نامش «جنت» است و اگر چه در نقطه خوش آب و هوای بجنورد قرار گرفته است اما غبار کم توجهی روی آن دیده می شود و تا چشم کار می کند زمین های رها شده ای است که در جای جای این محله نه چندان قدیمی بجنورد دیده می شود.
صدای دستگاه های جوشکاری و هوای خوب بهاری گویا دو نقطه ضد هم هستند که در تداعی روزی زیبا و صدایی گوش خراش با یکدیگر رقابت تنگاتنگی دارند. در نقاط مختلف خیابان جنت کارگران مشغول کارند و در این میان خودروی سنگین حمل مصالح ساختمانی از کنارمان عبور می کند و می رود تا به جمع مصالح دیگری که روی زمین در مجاورت منزلی مسکونی قرار دارد بپیوندد.از فاصله ای نه چندان دور و در انتهای زمین های رها شده این منطقه، درختان پرشکوفه ای دیده می شود که انگار شهرک فرهنگیان را به آغوش کشیده است و به نوعی به جنت که از داشتن چنین فضایی محروم است، پز می دهد.
زمین های رها شده
هر چه در این خیابان پایین تر می رویم تعداد زمین های رها شده بیشتر می شود و نخاله های ساختمانی و زباله ها در آن ها جا خوش کرده است؛ موضوعی که بیشتر ساکنان این محله از آن گلایه مند هستند و به آن اشاره می کنند.
یکی از آن ها در حالی که به زمین مجاور مغازه خود اشاره می کند در این باره می گوید: بارها برای ساماندهی زمین های رها شده با شهرداری صحبت کرده ایم اما بی فایده است و برخی از ساکنان از این موضوع سوء استفاده می کنند و با رها کردن زباله ها یا نخاله های ساختمانی خود بر بدتر شدن چهره این منطقه تأثیر می گذارند.
او که از روند کند ساخت و سازها نیز شاکی است، ادامه می دهد: همیشه به ویژه با خوب شدن هوا شاهد رفت و آمد خودروهای سنگینی هستیم که مصالح ساختمانی را جا به جا می کنند و این امر موجب سلب آرامش اهالی شده است.
بیشتر زباله های پراکنده در این محله را پلاستیک تشکیل می دهد که به گفته یکی از ساکنان، باد آن ها را به این نقطه می آورد و به دلیل وجود زمین های بایر در آن ها جمع می شود و تصویر نامطلوبی را از خود به جا می گذارد.
سگ های ولگرد
در این میان سگ ولگردی را می بینیم که در یکی از زمین ها، تنش را به آفتاب دلچسب بهاری سپرده است و خمیازه کشان رفت و آمد رهگذران را زیر چشمی می پاید. این سگ یکی از ده ها سگی است که به گفته اهالی در این منطقه جولان می دهند و موجب وحشت آن ها می شوند. تعداد سگ های ولگرد در خیابان جنت به اندازه ای است که به ویژه در شب هنگام کمتر کسی جرأت دارد از آن عبور کند و هر لحظه ممکن است از طرف آن ها مورد حمله قرار گیرد.
«طاهری» که چند سالی است در این محله ساکن شده است، می گوید: بچه روستا هستم و با آن که در روستاها تعداد سگ ها زیاد است اما کمتر کسی از آن ها می ترسد زیرا هر کدام از آن ها جلوی خانه ای می نشینند و هر یک صاحبی دارند ولی اینجا آنقدر تعداد سگ ها زیاد است که حتی مردان هم می ترسند.
نبود پل عابر پیاده
یکی از مهمترین مشکلاتی که این محله با آن روبروست، نبود پل عابر پیاده برای عبور از عرض خیابان اصلی است به طوری که ساکنان خیابان جنت همواره برای عبور از بولوار معلم با خطر تصادف مواجه هستند و بارها شاهد وقوع تصادف در این مکان بوده اند.
یکی از آن ها می گوید: آن هایی که با پای پیاده می خواهند از عرض بولوار عبور کنند گویی جانشان را کف دستشان گذاشته اند زیرا خودروهایی که راهی محور مشهد هستند با سرعت بسیار بالایی از این مسیر عبور می کنند.
او در عین حال به نبود پارکینگ مناسب برای اهالی این محله اشاره می کند و ادامه می دهد: از آن جایی که بیشتر خانه های جنت جنوبی است جای پارک برای خودروها وجود ندارد.
جوی های لای گرفته
بیشتر جوی های آب جدول کشی مناسبی ندارد، لایروبی نشده است و بوی نامطبوعی از آن ها به مشام می رسد و این موضوع با گرم شدن هوا بدتر هم می شود.
این مطلب را «خاوری» یکی از اهالی عنوان می کند و اظهارمی دارد: پیاده روسازی و لایروبی جوی های آب باید مورد توجه قرار گیرد تا ساکنان با دیدن آن نسبت به تمیز نگه داشتن محل زندگی خود بیشتر تلاش کنند.
او البته از این که فضای سبز موجود در این محله به موقع آبیاری می شود رضایت دارد اما از شهرداری می خواهد نسبت به هرس کردن به موقع درختان اقدام کند.
شب بازار
شب بازار در بولوار همیشه برپاست و همین امر موجب شده است مسافران و رهگذرانی که به این بازار مراجعه می کنند خودروهای شان را جلوی منازل خیابان جنت پارک کنند و این موضوع گاهی موجب مزاحمت و یا مشاجره بین صاحب خانه و صاحب خودرو می شود.
البته شب بازار در شلوغ شدن خیابان جنت و بولوار نیز تأثیر زیادی دارد و برخی اهالی خواستار سر و سامان دادن به این بازار شده اند.
روشنایی کمی تا قسمتی خوب
بعضی از کوچه های خیابان جنت، روشنایی مناسبی ندارد، در تاریکی مطلق فرو رفته است و البته برخی از کوچه ها هم روشنایی در حد مطلوبی دارد و از نظر یکی از اهالی اگر روشنایی خیابان بیشتر شود به دلیل پرسه زدن سگ های ولگرد، احساس امنیت بیشتر و ترس از آن ها کمتر می شود.
البته آسفالت نامناسب معابر نیز بیشتر دیده می شود تا خودرویی داخل آن نیفتد و آسیب نبیند.
تیرهای آهنی زیادی از زمین سبز شده اند، کارگران مشغول کارند تا ساختمان تازه دیگری به ساختمان های این محله اضافه شود. آسمان دلش گرفته است اما از باران خبری نیست، خودروها با عبورشان سکوت ظهر جنت را می شکنند و محله کم کم خود را برای خواب نیمروزی آماده می کند البته اگر تردد خودروهای حمل مصالح ساختمانی و دستگاه های جوشکاری اجازه بدهد.