
شاعر شنیدنی است ولی...
تعداد بازدید : 315
حال من خوب است اما تو باور نکن
نویسنده : مرتضوی

گفتی شاعر که شوی نردبان شعر را برمی داری و کلمات را در باغچه شعر می کاری، گفتی از این نردبان بالا می روی و در جاده ای قدم می گذاری که در عین بی وزنی تو را به اوج می رساند. شاعر که شدی گفتی کاش کسی می آمد که شعری کهنه در دفترش داشت یا ترانه ای نو در نگاهش. حالا روزها از شاعر شدنت می گذرد و تو هنوز در اندیشه طرحی نو هستی تا واژگانت را در باغچه شعر گره بزنی و در امتداد این جاده بی وزن قدم برداری...
حالا خوب گوش کن، ببین صدای پای شعر را می شنوی؟ صدایی که این روزها خیال های آرام را بر هم زده و تو را در جاده شعر بی محابا می کشاند تا ناکجا آباد. اما تو هم چنان آشفته ای و نمی دانی از کدام جاده به شعر برسی و احساست را بیان کنی.
با این همه پریشانی و بی سر و سامانی که در جریان شعر امروز خراسان شمالی به چشم می خورد و درست به بهانه روز شعر و ادب فارسی سراغی از شاعران این خطه گرفتیم تا از این روزهای شعر بگویند.
نبود وحدت و انسجام
از نگاه «اباصلت رضوانی» که سال هاست در عرصه شعر قلم فرسایی می کند حوزه شعر استان هیچ تعریفی ندارد و با یک نا به سامانی در این عرصه مواجه هستیم.
او البته این را هم می گوید که بین سبک های مختلف ادبی و جامعه شعری هیچ گونه انسجام و وحدتی وجود ندارد به گونه ای که با یک پراکندگی و تفرقه رو به رو هستیم و ظاهراً هر سبک ادبی برای خود مسیری را طی می کند.
او از وجود پریشانی و بی سر و سامانی در این حوزه و این که شعرا جلسات خاصی ندارند تا دور هم جمع شوند هم به عنوان مشکلات شعری در 5 سال اخیر یاد می کند و از نبود انجمنی ساختارمند و تعریف شده در شعر برخلاف دیگر فعالیت های هنری که بتواند فعالیت های شعری را برنامه ریزی کند، گلایه دارد.
«رضوانی» می گوید: هر چند به نظر می رسد که ظاهرا شورای شعری وجود دارد اما این که اعضای آن چه افرادی هستند و از سوی چه کسانی انتخاب می شوند و چه برنامه ای برای استان دارند ابهامات عجیب و غریبی است که در این چند سال در حوزه شعر به چشم می خورد و این بیانگر نبود انسجام و برنامه ریزی در این حوزه است.
از نگاه این شاعر آیینی که دستی در رونق این جریان شعری داشته و دارد، شکل گیری جریان شعر آیینی در چند سال گذشته و در کنار آن شعر کودک که شروع به نفس کشیدن کرده و توانسته است ابراز وجود کند تا جایی که چهره هایی پیدا شدند و به موفقیت هایی هم دست پیدا کردند، نشان از پویایی در جریان های مختلف شعری دارد، اما با این همه کلیت جریان شعر خوب نیست.
جریان شعر منسجم نیست
از نگاه او دلیل منسجم نبودن جریان شعر خراسان شمالی با وجود مطرح بودن شاعران استان، به شاعران این خطه برمی گردد.
او معتقد است حداقل چهره های شاخص شعر استان در هر سبک شعری باید دور هم جمع شوند و صرف نظر از اختلاف های ذوقی، ادبی و سبکی همه با هم برای موجودی به نام شعر دلسوزی کنند.از سوی دیگر، مسئولان و متولیان فرهنگی به ویژه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی باید راهکاری را ترتیب دهند تا در کنار انجمن های مختلف نمایش، موسیقی، خوشنویسی و... تکلیف بی سر و سامانی شعر مشخص شود و انجمنی که بر تمامی فعالیت های شعری و ادبی نظارت داشته باشد، شکل بگیرد.
با این همه «رضوانی» قائل به سبقت گرفتن در حوزه شعر و ادبیات نیست و معتقد است امکان دارد در یک جریان شعری چهره ای پیدا شود، بنابراین نمی توانیم بگوییم کدام جریان شعری جلوتر است، اما به نظر می رسد گرایش جوان ها به سمت شعر نو و مدرن است و هیچ ایرادی ندارد زیرا این واقعیت جریان ادبیات معاصر در کشور است و نمی توانیم خود را از این جریان جدا کنیم و بگوییم همچنان باید به سنت های خود وفادار بمانیم، در حالی که این جریان کاملا جا افتاده و واقعیتی انکارناپذیر است.
کلاسیک؛ قالبی هم چنان زنده
او با بیان این که دلیل گرایش جوان ها به سمت شعر نو را باید در تاریخ زندگی معاصر انسان جستجو کرد، تصریح می کند: جهان مدرن، هنر خودش را می آورد و ذائقه ها به این سمت کشیده می شود اما این بدان معنا نیست که بساط شعر کلاسیک برچیده شده، بلکه هم چنان زنده است و نفس می کشد و مردم هم چنان از شنیدن قالب های سنتی لذت می برند و مخاطبان خاص و فراوان خود را دارد و پویاست.
با این همه باید گفت که وضعیت جریان شعر خراسان شمالی به لحاظ مدیریت آشفته است اما این بدان معنا نیست که می خواهیم قابلیت ها و توانایی های فردی شاعران را نادیده بگیریم، زیرا توانایی های شاعران استان از هیچ نقطه ای از کشور کم تر نیست و فعالیت های فردی شاعران بیانگر این ادعاست.
«رضوانی» بیان می کند: اگر این استعدادها مدیریت می شدند و امکاناتی در اختیار شاعران قرار می گرفت شاهد موفقیت های بسیار بیشتری بودیم، اما موفقیت های امروز شاعران حاصل فعالیت های شخصی آن هاست نه چیز دیگری.
رکود جلسات شعر
«ابوطالب شیرین» هم از این که فراز و فرودهای بسیاری در 5 سال اخیر در حوزه شعر داشتیم، سخن می گوید و ریزش شاعران در محافل شعری را از جمله فراز و فرودها می داند.او از گرایش جوان ها به سمت شعر نو هم می گوید و بر این باور است که در شعر کلاسیک نمی توانی افق های تازه ای را متصور شوی، اما در شعر نو مدام می توانی ایده های نو را مطرح کنی و این دلیل گرایش جوان ها به این سمت است.از نگاه این شاعر جوان با این که نمی توان برای شعر قله ای متصور شد اما هنوز شعر خراسان شمالی در ابتدای راه است و نمی تواند به گرد پای شاعران 60 سال پیش برسد.او از رکود جلسات شعر و حضور نیافتن شاعران در این محافل سخن می گوید و وجود فضای مجازی را یک آسیب جدی در این حوزه می داند که راهکاری برای مقابله با آن وجود ندارد.البته از نگاه او نبود وحدت و انسجام میان اهالی شعر استان مهم ترین و اصلی ترین معضلی است که گریبانگیر جریان شعر این منطقه شده است و راه رهایی از این مشکل را ایجاد شورای شعری متشکل از تمام سلیقه ها می داند.
البته او این را هم می گوید که با همه نقاط ضعف موجود در جریان شعر استان ظرفیت هایی در حوزه شعر وجود دارند که همگام با جریان کشور حرکت کردند و همه این اتفاق ها مدیون تلاش های شاعران بوده است و استان نتوانسته گامی برای معرفی ظرفیت های موجود بردارد و هنوز هستند افرادی که ناشناخته مانده اند و به نظر می رسد میزبانی خراسان شمالی برای جشنواره ها با حضور تمامی سلیقه های شعری گامی است برای شناساندن ظرفیت های این حوزه.
ضعف روابط فرهنگی
در این میان «یوسف نژاد» معتقد است: شعر خراسان شمالی یک فرآیند کلی از وضعیت شعر کشور است و قالب جدایی از آن نیست و باید گفت که متاسفانه این جریان عمومی شعر در سال های اخیر بر عکس صفحات مجازی که روزی هزاران شعر در آن ها می بینیم، رو به افول رفته است.
او این را هم می گوید که به نظر می رسد با توجه به ضعف روابط فرهنگی بین شهرستان های استان، شعر هر شهرستان جزیره ای رشد کرده به گونه ای که شاعران هر شهرستان از یکدیگر بی خبرند.
او اصطلاحاتی هم چون جلو زدن شعر نو از کلاسیک را قبول ندارد و معتقد است: شعر نو و کلاسیک دوشادوش هم حرکت می کنند، اما شعر نو سرودن رسیدن به آخر نردبانی است که پله های اول آن آشنایی با ادب فارسی، واژگان و آرایه های ادبی است و فردی که این پلکان را طی کرده باشد شعرش قابل استفاده است اما فردی که مستقیم بالا پریده هیچ وقت شعرش شعر نخواهد شد و بسیاری از شاعران ما از پله آخر شروع کردند که این بزرگ ترین مشکل شعر نو در روزگار ماست.