«ماه مبارک رمضان سفرهای گسترده است که در آن انواع طعام معنوی و فرهنگی به چشم میخورد، مائدهای است که از آسمان نازلشده تا روح و جان انسانها را سیراب سازد و از عطش آنان بکاهد و سرزمین وجودشان را پرنشاط و شاداب سازد...»؛ آیت ا... «ابوالقاسم یعقوبی» نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی در نوشتاری با عنوان «هفت سین رمضان» با نگاهی نو و قابل تأمل به تحلیل و تبیین برکات ماه خدا پرداخته است که در این شماره بخش نخست آن را از نظر می گذرانیم.
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا عِیدَ اَولِیائِه
امام سجاد (ع) فرمود: «بدرود ای ماهی که عید دوستان خدایی.»
در فرهنگ دینی ما برترین «عید» آن است که آدمی در مسیر زندگی گرفتار معصیت نشود و اگر بستر آن فراهم شد، بااراده و تصمیم جدی، خود را از آن برهاند.
امام علی (ع) فرمودند: «کُلُّ یَومٍ لا یُعصَی اللَّهُ فیهِ فَهُوَ عِیدٌ»؛ هر روزی که در آن در محضر خداوند معصیت نشود، آن روز عید است.
در ماه مبارک رمضان نبرد «هَوی» و «هُدی» شکل میگیرد، طبیعت انسانی و هوا و هوسهای حیوانی او را به خوردن و نوشیدن و خوابیدن فرامیخواند. فطرت و بعد ملکوتی او، وی را به امساک و خودداری از خوردن و آشامیدن دعوت میکند، نفس اماره میخواهد هواپرستان زیاد شوند اما عقل و فطرت خدادادی انسانها را به تعالی و هدایت و معنویت فرامیخواند، در این نبرد سخت و سنگین، آنکه توفیق (روزه) مییابد پیروز این نبرد به شمار میرود و ازاینرو در روز عید فطر، به شکرانه پیروزی فطرت بر طبیعت، شادی و نشاط را در خود احساس میکند.
بنابراین میتوان گفت: عید آن روزی است که انسان قدرت مدیریت خود را به نمایش بگذارد و از سر نفس بگذرد و بهسوی جانان بشتابد، لبیک گو «یَا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ» شود و تقوا را به دست آورد (لعلکم تتقون) و ماه مبارک رمضان را به شایستگی استقبال و بدرقه نماید.
معمولاً در «عید نوروز» که عید طبیعت و بهار زندگی مادی است، مردم سفره هفتسین می چینند و به دنبال آنند که: سرکه، سیب، سنجد، سمنو، سکه، سبزه و سماق را در سفره خود به نمایش بگذارند تا اعلام کنند عید فرارسیده است و باید شاد بود و به استقبال بهار با این سفره رفت و آن را گرامی داشت.
اما افسوس که در آستانه «بهار قرآن و معنویت» یعنی ماه مبارک رمضان از این مقدمات خبری نیست، هیچ کس به فکر این نیست که برای این سفره معنوی و آسمانی و مائده رحمانی هم باید «هفتسینی» تدارک دید تا در عمل از آمدنش استقبال کرد و از نسیم هایش بهرهمند شد.
در این حال و هوای معنوی و رمضانی بود که به فکر افتادم، سفره هفتسین معنوی را چینش کنم تا شاید با این شناخت و معرفت، با ماه رمضان و دستاوردهایش بهتر و بیشتر آشنا شویم و اینک این شما و این «هفتسین رمضان»:
1- سُفره
ماه مبارک رمضان سفرهای گسترده است که در آن انواع طعام معنوی و فرهنگی به چشم میخورد، مائدهای است که از آسمان نازلشده تا روح و جان انسانها را سیراب سازد و از عطش آنان بکاهد و سرزمین وجودشان را پرنشاط و شاداب سازد.
در این سفره گسترده، غذاهای دلپذیر و روحافزا و آرامشبخش و امیدآفرین چیده شده که اشتهای آدمی را دوچندان میسازد.
الف) قرآن
رسول خدا (ص) فرمودند: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ مَأْدُبَةُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مِنْه مَا اسْتَطَعْتُمْ»؛ این قرآن سفره و غذای الهی است پس آنچه میتوانید از آن بیاموزید (و به کار ببندید).
در این حدیث شریف از قرآن بهعنوان مائده (سفره و غذایی آماده) یاد شده است که هرکس هر غذایی دارد باید در کنار این سفره از آن بهرهمند شود.
این سفره، طعام شفابخش، هدایت بخش و نجاتبخش دارد که هرکس به آن روی آورد مسیر زندگیاش نوسازی و بازسازی میشود.
«وَ نُنَزّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً»؛ «ما قرآن را (نسخه) شفابخش و رحمت برای مؤمنان قرار دادیم و البته ستمکاران جز خسارت از آن چیزی دستگیرشان نخواهد شد.» در تفسیر و توضیح این آیه باید اشارهکنیم که در برابر هر سفره آماده و چیده شده و گسترده، چند عکسالعمل میتوان ترسیم کرد:
1- قهر کردن از سفره و از کنار آن عبور کردن
2- نشستن در کنار سفره و غذا نخوردن
3- نشستن و به حداقل اکتفا نمودن
4- نشستن و خوردن و نمکدان شکستن
5- نشستن و خوردن و شکرگزاری کردن
دسته اول: انسانهای بیاعتنا و کافرند که در کنار سفره قرآن قرار نمیگیرند و با آن قهرند چون صاحبسفره را نمیشناسند و باور ندارند.
دسته دوم: گناهکاران و ستمکارانی هستند که در کنار سفره مینشینند اما براثر معصیت و گناه، اشتهای بهرهبرداری از این سفره را ندارند. چون مریضند و اشتهایشان به خاطر گناه از بین رفته است.
دسته سوم: مؤمنانی هستند که سفره را میشناسند و باور دارند، اما کوتاه همت و حداقلی هستند؛ به چند لقمه اکتفا میکنند و از این سفره پربار بهره کمتری میبرند.
دسته چهارم: منافقینی هستند که در کنار سفره مینشینند و از آن بهره میبرند، لکن نمک نشناسند و نمکدان میشکنند.
دسته پنجم: مؤمنان راستین و بلندهمتی هستند که عارف به سفره و صاحب آن هستند و با شور و شوق و نشاط و بااشتهای کامل در کنار سفره قرآن قرار میگیرند و از مواهب این مائده آسمانی بهره میگیرند و باکمال تواضع و حقشناسی، شکر آن را نیز به شایستگی بجا می آورند.
در ماه رمضان سفره قرآن از همه جهات گسترده است؛ سفره تلاوت، تدبر، تفسیر، تبیین و تبلیغ و خوشا به حال کسانی که از تنوع طعامها بهره میگیرند و جانشان را تعالی میبخشند و در شبهای قدر نیز باافتخار زیر سایه قرآن خود را بیمه سالیانه میکنند و سبک زندگی قرآنی را در عمل به نمایش میگذارند، انیس مؤمنان قرآن است، هم آن را میخوانند و هم در مفاهیمش درنگ مینمایند و هم عملشان را صبغه و رنگ قرآنی میزنند.
2- سفر
ماه رمضان، سفری است ارادی و اختیاری که دستاوردهای فراوانی به همراه دارد. مبداء این سفر و مقصد آن کاملاً تعریفشده است:
سفر آن نیست که از مصر به بغداد روی
از سر نفس گذشتن سفر مردان است
قرآن میفرماید:
«فَفِرُّوا اِلَی اللهِ اِنّی لَکُم مِنهُ نَذیرٌ مُبینٌ»؛ (پس بهسوی خدا بگریزید که من از سوی او برای شما بیم دهندهای آشکارم.)
هجرت و فاصله گرفتن از گناه و ترک کردن و رها کردن یکچیز وحشتناک و فرار کردن از آن و به دنبال پناهگاه مطمئن گشتن، کاری است عقلانی و انسانی، در ماه مبارک رمضان تصمیم بر آن است که همه خداباوران از دیو درنده گناهان و معصیتها جدا شوند و بگریزند و بهسوی پناهگاه امن و مطمئن حرکت کنند.
در این حرکت و سفر و هجرت یک فرار است و این فرار، فرار از هرچه غیر خداست (کمال انقطاع) و حرکت به سمت او که هرچه غیر اوست از اوست.این است سفری که مبدا و مقصدش روشن و رهروانش نیز روزهدارانی هستند که قیام و صیام را به هم گره میزنند تا به این مقصد و مقصود برسند. «وَاسْتَعِینُواْ بالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخَاشِعِینَ».
3- سَپَر:
در جنگهای تنبهتن در گذشتههای نهچندان دور، رسم و آداب هماوردی بر آن بوده است که رزمنده در مقابل حریف، خود را به شمشیر و زره و کلاهخود و سپر مجهز میکرده است تا در برابر ضربههای حریف در میدان نبرد بتواند مقاومت کند و حملههای او را پس بزند و آسیب کمتری ببیند؛ نقش سپر نقشی بازدارنده است، ضربههای وارد شده را پس می زند و تأثیرگذاری ضربه را به حداقل میرساند و یا بیاثر میسازد. سپر در میدان جنگ یعنی باور داشتن دشمن و آمادگی در برابر او و آمادگی برای عقب راندن او از صحنه نبرد.
در اسلام همواره بین انسان و شیطان و نفس اماره یک نوع نبرد و رویارویی وجود دارد که نام آن «جهاد اکبر» است. اگر انسان با عزم و اراده در برابر مکرهای شیاطین ایستادگی کند و ضربههای آن را پس بزند و شگردهای شیطانی را نقش بر آب سازد، او را «مجاهد اکبر» مینامند. در این جبهه همیشگی هم بصیرت لازم است، هم ایمان قوی و توکل بالا، اما وسیله دفاع نیز لازم است که پیشگیری کند از حملات تا نقشههای نفسانی و شیطانی را خنثی سازد.
عبادت در اسلام نوعی زمینهسازی و تقویت و تمرین اراده است تا آدمی در پرتو ایمان و توکل به خدا بتواند هجمههای آشکار و پنهان دشمنان اسلام و انسانیت را بی اثر سازد.
نماز چنین جایگاهی دارد که بهعنوان «سنگر نخستین» از آن یاد شده است و تمام هم و غم شیطان آن است که نماز را از انسان بگیرد و این خط مقدم شکسته شود که اگر چنین حملهای موفقیتآمیز باشد، برای شکستن بقیه خطوط و حدود الهی، کار شیطان آسانتر میشود.
«روزه» نیز بهعنوان یک عبادت ویژه سالیانه اثر عمیقی بر تربیت انسان در جهت مبارزه با هواهای نفسانی و شیطانهای انسی و جنی دارد. ازاینرو از آن بهعنوان «جُنّه» یعنی سپر یاد شده است. رسول خدا (ص) فرمود:
«علیک بالصوم فأنه جنه من النار و ان استطعت ان یأتیک الموت و بطنک جائع فافعل»؛ بر تو باد روزه که او سپری در برابر آتش است و اگر توانی که در هنگام مرگ شکمت گرسنه باشد چنین کن.
اگر روزه بهدرستی انجام گیرد، آتشهای خشم، شهوت، قدرت و ... شعلهور نمی شود و اگر شعلهور شود، روزه آن شعلهها را خاموش میسازد.
با سپر روزه میتوان همه عواملی که انسان را به آتش نزدیک میسازد از خود دور کرد.
سپر روزه ایمان ایمنیبخش به انسان میبخشد، با این سپر میتوان سپهر ایمان و بندگی را گسترش داد و فرهنگ عبودیت را در برابر فرهنگ منیّت پررنگ ساخت.
بنابراین «سین» دیگری از هفتسین رمضان، نامش سپر است که روزهدار آن را کسب میکند و در طول سال آن را در برابر حملات و تهاجمات به کار میگیرد تا در جبهه ایمان و کفر، ایمان و نفاق، ایمان و نفوذ، ایمان و شیطنت بتواند با بصیرت ایستادگی نماید و باثبات قدم، قدم در وادی ایمان و معرفت بگذارد و موانع مسیر را یکی پس از دیگری پس بزند و بهسلامتی به سرمنزل مقصود راه یابد.