افزایش 14 درصدی قربانیان حوادث کار
تعداد متوفیان حوادث کار 14 درصد و مصدومان حوادث کار در 5 ماه امسال، 8 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش یافت.به گزارش روابط عمومی اداره کل پزشکی قانونی خراسان شمالی، مدیرکل پزشکی قانونی استان گفت: تا پایان مرداد ماه 125 مصدوم ناشی از حوادث حین کار در مراکز پزشکی قانونی استان معاینه شدند که 121 نفر از آن ها مرد بودند. همچنین متوفیان حوادث کار در این مدت هشت نفر و همگی مرد بودند.دکتر «بابک سلحشور» افزود: بررسی علت فوت این افراد نشان داد که دو نفر از این افراد به دلیل سقوط از بلندی، دو نفر به دلیل استنشاق گاز منواکسید کربن، یک نفر به دلیل خفگی، یک نفر بر اثر برق گرفتگی و دو نفر در حوادث غیر ترافیکی جان خود را از دست دادند. عضو شورای قضایی استان خاطرنشان کرد: میانگین سنی افراد متوفی در حوادث کار، 36 سال است. همچنین، بررسی موقعیت جغرافیایی حوادث کار منجر به فوت نشان داد بیشترین تعداد در بجنورد با آمار شش نفر اتفاق افتاده است.وی افزود: با رعایت نکات ایمنی به ویژه در موارد کار در مکانهای مرتفع، می توان بروز این حوادث را تا حد قابل توجهی کاهش داد.این گزارش حاکی است، مطابق تعاریف سازمان پزشکی قانونی، مصدومیت ناشی از حادثه کار به آثار ناشی از صدمات فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و روانی در حین کار گفته میشود و لزوما نیازی به وجود رابطه کارگر و کارفرما برای مصدوم نیست.
کیف قاپی در شهرک
سارق موتور سوار در یکی از شهرک های بجنورد، جلوی چشم رهگذران کیف حاوی مقدار زیادی پول زنی جوان را در یک بزنگاه قاپید و به سرعت از محل گریخت. زن مال باخته در این باره مدعی شد: روز حادثه زمانی که بیش از یک میلیون تومان پول از بانک گرفتم هرگز تصور نمی کردم که سارق موتورسواری در تعقیبم باشد. وی ادامه داد: زمانی که وارد خیابان فاز دوی شهرک امام خمینی (ره) شدم و مقابل یک سوپرمارکت رسیدم تلفن همراهم به صدا درآمد. زمانی که گوشی گران قیمتم را از داخل کیفم بیرون آوردم تا جواب بدهم ناگهان سارق موتورسوار کیف حاوی پول و گوشی ام را به سرقت برد و به سرعت از محل دور شد. بعد از این اتفاق پلیس را در جریان گذاشتم تا او را به سزای عمل ناجوانمردانه اش برساند.
دورهمی سوداگران مرگ
صدیقی- شب است و سکوت همه جا را فرا گرفته ولی سر و صدای آن ها تا بیرون از خانه شنیده می شود. مهمانی پایان هفته را به اصطلاح خودشان به خاطر زحمت و استرس هایی که طی هفته متحمل شده اند برای پذیرایی از دوستان شان برپا کرده اند. اینجا مراسمی با عنوان «دشت حسابی» است که برای به خاک سیاه نشاندن جوانان و خانواده های گرفتار در منجلاب اعتیاد برگزار شده است. تعدادی از سوداگرانی که به هیچ قاعده و قانونی پایبند نیستند فقط معیار زندگی شان پر کردن جیبشان آن هم با مکیدن شیره جان جوانان و کسانی است که در چنگال اهریمن خانمان سوز مواد افیونی اسیر شده اند. برای دورهمی انواع مواد مجاز و غیر مجاز تدارک دیده شده است. با این که اطراف شان پر از مواد صنعتی است و در مضیقه نیستند اما مصرف شان مواد سنتی از نوع تریاک یا شیره است. به راستی چرا؟ البته مشخص است، زیرا آن ها بهتر از هر کسی از عواقب مصرف مواد صنعتی آگاهند، خوب می دانند که مصرف چنین مواد صنعتی آن هم برای یک بار چقدر خطرناک و آسیب زاست و خلاص شدن فرد از دست این نوع مارهای سمی آسان نخواهد بود و پایان خوشی هم نخواهد داشت. آنچه پیداست سوداگران مرگ ترسی از فروپاشی خانواده ها و تلف شدن عمر جوانانی که در تله این اهریمن افیونی گرفتار شده اند و می شوند، ندارند، چرا که وجدان و معیار جوانمردی شان در پر کردن هر چه بیشتر جیب شان آن هم با طعم شیره جان مصرف کنندگان است. شب از نیمه گذشته است و دورهمی اربابان شیشه ای همچنان پابرجاست.
دفاع پدر از موتورسواری پسر 12 ساله
وقتی پدر چشمانش را روی زخم های پسرش می بندد
آگاهی - آثار زخم روی صورت و دستانش پیداست. زخم عمیقی روی صورت نوجوان نقش بسته است. هنوز حتی پشت لبش سبز نشده و صدای نازکش گویای آن است که به سن بلوغ نرسیده است. عمویش تخت اش را در اورژانس جا به جا می کند و با هر جا به جایی آه و ناله پسر 12 ساله بلند می شود. وقتی عمویش می گوید که به دلیل واژگونی موتورسیکلت به این حال و روز افتاده است گمان می کنم که احتمالا برای کنجکاوی و به طور پنهانی موتور پدرش را برداشته و این بلا سرش آمده است. اهل راز و جرگلان هستند؛ شهرستانی که طی سال جاری بیشترین قربانی موتورسیکلت را در استان داشته است. وقتی پدرش می رسد اضطراب و عصبانیت در چهره اش دیده نمی شود. با او که صحبت می کنم متوجه می شوم برداشتم اشتباه بوده و پدر نه تنها از موتورسواری پسرش بی اطلاع نبوده بلکه خودش برای او موتورسیکلت خریده و تشویقش هم می کرده است. وقتی به او می گویم با چه هدفی اجازه رانندگی به پسر 12 ساله اش را می دهد، می گوید: الان زمانه ای است که لازم است پسرها در سنین نوجوانی موتورسواری را یاد بگیرند تا به پدرشان کمک کنند!
می پرسم چه کمکی پاسخ می دهد: خرید مواد غذایی، خرید نان و دیگر لوازم. وقتی به او می گویم امسال حدود 30 راکب موتورسیکلت به دلیل ضربه به سر فوت کرده اند تنها سری تکان می دهد و می گوید: حالا که چیز خاصی نشده است. نگاهی به دست و پای شکسته و زخم عمیق صورت پسر نوجوان می اندازم و می مانم که چه بگویم.به پسر نزدیک می شوم و از او می خواهم چگونگی وقوع حادثه را تعریف کند که می گوید: هنگام موتورسواری در یک سراشیبی موتور را از دنده خارج کردم و موتور با دنده خلاص در حال حرکت بود و شتاب می گرفت و من لذت می بردم اما کنترلش از دست ام خارج شد و به حاشیه جاده پرت شدم. او با صدای گرفته و همراه با ناله ادامه می دهد: شانس آوردم که سرم به تابلو نخورد. پدر حین صحبت های پسرش همچنان خونسرد می ایستد و به حرف های مان گوش می دهد بدون آن که اثری از پشیمانی در چهره اش باشد. با خودم می گویم باید به این پدر چه گفت؟ قضاوت با شما.
حمله 5 قلاده گرگ به گله گوسفندان
نجفیان- 5 قلاده گرگ بامداد صبح جمعه در کوه برمان در روستای حسن آزاد اردوغان در دهستان میلانلو از توابع اسفراین به گله گوسفندان حمله کردند. به گزارش خبرنگار ما و براساس اظهارات یکی از مال باختگان در پی حمله گرگ های گرسنه به این گله 700 راسی 80 راس گوسفند تلف شدند. در پی حمله گرگ ها ضمن ناپدید شدن حدود 30 راس گوسفند، حدود 40 راس گوسفند زخمی شدند.