غفلت از محافل ادبی دانشگاهی
گروه ادب و هنر
از دیرباز فعالیت ادبی در دانشگاه ها رونق داشته و بستری بوده برای نمایش استعداد علاقه مندان به فعالیت های ادبی؛ فضایی که مختص به دانشجویان ادبیات نیست و دانشجویان رشته های مختلف فرصت دارند تا از این طریق خود را محک بزنند. اما چند سالی است که دیگر کانون ها و محافل دانشگاهی رونق گذشته را ندارند و فعالیت های ادبی در حاشیه قرار گرفته اند، فعالیت هایی که اگر به درستی مدیریت شوند می توانند، تبدیل به یک جریان ادبی شوند و از دل آن ها استعدادهایی بروز کنند و در عرصه ادبیات سرآمد شوند. اما این روزها ریتم کانون های ادبی کند است و با این که هنوز هستند علاقه مندانی که ادبیات را بر دیگر فعالیت ها ترجیح می دهند، اما چندان مورد توجه نیستند. از طرف دیگر هستند افرادی که رونق ادبیات را وابسته به جریان های ادبی دانشگاه ها نمی دانند و معتقدند دانشگاه ها رسالتی در این زمینه ندارند. «سالاری نسب» که 3 سالی می شود مسئولیت کانون ادبی دانشگاه پیام نور را بر عهده دارد و از افراد دغدغه مند برای رونق بخشیدن به فعالیت های ادبی است، از کم رنگ بودن حمایت های مادی برایمان می گوید که همیشه گریبان گیر کانون های ادبی و به نوعی مانعی برای فعالیت هاست.
او با این همه تعامل با دیگر دانشگاه ها را نقطه قوت فعالیت های ادبی می داند و از تلاش این کانون برای دعوت از شاعران خوب شهرستان سخن می گوید که سعی شده است تا به طور هفتگی حضور یابند.
با این همه وی انگیزه دانشجویان علاقه مند به شعر را خوب و روند جریان شعر دانشجویی را مطلوب می داند و می افزاید: با وجود این که حضور در محافل خارج از دانشگاه تاثیرگذار است اما فضای نقد در محافل بیرون بیشتر باند بازی است که در روند تخریب شعر دانشجویی تاثیر می گذارد.
«برهان طبسی» از دانشجویان فعال در دانشگاه دولتی است که نظری برخلاف دیگران دارد و فعالیت های ادبی این دانشگاه را چندان مطلوب نمی داند و می گوید: خیلی وقت است که کانون ادبی فعال نیست و به واسطه تغییر مسئولیت و اعضای کانون رونق گذشته را ندارد.
او به فعالیت انجمن ادبی ویژه دانشجویان ادبیات هم اشاره می کند که برخلاف تصور فعالیت چندانی ندارد، در حالی که می توان با وجود این انجمن شاهد حرکت های گسترده تری بود. «حسن اسعدی» از استادان دانشگاه هم از این که محافل ادبی به ویژه شعر و سر و کار با ادبیات روز به روز در دانشگاه ها و مراکز فرهنگی کم رنگ می شود، اظهار تاسف می کند و می گوید: دلیل این موضوع اهمیت ندادن به مباحث فکری و فرهنگی است و از طرف دیگر دستگاه ها و جناح ها تلاش دارند مباحث فرهنگی و موضوعات فکری را به سمت سلیقه خاصی جهت دهند، در حالی که بسیاری از اندیشه ها و افکار در بین لایه های مختلف جامعه وجود دارند که این افکار یا مجال ظهور پیدا نمی کنند و اگر هم مجال پیدا کنند روی خوشی به آن ها نشان داده نمی شود.
او البته دلیل دیگر این اتفاق را در بودجه ای می داند که در بخش فرهنگی و ادبی از سوی نهادهای خاصی هزینه می شود که ادبیات را در چنته خود گرفتند و اقشار مختلف را پوشش نمی دهند. این شاعر برجسته استان می گوید: امروزه به خاطر مسائل و مشکلات زندگی علوم نظری مورد توجه و رغبت کمتری است، بنابراین مسائل ادبی در دانشگاه ها هم کم رنگ شده است، با این همه نمی توان منکر ظرفیت های موجود شد اما بهای آن چنانی به آن ها داده نمی شود و مشکلات متعددی که در بحث امور اجتماعی وجود دارد فرصت پرداختن به هنر و ادبیات را از دانشجویان گرفته است.
وی خاطرنشان می کند: مراکز علمی ما به روزمرگی افتاده است و دانشجویان کمتر به این مسائل رغبت پیدا می کنند.
«مسعودی فر» از استادان زبان و ادبیات فارسی که خود سال هاست دستی در فعالیت های ادبی دارد، بر این باور است که سابقه دانشگاه های ایران نشان داده است که تاریخ در دانشگاه ها شکل می گیرد و دانشگاه ها در تثبیت و گسترش جریان های ادبی نقشی ندارند.
اما آن چه که در آموزش های رسمی و آکادمیک وجود دارد این است که هنری به نام هنر شاعری و نویسندگی وجود ندارد و چشم انداز و رسالت دانشگاه را چنین چیزی تعریف نکردند. وی می افزاید: با این که در دانشگاه ها، کانون شعر و ادب فعال است، اما روند فعالیت دانشجویی نسبت به گذشته در تمام بخش ها کم رنگ شده است و معتقدم شور و نشاط دانشجویان در عرصه های مختلف به ویژه در زمینه فعالیت های ادبی ضعیف تر شده و انگیزه ها برای فعالیت های هنری ضعیف است و تنبلی و ضعف در پذیرش مسئولیت های اجتماعی به چشم می خورد.
«قربانی» که خود از فعالان عرصه ادبیات است، به رونق محافل و جریان های ادبی در دانشگاه ها در سال های گذشته اشاره می کند و می گوید: رفته رفته شاهد از رونق افتادن شور و شوق در محافل ادبی هستیم و این اتفاق مختص به کانون های ادبی نیست و فعالیت های ادبی در دانشگاه های ادبیات هم دیگر مانند گذشته نیست، زیرا نسل ها تغییر کرده اند.او افول و رشد شعر را چندان منوط به دانشگاه ها نمی داند،آن هم در شرایطی که جریان شعر دچار رکود شده است.