اینجا درست وسط شهر است؛ درست وسط جریان زندگی. مدت هاست در این رودخانه آبی جریان ندارد انگار از همان روز، جریان زندگی اش هم مسیر معکوس به خود گرفته است. سال هاست که این نقطه در مرکز شیروان مثل یک زخم کهنه خودنمایی می کند اما دیگر این روزها سر باز کرده است و اوضاع وخیمی دارد و نقطه ای سیاه محسوب می شود.
چطور در تاریکی شب از رفت و آمدهای پی در پی اینجا باید چشم پوشاند و روشنایی آن نقطه کور زیر پل، خیره ات نکند؟ آدم هایی که دیگر نایی برای حرف زدن ندارند و به زحمت خود را به کف رودخانه می رسانند اما بعد از مدتی با انرژی مضاعفی شیب تند را فتح کرده و به حاشیه خیابان اصلی می آیند.
شاید دیگر دیدن این صحنه ها در این محل عادی شده است و حتی به عنوان ساکنان همیشگی این پل در شیروان شناخته می شوند.
فقط در این میان ساکنان همان محله هستند که از این شرایط ابراز نگرانی می کنند و هر روز ترس و نگرانی شان بیشتر می شود.
آنها از صحنه هایی که هر لحظه جلوی چشم بچه هایشان خلق می شود نگرانند و از آن مهم تر اینکه هیچ کاری از دستشان بر نمی آید تا صفحه را برگردانند.
«محمدزاده» یکی از ساکنان این منطقه با بیان اینکه سال هاست منزل خود را برای فروش گذاشته ولی طی این مدت حتی یک مشتری برای بازدید نیامده است، می گوید: این منطقه از یادها رفته است.
وی بیان می کند: زنگ خطر در این نقطه به صدا درآمده است. یکی دیگر از ساکنان خاطر نشان می کند: اواسط زمستان انگار زیر پل زلزله شد، مرد و زن معتادی با داد و فریاد شروع به زد و خورد یکدیگر کردند و اصلاً قابل کنترل نبودند.
کافی است که از غرب شهر به سمت میدان اصلی بیایی، نرسیده به خیابان ناخودآگاه بوی نامطبوعی مشامت را می آزارد، رودخانه ای که آبی در آن جریان ندارد و مهمانان ناخوانده ای که حالا دیگر در زیر پل صاحبخانه شده اند.اینها را «حسن زاده» یکی دیگر از ساکنان محل می گوید و خاطر نشان می کند: سوژه معتادان ساکن در این منطقه حالا دیگر تکراری شده است ولی داستانهای شان نه؛ هر یک از اینها برای خودش داستانی دارد، یکی از آن ها به بهانه فقر و دیگری به بهانه نبودن سرپناه ساکن حواشی این رودخانه شده است.
در این میان، آرامش و آسایش نداشتن اهالی محل دغدغه ای است که نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت، تا جایی که زن جوانی در همین ارتباط می گوید: زمستان سال گذشته فرد معتادی چند ماه تمام در برف و سرما کنار خانه مان در گوشه کوچه بن بست می نشست و هر روز وقتی از خانه بیرون می آمدم نگاهم به نگاهش گره می خورد و نمی دانستم باید اعتراض کنم یا عذاب وجدان داشته باشم.
این وضعیت فقط منحصر به پل نمی شود کمی پایین تر سرهایی در گریبانند، چنان در باغ های متروکه حاشیه پل غرق در دنیای خود هستند که چیزی را نمی بینند، دنیای آنها حالا فقط رودخانه ای شده که دیگر آبی ندارد.
در همین حال «بوررنگ» شهردار شیروان می گوید: برای حل معضلات این بخش از شهر دو فصل برنامه کوتاه و بلند مدت تعریف شده است، در بخش فعالیت های کوتاه مدت می توان به جمع آوری کارتن خواب ها با همکاری پلیس اشاره کرد ولی این سیاست ها موقتی است و نمی توانیم به همین بسنده کنیم.
البته وی به تخریب های انجام شده در این محله هم اشاره می کند و ادامه می دهد: 20 مورد تخریب در این محله داشتیم؛ مکان هایی که ویژه فروش مواد مخدر بودند ولی این اقدام چند صباحی منطقه را امن کرد اما خیلی زود مکان هایی دیگر جایگزین شد.
در عین حال شهردار شیروان 2 برنامه ویژه را برای ساماندهی رودخانه محوری می داند و خاطرنشان می کند: بر اساس برنامه مصوب شده باید این منطقه ساماندهی و بهسازی و تبدیل به پارک خطی شود که تاکنون 700 مترمربع این طرح انجام شده است.
وی خاطر نشان می کند: طرح دیگری با عنوان باز آفرینی شهری در دست انجام است و در قالب این طرح، پیاده روسازی و روشنایی و بهسازی انجام می شود و اعتبار لازم برای این طرح جذب شده است و به محض اینکه راه و شهرسازی پیمانکار معرفی کند عملیات آغاز می شود.
وی می افزاید: با اقدامات پیش بینی شده انتظار می رود تا حد زیادی به برقراری امنیت در این منطقه از شهر که در هسته مرکزی شیروان قرار دارد کمک شود.