تعداد بازدید : 131
جمال شورجه و ساخت سریال حضرت موسی(ع)
ضیغمی- کارگردان فیلم های سینمایی «حماسه مجنون»، «دایره سرخ»، «باشگاه سری» ، «وعده دیدار» و «سی و سه روز» قصد تولید دو سریال را دارد؛ او که می خواهد دو سریال «مردان دره گرگ» و «حضرت موسی(ع)» را کارگردانی کند در انتظار بودجه از سوی صدا و سیماست.جمال شورجه درباره تولید سریال «مردان دره گرگ» به خبرنگار ما گفت که هنوز نگارش فیلم نامه داستان زندگی شهید بروجردی به پایان نرسیده است و سرپرستی گروه نویسندگی این فیلم نامه را محمود غلامی بر عهده دارد.وی افزود: هم چنان منتظر دریافت بودجه از طرف سیما هستیم و هنوز به مرحله انتخاب عوامل و بازیگران و عقد قرارداد نرسیده ایم.شــورجه روند ساخت ســریال «حضرت موســی (ع)» را چنین ارزیابی کرد: سیما به تنهایی قادر به تأمین منابع مالی این پروژه بسیار عظیم نیست بلکه باید نهاد های دیگر آن را در تأمین سرمایه یاری کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معرفی فیلم
تعداد بازدید : 151
نورا
فیلم «نورا» به کارگردانی وحید پرشاد و تهیهکنندگی امیر سیدزاده آماده نمایش شد. نازنین فراهانی در نقش نورا، شخصیت اصلی فیلم است و احسان عیوضنژاد، حسین ملکی، نقی صیف جمالی و میسا مولوی از بازیگران این فیلم هستند. در خلاصه داستان فیلم نورا آمده است: نورا، قصه زنی است که همسرش را چند وقت قبل از دست داده است و حالا با ماشین همسرش در خیابان های تهران مسافرکشی می کند. این فیلم چند روزی از زندگی نورا را به تصویر می کشد. این فیلم اولین تجربه کارگردانی وحید پرشاد است. او پیش از این به عنوان دستیار در کنار فیلمسازانی نظیر کیانوش عیاری و محمد مهدی عسگرپور حضور داشت. این فیلم، توسط مهدیار سزاوار و با نظارت کیانوش عیاری تدوین شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 129
کافه سینما
در این شماره، اخبار و نقل قول های مهم سینما و تلویزیون در هفته گذشته را در اختیارتان قرار می دهیم.
*اکبر عبدی که مدتی است از بیماری کلیوی رنج میبرد، هفته گذشته عمل پیوند کلیه انجام داد و اکنون در بیمارستان بستری است.
*سعید ابوطالب تهیه کننده، سری دوم مجموعه مسابقه «رالی ایرانی» را با اجرای فرزاد حسنی در شمال کشور کلید می زند.
*اسماعیل عفیفه تهیه کننده «پریا» گفت: هنوز دوستان حاضر در سازمان صدا و سیما خبری مبنی بر این که سریال چه زمانی پخش خواهد شد، به ما ابلاغ نکرده اند و ما نیز همچنان منتظر هستیم.
*فلور نظری بازی در یک فیلم تاریخی موزیکال به نام «افسانه گل آباد» را آماده اکران دارد.
*آنا نعمتی عنوان کرد: انتهای این سینما به ناکجا آباد ختم میشود.
*رسوایی2، یک دزدی عاشقانه، مرگ ماهی و دلبری چهار فیلم جدیدی هستند که به تازگی اکران خود را در سینماها شروع کردهاند.
*اکبر ثقفی تهیه کننده گفت: فیلم «هلن» توان جذب مخاطب را دارد و با توجه به زمان دریافت پروانه نمایش امکان اکران در عید فطر را هم خواهد داشت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سینمای دنیا
تعداد بازدید : 207
کارگاه فیلم نامه نویسی اسکورسیزی
موقع ساختن فیلم باید بدانید چه چیزی اهمیت دارد، چه چیزهایی نمی تواننــد تغییر کنند و برای همه این ها مبارزه کنید اما درعین حال نباید لجباز و یکدنده باشید. نباید به هر چیزی که ممکن است تغییری در فیلم ایجاد کند، نه بگویید. برای این که اگر این کار را انجام دهید، به روح زندگی که در اطراف دوربین و صحنه جریان دارد، اجازه نمی دهید وارد فیلم شود و بعداً این بی روح بودن، خودش را در فیلم نشان می دهد. گاهی اوقات یک تصادف یا تغییر دقیقه آخری می تواند چیزی غیرمنتظره و جادویی خلق کند و گاهی اوقات شما می توانید در چیزی که می خواهید آن قدر لجباز و انعطاف ناپذیر باشید که زندگی که در فیلم خلق می کنید سخت و قاعده مند به نظر برسد. باید حواس تان را در رابطه با این قضیه جمع کنید. آیا در فیلمسازی هم مثل ادبیات، دسـتور زبان مشخصی وجود دارد؟ خب قطعاً هست و این دستور زبان دو بار به ما داده شده است.همان طور که ژان لوک گدار گفته است ما در تاریخ فیلم دو معلم اصلی داشتیم: دی.دبلیو.گریفیث در دوران صامت و اورسن ولز در دوران سینمای ناطق. در نتیجه می شود گفت که یکسری قوانین اصولی وجود دارد اما حتی امروز مردم برسر راه های جدید داستان گویی در سینما بحث وجدل می کنند و هنوز هم از همان ابزارهای قدیمی استفاده می کنند؛ نماهای ثابت، مدیوم شات و کلوزآپ، اما همه آن ها لزوماً هدف مشابهی ندارند و همجواری این نماها در مرحله تدوین است که احساسات جدید یا دقیق تر بگویم راهی جدید را برای انتقال احساساتی مشخص به تماشاگر خلق می کند. اولین مثالی کــه به ذهن می رسد فیلم های الیور استون از قبیل «قاتلین بالفطره» یا «نیکسون» است.
در «نیکسون» برای نمونه، سکانسی هست که در آن رئیس جمهور دچار توهم می شود؛ شما نمایی از همسرش را می بینید که با او حرف می زند و بعد یک نمای سیاه وسفید را می بینید و بعد دوباره به همسرش برمی گردید و هنوز می توانید صدای حرف زدنش را بشنوید.
البته روی پرده او چیزی نمی گوید. این واقعاً جالب توجه است چون استون راهی پیدا کرده تا احساس را خلق کند و یک وضعیت روانی را خیلی خالصانه و از طریق تدوین روی پرده به تصویر بکشد. کلوزآپی از صورت کسی دارید که هیچ چیزی نمی گوید و این نما هنوز می تواند احساسات جدیدی بیافریند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 231
پلان به پلان خاطره بازی با 6 بازیگر مطرح
ضیغمی- بازیگران در دوران فعالیت حرفه ای خود خاطرات زیادی از بازی مقابل دوربین یا پشت صحنه دارند؛ برخی از این خاطرات خوش و بعضی ها هم غمگین است اما اکنون برایشان حس نوستالژی دارد. برای تهیه این گزارش با تعدادی از بازیگران تماس گرفتم. «محسن افشانی» از تماسم تشکر کرد و گفت که خاطره ای برای بازگو کردن ندارد! «افسانه پاکرو» دوست و همراه همیشگی صفحه ما هم بیان کرد که همه روزهای بازی دراین حرفه برایم خاطره است اما حضور ذهن ندارم تا خاطره ای بیان کنم. با برخی دیگر هم چون «نیوشا ضیغمی»، «پولاد کیمیایی» و «حدیث میر امینی» هم تماس گرفتم اما یا در دسترس نبودند و یا پاسخ تلفن همراه خود را ندادند. بنابراین برای گزارش پیش روی تان با 6 بازیگر همکلام شدم تا خاطره ای را بیان کنند، خاطراتی که برای برخی خوش و برای برخی هم تلخ بود اما حس نوستالژی برای شان داشت.
کاوه خداشناس
سال 1379 برای نخستین مرتبه مقابل دوربین سریال «پدر خاک» رفتم. دانشجوی سال اول بودم. وقتی برای قرارداد رفتم به من گفتند که نقش مقابلم را «بیتا فرهی» بازی می کند، از آن جایی که عاشق فیلم «هامون» بودم خیلی خوشحال شدم. در دوران فیلم برداری با بیتا فرهی در مورد حال و هوای فیلم «هامون» و ماجراها و اتفاق هایی که در پشت صحنه رخ داده بود، حرف می زدیم. به یاد دارم ساعات و لحظات خوشی هنگام فعالیت کنار این بازیگر داشتم چون این افتخار نصیبم شده بود که نقش پسرش را بازی کنم و به عنوان طرفدار هامون سعی می کردم با مصاحبت با او حال و هوای هامون را زنده کنم.
هومن برق نورد
مشغول بازی در فیلم « ملکه» بودم و استاد زرین دست فیلم بردار و سعید ملکان گریمور بودند. فیلم برداری در آبادان بود. من به همراه آن ها سوار خودرو شدم و سر صحنه که پالایشگاه شرکت نفت بود، رفتیم. در خودرو با زرین دست گپ زدیم و او پیاده شد و ما رفتیم تا گریم شوم. دوباره 3 نفری سر صحنه برگشتیم تا برای فیلم برداری آماده شویم. ناگهان زرین دست به ملکان گفت پس بازیگر فیلم کجاست و چه زمانی گریمش به پایان می رسد؟! ملکان به او گفت کنارت ایستاده و ناگهان زرین دست به من نگاهی انداخت و گفت هومن که اصلاً ریش نداشت و با بهت و تعجب جلو آمد و به دقت به صورت، ریش و چشم هایم نگاه کرد و گفت اندکی صحبت کنم چون باورش نمی شد. این خاطره برایم جالب بود چون زرین دست این سخن را گفت یعنی کار ملکان خیلی عالی بود که من را نشناخت و تصور کرده بود من بازیگر دیگری هستم. هم چنین برای بازی در فیلم «گناهکاران» فرامرز قریبیان از من تقاضا کرد تا نقش کوتاهی برایش بازی کنم چون از گذشته نسبت به او شناخت داشتم و در سریال «باغ شیشه ای» نقش پدرم را بازی کرده بود و ارتباط نزدیکی با هم داشتیم قبول کردم. وقتی سر کار رفتم به او گفتم هر چه بگویید می پذیرم چون انسان بسیار محترم و شریفی هستید. بعد از تنظیم قرار داد مبلغ دستمزد را از من جویا شد و گفتم من به هیچ عنوان دستمزد نمی گیرم و اگر حتی هزار تومان در قرارداد بنویسید بازی نمی کنم چون فقط یک روز بازی دارم و علاقه مند هستم برای تان بازی کنم و لذت می برم و با نارضایتی او مقابل دوربین رفتم. مدت ها از این ماجرا گذشت و مشغول بازی در «دودکش» شدم. 5 قسمت از سریال که آماده شد، محمد حسین لطیفی و برزو نیک نژاد گفتند که برویم قسمت های آماده را ببینیم. ما در این گونه سریال ها این کار را می کنیم تا اگر خطایی در بازی مان باشد اصلاح کنیم. تدوینگر دودکش، فیلم «گناهکاران» را هم تدوین کرده بود. من را که دید گفت: آقای قریبیان هر روز با ما تماس می گیرد و تاکید می کند که فراموش نکنیم و نام هومن برق نورد را در تیتراژ به عنوان حضور افتخاری بنویسیم. من خیلی شوکه شدم و باورم نمی شد که یک تهیه کننده این قدر برای بازیگری که یک سکانس بازی کرده، پی گیر باشد.
حمید ابراهیمی
خاطره ای از سریال «دربند اروند» برای تان تعریف می کنم. این سریال درباره شهدای غواص بود. من هر شب لباس غواصی به تن می کردم و داخل رودخانه می رفتم و فیلم برداری انجام می شد. لباس غواصی خیلی برایم جالب و جنسش طوری بود که به سختی می پوشیدم و چند نفر از بچه های سپاه در پوشیدن آن کمکم می کردند. وقتی هم از آب خارج می شدم سنگین می شد و آب را به خودش جذب می کرد. هوا هم سرد بود و کنار آتش می نشستم تا گرم شوم ولی سرما خورده شدم. جالب این جاست که هر شب زمان پوشیدن لباس 6،5 نفر کمک مان می کردند. این اواخر که شهدای غواص را آوردند چون در شرایط مشابه بازی کرده بودم با گوش و پوست و استخوانم درک می کردم که چگونه شهید شدند. یک شب ساعت2:30 مسئول هماهنگی سپاه من را از خواب بیدار کرد و گفت: شهید گمنامی را آورده ایم، برویم و او را ببینیم، از این کار تعجب کردم. رفتم و تابوت شهید گمنام را دیدم و کلی با او درددل کردم و دعا خواندم.
سارا منجزی
برای بازی در فیلم «سیاه و سفید» سوار بر اسب بودیم و کارگردان به من نگفته بود که می خواهد به بازیگر نقش مقابلم بگوید با تازیانه به صورتم بزند. بازیگر مرد باید هم متمرکز بر سوار کاری اش می شد و هم طوری با تازیانه به صورتم می زد که محکم نخورد. او در بازی باید تازیانه را روی شانه و سر من می زد تا به چشم من نخورد اما یک لحظه دیدم که در این پلان تازیانه محکم به صورتم خورد تنها کاری که کردم اسب را نگه داشتم، چون غافلگیر شده بودم از اسب پایین پریدم تا بازیگر مرد فیلم را بزنم چون به شدت ناراحت بودم و گریه می کردم که یک مرد من را زده است. کارگردان می گفت من به او گفتم که به صورتت بزند و اعتراض کردم و گفت من را بزن و شلاق را گرفتم و کارگردان را همان طور که گریه می کردم، می زدم. بازیگر رو به رویم چند روز سر صحنه نمی آمد و می ترسید که او را بزنم! سر فیلم «چهارشنبه خون به پا می شود» بودم که کارگردان به بازیگر اصلی گفته بود محکم توی شیشه بزند تا خرد شود و همه بی خبر بودیم. وسط پلان که گروگانگیری بود ناگهان شیشه را با اسلحه شکست و شیشه روی سر یکی از بازیگران خرد شد. من تا این صحنه را دیدم به شدت شوکه شدم و فقط جیغ کشیدم البته به بازی ادامه دادیم و همگی واقعاً شوکه شده بودیم. من در این فیلم نقش یک گروگانگیر را بازی می کردم اما در این پلان از همه وحشت زده تر بودم و جیغ می کشیدم.
ساعد سهیلی
من هر خاطره خوب و شیرینی که دارم به فیلم «گشت ارشاد» که نخستین فیلمم بود، بر می گردد. همه ثانیه ها و لحظه هایش برایم خاطره است. مردم با این فیلم ارتباط خوبی برقرار کردند که برایم لذت بخش بود. کار در سال 90 کنار پدرم در این فیلم عالی بود چون حرف یکدیگر را متوجه می شدیم و می دانستیم قرار است چه اتفاقی برای فیلم بیفتد.
رضا توکلی
قبل از این که خاطره ای برای تان بگویم به این مسئله اشاره کنم که چند خاطره من به شکل طرح و فیلم نامه در آمده است مانند خاطرات جنگم که چندی پیش متوجه شدم فردی فیلم نامه اش را نوشته است. معتقدم شرایط حفاظت از فکر مبحث بسیار مهمی است که باید اتفاق بیفتد و در کشور ما به لحاظ هنری اتفاق نیفتاده است. ما صندوق یا اتاقی نداریم که افکارمان را ثبت کنیم یعنی وقتی ایده من در روزنامه وزین و خوش آب و رنگ شما منتشر می شود، فردا هیچ ضمانتی نیست و فردی می رود و آن را دستمایه کار خود قرار می دهد و کار می کند، البته وزارت فرهنگ و ارشاد باید راهکاری برای این مسئله در نظر بگیرد تا اگر فکری را فردی به تصویر درآورد من نوعی بتوانم اقدام قانونی انجام دهم. من بخش عمده ای از خاطراتم را نوشته ام. بازی در سینما، پلان به پلانش مملو از خاطرات شیرین و حتی تلخ است. من حافظه تصویری ام خیلی قوی است و می گویند توکلی به جای حفظ دیالوگ های خود، دیالوگ های بازیگر نقش مقابلش را حفظ می کند و دست خودم هم نیست. برای فیلمی صبح زود سر صحنه فیلم برداری رفتیم و در کنارم یکی از بازیگران مهم سینما فیلم نامه را مرور می کرد و گویی مغزم از دیالوگ های او عکس برداری می کرد. وقتی پلان شروع شد من ناگهان شروع به گفتن دیالوگ های او کردم! کارگردان به من گفت این دیالوگ ها مربوط به کدام فیلم است؟ گفتم همین باید باشد و توضیح داد که دیالوگ های بازیگر مقابلت را گفته ای. بازیگر مطرح مقابلم هم گفت چرا دیالوگ هایم را می گویی؟ این خاطره کوتاه را خواستم برای تان تعریف کنم و این را بگویم که من 2 خاطره ام را به فیلم نامه تبدیل کرده ام و اگر شرایط مناسبی به وجود آید، آن را به فیلم تبدیل می کنم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چهره ها و خبرها
تعداد بازدید : 124
کامبیز دیر باز
کامبیز دیرباز شبکههای اجتماعی را کمک حال هنرمندان و خبرنگاران میداند و میگوید: فعالیت در این شبکهها به هنرمندان اجازه میدهد که خبرها و عکسهایی را که دلشان میخواهد منتشر و در حقیقت فضای خبر را مدیریت کنند.من از همان ابتدا هیچ مقاومتی راجع به شبکههای اجتماعی نکردم که بگویم اول دلم نمیخواست وارد این فضاها شوم و بعدها تسلیم شدم؛ نه، از همان روزهای ابتدایی حس میکردم این شبکهها خیلی خوبند.من مخصوصاً به اقتضای شغلم به این پل و ارتباط احتیاج دارم تا مخاطبانم را از فعالیتهایی که انجام میدهم، مطلع کنم. قبلاً این ارتباط میان من هنرمند با مخاطب، توسط خبرنگاران ایجاد میشد اما امروزه کار این صنف سبکتر شده و ما از طریق شبکههای اجتماعی به نوعی خبرنگار خودمان هستیم و خبرها و عکسهایی را که دلمان میخواهد مدیریت میکنیم.من ترجیح میدهم به شبکههای اجتماعی به عنوان یک ابزار ارتباطی نگاه کنم و اصولاً از حاشیه فراری و دور هستم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چهره روز
تعداد بازدید : 129
پل نیومن
«پل لئونارد نیومن» بازیگر برنده جایزه اسکار و کارگردان آمریکایی و دوستدار مسابقات اتومبیلرانی بود. او در اوهایوی آمریکا به دنیا آمد. پل نیومن جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای ایفای نقش در فیلم رنگ پول در سال ۱۹۸۷ به دست آورد. او در «کنیون کالج» اوهایو در رشته اقتصاد تحصیل کرد ولی بعدها متوجه شد که به تئاتر علاقه مند است، به همین دلیل مدت کوتاهی با یک گروه تئاتر همکاری کرد، سپس عازم مدرسه هنرهای نمایشی دانشگاه «ییل» شد و بعد از پایان تحصیلاتش به «اکتورز استودیو» رفت. اولین کار سینمایی او فیلم ضعیفی با نام «جام سیمین» بود. پل نیومن به خاطر فیلم «تابستان گرم طولانی» مارتین ریت در سال ۱۹۵۸ نخل طلایی بهترین بازیگر در جشنواره کن را دریافت کرد. او در سال ۱۹۶۸ به فیلم سازی روی آورد و فیلمی با عنوان «ریچلریچل» را با حضور همسر خود ساخت و این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم شد. پل نیومن در ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۸ بعد از مدتی مبارزه با بیماری سرطان ریه در سن ۸۳ سالگی درگذشت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش
تعداد بازدید : 133
فیلم های بلند سینمایی با یک برداشت
یکی از سخت ترین روش های فیلمسازی، ضبط یک اثر به صورت تک برداشت است به این معنا که فیلمساز اثرش را تنها با یک برداشت از ابتدا تا انتها ضبط می کند و تمام عوامل باید در اوج هماهنگی باشند تا کوچک ترین خللی در ضبط تصاویر ایجاد نشود زیرا در این صورت باید فیلم را از ابتدا ضبط کنند!
در این مطلب به سراغ تعدادی از فیلم های بلند سینمایی که با یک برداشت ساخته شده اند، می رویم.
تایم کد: این فیلم محصول سال 2000 آمریکا با بازی سلما هایک است. کارگردان این فیلم مایک فیگیز، تمام زمان فیلم را در یک برداشت ضبط کرد. البته 4 دوربین دیجیتال به طور هم زمان این 97 دقیقه را ثبت کردند تا کارگردان بتواند تغییر زاویه مورد نظرش را در صحنه های مختلف اعمال کند اما به هر حال «تایم کد» بدون توقف و در یک برداشت کامل ساخته شده است.
کشتی روسی: این فیلم که یکی از دشوارترین شرایط فیلمبرداری فیلم هایی را که با یک برداشت ساخته می شوند داراست محصول سال 2002 روسیه است. از حیث طراحی صحنه و لباس و تعداد بازیگران و در مجموع کیفیت اثر، «کشتی روسی» قطعاً برترین اثر فهرست ماست.
تله راتی : عجیب و غریب ترین فیلم این فهرست « تله راتی » است که محصول سال 2013 هندوستان است. داستان این فیلم درباره چند نفر است که دور هم می نشینند و با هم صحبت می کنند و دوربین هم در یک تک برداشت 102 دقیقه ای، گفت و گوهای بی خاصیت این افراد را به تماشاگر ارائه می کند.
نکته جالب درباره تک برداشت بودن این فیلم آن است که بازیگران فیلم گاهی دیالوگ را فراموش می کنند اما کارگردان توجهی نمی کند و دوربین را به حدی در اطراف بازیگران می چرخاند تا مخاطب سرش گیج برود و به دنبال قرص آرام بخش باشد! لازم به ذکر است که هیچ سینماداری به سراغ « تله راتی » نرفت!
ماهی و گربه: اگرچه « ماهی و گربه » به کارگردانی شهرام مکری هنوز به طور رسمی نامش در فهرست طولانی ترین آثاری که به صورت « تک برداشت» ضبط شده اند قرار نگرفته، اما احتمالاً این اتفاق به زودی خواهد افتاد. فیلم موفق شهرام مکری از جمله آثاری است که به صورت تک برداشت ساخته شده و مدت زمان آن 134 دقیقه است. « ماهی و گربه » همچنین یکی از موفق ترین آثار تولید شده در سینمای ایران در سال های اخیر به شمار می رود که موفقیت های بین المللی زیادی نیز کسب کرده است.
ویکتوریا: محصول سال 2015 آلمان که در مدت زمان 138 دقیقه بدون توقف فیلمبرداری شده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
تعداد بازدید : 0
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن بزرگان
تعداد بازدید : 126
ثریا قاسمی
اصلاً خوشایند نیست که ارتباطات به لمس صفحههای گوشی تلفن همراه محدود شده است؛ در صورتی که آدم دلش میخواهد وقتی با کسی حرف میزند صدایش را بشنود و عکسالعمل طرف مقابلش را ببیند.گاه در ارتباطی که به صفحههای گوشی محدود است، آدم اصلاً نمیتواند بفهمد طرف مقابلش چه حسی دارد، عصبانی است یا خوشحال. من تکنولوژی و به دنبال آن حاشیههای کاریام را دوست ندارم. اصلاً دوست ندارم از این و آن خبر بگیرم و همچنین دوست ندارم دیگران از من خبر بگیرند!من اصلاً مخالفم آدم سرش را در خانه همسایه کند! هر کسی زندگی خصوصی خودش را دارد و خودش میداند چطور باید زندگی کند. من اصلاً این دخالتها و اتفاقاتی را که گهگاهی میشنوم، نمیفهمم. سرک کشیدن در کار مردم به هیچ وجه خوب نیست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کی، کجا، چی گفته
تعداد بازدید : 127
مهراب قاسم خانی
فکر کنم اوایل سال 84 بود که مهران مدیری، محسن چگینی و برادران گلیان پیشنهاد دادند که یک سریال جدید را شروع کنیم.
خلاصه طرحی ارائه دادیم که مورد استقبال قرار گرفت. همه چیز به خوبی پیش میرفت که ناگهان پیمان گفت ما به یک طرح دیگر هم فکر کردیم که آن هم شاید بد نباشد و شروع کرد به بیان این که ما فکر کردیم می توانیم، یک برگشت داشته باشیم به نسل قبلی شخصیت های پاورچین و پیش برویم.
نتیجهاش این شد که بچهها خیلی طرح را پسندیدند و قرار شد، همان را کار کنیم. از دفتر که بیرون آمدم به پیمان گفتم این را از کجا آوردی؟ گفت وقتی که داشتید حرف میزدید چشمم افتاد به یک مجله که روی میز بود و روی آن راجع به فیلم جنگ ستارگان نوشته شده بود و به ذهنم رسید ما هم چنین کاری کنیم.
خلاصه این گونه شد که سریال «شب های برره» شکل گرفت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راهنمای اکران
تعداد بازدید : 179
خشم و هیاهو
نویسنده و کارگردان:هومن سیدی
بازیگــران: طنــاز طباطبایــی، نویــد محمــدزاده، ســعید چنگیزیــان، بهناز جعفری، رضــا بهبودی، رعنــا آزادی ور و بهزاد عمرانی
تهیه کننده:سعید سعدی
خلاصــه داســتان: خســرو، خواننــده سرشناسی اســت که سال هاست ازدواج کــرده و تشــکیل خانواده داده اســت. او در جریــان یکــی از کنســرت هایش با دختــری جوان آشــنا می شــود و همین ملاقــات مسـیر زندگـی او را عــوض می کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.