اسدی
لباس بسیاری از خیابان ها و کوچه های بجنورد مندرس و فرسوده است؛ چهل تکه هایی که برخی دیگر رفو نمی شوند. تصویر آسفالت خیابان ها و معابر وقتی در شهر قدم برمی دارید ناخوشایند است و مانند تاول های ترکیده می مانند. وضعیت کنونی آسفالت خیابان ها و کوچه ها و گلایه مردم از این اوضاع در حالی است که چند سال قبل شهردار سابق بجنورد به شهروندان وعده داد لباسی نو بر تن خیابان ها و کوچه ها می کند اما لباس چندانی دوخته نشد و اگر دوخته شد بر تن کوچه و خیابان ها آن گونه که شایسته بود، نرفت. حالا که بالاخره کش و قوس های انتخاب سرپرست شهرداری بجنورد تمام شده و «خاکشور» بر صندلی سرپرستی نشسته است باید دید نسخه شهرداری برای یکی از مطالبات مهم شهری مردم چیست؟ مردمی که در جای جای این شهر هستند و حرف هایی برای گفتن دارند. فصل تابستان به نیمه رسیده است و تا فرا رسیدن سرما و بارش های پاییزی که می تواند فعالیت های عمرانی را دچار وقفه کند زمانی باقی نمانده است.
نیروگاه یکی از محله های شهری بجنورد است؛ محله ای در مجاورت فرودگاه بجنورد که چهره برخی خیابان های آن به جای شهر، روستاهای دورافتاده را تداعی می کند. جالب این جاست، به محض این که بعضی از مردم محله متوجه حضور گزارشگر مان می شوند، از خانه های شان بیرون می آیند و مسائل شهری و مطالبات خود را مطرح می کنند.
می گویند می آیند اما هیچ وقت نیامده اند
رسیدگی به آسفالت کوچه ها از عمده ترین خواسته های مردم است. هوای ساعت 10 صبح هم داغ است و کمی که دور از سایه باشید، سوزشی را روی پوست تان احساس می کنید. در ورودی این محله و اتصال خیابان طالقانی غربی به نیروگاه چند مغازه وجود دارد، یکی از آن ها مغازه کوچک لوازم تحریر است که زن و شوهری آن را اداره می کنند. بنا به گفته آن ها خانه شان درست پشت مغازه و در کوچه هجرت 26 قرار دارد. هر دو با هم از وضعیت آسفالت گلایه می کنند، یکی زن می گوید، یکی مرد ولی محتوای سخنان شان گلایه از مدیریت شهری و چاله های عمیقی است که روی آسفالت و مقابل خانه آن ها ایجاد شده است. مرد می گوید: چاله های این کوچه ماندگار شده اند و انگار کسی فکری برای پوشاندن و حذف آن ها ندارد. زن می گوید: شاید باورتان نشود اما این آسفالت خراب مربوط به سال های گذشته است، گویا چاله ها تبدیل به شناسنامه این کوچه ها شده اند. او ادامه می دهد: 8 سال است که ساکن این محله هستیم و از درد خرابی آسفالت گلایه داریم چندین بار حضوری به شهرداری رفته ایم و گفته اند، می آیند اما هیچ وقت نیامده اند.
طبق گفته او، دو ماه پیش شهرداری این کوچه را آسفالت کرد اما دوام نیاورد و اکنون خراب و با حفاری های جدید، درد دیگری به آن اضافه شده است.
«خورشید» بی فروغ
کمی دورتر از خیابان طالقانی غربی کوچه «خورشید» قرار دارد؛ کوچه ای که اکنون به «وحدانی 2» تغییر نام داده و گویا هرگز آسفالت را ندیده است و بیشتر به مسیری روستایی شباهت دارد و چاله های آب در وسط کوچه خودنمایی می کند. همچنان که گزارشگر و عکاس روزنامه در کوچه ها و روی آسفالت های خراب راه می روند، آهنگر قدیمی را می بینند، پیرمردی با موهای سپید بر آهن تفته چکش می کوبد و صدای آهنگریش کوچه را زنده می کند؛ کوچه ای که فرش تکه پاره ای دارد و قلوه سنگ ها بی رحمانه زیر پایت می دوند. ضربه چکش روی آهن شاید امیدوارکنندهترین صدایی است که ممکن است نظر رهگذران را جلب کند. پیرمرد آهنگر همچنان که کار می کند حرف هم می زند، در حال درست کردن چاقوست و می افزاید: 22 سال است که در این مغازه و کوچه آهنگری می کند و در این مدت آسفالت کوچه را تکه تکه دیده و بوی ماندن آب در چاله ها را استشمام کرده است.او هم می گوید که مردم محله بارها از شهرداری برای آسفالت کوچه درخواست کرده اند اما شهرداری هیچ پاسخی به آن ها نداده است، عرق روی پیشانی اش را پاک می کند و همچنان روی فولاد گداخته ضربه می زند.
فقط باید ببینید!
در حال گفت و گو هستیم که زنی از ساکنان محله ما را می بیند و داخل مغازه کوچک آهنگری می آید، انگار می داند راجع به چه چیزی صحبت می کنیم و برای انعکاس درد اهالی کوچه آمده ایم. بی درنگ می گوید: 40 سال است که ساکن این محله هستم.
به گفته خودش از قدیمی های محله و شاهد شادی و غم هم محله ای هایش بوده است. او ادامه می دهد: اوایل که به این محله آمدیم بی شباهت به روستا نبود اما در گذر زمان تغییری در ظاهر برخی خانه ها ایجاد شد اما می توان گفت کوچه ها همان کوچه های قدیمی هستند. چند سال قبل شهرداری یک بار این کوچه را آسفالت کرد اما دیگر خبری از بازسازی آسفالت نشد. انگشت اش را به سمت انتهای کوچه می گیرد و می گوید: کوچه های بعدی وضعیت ناخوشایندتری دارند، فقط باید ببینید!
نهضت آسفالت؟ ما که ندیدیم!
یکی دیگر از زنان ساکن در این محله با پسر نوجوانش به سراغ ما می آید، او هم روایت مشابهی دارد. طبق گفته های او، 15 سال ساکن کوچه خورشید است و از بی فروغی آسفالت محله گلایه دارد. از نهضت آسفالت که می پرسم، سکوت می کند و چشمی در کوچه می گرداند و می گوید: ما که چیزی ندیدیم.
محله را کوچه به کوچه وجب می کنیم، تاول های ترکیده کوچه زیر آفتاب داغ بوی مشمئز کننده ای گرفته اند و جای خالی غلتک های انجام آسفالت و صدای کارگران عمرانی شهرداری به شدت احساس می شود. البته وعده «براتیان» شهردار سابق بجنورد یادمان است، این مسئول سال 96 وعده داده بود تا سال 97 تمام معابر خاکی بجنورد آسفالت می شود، امروز 14 مرداد 98 است و هنوز کوچه های خاکی از گوشه و کنار شهر سرک می کشند.
معاون امور فنی و عمرانی شهرداری بجنورد می گوید: امسال 160 هزار متر مربع آسفالت در بجنورد انجام شده است و اکنون در ملکش و حلقه سنگ هیچ معبر خاکی وجود ندارد و در باقرخان به تازگی کار آغاز شده و حجم کار زیاد و شهر گسترده است.بنا به سخنان «پارساپور» در سال های 96 و 97 هیچ قیری به بجنورد اختصاص داده نشد و امسال مقداری اختصاص قیر داشتیم که صرف لکه گیری آسفالت شد و شهرداری از محل اعتبارات داخلی خود، تملک دارایی ها و بازآفرینی شهری در حال انجام کار است.خبرنگار ما با روابط عمومی شورای اسلامی شهر بجنورد برای هماهنگی مصاحبه با محمدی تماس گرفت اما روابط عمومی اعلام کرد «محمدی» تهران است.
گزارشگر ما با گریوانی و جباری هم تماس گرفت اما گوشی ها وفا نکرد و خاموش بود. با باغچقی هم صحبت کردیم که آن هم خواندنی نشد.