محله ای که مگس هاخان اند
مسئولان زحمت خواندن گزارش را نکشند
نویسنده : اسدی
گفتنش سخت است و نوشتنش سخت تر، شاید در باورتان نگنجد که در فاصله 500 متری آن سوی مرزهای شهری بجنورد مکانی وجود دارد که در قرق مگس ها است، روستایی با هزار خانوار که جمعیت مگس هایش چندین برابر جمعیتش است، به هر نقطه که نگاه می کنی لکه های سیاهی بر در و دیوار، سنگفرش معابر و مغازه ها نشسته اند، کافی است پرده توری مغازه ها و خانه ها را تکانی بدهی تا انبوهی از مگس ها به هوا بلند شوند، جای تأمل دارد این زندگی برای روستایی در این نزدیکی.
«باقرخان3» یکی از روستاهای بخش مرکزی بجنورد است، روستایی نشسته زیر پای زباله و فاضلاب نیمی از شهر بجنورد. اینجا زندگی غمگین است، مشکلات چند ساله سماجت عجیبی برای ماندن دارند سماجتی که از بی تدبیری ها ناشی می شود. تصور کنید زندگی در انبوهی از زباله ها و هجوم بوی مشمئز کننده تصفیه فاضلاب، چه حسی دارد جز درد، جز بیچارگی؟
مردم این روستا از حال و هوای روستا و صبح های پاک بی نصیبند، به اندازه عمر زباله های این شهر که در فاصله ای کوتاه از روستایشان دپو می شود و به قدمت ایجاد تصفیه خانه فاضلاب در 8 متری خانه ها مردمانش صبح ها تعفن و بیزاری را نفس کشیده اند و اینک ریه هایشان دردمند بی توجهی است و قرار نیست برای آن چاره ای عمیق و ریشه ای اندیشیده شود. مشکلات جانمایی های برخی از پروژه های شهری دامن روستاییان باقرخان را گرفته و آن ها هستند که هر روز، نه درست تر بگویم هر لحظه تاوان پس می دهند.
اینجا در این کوچه ها و خانه ها بهداشت قربانی می شود و مگس ها برای تماشای مرگ بهداشت عمومی بزمی به پا کرده اند. خسته می شوی از این همه وز وز و از این همه تکان دست تا از شر مگس ها در امان بمانی و آن ها را از خود برانی.
فرقی نمی کند که کجای این روستا هستند و کسب و کارشان چیست همه میزبان میهمان ناخوانده ای هستند، اینجا زندگی بوی فاضلاب می دهد. همین زندگی ناایمن هم روستاییان را بر آن داشته تا دست یاری به سوی روزنامه «خراسان شمالی» دراز کنند و با تماس های مکرر خواستار رسیدگی به مشکلشان شوند.
«کلاته» یکی از ساکنان این روستا است که به گفته خود از شر مگس ها بیزار شده است، وی می گوید: لحظه ای از وجود مگس ها در امان نیستیم، تمام زندگی مان پر شده از این حشره موذی و کسی به دادمان نمی رسد.او که دارای یک میوه فروشی در این روستاست، اظهارمی دارد: مگس های آلوده روی محصولات غذایی می نشینند و ما نمی توانیم آن ها را از مواد غذایی دور نگه داریم.
سبدهای میوه به جای میوه پر از مگس هستند، میوه هایی به رنگ سیاه و با طعم بیماری. برگه های زرد چسبناک همه جای مغازه آویزان است و از رنگ زرد آن ها تنها نقطه هایی دیده می شود، مگس ها به آن ها چسبیده اند و راهی برای فرار ندارند. باورت نمی شود و سخت است که باور کنی در این مکان می توان زندگی کرد، وجود حتی یک مگس در منازل شهری دلیلی برای سلب آسایش ساکنان است و اینجا با ازدحام مگس ها چگونه ساکنانش زندگی می کنند.
تنها 8 متر آن سوتر از مسکن های روستایی حوضچه های پر از فاضلاب، آفتاب می گیرند و زیر نور داغ خورشید لم داده اند و بوی بد خود را متصاعد می کنند، رنگشان بدترین رنگی است که می توان دید. بر بالای تپه مشرف به تصفیه خانه که بایستی، منشاء بوی بد را می بینی که روستا را در چنگال خود گرفته است و می فشارد.
«کلاته» می گوید: با فروکش کردن نسیم در اوایل صبح و بعد از ظهر نمی توان نفس کشید و حتی نمی توان از خانه خارج شد، زیرا هوایی برای تنفس باقی نمی ماند، هر چه هست بوی تعفن است و بس.یکی از زنان روستا با بیان این که مبتلا به بیماری آسم شده است، می گوید: سلامت ساکنان این روستا به خطر افتاده است و برخی از ساکنان مبتلا به بیماری های تنفسی هستند.وی با بیان این که سال هاست با این مشکل دست و پنجه نرم می کنیم، اظهارمی دارد: سال گذشته سم پاشی هایی انجام شد که کاهش مگس ها را به دنبال داشت اما این راه حل کوتاه مدت بود و دوباره مگس ها باز گشتند.
از جلوی برخی مغازه ها که عبور می کنی بوی سم کلافه ات می کند، می مانی که آیا این میزان استفاده از سموم در فروشگاه های مواد غذایی درست است و سلامت ساکنان روستا از این سو به مخاطره نمی افتد؟ هر چند تنها راه حلی است که اهالی به آن روی آورده اند اما راه حلی بدون جواب است.یکی دیگر از ساکنان هم می گوید: مدت های طولانی در این فصل به دلیل بوی فاضلاب در بیمارستان بستری می شوم، فرزند بیماری هم داریم که به توصیه پزشکان باید در محیطی سالم باشد اما شرایط این روستا موجب شده نتوانیم منازل مان را به فروش بگذاریم و از اینجا برویم.دهیار این روستا حرف های زیادی برای گفتن دارد و گلایه های بسیاری که نشان از بی توجهی ها دارد، «عفتی» می گوید: بارها در باره مشکلات این روستا با مسئولان فرمانداری، بخشداری و محیط زیست صحبت کرده ایم اما مشکلات این روستا همچنان ادامه دارد.
وی با بیان این که گویا استانداردها در تصفیه فاضلاب به درستی اجرایی نمی شود و دستگاه های موجود به روز نیستند، اظهارمی دارد: مسقف شدن حوضچه ها و گذاشتن تهویه و فیلتر بخشی از مشکلات را حل می کند.
وی تعداد جمعیت ساکن در روستا را به طور تقریبی 3 هزار و 200 نفر و حدود هزار خانوار ذکر و عنوان می کند: از 700 هکتار از اراضی کشاورزی روستا برای دفن زباله استفاده می شود و زمین های کشاورزی اطراف به واسطه نفوذ شیرابه و هجوم مگس ها غیر قابل استفاده شده و چرای دام هم عملا انجام نمی شود.
وی با بیان این که ماشین های حمل زباله به جای عبور از مناطق غیر مسکونی از داخل روستا عبور می کنند و مدت ها در تناژ و وزن کشی می مانند، ادامه می دهد: بهداشت عمومی در این روستا وجود ندارد و مردم در سخت ترین شرایط زندگی می کنند.
«عفتی» با بیان این که گفته شده باید در حریم 800 متری تصفیه خانه فاضلاب مناطق مسکونی وجود نداشته باشد و واحدهای مسکونی ساخته نشود، به این نکته اشاره می کند که در زمان احداث تصفیه خانه فاضلاب 200 خانوار در این مکان سکونت داشتند و این پروژه بدون در نظر گرفتن حریم بنا شده است.
اینک بنا به ابلاغیه ای که به دهیاری روستا ارسال شده است، روستا هیچ گونه پروانه ساخت و مجوز احداث بنا نمی گیرد و به نوعی به جای حل مسئله، صورت مسئله پاک می شود و به جای کاهش تعداد مگس ها و بوی بد فاضلاب که همانند ماری روستا را در چنبره خود گرفته اند سعی در کنترل جمعیت روستا دارند که مبادا تعداد ساکنان بیشتر شود.رئیس شورای اسلامی روستا هم از پی گیری های فراوان و جلسات متعددی می گوید که هیچ کدام نتیجه بخش نبوده است و سال گذشته تنها سم پاشی هایی در منطقه انجام شده است.500 متر آن سوی مرزهای شهری روستایی در قرق مگس هاست، زندگی بوی تعفن می دهد و بهداشت قربانی می شود، 500 متر آن سوتر از این مرزها، زندگی به فراموشی سپرده شده است.