جلد شده اند و در باطن دست دوم هستند. به گفته شاگرد یک سمساری، اغلب اجناس دست دوم و در حد نو هستند که از شهرهای بزرگ مانند تهران خریداری می شوند و با کمی کار روی آن ها و جلا دادن به شکل نو در می آیند و با قیمت بالا به فروش می رسند. البته این شاگرد سمساری می افزاید: همه این کار را نمی کنند و برخی سمساری ها انصاف دارند و اجناس دست دوم در جلد نو را با قیمت دست دوم می فروشند. بعد از خارج شدن از یک سمساری، وارد سمساری دیگری می شوم که لوازم دکوری، کمد، اجاق گاز و ... را می فروشد. در کمال تعجب وقتی قیمت یک جلو مبلی که از ظاهر و رنگ و رویش پیداست، دست دوم است سوال می کنم، شوکه می شوم. از فروشنده دوباره سوال می کنم مگر دست دوم نیست؟ او سریع پاسخ می دهد: خیر، نوست اما گرد و غبار رویش باعث شده ظاهرش غلط انداز به نظر برسد. آدم متعجب می شود روی تابلوی مغازه با حروف درشت «سمساری» و «خرید و فروش اجناس دست دوم» نوشته شده است اما در عمل اغلب اجناس را به قیمت نو و کم کار می فروشد. شاید یکی از دلایل این کار روکش های نو و تعمیراتی است که روی اجناس انجام شده و همه را به اشتباه می اندازد که شاید واقعا نوست و آن ها اشتباه می کنند. البته نباید فراموش کرد که همه سمساری ها دست به این کار نمی زنند و هستند بسیاری از کاسبانی که اجناس را با قیمت اصلی خودشان می فروشند.
ایستگاه وسایل نقلیه عمومی
شیری- نایلون های سبزی، میوه و دیگر اقلام خوراکی را در دست دارد و کنار ایستگاه اتوبوس در میدان کارگر ایستاده است و این پا و آن پا می کند، گاهی کیسه هایش را روی صندلی ایستگاه اتوبوس می گذارد و در همین محدوده قدم می زند و چون مسیرش طولانی و وسایلش سنگین است نمی تواند پیاده برود، به همین دلیل ناگزیر خودش روی صندلی می نشیند و کیسه هایش را جابه جا می کند اما هنوز از اتوبوس خط واحد خبری نیست. این مشکل هر روز اهالی خیابان امام خمینی(ره) شرقی است در حالی که محله های پرجمعیتی همچون صدرآباد، ملاصدرا، نواب صفوی و کوچه های فرعی و اصلی دارد و اهالی برای رفت و آمد نیاز به وسایل نقلیه عمومی دارند اما اتوبوس خط واحدی برای این مسیر در نظر گرفته نشده است و اهالی این خیابان ناگزیر به استفاده از اتوبوس های شهرک فرهنگیان می شوند که متأسفانه این اتوبوس ها هم به فواصل طولانی از هم و با توقف های طولانی در ایستگاه اول، حرکت می کنند و اگر کسی بخواهد از این وسیله نقلیه استفاده کند باید زمان زیادی را در انتظار اتوبوس یا داخل آن در انتظار مسافر بنشیند.
بماند که چند تاکسی عمومی در این مسیر به مدت طولانی توقف می کنند و مسافران در گرما و سرما باید برای استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی خیلی منتظر بمانند.یکی از ساکنان این خیابان می گوید: اگرچه عمده این خیابان تجاری است اما کوچه ها و محله های زیادی دارد که اهالی برای رفت و آمد به مرکز شهر به وسایل نقلیه عمومی نیاز دارند.
وی می افزاید: برای این مسیر تنها چند دستگاه تاکسی عمومی در نظر گرفته شده است که بسیار طولانی توقف می کنند و گاهی به دلیل این کار ناگزیر از تاکسی پیاده می شوم و به مسیرم ادامه می دهم.
به گفته وی، باید اتوبوس خط واحد ویژه برای این خیابان در نظر گرفته شود چون اتوبوس های موجود به مقصد شهرک فرهنگیان حرکت می کنند و به دلیل نبود ایستگاه خط واحد در مسیر توقف نمی کنند و هر وقت از این اتوبوس ها استفاده می کنم ناگزیر باید تا پایان مسیر بروم.
یکی دیگر از شهروندان می گوید: نمی دانم مشکل این منطقه چیست که تنها چند تاکسی در این مسیر تردد دارند و توقف های طولانی شان برای تکمیل مسافر باعث می شود مسافران از سوار شدن به این تاکسی ها صرف نظر کنند.
وی می افزاید: با این که ساکن این منطقه هستم اما مدت زیادی است از تاکسی های عمومی و اتوبوس خط واحد به دلیل انتظارهای طولانی استفاده نکرده ام و ناگزیر در زمان نیاز از تاکسی تلفنی استفاده می کنم.
موضوع جالب دیگر این است، در حالی که تنها 3 تاکسی برای سوار کردن مسافر در این مسیر توقف کرده اند، در آن سوی میدان و نقطه مقابل این خیابان 22 تاکسی زرد برای خدمات دهی به مسافران خیابان امام خمینی غربی توقف کرده اند و صف تاکسی ها به قدری طولانی است که 2 راننده تاکسی دور میدان کارگر منتظر هستند، در حالی که توقف دور میدان، تخلف است.
بساط لوازم آرایشی و بهداشتی زیر آفتاب
علی نیا- زیر سایه درخت نشسته است تا مبادا آفتاب سوزان اذیت اش کند، اما اشعه های خورشید، بساطی را که برای فروش پهن کرده، احاطه کرده است، این گونه به نظر می رسد که برای دست فروش اهمیتی ندارد به اجناسش آسیب برسد، کمی نزدیک می شوم، با تعجب به بساط دست فروش نگاه می کنم، اقلام زیادی از لوازم آرایشی و بهداشتی است. از فروشنده سوال می کنم، چگونه لوازم بهداشتی و آرایشی را به راحتی در حاشیه خیابان به فروش می رساند؟ پاسخی نمی دهد و با دوستانش حرف می زند و می گوید: اگر مشتری هستی در خدمتم. از پاسخ دادن امتناع می ورزد. نگاهی به وسایل پهن شده می کنم و نگران فروش وسایل آرایشی بدون مجوز هستم که تهدیدی برای سلامت است.
یکی از شهروندان که متوجه گفت وگوی کوتاه من و فروشنده جوان شده است، می افزاید: متاسفانه برخی شهروندان فراموش می کنند لوازم بهداشتی که به این شکل فروخته می شوند، غیر بهداشتی هستند و نباید آن ها را خریداری کنند.
وی می افزاید: بعضی از شهروندان تفاوت قیمت ها را مشاهده می کنند و تصمیم می گیرند از حاشیه خیابان خرید کنند بدون آن که بدانند چه مشکلی ممکن است برای سلامتی آن ها پیش بیاید و حتی با صرف هزینه های هنگفت غیر قابل درمان باشد. بعد از عبور از پیاده روهای حد فاصل میدان شهید و خیابان برنجی به سمت پیاده روی میدان کارگر می روم. در کنار سد معبر و شلوغی معابر صف نانوایی و خرید گوشت قرمز بر مشکلات این مسیر افزوده است. جانمایی نانوایی در حاشیه پیاده روی خیابان اصلی رفت و آمد رهگذران را سخت کرده است.