سفیر نور
کتاب «سفیر نور» به قلم «تسلیم رضاخان» و ترجمه «رویا جوادی» و «یوشع ظفرحیاتی» در انتشارات سورهمهر به چاپ رسید. به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، این کتاب در دو فصل به بررسی زندگینامه فرزند انقلاب اسلامی، شهید علامه «سیدعارف حسین الحسینی»، از روحانیان شیعه پاکستان و رهبر «نهضت جعفریه» میپردازد. «عارفالحسینی» در سال ۱۳۴۶ شمسی برای فراگیری علوم دینی راهی حوزه علمیه نجف اشرف شد که با دوره تبعید امام خمینی(ره) به عراق همزمان بود، دورهای که حزب بعث بر این کشور سلطه کامل داشت. «سیدعارف حسین» در همین شهر با امام خمینی (ره) آشنا و با عشق به افکار ایشان، علاوه بر اینکه مرید و سرباز او شد، مجذوب شخصیت فقهی، اخلاقی، عرفانی و سیاسی امام هم شد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نمایندگی امام خمینی(ره) در پاکستان را عهدهدار شد و علاوه بر فعالیتهای فرهنگی، عبادی و سیاسی، به امور بهداشتی و اقتصادی مردم نیز رسیدگی میکرد. با حضور او در پاکستان، شخصیتی شجاع، حامی مستضعفان و مخالف سرسخت استعمار و استکبار در این کشور زندگی کرد و همین امر نگرانی دشمنان انقلاب اسلامی را در پاکستان برانگیخت. سرانجام علامه عارف «حسین الحسینی» در ۱۴ مرداد ۱۳۶۷ در مدرسه «دارالمعارف الاسلامیه» پیشاور به دست افراد به ظاهر ناشناس، هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. در سال ۱۳۷۳ شمسی «تسلیم رضاخان» از اهالی پاکستان و یکی از دوستداران و همکاران عارف حسینی کتابی به نام «سفیر نور» نوشت و پرده از اسرار قتل او برداشت. این کتاب 400 صفحهای علاوه بر زندگینامه شهید «عارف حسینی»، شخصیت اسلامی و استکبارستیز او را نیز به تصویر کشیده است. این کتاب تاکنون بیش از 10 بار تجدید چاپ شده و در ایران با ترجمه «رویا جوادی» و «یوشع ظفرحیاتی» و به همت مجموعه پژوهشهای مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری در انتشارات سورهمهر به چاپ رسید. «تسلیم رضاخان» در دوره «عارف حسینی»، مسئول بخشداری دیآییخان در سازمان دانشجویان امامیه بود. وی که دانشآموخته رشته داروسازی است با مراجعه به اشخاص، راویان و شاهدان و بررسی اسناد بسیاری کوشیده است تا هم شهید «عارف حسینی» را به درستی بنمایاند و هم تا حد امکان پرده از اسرار قتل او بردارد. نگارش کتاب در دورهای انجام شده که خبری از شبکههای اجتماعی امروزی نبود و نویسنده برای شنیدن سخنان این و آن و بررسی اسناد و ضبط سخنان شاهدان و جمعآوری اطلاعات مورد نیاز، سفرهای بسیاری انجام داده و رنج بسیاری کشیده است. «سفیر نور» با شمارگان ۱۲۵۰ در ۴۲۸ صفحه و با قیمت ۳۷۵ هزار تومان در بازار موجود است.
بازارپردازی بازیهای ویدئویی در ایران
کتاب «بازارپردازی بازیهای ویدئویی در ایران (چالشها و ظرفیتها)» نوشته «مهشید شهیدی» و «محمدصادق دهنادی» بهتازگی توسط انتشارات بنیاد ملی بازیهای رایانهای منتشر شده است. به گزارش مهر، این کتاب دارای سه بخش اصلی است. در بخش اول، مروری بر وضعیت بازارپردازی بازیهای ویدئویی در جهان انجام شده است و نویسندگان به مقایسه صنعت بازی و انیمیشن در این حوزه پرداختهاند. در بخش دوم کتاب، چالشهای بازارپردازی بازیهای ویدئویی در ایران از منظر بازیسازان مد نظر قرار گرفته است و یک مدل نظری با روش «گرندد تئوری» از درون مصاحبههای صورت گرفته، استخراج شده است. شرایط تاثیرگذار، استراتژیها و شرایط مداخلهای در عدم بازارپردازی شخصیتها در ایران مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در بخش سوم کتاب، موضوع شخصیتهای بازی در ایران براساس ۱۰۰ بازی بررسی شدهاند و جنسیت، هویت، مضامین و نوعشناسی فرهنگی شخصیتها دسته بندی شدهاند. در این فصل محققان ۵ دسته از شخصیتها شامل شخصیتهای اسطورهای، شخصیتهای تاریخی، شخصیتهای دینی- مذهبی، شخصیتهای مدرن و شخصیتهای عامهپسند را شناسایی کردهاند. همچنین هویت شخصیتها از منظر ادبی، حقیقی و تخیلی بودن مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
خورشید نیمهشب
«خورشید نیمهشب» بازآفرینی دوبارهای از رمان «سیدمهدی شجاعی» است که این بار با تصویرگری «فرهاد جمشیدی» پس از ۱۶ سال برای مخاطب کودک و نوجوان امروزی منتشر شده است. به گزارش تسنیم، «سیدمهدی شجاعی» نویسنده ادبیات آیینی در نیمه دوم دهه 80 کتاب «خورشید نیمه شب» را برای مخاطب کودک و نوجوان یعنی گروه سنی «ج» و «د» به رشته تحریر در آورد. شجاعی در این کتاب، با زبانی شیوا و جذاب، دیدار علامه حلی با امام زمان (عج) را روایت میکند. این کتاب را «امین قاضی زاده» تصویرگری کرده است. انتشارات نیستان چاپ اول این کتاب تازه را در قطع رحلی بیاضی در 24 صفحه با جلد سخت به قیمت 170 هزار تومان عرضه کرده است.
آیا دهان دایناسور بسته میماند؟
«آیا دهان دایناسور بسته میماند؟» نوشته «جبار شافعیزاده» برای بچهها منتشر شد. به گزارش ایسنا، این کتاب با موضوع مهارت حل مسئله و با تصویرگری «سارا میاری» و با قیمت ۹۰ هزار تومان در انتشارات میچکا برای کودکان بالای هفتسال راهی بازار کتاب شده است. در معرفی این کتاب آمده است: صدای قاروقور شکم دایناسور او را از خواب بیدار کرد. او همه خانه را زیرورو کرد اما چیزی برای خوردن پیدا نکرد. پس با خود گفت: «باید راهحلی برای سیر کردن شکمم پیدا کنم.» به عنوان اولین اقدام سراغ کتابخانه پدربزرگش رفت، کتابی را برداشت و با این عبارت رو به رو شد: «چند راهحل ساده برای سیر کردن شکم یک دایناسور گرسنه.» با بیمیلی یک صفحه از آن را خواند. کتاب را گوشهای انداخت و گفت: «چه راهحل مسخرهای، یک دایناسور از گرسنگی بمیرد بهتر است تا اینکه شکمش را با راهحلهای مزخرف پر کند!»