بش قارداش در سایه سار تاریخ
نویسنده : علوی
بش قارداش روزگاری تنها تفرجگاه مردم شهر بجنورد بود و هنوز هم جایگاهی منحصربه فرد دارد. بسیاری از آن هایی که اکنون گرد پیری روی موهایشان نشسته است خاطرات آن روزها و پیشینه این مکان تفریحی را در دل زنده نگه داشته اند. پیشینه تفریح گاه خاطره انگیز بش قارداش به سال های خیلی دور برمی گردد. روزگاری همه در سایه سار درختان بلند و قدیمی اش ساعت ها به تمدد اعصاب می پرداختند و زیر سایه آن دمی استراحت می کردند. بی آنکه آن ها نیز بدانند که این مکان چه پیشینه ای دارد و چگونه سربلند تا زمان حال ایستاده است.
«سلیمان بهروز» یکی از شهروندان کهنسال که در این زمینه دستی در تحقیق نیز دارد با استناد به برخی کتاب ها و اسناد درباره پیشینه تاریخی بش قارداش عنوان می کند: طبق آن چه در منابع تاریخی چهار مغان از کتب تاریخی العالم من المشرق و المغرب قبل از مغول ها در قرن چهارم هجری نوشته شده است، نام این مکان بش قارداش نبوده و فقط مغان نام داشته است.
وی بیان می کند: گفته می شود در آن زمان از شکاف کوه 4 چشمه پر از آب خارج می شد و بزرگان یکی از مذاهب، در اطراف آن چشمه ها اتراق و زندگی می کردند.
وی با استناد به برخی کتاب هایی که به چاپ رسیده است، اظهارمی دارد: تا زمانی که صفویان روی کار آمدند، در حکومت بجنورد ازبک ها تاخت و تاز و تاراج می کردند که شاه اسماعیل صفوی برای کوتاه شدن دست ازبک ها مجبور شد که از سران قبایل مختلف قره باغ، ایروان و نخجوان و مناطق غرب دریای خزر بخواهد که به سمت خراسان کوچ کنند و در این رابطه معاهده ای نیز منعقد شد تا از ورود ازبک ها به این منطقه جلوگیری کنند.
این شهروند کهنسال ادامه می دهد: در بین این قبایل 5 برادر بودند که ابتدا در ورامین و گرمسار مستقر شدند و سپس تا منطقه چناران حرکت کردند و بعد وارد این منطقه شدند. وی با بیان این که هر یک از این 5 برادر رهبری یک ایل را به عهده داشتند، می گوید: این برادرها رهبری ایل های زعفرانلو، سیرانلو، قره چورلو و شادلو را به عهده داشتند که ایل شادلو نیز خود 2 طایفه بودند و ترک ها آن ها را یاری کردند و بش قارداش را دوباره ساختند.
«بهروز» عنوان می کند: این سران ایل ها از اشنویه، رضاییه ( ارومیه) و دریاچه وان همه قبایل را دعوت کردند و گفتند که به سمت خراسان می رویم، هر که می خواهد ما را همراهی کند که عشیره های مختلفی با آن ها همراه شدند تا طبق قرار داد با حکومت در برابر حمله ازبک ها از منطقه دفاع کنند. وی درباره تعمیر و بازسازی بش قارداش می گوید: دو زلزله مهیب بخشی از بنای بش قارداش را تخریب کرد به گونه ای که 4 گلدسته بنا بر اثر زلزله از بین رفت و ایوان آجرکاری آن جا نیز تخریب شد ، پس از آن مقرر شد عواید 5 شبانه روز آب برای تعمیرات بش قارداش تعلق گیرد و به تدریج در سال های اخیر بنا مورد بازسازی و تعمیرات قرار گرفت.
یکی دیگر از شهروندان کهنسال بجنوردی از بش قارداش به عنوان یکی از جاذبههای تاریخی، طبیعی و گردشگری بجنورد نام می برد و می گوید: بش قارداش در زبان ترکی خراسان به معنی پنج برادر است که بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. «یزدان پرست» با بیان این که در گذشته مردم با چهارپایان خود را به بش قارداش می رساندند، اظهارمی دارد: علاوه بر این که بش قارداش دارای چشمه و باغ های زیبایی در اطراف آن بود که مردم در آن جا به تفریح و استراحت می پرداختند، به دلیل دارا بودن چشمه های جوشان، مکانی برای شست و شوی فرش و ملحفه توسط بانوان نیز بود.
« احسان حصاری مقدم» یکی از محققان و پژوهشگران فرهنگ عامه بجنورد هم در وصف تاریخچه بش قارداش عنوان می کند: آن هنگام که شهریار جاده ها، بی خبر ازاحوال رعیت و به قصد زیارت عتبات و سفر، با کالسکه و درشکه و اسب، در جاده ها می تاخت و اردوی شاهی برپا می نمود، در یکی از همین دیدارها، شبی را در بش قارداش به صبح رساند و بنا براین شد که سردار مفخم، حاکم منطقه بجنورد و اسفراین و استرآباد، تا سال بعد بنایی درخور و چشمگیر درکنار چشمه خروشان آن احداث کند که صفیر توفنده گلوله ای پر از خشم مردمی ستمدیده، در مسیر جاده شاه عبدالعظیم او را به ابدیت پیوند داد و سفری دوباره به این دیار انجام نشد.
وی می گوید: سال ها بعد، مقبره ای خانوادگی زینت بخش ستیغ سخت کوه های ستبر بش قارداش شد که با تغییراتی طی سال ها، شکل امروزین آن به یادگار مانده است و همین زیبایی با درختانی کهن از چند صد سال پیش ترکیب شده تا بسیاری از شهروندان بجنوردی و مسافرانی که از مسیر بجنورد در رفت و آمد هستند شبی را در آن جا بگذرانند و فارغ بال و آسوده خاطر به تماشای زیبایی های آن بنشینند.به گفته «قدرتی» یکی از محققان، بش قارداش پیش از اسلام در زمان اشکانیان و ساسانیان عبادتگاه زرتشتیان بوده و همچنین گفته می شود که آب چشمه نیز به چهرمغان یا چرمغان موسوم بوده است. وی بیان می کند: طبق نقل قول های مختلف، نام بش قارداش بر اساس داستانی تاریخی است که طبق آن 5 برادر در شهر بجنورد زندگی میکردند که به دلیل مخالفت با ظلم و ستم حکمران تحت تعقیب مأموران قرار داشتند. این 5 برادر به همراه هم گریختند و مأموران نیز آن ها را تا این مکان تعقیب کردند. 5 برادر از خدا طلب کمک کردند، در این هنگام 5 سوراخ در کوه ایجاد شد که برادران به آن ها پناه بردند و همچنین از سوراخها آب گوارایی جاری شد، تا سال ها قبل و پیش از خشکسالیهای شدید تعداد چشمهها 5 حلقه بود و همه آن ها آب بسیاری داشتند.