سن و سال زیادی ندارد و مدت هاست که به اتهام معاونت در قتل در زندان به سر می برد. می گوید دارد مجازات ترسش را پس می دهد و اگر ترس را کنار گذاشته بود و راز قتل را برملا می کرد دیگر امروز در زندان نبود. حالا منتظر یک دست سخاوتمند و خیر است تا او را از زندان برهاند. بعد از گذشت مدتی از حبس توانسته رضایت پدر مقتول را بگیرد اما مادر مقتول رضایت نمی دهد. رضایتی که البته با پرداخت دیه حل می شود اما پسر جوان زندانی توان پرداخت دیه هر چند اندک را ندارد. رنگی به رخسارش نمانده و چهره اش مملو از پریشانی و ندامت است. او می گوید ناخواسته وارد این ماجرای مرگبار شده است اما گناهش همکاری کردن در سر به نیست کردن جسد و نگهداری راز این جنایت در سینه اش آن هم به واسطه تهدید و ترس از قاتل بوده است. لازم به یاد آوری است که خبرنگار ما فقط راوی گفته های این زندانی است. در ادامه گفت و گوی خبرنگار ما را با زندانی می خوانید.
جرمت چیست؟
معاونت در قتل.
چرا دست به این کار ناپسند زدی؟
من اصلا در این قتل نقشی نداشتم. در واقع در عمل انجام شده قرار گرفتم.
مقتول را می شناختی؟
نه. گفتم که من به صورت تصادفی وارد این ماجرا شدم.
قتل کار چه کسی بود؟
قتل کار فرد سابقه داری بود که قبلا هم مرتکب قتل شده بود. الان هم به جرم قتل در زندان است.
چگونه وارد این ماجرا شدی؟
حدود شش ماهی بود که در جایی کار می کردم و بعضی مواقع با موتور برای مشتری اقلام مورد نظرشان را می بردم. روز حادثه هم چند نفر از افراد شرور که با هم در خانه تیمی مواد مصرف می کردند از طریق دوستانم شماره تلفن من را پیدا کرده بودند. بعد از تماس از من درخواست کردند تا خریدی را که کرده بودند برای آنها ببرم.
خوب از ادامه ماجرا بگو که چه اتفاقی افتاد؟
وقتی به محل رفتم و وارد خانه تیمی آنها شدم دیدم چند نفر در حال مصرف مواد هستند و یک نفر هم گوشه خانه بی حرکت خوابیده است. زمانی که از شرور معروف علت خوابیدن شخص را پرسیدم در کمال خونسردی گفت که آن شخص به علت مصرف بیش از حد مواد و خوردن قرص فوت کرده و خواب نیست. اول حرفش را باور نکردم و فکر کردم شوخی می کند ولی کمی که با دقت به او نگاه کردم دیدم که واقعا مرده و نفس نمی کشد. بعد از این ماجرا خیلی وحشت کردم و ترسیدم . زمانی که خواستم از خانه خارج شوم آن چند نفر مخصوصا نفر اصلی که مرتکب قتل شده بود مرا تهدید کرد که باید با آنها همکاری کنم و شریک شوم وگرنه اجازه خارج شدن را به من نمی دهند.
بعد از این اتفاق جنازه را چه کار کردید؟
آن ها ابتدا به دروغ به من گفتند که مقتول را می خواهند به بیمارستان ببرند. اما زمانی که مقتول را داخل صندوق ماشین من گذاشتیم و از خانه خارج شدیم بعد از کمی رانندگی متوجه شدم که شخص اصلی جنایت به من دروغ گفته و به سمت بیرون از شهر می رود و دیگر دیر شده بود و کاری از دستم بر نمی آمد. زمانی که به خارج از شهر رسیدیم تلاش کردم فرار کنم اما مرد شرور مانع این کارم شد. بعد از اینکه جنازه را گوشه ای در بیابان رها کردیم به سمت شهر برگشتیم و مرد شرور بین راه من را تهدید که اگر کسی از ماجرا بویی ببرد من را هم خواهد کشت و از طرفی دیگر پای خودم هم گیر است و به من گفت که «شتر دیدی ندیدی».
بعد از این اتفاق کجا رفتی؟
بعد از رها کردن جنازه خیلی ترسیده بودم و وحشت زده مستقیم به خانه رفتم و به بهانه ای دیگر سر کار نرفتم و برای کار به تهران رفتم.
زمان انتقال جسد چند نفر بودید؟
زمان انتقال جسد سه نفر بودیم که یک نفر قبل از سوار شدن به ماشین فرار کرد و من و مرتکب اصلی قتل تنها در صحنه ماندیم.
زمانی که جسد را رها کردید نترسیدید که کسی جنازه را پیدا کند؟
زمانی که جنازه را در بیابان رها کردیم و به شهر برگشتیم گویا قاتل دوباره تنهایی به محل برگشته و جسد را داخل چاه انداخته بود تا کسی جسد را پیدا نکند.
چطور دستگیر شدی؟
بعد از این ماجرای ویرانگر حدود دو سالی از کار کردنم در تهران گذشت و این ماجرا ادامه داشت تا این که متهم اصلی به خاطر سابقه و شرارتی که قبلا داشت دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد. بعد از دستگیر شدنش من را هم به عنوان معاونت در قتل معرفی کرد.
چه حکمی برایت صادر شد؟
به من می گفتند حکمم اعدام است اما بعد از گذشت یک سال از حبسم در زندان پدر مقتول با توجه به اینکه من را می شناخت بعد از گرفتن دیه رضایت داد.
بعد از رضایت پدر مقتول چه حکمی برایت صادر شد؟
6سال حبس برایم صادر شد اما تا زمانی که رضایت مادر مقتول را نتوانم بگیرم حتی در صورت اتمام مدت حبسم باید در زندان بمانم.
چند وقت است در زندان هستی؟
4سال است که در زندان کابوس می بینم.
تو که گفتی بی گناه بودی پس چرا به زندان افتادی؟
به خاطر این که با قاتل در پنهان کردن جسد همکاری کرده بودم. اما اینها به خاطر ترس از قاتل و تهدید او بود .از طرف دیگر ماجرای قتل را از همه به خصوص از قانون پنهان کرده بودم و ناخواسته خودم را وارد این ماجرای شوم کرده بودم.
گفتی پدر مقتول رضایت داد پس چرا مادرش رضایت نداده است؟
زمانی که پدر مقتول در حال رضایت دادن بود زن و شوهر از هم جدا شدند و طلاق گرفتند و هر کدام سراغ زندگی خودشان رفتند. و این گونه رضایت مادر مدتی بلاتکلیف ماند.
چرا بعد از جدایی از همسرش ، مادر مقتول رضایت نمی دهد؟
بعد از اینکه چند بار برای گرفتن رضایت از مادر مقتول اقدام کردیم او اعلام کرده بود که به شرط گرفتن مبلغی به عنوان دیه رضایت خواهد داد.
پس چرا اقدام نمی کنی تا رضایت مادر مقتول را بگیری و از زندان خلاص شوی؟
من توان پرداخت دیه را ندارم و هر چه داشتیم فروختیم تا به پدر مقتول دیه بدهیم و رضایت او را بگیریم.پدرم فوت کرده است و یک مادر مریض و پیر دارم که او هم با کمک کمیته امداد روزگارش را می گذراند. کس دیگری را هم ندارم که دست من را بگیرد.
مبلغ دیه چقدر است که باید به مادر مقتول بپردازی؟
حدود 40میلیون تومان است. اما ممکن است مادر مقتول با نصف پول و شاید هم کمتر از این مبلغ رضایت بدهد. مشکل این جاست که من حتی توان تهیه یک صدم این مبلغ را هم ندارم.
به ستاد دیه مراجعه کردی تا مشکل تو را حل کنند؟
مراجعه کرده ام اما با توجه به عمدی بودن قتل دیه به من تعلق نمی گیرد. فقط خیران می توانند به داد من برسند و دست من را بگیرند و من را از این مهلکه نجات بدهند.
متاهل هستی؟
نه مجرد هستم. اما اگر از زندان آزاد شوم تصمیم گرفته ام یک زندگی شرافتمندانه ای را در پیش بگیرم و از مادر مریض و پیرم نگهداری کنم و اگر عمری باقی ماند ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدهم.
به آزادی امیدوار هستی؟
همیشه دلم روشن است که کسی پیدا می شود و من را حتی به خاطر مادر پیر و چشم انتظارم هم که شده از این مهلکه نجات می دهد تا دوباره به زندگی عادی ام برگردم .
کاش روز حادثه به تهدید آن چند نفر شرور اعتنایی نمی کردم و هر طوری که شده بود از آنجا خارج می شدم یا این که کاش بعد از همکاری با آنها ماجرا را از قانون به خاطر ترس از زندانی شدنم پنهان نمی کردم و تمام حقایق را همان روز اول به دادگاه می گفتم تا الان در این وضعیت نبودم و تمام هست و نیست و جوانی ام را از دست نمی دادم.