گفت و گو با «محمود مقامی» بازیگرسریال های«کیمیا» و «معمای شاه»
تعداد بازدید : 156
جنگجو نیستم
بازی درنقش های مثبت آسان است
مریم ضیغمی- «محمود مقامی» به واسطه «حسین ملکی» برای بازی در فیلم «تاراج» معرفی شد و نخستین قدم حرفه ای اش را در سینما برداشت. محمود مقامی ساده و بی ریاست و با دقت به سوالات گوش و به تک تک آن ها پاسخ می دهد. او می گوید ته آرزویش این است که هیچ زمانی بیکار نباشد. مقامی علاوه بر این که با سریال «کیمیا» میهمان شبکه دوم سیماست مشغول بازی در سریال «معمای شاه» در نقش مهدی عراقی است که در قسمت های آینده بازی اش روانه آنتن خواهد شد. گفت و گوی ما را با این بازیگر در ادامه می خوانید.
این روزهای محمود مقامی چگونه سپری می شود؟
**مشغول بازی در سریال «معمای شاه» هستم. من در این سریال نقش مهدی عراقی از نزدیکان امام خمینی(ره) را ایفا می کنم. سه فیلم سینمایی با نام های «سایه»، «لاله های واژگون»و «چهار اصفهانی در بغداد» را در نوبت نمایش در سینماهای کشور دارم.
حال که از «معمای شاه» سخن گفتید از نقش مهمی که در این سریال در حال پخش ایفا می کنید برای ما بگویید که چگونه برای نقش مهدی عراقی انتخاب شدید؟
**من در دوران پیروزی انقلاب اسلامی 21 ساله بودم، آن روزها را به خاطر دارم و با حال و هوای آن مقطع آشنا هستم. انتخاب بازیگران نقش های این سریال بر اساس شباهت بازیگران است و من هم با این معیار انتخاب شدم. من هم از نقش خوشم آمد چون مهدی عراقی شخصیتی مثبت و از طرفداران و یاران نزدیک امام خمینی (ره) بود، بنابراین با کمال میل بازی در این نقش را پذیرفتم. وقتی فیلم نامه را مطالعه کردم از خودم پرسیدم که آیا می توانم به نقش نزدیک شوم و ارتباط برقرار کنم؟
برای نزدیک شدن به این نقش که در دوره معاصر وجود داشت چه تحقیقاتی انجام دادید؟
**علاوه بر خود فیلم نامه، درباره شخصیت و خانوادهاش تحقیقاتی انجام دادم و کتاب هایی خواندم و به نقش رسیدم.
آیا به واسطه چهره مثبت تان برای بازی در سریال «کیمیا» و نقش رحمتی انتخاب شدید؟
**رحمتی یک کارشناس موارد خاص سازمان است که امیدوارم بازی ام مورد توجه قرار گرفته باشد. بله این گونه نقش ها به من پیشنهاد داده می شود. خدا به من این چهره مثبت را داده است تا بتوانم این گونه نقش ها را بازی کنم.
البته به دلیل چهره مثبت تان اغلب بازی در این گونه نقش ها به شما پیشنهاد داده می شود. شخصیت رحمتی را چگونه دیدید؟
**من با این گونه شخصیت ها در اوایل انقلاب برخورد داشتم. آن ها آدم هایی بودند که برای نظم و آرامش مملکت فعالیت می کردند تا شرارت ها را از بین ببرند. این گونه خصلت ها باید در وجود بازیگر باشد تا بتواند این نقش ها را بازی کند. من در نقش فرمانده، بازی کرده بودم ، این نقش هم به این گونه شخصیت ها نزدیک بود. البته نقش رحمتی نسبت به نقش های گذشته فرق می کرد چون او نماینده آن زمان و از آن دست آدم هایی بود که باید آرامش را به مردم باز می گرداند بنابراین باید آرامش را در چهره، وجود، رفتار و کردارش به نمایش می گذاشتم تا نقش دلنشین از کار درآید. البته نمی دانم موفق بودم یا خیر اما من تلاش خود را انجام دادم تا نقش را ملموس و باور پذیر در آورم.
بازی در نقش های مثبت سخت است یا آسان چون شخصیت ها تک بعدی هستند.
**من در زندگی واقعی خودم هم مثبت و طرفدار آرامش هستم و آدم جنگجویی نیستم. اما به گفته شما اغلب پیشنهاد های بازی ام مثبت بودند. من برای بازی در نقش خاکستری در سریال «که عشق آسان نمود اول» تلاش و پافشاری کردم تا نقش مثبت را به من ندهند و اجازه دهند نقش خاکستری یا ضد قهرمان را بازی کنم اگر چه مخالفت کردند و گفتند که به نقش نمی خورم اما اصرار من سبب شد تا نقش را به من بدهند. البته به آن ها گفتم یا بازی نمی کنم و اگر هم بازی کنم نقش خاکستری را به من بدهید. در آن زمان موافقت کردند و با فرم، گریم جدید و بازی دیگری مقابل دوربین رفتم و تمام عوامل سریال هم از بازی ام تعریف کردند. البته زمانی که سریال روانه آنتن شد اگر چه بینندگان از بازی ام خوش شان آمده بود اما اعتراض کردند که چرا نقش خاکستری یا ضد قهرمان را بازی کردم. حتی به من گفتند شرط بندی کرده بودند که در طول قصه نقشم مثبت می شود اما تا پایان، تحولی در نقش صورت نگرفت. آن ها من را در نقش منفی نپذیرفتند و استقبال نکردند.
اما من پاسخ سوالم را نگرفتم.
**بازی در نقش های مثبت آسان است حال هر کدام از نقش هایی که پیشنهاد داده می شود ویژگی های خود را دارد ولی سریع به نقش نزدیک می شوم و ارتباط برقرار می کنم.
فلاش بکی به سال های ورود تان به این حرفه بزنیم. چه فردی شما را به سینما آورد؟
**اگر خیلی به گذشته برگردیم بازی ام به سال 1347 زمانی که خیلی کوچک بودم بر می گردد که نقش کوتاهی در یک فیلم بازی کردم. البته بعد از انقلاب با فیلم «تاراج» ساخته ایرج قادری شروع به فعالیت کردم و در واقع معرف من «حسین ملکی» یکی از فیلم برداران خوب کشورمان بود. سپس کار خود را در این حرفه ادامه دادم.
«می خواهم زنده بمانم» یکی از کارهای ماندگار زنده یاد ایرج قادری است که در آن هم ایفای نقش کردید. خاطره ای از او به یاد دارید؟
**زنده یاد ایرج قادری، استاد من بود و خیلی تجربه ها از او آموختم و به او افتخار می کنم. من چند فیلم تلویزیونی ساخته ام که اگر آن کارها را ببینید رد پایی از ایرج قادری در آن ها پیدا خواهید کرد و متوجه میشوید که من شاگردش بودم. نمونه اش فیلم «مزد عشق» است که مرحوم عسل بدیعی در آن بازی می کرد.
چه شد که تصمیم گرفتید کارگردانی را هم تجربه کنید؟
**من در سینما همه حرفه ها را به غیر از گریم تجربه کرده ام. بعد از مدتی پرداختن به بازیگری، این توانایی را در خود می دیدم که خودم را در زمینه کارگردانی هم محک بزنم. فرهاد گلی مشوق من بود و تهیه کنندگی فیلمم را بر عهده گرفت و چند کار مشترک با هم ساختیم. «عبرت»، «حسرت»، «نفرت»، «مرغ عشق» و «رد پای فرشته» از جمله فیلم هایی است که ساخته ام.
تقریباً بیش از 3 دهه از فعالیت هنری تان می گذرد کدام کارتان بیشتر دیده شده است؟
**از آن جایی که تعداد بازی هایم از کارگردانی ام زیادتر است، بیشتر دیده شده و مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلاً برای بازی در سریال «قصه قرارگاه» نخستین ساخته جلیل سامان توانستم از دو جشنواره دفاع مقدس و بسیج، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کنم.
ته آرزوهای تان چیست؟
** آرزو می کنم هیچ زمانی بیکار نباشم.