پسر، دست پدر سارق را رو کرد
پدر و پسری معتاد به شیشه به سرقت تعدادی گوسفند از یک دامداری اقدام کردند که پسر پس از رو دست خوردن از پدر، ماجرای سرقت را لو داد. مال باخته درباره چگونگی وقوع این ماجرا گفت: شبی به اتفاق خانواده به یک مجلس عروسی در روستای مجاورمان رفتیم. پاسی از شب گذشته بود که به خانه برگشتیم و زمانی که به سراغ گوسفندان رفتم دیدم اثری از آن ها نیست. اطراف را جست و جو کردم اما چیزی پیدا نکردم. روز بعد از اهالی روستا پرس و جو کردم ولی چیزی دستگیرم نشد به همین دلیل یقین پیدا کردم که گوسفندان به سرقت رفته اند. چند ساعتی از برگشتنم به خانه نگذشته بود که پسر سارق پیش من آمد و ماجرای سرقت را لو داد. با اعتراف پسر سارق و لو دادن مخفیگاه پدرش، سریع با چند تن از دوستانم به محل رفتیم و سارق را با احشام گیر انداختیم. زمانی که قصد داشتم از دست سارق شکایت کنم او با ابراز ندامت قول داد که دیگر این کار را تکرار نمی کند و من هم از شکایت منصرف شدم. مال باخته دلیل اعتراف پسر سارق را هم این گونه بیان کرد: بعد از سرقت، پدر سارق پسرش را با ترفند زیرکانه ای از ماشین پیاده کرده و به نوعی به او رو دست زده بود.
بعد از این اتفاق وقتی پسر دید که چیزی از این سرقت گیرش نیامده به خاطر تلافی کردن، پدرش را لو داد.