تولد دوباره «سوگل طهماسبی »با کیمیا
دل کندن از نرگس برایم سخت بود
مریم ضیغمی-او هم مانند برخی از هم نسلان و دوستانش از سن خیلی کم کار خود را در حرفه بازیگری آغاز کرده است. سوگل طهماسبی 25 بهمن ماه امسال، وارد سی امین بهار زندگی اش می شود؛ بازیگری که از سن 6 سالگی تاکنون در فیلم ها و سریال های مختلفی نقش آفرینی کرده است. بازی در سریال هایی هم چون روزگار قریب، یوسف پیامبر، مثل هیچکس، خانه بی پرنده، فاصله ها، ساعت فراموشی، ستاره حیات، بال های خیس و مهرآباد و فیلم های پرچم های قلعه کاوه، دختران، زندگی خصوصی آقا و خانم میم، بزرگ مرد کوچک و چارسو از فعالیت های وی در این حرفه محسوب می شود. او که دانش آموخته رشته تدوین و گرافیک است با سریال شبانه «کیمیا» در نقش نرگس، میهمان خانه های ماست. به همین بهانه با وی گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه از نظر می گذرانید.
پیش از همه چیز از نحوه ورودتان به حرفه بازیگری برای ما بگویید.
از سن 6 سالگی در اهواز کار خود را با بازی در تئاتر آغاز کردم. در چند جشنواره جایزه بهترین بازیگر نوجوان را به دست آوردم. در تئاتری با نام «مرگ در مطبخ» بازی و جایزه دریافت کردم و کیانوش عیاری که بازی ام را دیده بود تشویقم کرد به تهران بروم و در چند سکانس سریال «روزگار قریب» بازی کنم. بازی در این سریال دومین تجربه حرفه ای تصویری ام بود. بازی مقابل دوربین او باعث افتخارم است. البته پیش از این در اهواز در سریالی به کارگردانی«حمید بهمنی» بازی کرده بودم. سپس در سریال های «یوسف پیامبر»، «مثل هیچ کس»، «خانه بی پرنده»، «فاصله ها » ، « مهرآباد»، «ستاره حیات»، «رهایی» و اکنون هم «کیمیا» بازی کردم.
نرگس دختر خاله پیمان و دوست صمیمی کیمیا، شجاع و نترس است و در آن مقطع جزو انقلابیون و مبارزان است. خود این شخصیت را چگونه دیدید؟
اکنون که بازی ام به پایان رسیده به کارگردان گفتم خیلی برایم سخت است که از نرگس جدا شوم چون حدود 2 سال با او زندگی کردم. البته همه ما بازیگران در تمام مراحل زندگی شخصیت ها زندگی کردیم؛ از نوجوانی تا دبیرستان، دانشگاه، ازدواج و میانسالی. برای بازیگر تجربه خوبی است که بتواند شخصیتی را ایفا کند و تمام مراحل زندگی اش را تجربه کند همین دلیل سبب شد تا با شخصیت نرگس اخت و نزدیک شوم و دل کندن از نقش برایم سخت باشد. نرگس دختری است که به دلیل عقاید، باورها و خانواده ای که در آن بزرگ شده شجاع بار آمده و در جاهایی خطاهای کودکانه دارد که مختص به سن خود اوست.
به طور حتم چون در این سریال، بازیگران مطرحی نقش آفرینی کردند شما هم سعی کردید از آن ها تجربه کسب کنید و علاوه بر آن هم سطح آن ها بازی کنید؟
تلاشی که من انجام دادم شاید دو برابر یک بازیگر چهره بود چون به گفته شما آن ها با تجربه هستند و باید تلاش خود را بیشتر می کردم تا به موازات شان حرکت کنم اما خدا را شکر می کنم که در این سریال همه با هم دوست بودیم و چنین چیزی وجود نداشت. مهراوه شریفی نیا، مهدی پاکدل، آزیتا حاجیان و یا حسن پور شیرازی که هم بازی هایم بودند دوستانم هستند بنابراین فضای کار دوستانه بود. وقتی بازی ها را تماشا می کنیم جریان زندگی را در کار شاهد هستیم و مرزی بین ما نیست. آزیتا حاجیان برخورد خوبی داشت و در کار، انرژی مثبت می داد. من و مهراوه هم با هم دوست بودیم که در کار تاثیر گذاشت یعنی وقتی یکدیگر را در آغوش گرفتیم این اتفاق از ته دل افتاد یعنی کیمیا و نرگس از ته دل یکدیگر را بغل کردند و تصنعی و صرف این که نقش را ایفا کنیم، نبود به همین دلیل من هیچ وقت به این بعد ماجرا نیندیشیدم که بازیگران مقابلم چهره هستند.
با توجه به رزومه کاری تان و سال ها تلاش قبول دارید با این سریال دیده شدید؟
همین طور است. تلویزیون، سریال طولانی شبانه و تیم خوب سبب می شود تو حتی اگر بازیگر چهره هم باشی با این همه اتفاقی که می افتد جایگاهت تغییر کند و بالاتر برود. معتقدم «کیمیا» نقطه عطفی در کارنامه کاری ام است و امیدوارم از این به بعد انتخاب های درستی داشته باشم، ذهنیت مردم را خراب نکنم و بازی های خوبی ارائه دهم.
قصه های زنانه هم چون سریال های «مدینه» یا «تا ثریا» کم تر در تلویزیون ما ساخته می شود. جواد افشار در سریالش زن ها را محور قصه قرار و نشان می دهد که زن ها هم در پیروزی انقلاب نقش داشتند.
صد در صد این گونه است اگر زنان نقش نداشته باشند جامعه شکل نمی گیرد. ما اسطوره های زنی داشتیم که در جنگ و پیروزی انقلاب خوش درخشیدند و قابل ستایش هستند. جواد افشار هم در این سریال به درستی به نقش پر رنگ زنان پرداخته است. آزیتا حاجیان در این سریال، نمونه یک مادر ایرانی است که با چنگ و دندان زندگی اش را حفظ می کند حتی اگر تند خویی یا التماس کند. البته قبول دارم که کم تر در تلویزیون به نقش زنان پرداخته می شود.
متاسفانه برخی گریمور ها، طراحی چهره را با آرایش اشتباه می گیرند و یا طراحی درشت، غیر واقعی و تصنعی روی چهره بازیگران دارند، با توجه به این که شما در 3 برهه زمانی شخصیت نرگس را تا میانسالی بازی می کنید طراحی چهره تان در مقطع میانسالی باور پذیر است؟
هر چقدر با گریم تلاش کنیم من 30 ساله را 50 ساله نشان دهیم، نمی شود چون شادابی در چهره و چشمهایم هست. امیر اسکندری با راهنمایی کارگردان و توانایی من سعی کرد، روی چهره ام زنی میانسال را در آورد حال باید ببینید تا چه اندازه واقعی از کار در آمده است. ما تلاش خود را کردیم.
سریال «کیمیا» چه جایگاهی در کارنامه کاری تان دارد؟
تولد دوباره من با سریال «کیمیا» بود.
پس اگر بپرسم از میان آثاری که بازی کردهاید کدام یک را بیشتر دوست دارید به طور حتم کیمیا را نام می برید؟
کیمیا جایگاه خود را برایم دارد البته چند کارم را دوست دارم. سریال «فاصله ها» را خیلی دوست دارم چون پشت صحنه خوبی داشت. حسین سهیلی زاده کارگردان خوبی است و نقشم را خیلی دوست دارم. هم چنین شخصیت مریم در فیلم «چارسو» دیگر اثر مورد علاقه من است.
علاوه بر بازیگری در حرفه دیگری هم مشغول به کار هستید؟
دانش آموخته رشته تدوین و گرافیک هستم. گاهی اوقات برای دوستانم آرم و لوگو طراحی می کنم و برای دل خودم نقاشی مینیاتور می کشم ولی وارد بازار کار نشده ام که گرافیک شغلم باشد.
ناگفته های این گفت و گو...
از همه عوامل سریال «کیمیا» تشکر می کنم. گاهی اوقات شرایط کار خیلی سخت بود. ما در خاور شهر کار می کردیم و از تهران فاصله داشتیم، روزانه 2 ساعت در مسیر بودیم تا به لوکیشن برسیم. خدا را شکر می کنم که همه با انرژی کامل کار کردند.