لحظه لحظه مبارزه نفس گیر پزشک بجنوردی با کرونا
حیدرزاده
ویروس کووید 19 که این روزها از نظر بسیاری از مردم در حال ضعیف و ناپدید شدن است همچنان قربانی می گیرد و افراد زیادی از جمله کادر درمان را درگیر می کند. ماه گذشته یکی از پزشکان باتجربه و مشهور بجنوردی که در سنگر پزشکی خدمت می کرد به بیماری کرونا مبتلا شد و بعد از دست و پنجه نرم کردن با این ویروس کشنده، آن را شکست داد تا بار دیگر به بیماران خدمت رسانی کند. او که پس از گذراندن 10 روز بسیار نفس گیر و طاقت فرسا در بیمارستان امام حسن(ع) بجنورد، 14 روز قرنطینه خانگی خود را آغاز کرده است برای ما از روزهای دشواری که در رویارویی با این بیماری سپری کرده است و وضعیت رسیدگی به بیماران مبتلا به کرونا در این بیمارستان گفت و توصیه هایی به مردم کرد که در ادامه می خوانید. البته این پزشک بجنوردی که 21 سال سابقه طبابت دارد، تمایلی به ذکر نام خود در این گفت و گو نداشت. او که به گفته خودش برای اولین بار در بیمارستان بستری شده بود، با بیان این که سابقه هیچ گونه بیماری زمینه ای، دیابت و فشار خون نداشتم، اظهارکرد: بعد از عید نوروز مردم خیلی از ماسک استفاده نمی کنند، گویا به نوعی خسته شده اند و آستانه تحمل شان پایین آمده است. به عنوان نمونه از 40 مراجعه کننده به مطب من فقط 20 نفر ماسک می زدند و هر چه به مراجعه کنندگان التماس می کردم حتما ماسک داشته باشند اما به این امر بی توجه بودند و نمی توانستیم بگوییم ماسک نمی زنید بیرون نروید.
او ادامه داد: حتی به بیماران گفتم شما ماسک نمی زنید ویروس وارد ریه های من می شود، درگیر می شوم، می میرم و کارمندان ما از کار بیکار می شوند.
مهم ترین علت درگیری با بیماری
او مهم ترین علتی را که درگیر این بیماری شده است، مراجعه بیماران بدون ماسک و رعایت نکردن آن ها دانست و افزود: انگار برای برخی افراد، کرونایی وجود ندارد. بعضی از بیماران حتی در کیف یا خودرویشان ماسک داشتند اما استفاده نمی کردند.او آغاز بیماری اش را چنین تشریح کرد: علایم من با درد اندام، تنگی نفس و تب خیلی شدید شروع شد و روز 25 خرداد، سی تی اسکن مشخص کرد ریه هایم به طور وسیع درگیر این بیماری شدهاند و زمانی که نزد پزشک متخصص عفونی رفتم گفت باید بلافاصله بستری شوم چون وضعیت ام اصلا مناسب نیست.او اضافه کرد: حدود ساعت های 4 بعد از ظهر با تب بسیار بالا در بیمارستان امام حسن (ع) بستری شدم و درجه تبم شب حدود 42 درجه شد و تنگی نفس بسیار شدید و کشنده ای به سراغم آمد. شب دوم احساس کردم عمرم در حال به اتمام رسیدن است و به خدا گفتم من تسلیم ام و از او خواستم «اینتوبه» (قرار دادن یک لوله قابل انعطاف در داخل نای) نشوم.
او گفت: بیمارانی داشتیم طی دو ساعت ریه شان از حالتی که من داشتم به حالت غیر قابل برگشت در می آمد و در آی سی یو بستری می شدند، در این صورت دیگر هیچ کاری خودت نمی توانی انجام بدهی و اگر اینتوبه شوی برگشت سخت است.
او ادامه داد: نیمه شب پرستار دید تب من 42 درجه و سچوریشن( SATURATION سطح اکسیژن خون) من 87 شده است در حالی که این میزان در هر انسان معمولی 94 تا 99 است. آن قدر حالم خراب بود که سرم را نمی توانستم بچرخانم و بدون اکسیژن نفس بکشم.
او از شدت درد و تب بالا 6 شبانه روز حتی یک دقیقه هم نخوابیده بود، فردی که روزی یک ساعت در پارک های بجنورد می دوید و البته شیوه صحیح دویدن را بلد بود در این مدت آرزو داشت حتی به سرویس بهداشتی که با تخت اش فقط 4 متر فاصله داشت بدون کمک گرفتن از دستگاه اکسیژن برود.
او گفت: آرزو می کردم بتوانم نفس بکشم. آن 6 شبی که نخوابیدم حتی نمی توانستم بدون اکسیژن گوشی همراهم را از کنارم بردارم.او با تاکید بر این که افرادی که چاق هستند، بیماری های زمینه ای مانند دیابت، فشار خون، قند خون، قلبی و... دارند امکان ندارد از این شرایط راحت برگردند، درباره وضعیت خدمات رسانی به بیماران مبتلا به کرونا در بیمارستان امام حسن(ع) بجنورد اظهارکرد: با وجود این که در بالاترین سطح تحریم ها و مشکلات اقتصادی هستیم حدود 19 قلم دارو برای من استفاده شد که تمام آن ها در بیمارستان وجود داشت، ما بیماران حتی یک ثانیه هم برای دارو معطل نشدیم.
خدمات رسانی بالاتر از اروپا و آمریکا
او اضافه کرد: در بدترین شرایط تحریم قرار داریم اما خدمات رسانی به بیماران از نظر دارو، تجهیزات و امکانات بالاتر از اروپا و آمریکاست.
او با بیان این که افتخار می کنم در بجنورد در این سطح به بیماران سرویس دهی می شود، خاطرنشان کرد: 3 نفر از پزشکان در این بیمارستان شامل دکتر غفوری، تقوی و مرادی برای من و بیماران دیگر نسخه ای که می پیچیدند نشان می دهد سطح علمی و دانش شان در حدی است که در بهترین بیمارستان های دنیا برای درمان کرونا به کار گرفته می شود.
فرشته های زمینی
او با اشاره به این که این پزشکان برای تمام بیماران، مهربان، دلسوز و پیگیر بودند، افزود: در این 10 روز از خدمات پرستاران، این فرشته های زمینی چیزهایی دیدم که در عمرم ندیده بودم. یک پرستار شبی که حال من بد بود از 10 شب تا 3 صبح، نیم ساعت یک بار فشارم را می گرفت. یک پرستار دیگر با این شرایط خطرناک که هر لحظه امکان دارد به کرونا مبتلا شود بدون هیچ گونه واهمه ای آن قدر دلسوز بود که لذت بردم در قرن 21 با وجود گرفتاری های زندگی پرستاران این گونه رفتار می کند.
با چشم ام دیدم پرستاران ما در اوج کرونا محبت می کردند، داروها را به موقع می دادند، دقیق بودند و به بهترین شکل کمک می کردند که دعاگوی آن ها هستم.
او از خدمه بیمارستان هم به عنوان نیروهایی که کمتر از آن ها نام برده می شود، یاد می کند؛ افرادی که بیشتر آن ها جوان هستند و بدون هیچ واهمه ای نزدیک بیماران مبتلا به کرونا می شوند و اتاق هایی را که هر نقطه از آنها به این ویروس خطرناک آلوده است ضدعفونی می کنند.
تشکر صمیمانه
این پزشک بجنوردی با تاکید بر این که ایرانی این است و اگر در اروپا بودم شاید از بیمارستان جان سالم به در نمی بردم، اضافه کرد: ایرانی رفتار کردن پرستاران، نجات بخش است و در هیچ کجای دنیا این موضوع را پیدا نمی کنید و نکته مهم تر از همه این است که باید صمیمانه از مدیریت کلان کرونا در کشور و استان به خصوص سرپرست دانشگاه علوم پزشکی، معاونت درمان، رئیس بیمارستان امام حسن(ع) و سوپروایزر آن تشکر کنم زیرا این سلسله مراتب کارشان را بسیار خوب انجام می دهند و باید به عنوان ایرانی به آن ها افتخار کنیم که در چنین شهری و در این شرایط این سطح از خدمات به بیماران ارائه می شود.
به گفته او، وقتی به کادر درمان می گوییم مدافع سلامت، جز این نیست که خداوند دست شان را گرفته است زیرا مگر می شود شب تا صبح نخوابند و این گونه به بیماران رسیدگی کنند.
او 10 روز بستری شدنش در بیمارستان را برای خود دانشگاه می داند که از آن چیزهای زیادی آموخته است.
وی یادآور می شود: داروهای موثر پزشکان در این بیمارستان به گونه ای مدیریت شده است که کلیه و کبد از کار نیفتد و این امر بسیار سخت است.
او ملتمسانه از مردم خواست که هر طوری هست ماسک بزنند و گفت: ویروس کرونا ضعیف نشده و اگر به پاییز برسد وحشتناک است. من را که یک پزشک ورزشکار هستم به زانو در آورد و مچاله کرد و اگر یاری خداوند نبود نمی توانستم جان سالم به در ببرم.
او با بیان این که با وجود ورزشکار بودن، حتی برای چرخاندن سرم به اکسیژن نیاز داشتم، افزود: این بیماری بچه و بزرگ، ورزشکار، پیر و جوان نمی شناسد و هر کسی را می تواند درگیر کند و محل ورود آن به بدن اصلاً مشخص نیست، از چشم، دهان و هر جایی می تواند منتقل شود. مردم فقط باید ماسک بزنند حتی اگر کسی پول ندارد خودش آن را بدوزد ضمن این که اگر ضرورت ندارد از منزل بیرون نروند.او گفت: اگر پرستاران نبودند من به زندگی برنمی گشتم.
آیا می دانید این نیروها در هفته جان چند نفر را نجات می دهند؟ اگر مردم رعایت نکنند آن ها خسته می شوند. پرستاران گناه دارند، آن ها فرزندان ما هستند، التماس می کنم مردم حتما ماسک بزنند. جان تمام پرستاران در خطر است و با یک ماسک زدن می توانیم همه را نجات دهیم.