خاطره بازی با رقابت های ورزشی دانش آموزان در دهه فجر
تعداد بازدید : 194
پرشور مثل گل کوچیک با همکلاسی
نویسنده : شیرازی
وقتی ورزش پر شور با روزهای پر شوق دهه فجر یکی می شود انرژی فوق العاده ای به وجود می آید. این انرژی مثبت را می توان همیشه دید؛ در تمام رقابت های ورزشی که به شوق این روزها برگزار می شود.
هر چند انگار رقابت های جام فجر هم کم کم به یک وظیفه تبدیل شده است ولی در گذشته بهترین رقابت ها را برای این روزها می گذاشتند، به خصوص خاطراتی که دانش آموزان آن سال ها از این مسابقات دارند شنیدنی و خواندنی است. دانش آموزانی که برای حضور در هر فعالیتی استقبال می کردند.
به سراغ افرادی رفتیم که بیشترین خاطره را از آن دوران دارند. آن هایی که امروز هر کدام در زمینه ای حرفه ای فعالیت می کنند و از سال های دانش آموزی شان خاطره های ورزشی جذابی به یادگار دارند. امروز مهمانان صفحه ورزش خراسان شمالی دانش آموزان اواخر دهه پنجاه، دهه شصت و اوایل دهه هفتاد هستند. آن هایی که از کودکی شان و از دوران مدرسه شان بدون توقع بیشترین لذت را برده اند. آن هایی که امروز دلیل فرار برخی دانش آموزان را از فعالیت های ورزشی و هنری متوجه نمی شوند. آن هایی که با هر دهه فجری که گذشت دنیایی خاطره ورزشی را هم به یادگار نگه داشتند؛ خاطراتی از جنس «گل کوچیک»
«راضیه بدرانلویی» که این روزها او را به عنوان بازیگر تئاتر می شناسند، مسابقه پینگ پنگ دهه فجر را به خوبی یادش است و می گوید: من در مدرسه راهنمایی نمونه ایمان شیروان درس می خواندم که به تیم پینگ پنگ مدرسه راه یافتم و دهه فجر در مسابقاتی که از طرف کانون پرورش فکری بجنورد برگزار می شد شرکت کردیم.
وی می افزاید: فکر می کنم مسابقات در سالن ملت برگزار می شد که البته خیلی دقیق اسم سالن را به خاطر ندارم و همان موقع در رقابت ها معلم مدرسه از من استفاده نکرد و یادم می آید که حسابی حرص می خوردم که چرا به من بازی نمی دهد و معلم وقتی متوجه ناراحتی ام شد گفت که چون سنم کم است به من بازی نمی دهد.
وی می خندد و اظهار می دارد: یادم است تیم مان داشت می باخت که نماینده کانون من را با صحبت در ادامه مسابقه گذاشت و من با تمام قدرتم بازی کردم و بازی آخر را بردم که معلم مان متعجب از این برد نگاهم می کرد چون دو دختر دیگر که بزرگتر هم بودند حوصله راه رفتن نداشتند چه برسد به بردن مسابقه و هر دو مسابقه شان را باختند ولی من بردم.
«احسان کمالی» که امروز یکی از عکاسان بین المللی استان است می گوید: از شرشره ها و حال و هوای پرشور آن روزها که بگذریم باید بگویم که اولین بار که مقام سوم پینگ پنگ را در مسابقات دهه فجر به دست آوردم و اسمم را در یک رسانه چاپی دیدم کلی ذوق کردم.
وی می افزاید: بیشتر دوست داشتم در گروه سرود باشم ولی یک سال در تیم فوتبال مدرسه شاهد امام علی (ع) هم بودم و تیم ما نزدیک به 8 گل نوش جان کرد!
وی می خندد و اظهار می دارد: من یک شوت زدم که رفت داخل حلقه بسکتبال که می گفتیم این را باید اندازه 10 گل حساب کنید ولی این کار را نکردند!
«فاطمه صادقی» که این روزها سرگرم نقاشی است و دغدغه اش این هنر زیباست، می گوید: خوب یادم است که کلاس ها را تمیز می کردیم وشرشره می بستیم و خودمان را برای سرود و تئاتر آماده می کردیم. صادقی با خنده می افزاید: یک سری مسابقات را هم مثل ماست خوری و گاز زدن سیب در حالت نا متعادل برگزار می کردند.
وی که دانش آموز مدرسه ابتدایی پروین و راهنمایی نرجس بود،ادامه می دهد: مسابقات ورزشی والیبال، بسکتبال و پینگ پنگ هم در سالن آزادی برگزار می شد که البته قبلش در مدرسه مسابقه ای برگزار می شد و افراد منتخب را برای مسابقات به داخل شهر می بردند.
وی اظهار می دارد: راستش برای این مسابقات بسیار خوشحال بودیم و برای مسابقات و تشویق تیم مان آن قدر داد می زدیم که صدای مان می افتاد و انرژی و هیجان مسابقات آن روز ها تکرار نشدنی است.
«بهناز جلایی» که امروز خود یکی از معلمان ورزش است، می گوید: دوران راهنمایی ام را در مدرسه بهار آزادی و دبیرستان نسیبه گذراندم و یادم است دوران راهنمایی و دبیرستان در روزهای دهه فجر مسابقات والیبال برگزار می شد و بهترین مسابقاتش زمانی بود که دانش آموزان با معلم ها رقابت می کردند و برای من بسیار هیجان انگیز بود.
وی می افزاید: خیلی خوشحال بودیم از این که قرار است با معلم های خودمان بازی کنیم و به طور تقریبی آن روزها درس و کلاس تعطیل می شد و همه دانش آموزان در حیاط مدرسه بودند و بچه هایی را که در زمین بودند و بازی می کردند تشویق می کردند.
وی تصریح می کند: خودم جزو بازیکن هایی بودم که بیشتر وقت ها تا چند روز بعد از مسابقه هم حال و هوای آن بازی ها و مسابقه ها را در سر داشتم.
وی یادآور می شود: بعد از بازی هم بچه ها می آمدند و می گفتند گلو درد شدیم و آن قدر شما را تشویق کردیم که صدای مان در نمی آید و این نشان می داد که چقدر روزهای پر از حس خوب و پر هیجانی را تجربه کردیم.
وی تصریح می کند: یک سال هم در مقطع دبیرستان روزهای دهه فجر معلم ورزش مان که خیلی هم فعال بود ما را برای مسابقه به شهرآباد نیروی هوایی برد و برای ما که در شهرمان، آشخانه، آن موقع زمانی برای تمرین در سالن نداشتیم واقعاً تجربه خوب و جالبی بود هر چند که از آن مسابقه با باخت برگشتیم.
«حکمت شیردل» نیز عنوان می کند که همیشه برای فعالیت های دهه فجر ذوق و شوق داشت و به گفته خودش از هیچ کدام از مراسم هنری و ورزشی غافل نمی شد و می گوید: بهترین مسابقه وقتی بود که در مدرسه شهید رجایی با معلم ها والیبال بازی می کردیم و وقتی معلمی در گرفتن ضربه ها اشتباه می کرد هیجان زده می شدیم که امتیاز گرفتیم.
او می خندد و می افزاید: آن موقع مسابقات کشتی و گل کوچیک و والیبال برگزار می شد و من با این که تخصصی در کشتی نداشتم حتی در آن مسابقات هم شرکت می کردم.
وی یادآور می شود: دروازه بان تیم فوتبال هم بودم و با تمام انرژی و اشتیاق در مسابقات شرکت می کردم که البته تیم مان می باخت.
وی از معلم ورزشش هم یادی می کند و اظهار می دارد: آقای وکیلی معلم ورزش مان همیشه در تیم دانش آموزان بازی می کرد و وقتی پاس خوب می داد تور والیبال را پایین می کشید که بتوانیم اسپک مان را به آن طرف زمین برسانیم.
وی یادآور می شود: جالب است که آن روزها علاوه بر دانش آموزان و معلم ها خانواده ها هم برای تماشای مسابقات دانش آموزی می آمدند.
یکی از ورزشکارانی که این روزها مسئولیت دبیری هیئت بوکس استان را هم بر عهده دارد می گوید: هر چیزی اولش گرم تر و جذاب تر و پر شورتر است و مسابقات ورزشی دهه فجر هم به همین صورت است.«مهدی عباس آبادی» بیان می کند: با این که در حال حاضر، حضوری در مدارس ندارم ولی همه برای یک بار هم که شده است به خاطر فرزندانشان به مدرسه رفته اند و متوجه کاسته شدن از آن شور و شوق مسابقات دهه فجر شده اند.
وی اضافه می کند: مسابقات فوتبال و پینگ پنگ بین کلاس ها فوق العاده بود و از همه بهتر، کری خواندن بچه های کلاس ها در رقابت با یکدیگر بود.