علوی- بوی دفتر، بوی پاییز، عطر یاس و اقاقی از کوچه پس کوچه های بچگی به مشام می رسد. گذر از گذرهای قدیمی و کوچه باغ هایی با درختان بلند سپیدار، صدای خش خش برگ ها در گذر باد، کودکان را هوایی می کرد چنان که در راه مدرسه با این طرف و آن طرف رفتن و بازی کردن، گذر زمان را نمی فهمیدند و فارغ از همه هیاهوی دنیای بزرگ ترها راهی مدرسه می شدند. ذوق و شوق وصف ناپذیری همه وجود آن ها را فرا می گرفت، با این که ترس از درس، مدرسه، معلم و مدیر هم چنان در وجودشان رخنه کرده بود اما دیدار مجدد دوستان، همه این نگرانی ها را از بین می برد. تا رسیدن به مدرسه لباس های فرمی که مادران قبل از فرستادن بچه ها به مدرسه تن آن ها کرده بودند، نامرتب و خاکی شده بود . بین راه خانه تا مدرسه فقط بازی و شیطنت و قهر و آشتی های کودکانه بود. مدرسه خشتی با آن دیوارهای کاهگلی اش هنوز هم چون گذشته بود ،سر و شکلش در این تعطیلات تغییر نکرده و فقط رنگی به برخی دیوارها پاشیده شده بود تا کمی خود را مهیای پذیرایی از کودکان کند. حیاط مدرسه مملو از دانش آموزانی بود که قد ونیم قد کنار هم صف ایستاده بودند. ناظم مدرسه هم با همان هیبت قدیمی اش در حیاط مدرسه قدم می زد. پس از اجرای مراسم صبحگاهی،کودکان دوان دوان به سمت کلاس ها می رفتند، بوی نای اتاق ها و نیمکت های چوبی همه فضای کلاس را پر کرده بود. دقایقی نمی گذشت که معلم وارد کلاس می شد و کارش را با نوشتن «به نام خدا» روی تخته سیاه آغاز می کرد تا روشنایی و سپیدی را به دانش آموزانش یاد بدهد.
مدرسه با لباس قدیمی بزرگترها
فردا آغاز مهرماه است. آن روزها مهر ماه که می شد از سرویس های مختلف خبری نبود، آن موقع هر چه بود، شیرینی دوران کودکی بود که اکنون خاطره ای از آن باقی مانده است. یکی از کهنسالان امروزی از زمان مدرسه رفتن خود می گوید: آن زمان مدرسه رفتن مانند امروز نبود. در آن موقع بیشتر وقت ها از رخت و لباس نو خبری نبود. لباس فرم و رنگ آن توسط مدرسه تعیین می شد و سپس پارچه های آن خریداری و توسط مادران یا خیاط های خانگی دوخته می شد. گاهی هم ما مجبور بودیم لباس برادرهای بزرگ تر خود را بپوشیم و به مدرسه برویم البته این فقط در مورد لباس هایمان نبود کفش های همدیگر را نیز می پوشیدیم و به مدرسه می رفتیم. «آدینه پور» ادامه می دهد: در زمان قدیم دانش آموزان دفتر و کتاب های ساده ای داشتند که همان ها را از مدت ها قبل از مدرسه رفتن جلد می کردند و در یک کیف پارچه ای یا مشمایی وسایل خود را می گذاشتند و راهی مدرسه می شدند، از وضعیت زندگی خود نیز راضی بودند و در دنیای آن ها فقط شادی های کودکانه حکمفرما بود. اما امروز مادر و پدرها از یک ماه مانده به بازگشایی مدارس، لباس و کفش نو، دفتر و کتاب برای فرزندانشان می خرند. به گفته وی در حال حاضر تجملات اجازه شادی کردن را به کودکان نمی دهد و آن ها به جای این که از این دوران خود بیشترین لذت را ببرند درگیر تجملات شده اند و دلشان می خواهد هر آن چه به بازار می آید داشته باشند.
بدرقه به مدرسه با اسپند
وی که هنوز هم نخستین روز مدرسه رفتنش را به خاطر دارد، عنوان می کند: آن روز من و برادرم هر دو قرار بود راهی مدرسه شویم، از شوق رفتن دوباره به مدرسه شب قبل نتوانستیم به خوبی بخوابیم و تا صبح چند بار بیدار شدیم و کفش های سال قبلمان را که مادر شسته و کنار ایوان خاکی خانه گذاشته بود که تا صبح خشک شود، نگاه کردیم تا مطمئن شویم خشک شده است یا نه. وی می افزاید: خوب به یاد دارم که صبح خروسخوان بود که از خواب بیدار شدیم. مادر زودتر از ما بیدار شده بود و صدای غلغل سماور سر سفره صبحانه همه را از خواب بیدار کرده بود و به پای صبحانه مفصل و مقوی مادر می کشاند. سپس بوی اسپند در فضای محقر خانه پیچید و مادر کتاب قرآن به دست در درگاهی خانه ایستاد و ما را از زیر قرآن رد کرد و راهی مدرسه شدیم.
وی که هنوز دلش تکرار آن روزها را می خواهد، عنوان می کند: همیشه از کوچه باغ قدیمی صدرآباد راهی مدرسه می شدیم، در طی راه کلی شیطنت می کردیم، لباس های مان از سر تا پا خاکی می شد، گاهی دعوا می کردیم و گاهی دیگر با هم بازی می کردیم تا به مدرسه می رسیدیم.
دلهره پیدا کردن همکلاسی
شهروندی دیگر هم با یادآوری خاطرات آن روز بیان می کند: به خاطر دارم روز اول مهر یک سال که به کلاس دوم می رفتم، به دلیل نقل مکان و جا به جایی مدرسه مان من و برادرم دلهره پیدا کردن هم کلاسی خوب و معلمان خوب را داشتیم. « جلالی» که اکنون 57 ساله است، اظهارمی دارد: از ترس این که اولیای این مدرسه با ما رفتار خوبی نداشته باشند روز اول مدرسه به شدت سعی می کردیم جلوی شیطنت های خودمان را بگیریم، با این که آن روز نگرانی های زیادی داشتیم اما در پایان روز اطمینان خاطر پیدا کردیم که مدرسه اولیای مهربانی دارد و از روز بعد دیگر شیطنت هایمان آغاز شد.
وی بیان می کند: خواهرم سه سال از من بزرگ تر بود و همیشه دفترها و کتاب هایش را با دقت جلد می کرد اما از آن جایی که من و برادرم بیشتر به دنبال بازیگوشی بودیم، فقط با نایلون کتاب هایمان را با کوبیدن یک منگنه جلد می کردیم.
روز اول مدرسه
اما حال و هوای مدرسه در این روزها... یکی از دانش آموزانی که همراه با مادرش به یک فروشگاه نوشت افزار در بجنورد آمده است تا وسایل باقی مانده خود را بخرد، می گوید: برای رفتن به مدرسه دلم خیلی تنگ شده است اما از یک طرف برای پیدا کردن دوست های جدید دلهره دارم و از طرف دیگر مدام با خودم فکر می کنم که می توانم امسال نیز دانش آموز موفقی باشم یا نه. وی که خود را «کتایون» معرفی می کند، می افزاید: روز اول مدرسه خیلی خوب است و من از مدت ها پیش منتظر آمدن این روز هستم زیرا دوباره می توانم هم کلاسی ها و از همه مهم تر معلمان سال قبل خود را ببینم.
معلم کلاس اول
ماه مهر برای همه خاطره انگیز است چه آن هایی که در دهه های 60 و 70 یا بالاتر زندگی خود هستند و چه برای آن هایی که کم سن و سال تر هستند. یکی از شهروندانی که به گفته خودش 35 سال سن دارد، می گوید: همیشه از چند روز مانده به آغاز مهرماه فضا بوی عطر و بوی اول مهرماه و آغاز سال تحصیلی را می دهد و بدجور دلم هوای آن روزها را می کند. «محمدی» ادامه می دهد: روز اول مهرماه ،یادآور روپوش های نو، کیف و کفش تازه، معلمان مهربان و دوستان زیادی است که در حیاط بزرگ دبستان سرمست از کودکی خویش می دویدند و شادی می کردند. وی ادامه می دهد: با این که اکنون در دهه سوم زندگی خود هستم اما هر بار در نخستین روز آغاز مدرسه بی اختیار به کودکانی که والدینشان دستشان را گرفته اند و از خودرو پیاده می شوند یا راننده سرویس مدارس آن ها را به مدرسه هدایت می کند، زل می زنم و اشک در چشمانم حلقه می زند، یاد همه آن روزهای خوب دوران کودکی ام می افتم و خاطراتم مانند فیلمی جلوی چشمانم رژه می رود. وی که خاطرات زیادی از دوران مدرسه خود مانند هر دانش آموز دیگری دارد، اظهارمی دارد: برخورد معلمان کلاس اول چیزی است که هیچ گاه از ذهن هیچ کودکی حتی تا پایان عمرش پاک نمی شود، من هم معلم بسیار مهربانی داشتم که در عنفوان جوانی دار فانی را وداع گفت اما همیشه به یادش هستم و از رفتار و مهربانی هایش یاد می کنم.
چشم و هم چشمی کودکانه
به سراغ یکی از نوشت افزارهای شهر می روم که هنوز هم شلوغ است. بچه ها همراه با پدر و مادرهایشان آمده اند، یکی دفتر صد برگ دارای تصویر یک شخصیت کارتونی خارجی و دیگری دفتر شخصیت یک کارتون دیگر را می خواهد و هر یک نام یکی از شخصیت های کارتونی را می آورند. یکی پاک کن بر می دارد، آن دیگری هم همان را می خواهد مادرش آرام می گوید: ما که همین چند روز پیش پاک کن خریدیم اما کودک می گوید: این پاک کن نیز زیباست من این را می خواهم.
این چانه زنی های دانش آموزان با والدینشان ادامه دارد. فروشنده می گوید: بسیاری از دانش آموزان کنونی وسایل خود را به دلیل چشم و هم چشمی خریداری می کنند و فشار زیادی به خانواده هایشان می آورند. وی که تمایلی به ذکر نامش ندارد و موهای سپیدش حکایت از سن و سالش دارد، معتقد است: کودکان امروزی هیچ گاه کودکی نمی کنند و قدر داشته های خود را نمی دانند. وی حال و هوای مهرماه را همیشه حال و هوای خوبی توصیف می کند و می افزاید: دیدن ذوق و شوق بچه ها در اول مهرماه همیشه زیباست اما برخی صحنه ها نیز مانند این که تعداد زیادی از دانش آموزان قادر به تامین نوشت افزار خود نیستند و با لباس های کهنه راهی مدرسه می شوند، آزار دهنده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
علی نیا- زمین جدیدی در ضلع شمالی دوشنبه بازار بجنورد در حال آماده سازی است و طی 4 روز آینده غرفه داران در این مکان مستقر خواهند شد.رئیس شورای اسلامی شهر بجنورد روز گذشته در گفت و گو با خبر نگار ما گفت: سند دوشنبه بازار در زمان شهردار وقت به نام تأمین اجتماعی انتقال داده شد، اما تاکنون زمین را تحویل نگرفته اند.«پیلتن» افزود: شهرداری باید زمین را به تامین اجتماعی تحویل می داد، اما یک اشکال به وجود آمد و آن این بود که با وجود مهلت 2 ماهه تامین اجتماعی برای تخلیه و جانمایی مکان جدید، اقدامی ازسوی شهرداری انجام نشده بود.وی بیان کرد: در حال حاضر در ضلع شمالی همین ملک زمینی متعلق به شهرداری توسط پیمانکار گرفته شده تا امکانات لازم برای انتقال دوشنبه بازار مهیا شود. وی ادامه داد: بر اساس گزارش جدیدی که تامین اجتماعی داده حدود 10 تا 11 میلیارد تومان شهرداری هنوز بابت بدهی جرایم بدهکار است. در عین حال، مدیرکل تامین اجتماعی خراسان شمالی با اشاره به این که برای تخلیه دوشنبه بازار مهلت داده ایم، گفت: با توجه به این که شهرداری در حال آماده سازی زمین جدید است بعد از تخلیه غرفه داران، زمین دوشنبه بازار را تحویل می گیریم.«سیدی» افزود: به دلیل کسب و کار بازاریان منتظریم مکان جدید آماده شود تا زمین را تحویل بگیریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عید غدیر در بجنورد با جشن و سرور آغاز شد. حال و هوای بجنورد در روز عید دیدنی تر شد آن زمان که مردم ولایتمدار بجنورد در برنامه ای متفاوت از میدان شهید به سمت پارک شهر حرکت کردند و جشن خود را در این پارک قدیمی ادامه دادند. دیدن مردم و به ویژه کودکان در حالی که پرچم های کاغذی با مضمون «غدیری ام» و «غدیر روز بیعت با امام زمان(عج)» در دست داشتند حال و هوای خاصی به پارک داده بود. بازار شیرینی و شربت خنک در هوای گرم پارک، داغ بود و دیدن جوان هایی که با صمیمیت زیاد به توزیع شربت و شیرینی بین مردم کمک می کردند هم زیبایی خاصی داشت.
نبود صندلی به اندازه کافی مانعی برای دور هم نشستن زنان و مردان در پارک و جمع شدن خانواده ها نبود. آن جا شاهد حضور دسته دسته مردان و زنانی بودیم که صحنه زیبایی را خلق کرده بود.
مردم از پیر و جوان و زن و مرد در پارک حضور داشتند و زنان در یک سمت و مردان در سمت دیگری روی چمن ها نشسته بودند و خانواده هایی هم با هم در گوشه و کنار پارک دور هم دیده می شدند و جمع جمعی معنوی و زیبا بود.حجت الاسلام «سالاری» مدیرحوزه علمیه استان هم در این مراسم با بیان اهمیت عید غدیر در تاریخ اسلام بر بزرگداشت هر چه بیشتر این روز و غدیر شناسی تأکید کرد.
به گزارش خبرنگار ما این جشن که تا ظهر ادامه داشت با مولودی خوانی و قرعه کشی «کمک هزینه و هزینه سفر به کربلا» همراه بود و در پایان آن تعداد بیشماری از مردم اطعام شدند.
همزمان با عید غدیر خم جشن «ولایت علوی، اکمال دین نبوی» در امامزادگان شاخص استان و هم چنین دوشنبه شب نیز مراسم بزرگداشت عید غدیر در محل حرم حضرت سیدعباس بن موسی بن جعفر(ع) بجنورد و امامزادگان و مساجد دیگر شهرستان ها برگزار شد.
همچنین به گزارش خبرنگار ما از مانه و سملقان به مناسبت عید غدیر خم همایش بانوان حیدری با حضور بانوان حوزه علمیه و با سخنرانی و مولودی خوانی در سالن معلم شهر آشخانه برگزار شد. امام جمعه قاضی در این همایش عید غدیر را برترین عید امت اسلامی دانست .
حجت الاسلام «تکمیلی» با بیان این که غدیر و محرم دو جنبه دین اسلام هستند، عید غدیر را رکن اساسی اسلام عنوان کرد.گزارش خبرنگار ما از اسفراین نیز حاکی است که جشن های عید سعید غدیر با شور و شوق مضاعفی در این شهر برگزار شد و مساجد آن این بار جلوه گاه نمایی از غدیر شدند. مراسم محوری عید سعید غدیر در مسجد و حسینیه الغدیر رویینی های مقیم اسفراین برگزار شد و دیگر مساجد شهر و روستاها هم به سهم خود برای بزرگداشت عید سعید غدیر تدارک ویژه ای دیدند. برگزاری مسابقات فرهنگی و کتابخوانی از دیگر برنامه های عید سعید غدیر در اسفراین بود و هم چنین مسیر مسجد ولیعصر(عج) تا مسجد اعظم امام خمینی(ره) توسط کاروان شادی عید سعید غدیر طی و آیین شام عید سعید غدیر با حضور امام جمعه در مسجد روستای گراتی برگزار شد.
خبرنگار ما از جاجرم نیز گزارش داد که مراسم جشن عید غدیر با حضور پر شور مردم و اجتماع هیئت های مذهبی، نور افشانی و مدیحه سرایی همراه بود و همچنین جشن غدیر توسط هیئت انصارالحسین در منزل یکی از سادات شهر نیز برگزار شد.
همچنین به گزارش خبرنگار ما از راز و جرگلان به مناسبت گرامیداشت عید سعید غدیر خم مراسم جشن و سرور در همه مساجد و حسینیه های روستاهای شیعه نشین این شهرستان و مراسم تجمیعی در مسجد جامع شهر راز برگزار شد.حجت الاسلام «نوروزی» امام جمعه راز و جرگلان در این مراسم گفت: یکی از بزرگترین و بهترین اعیاد مسلمانان عید غدیر است که در این روز دین اسلام کامل شد.
به گزارش خبرنگار ما از فاروج، همزمان با فرا رسیدن عید غدیر خم، مراسم جشن وشادمانی خاص بانوان در مهدیه برگزار شد.حجت الاسلام «عباسعلی قلی زاده» امام جمعه فاروج در این مراسم گفت: آنچه به عید غدیر خم ارزش داده وجود نازنین مولا علی (ع) است.مراسم جشن و سرور به مناسبت عید غدیر همچنین در شهرستان های شیروان و گرمه نیز با حضور پرشور مردم برگزار شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه خبر- بسته تشویقی به کارفرمایان در ازای به کارگیری مددجویان در شرکت های خدماتی ارائه می شود.معاون اشتغال و خودکفایی اداره کل کمیته امداد خراسان شمالی با اشاره به ارائه بسته های تشویقی کاریابی گفت: این نهاد به منظور ایجاد انگیزه در کارفرمایان بنگاههای تولیدی و خدماتی برای اشتغال کارجویان مورد حمایت ، حق بیمه سهم کارفرمایی مددجویانی را که نزد کارفرمایان مشغول به کار شوند، طی دوسال، در سال اول ۱۰۰ درصد و در سال دوم ۵۰ درصد به کارفرمایان پرداخت می کند. «مرادی » افزود: به منظور توانمند سازی و خود کفایی مددجویان در 5 ماه امسال بیش از 50 میلیارد ریال تسهیلات اشتغال قرض الحسنه از محل منابع بانکی و امدادی به متقاضیان پرداخت شد. وی بیان کرد: اجرای طرح های خوداشتغالی و ایجاد فرصت های شغلی مناسب برای خانوادههای نیازمند در رأس اهداف و برنامههای کمیته امداد قرار دارد که ارمغان آن تامین عزت و کرامت و در عین حال ایجاد توانمندی و خود کفایی خانوادههای مددجو است. وی با بیان این که حدود 380 طرح مختلف اشتغالزایی طی امسال توسط این نهاد اجرا شده است، گفت: برای اجرای طرحهای اشتغالزایی50 میلیارد ریال اعتبار هزینه شده است. وی با بیان این که 115 طرح اشتغال کمیته امداد استان در این مدت از محل اعتبارات امداد اجرا شده است، یاد آور شد: برای اجرای این طرح ها، 14 میلیارد و 270 میلیون ریال اعتبار صرف شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کشتی گیران استان در رقابت های کشتی سنتی کارگران جهان خوش درخشیدند. به گزارش خبرنگار ما، تیم ملی ایران که با 5 کشتی گیر از خراسان شمالی در هفتمین دوره مسابقات کشتی سنتی کارگران جهان شرکت کرده بود توانست برنز دنیا را در «هاتای» ترکیه به دست آورد. در این رقابت ها در وزن 70 کیلو ابراهیم ولیان، با غلبه بر کشتی گیرانی از رومانی، ترکیه، روسیه، قزاقستان و ازبکستان به فینال رفت و دیگر کشتی گیر ترک را نیز شکست داد و قهرمان شد. ولیان همچنین به عنوان فنی ترین کشتی گیر مسابقات معرفی شد. در 60 کیلو نیز مهدی علمی مدال نقره را به دست آورد. همچنین در وزن 90 کیلو علیرضا جهانیان نشان برنز را به گردن آویخت. تیم کشتی کارگران ایران با کسب 36 امتیاز، بعد از ترکیه 42 و قزاقستان 37امتیازی، مقام سوم مسابقات را از آن خود کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افشره
رشادت ها و دلاورمردی های رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بر کسی پوشیده نیست که به ندای امام(ره) لبیک گفتند و به جبهه های مبارزه حق علیه باطل شتافتند تا از خاک و ناموس خود دفاع کنند. هفته دفاع مقدس، بهانه ای است تا با بازگویی خاطرات شیرمردان مبارز و زنان غیور ایران زمین، یاد روزهای جبهه و جنگ را زنده نگه داریم.
می گویند جبهه های ایران، تکرار دوباره کربلا بوده است و لحظه لحظه آن، صحنه های عاشورا را در ذهن انسان زنده می کرد.
خیلی ها نبودند و ندیدند روزهای جنگ را اما هستند رزمندگان و جانبازانی که حرف ها و خاطره های شان، آدمی را تا دل جنگ و جبهه می برد. جایی که مردان جبهه و جنگ روی زمین افتاده بودند اما همچنان مصر بودند از غیرت و خاک وطن شان به فرمان امام شان، حراست و حفاظت کنند و دست از مقابله با دشمن نمی کشیدند.
از لحظه عروج همرزم های شان می گویند و پرواز آسمانی شان، از ایثار و از خودگذشتگی های همرزمان شان برای نجات دیگر رزمنده ها، از این که سلاح شان آن زمان ا... اکبر بود. از روزهای اسارت و نبرد و از شکنجه های ناجوانمردانه و بی رحمانه دشمن که در آزار جسمی و روحی رزمندگان کشور چیزی کم نگذاشتند. جبهه های حق علیه باطل، کلاس درسی شد پر از خاطرات ایثار و غرور و افتخار در سال های حماسه و مقاومت.
تلاش عراقی ها برای پشیمان کردن جوانان ایرانی
سال 1365 دقیقاً در شب عید غدیرخم در فاو خرمشهر اسیر شد. «محمدرضا هنرور» که آن زمان فقط 17 سال سن داشت، می گوید: بعثی ها همه تلاش شان را می کردند تا انگیزه جوانان ایرانی را از مبارزه بگیرند و آن ها را از رفتن به جبهه و جنگ پشیمان کنند.
وی می گوید: وقتی اسیر و به کمپ 9 منتقل شدم، 2 پتو، یک قاشق و یک لیوان، همه وسایل شخصی بود که به اسرا می دادند و پس از آن مرا به اردوگاه شماره 3 منتقل کردند، بقیه اسرا می گفتند شانس آوردی که روزهای اول اسارت درجه دار نیست زیرا او حسابی اسرای تازه وارد را کتک می زند و از خجالت شان در می آید.
وی می افزاید: چند روزی گذشت و یک روز دیدم همه اسرا در حال احترام گذاشتن به شخصی هستند، مردی که لباس خاکی عراقی و کلاه و بازوبند قرمز رنگ داشت. متوجه شدم این مرد همان درجه داری است که قبلا اسرا درباره اش صحبت کرده بودند، او لباسش را عوض کرد و روی یک صندلی در سایه نشست و سرباز خود را صدا کرد و به او دستور داد تا اسرای جدید را نزد او ببرد. سرباز مرا نزد او برد، به شیوه خودشان باید سر و چانه ام به زمین می چسبید و کتف ها و دست هایم آویزان می شد تا مثلا ما در مقابل آن ها خوار و ذلیل شویم.
وی ادامه می دهد: درجه دار با باتوم چانه ام را از زمین بلند کرد و پرسید اسمت چیست، چه رتبه ای داری و در کجا اسیر شده ای، به محض این که گفتم در فاو اسیر شدم ضربه ای محکم با پایش که چکمه های سنگینی هم به پا داشت به سینه ام زد و مرا به طرفی پرت کرد زیرا از شنیدن نام فاو عصبانی شده بود چون ما فاو را گرفته بودیم و مایه مباهات ما بود و برای آن ها ناراحت کننده.
وی بیان می کند: وقتی به سمتی از اردوگاه پرت شدم، یکی از اسرا به نام آقای محمودی مظفر گفت بلندشو و کم نیاور و مقاومت کن و من دوباره نزد درجه دار عراقی رفتم و تا جایی که می توانست مرا کتک زد تا دلش خالی شد اما در این میان آقای محمودی مظفر به ما اسرا دلگرمی و روحیه می داد. روزهای جبهه و جنگ پر از رشادت ها و دلاورمردی های رزمنده ها بود.
خوابی که سرباز عراقی را دگرگون کرد
«بابایی» دیگر رزمنده خراسان شمالی با یادآوری از خودگذشتگی های دوران جنگ می گوید: عراقی ها تمامی اسرا را به بدترین شکل ممکن شکنجه می کردند و برخی از اسرا از جان خودشان برای کمتر آسیب دیدن بقیه مایه می گذاشتند که یکی از این افراد یک سید روحانی به نام آقای ابوترابی بود. وقتی سرباز عراقی او را با کابل کتک می زد از کتک زدن خسته می شد و کابل از دستش می افتاد.
وی می افزاید: سرباز عراقی چند روزی به مرخصی رفت و وقتی برگشت با چشم اشک آلود به آقای ابوترابی گفت: من از اهالی شیعه نشین عراق هستم و مادرم امام علی(ع) را بسیار دوست دارد و او خواب دیده است که به او گفته شده است که من یک اسیر شیعه را شکنجه می کنم و مادرم به من گفت اگر این کار را ادامه دهم، شیر خود را بر من حلال نمی کند.
وی تصریح می کند: از آن پس رفتار این سرباز عراقی به کلی با اسرا عوض شد و به آقای ابوترابی هم گفت روزهایی که قرار است شما را شکنجه کنم به در و دیوار می زنم و شما هم صدایتان را بلند کنید تا من را از اینجا منتقل نکنند و بتوانم باشم و هوای شما را داشته باشم.
اتحادی که دشمن را مأیوس کرد
«جلالی» دیگر رزمنده استان هم می گوید: میدان دفاع ما، عرصه ها و میدان های متعددی داشت که نمونه کامل و تمام نمای یک زندگی است.
وی بیان می کند: گوشه هایی از مقاومت بچه های رزمنده که تا دیروز پشت خاکریزها مقاومت می کردند، برای ما درسی در طول زندگی است.
او ترجیح می دهد خاطره ای از دوران اسارت خود بیان کند و می گوید: لحظه لحظه آن دوران هم عبرت آموز است و هم شیرینی های خاص خود را دارد.وی اظهارمی دارد: برگزاری نماز جماعت و برنامه هایی متناسب با مناسبت ها برای ما ممنوع بود و یک روز در اردوگاه 8 یک مؤذن اذان می گفت تا اسرا برای نماز آماده شوند و یک سرباز عراقی صدای او را شنید و چند دقیقه بعد چند سرباز عراقی با باتوم و با ابهت وارد اردوگاه شدند تا اسرا را بترسانند و مؤذن را پیدا کنند اما وقتی پرسیدند چه کسی اذان گفت، تمام اسرای اردوگاه که 80 نفر بودند با هم گفتند من اذان گفتم و سربازان عراقی را گیج کردند. سربازان هرچه تلاش کردند نتوانستند مؤذن را شناسایی کنند و از شدت خشم گفتند تمامی شما در اردوگاه خود تا 48 ساعت زندانی هستید و این یعنی محروم از غذا و آب و نور و هوا خوری و غیره.
وی تصریح می کند: تلاش سربازان عراقی برای پیدا کردن مؤذن بی نتیجه ماند و بعد از 24 ساعت و با حالتی شکست خورده اسرای اردوگاه 8 را از زندان آزاد کردند و اتحاد و یکدلی بچه ها در بیشتر مواقع دشمن را مایوس و امید اسرا را بیشتر می کرد.
موفقیت با دست خالی
یکی دیگر از رزمنده های خراسان شمالی موفقیت در عملیات والفجر 3 با دست خالی به فرماندهی سردار شهید «محمدزاده» را از خاطرات به یاد ماندنی دوران جنگ عنوان می کند.
«قدوسیان» می گوید: 700 نفر از نیروهای عراقی که یکی از آن ها داماد صدام بود، در محاصره نیروهای ایرانی بودند و با توجه به این که اطراف محل محاصره مین کار شده بود و فقط یک راه عبور وجود داشت، نیروهای عراقی با هلی کوپر برای افراد در محاصره غذا و آب می بردند و چند روز بعد ایران یکی از هلی کوپوترهای عراقی را نشانه گرفت و زد و بعد از آن عراقی ها از جلو و آن هایی که در محاصره بودند، از پشت، تصمیم به حمله گرفتند و به عبارتی نیروهای ایرانی را محاصره کردند و رزمنده های ایرانی با دست خالی و به فرماندهی سردار «محمدزاده» توانستند در این عملیات پیروز شوند.وی گوش به فرمان فرمانده بودن را یکی از عوامل مؤثر در موفقیت رزمنده ها عنوان می کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یازدهمین جشنواره تئاتر خراسان شمالی، دوشنبه شب با معرفی برترین ها در بجنورد به کار خود پایان داد. به گزارش خبرنگار ما، هیئت داوران یازدهمین جشنواره تئاتر استان با اتفاق آرا و بدون اولویت، 2 اثر نمایشی «مولار» به کارگردانی محمد شاکری و «هیس اون بیدار می شه» به کارگردانی نریمان محزون را به عنوان برگزیدگان به دبیرخانه جشنواره بین المللی تئاتر فجر معرفی کردند. هیئت داوران همچنین برترین های یازدهمین جشنواره استان را معرفی کردند که بر این اساس، در بخش بازیگری مرد، تندیس جشنواره و دیپلم افتخار را به «حکمت شیردل» بازیگر نمایش «مولار» و در بخش بازیگری زن، تندیس جشنواره و دیپلم افتخار را به «آزاده حیدر زاده» بازیگر نمایش «شکلک» اهدا کردند. جایزه اول نمایش نامه نویسی این جشنواره، شامل دیپلم افتخار به «محسن براتی» و «محمد شاکری» برای نمایش «هیس اون بیدارمی شه» و در بخش کارگردانی هم تندیس جشنواره و دیپلم افتخار به «نریمان محزون» کارگردان نمایش «هیس اون بیدار می شه» اهدا شد. بر اساس این گزارش، در بخش موسیقی، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به «طاهر اقطابی» برای آهنگ سازی نمایش «شکلک»، در بخش طراحی صحنه دیپلم افتخار، تندیس جشنواره و جایزه نقدی به «محمد شاکری» طراح صحنه نمایش «مولار» و در بخش طراحی لباس دیپلم افتخار و جایزه نقدی به «نریمان محزون» طراح لباس نمایش «هیس اون بیدار می شه» اهدا شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شیری- ناوگان حمل و نقل استان فرسوده است و برای توسعه اقتصادی به نوسازی ناوگان جدید نیاز دارد.رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی خراسان شمالی روز گذشته با بیان این مطلب به خبرنگار ما گفت: حمل و نقل نقش مهمی در توسعه صادرات و واردات دارد و از آن جایی که خراسان شمالی استانی مرزی است، فراهم بودن زمینه حمل و نقل زمینی، هوایی و ریلی می تواند نقش بسیار مهمی در این بخش داشته باشد، این در حالی است که هنوز بسترهای لازم برای حمل و نقل هوایی و ریلی فراهم نشده است.«محمد صمدی» افزود: در حال حاضر برای استفاده از تنها سهمیه واگن هم نیاز به بارگیری تا جاجرم است که این بخش هم نیاز به ساماندهی دارد.وی خاطرنشان کرد: با وجود این که خراسان شمالی استانی مرزی است، اگر بسترهای حمل و نقل هوایی و ریلی فراهم شود، به طور حتم در توسعه صادرات و واردات هم مؤثر خواهد بود.وی رسیدن به موقع کالا به بازارهای هدف را مستلزم داشتن حمل و نقل مناسب ذکر و خاطرنشان کرد: به عنوان مثال تولیدات پتروشیمی ناگزیر تا بندرعباس حمل و از آن جا بارگیری می شود.وی داشتن حمل و نقل مناسب را عاملی برای انعقاد قراردادهای همکاری و سرمایهگذاری بیشتر در استان ذکر و اضافه کرد: در حالی که تنها بستر حمل و نقل استان زمینی است و بیشتر واردات و صادرات هم از طریق ناوگان زمینی انجام می شود، برای تعویض، نوسازی و بهبود این ناوگان به حمایت و مساعدت هایی نیاز داریم.وی اظهارداشت: سرمایه گذاران داخلی و خارجی زیادی تاکنون به استان دعوت شده اند و هنوز مشکل جدی در بخش حمل و نقل ایجاد نشده است، با این وجود باید بستر به گونه ای فراهم شود که نیاز به حمل بار از دیگر استان ها نباشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برومند- دو محقق یونانی نحوه گسترش باغ های زیتون مانه و سملقان را مورد بررسی قرار دادند و خراسان شمالی از جمله مانه و سملقان را دارای ظرفیت در امر باغ های زیتون دانستند.مشاور معاون وزیر جهاد کشاورزی و مجری باغ های زیتون کشور در حاشیه بازدید از باغ های زیتون مانه و سملقان گفت: با مشاوره گرفتن از کارشناسان می توانیم در این منطقه شاهد توسعه اقتصادی باشیم. «رمضانی» افزود: باید کشاورزان پنبه کار را به سمت کشت زیتون سوق داد چرا که با این امر در مصرف آب نیز صرفه جویی خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.