چرخ دنده های زنگار گرفته تولید
نویسنده : شیری
بالا بودن نرخ سود تسهیلات بانکی، پایین بودن بهره وری و رکود اقتصادی و نیز قدرت خرید مردم از جمله موارد تأثیرگذار بر تولید است که گاهی حتی این مشکلات بیشتر از سود ناشی از تولید می شود و همین مسئله گاهی کاهش تولید زیر ظرفیت اسمی کارخانه ها و از دست رفتن اشتغال را موجب شده است. اگرچه تسهیلاتی در قالب بسته های حمایتی به تولیدکنندگان پرداخت می شود اما به نظر می رسد تا زمانی که چاره ای اساسی برای تولید اندیشیده نشود، مشکل اصلی واحدهای تولیدی در حد انتظار برطرف نمی شود.
علاوه بر تمام این مشکلات نبود بازار فروش یا به عبارتی از دست دادن بخش زیادی از بازار نیز مزید برعلت شده است، به طوری که این روزها تولیدکنندگان به دلیل این که در بازارهای داخلی هم از تولیداتشان استقبال نمی شود، وضعیت حادتری دارند.
یکی از تولیدکنندگان که نبود حمایت های لازم را عامل اصلی رکود در تولید و نبود بازار مناسب می داند، می گوید: از زمانی که بازار تولید با رکود مواجه شده است تا امروز هیچ گونه برنامه مشخصی برای صادرات تولیدات مازاد وجود ندارد.
وی برندسازی را راهکاری مناسب برای بهبود وضعیت و همچنین صادرات محصولات تولیدی می داند و می افزاید: با چنین شرایطی بعید می دانم محصولی در خارج از کشور و حتی خارج از استان شناخته شده باشد.
وی با بیان مثالی در این باره می گوید: با این که اقتصاد خراسان شمالی بر پایه کشاورزی است و طبق منویات مقام معظم رهبری کشاورزی اولویت اول استان است اما هنوز هم انگور کلاهداری استان به نام انگور شاهرود به بازار عرضه می شود.
وی اظهارمی کند: با این که منابع مالی برای بهبود تولید وجود دارد اما مدیریت در این بخش ضعیف است و بیشتر منابع صرف کارهای بی اثر می شود.وی نرخ سود بالای تسهیلات، برنگشتن سرمایه و نبود بازار فروش را عامل بی رغبتی تولیدکنندگان به ادامه کار با ظرفیت بالا می داند و خاطرنشان می کند: در حال حاضر بسیاری از تولیدات در انبارها دپو شده است و تولیدکنندگان توان ادامه کار با این روش را ندارند.
وی با اشاره به دریافت مالیات بر ارزش افزوده از تولیدکنندگان خاطرنشان می کند: با این که برای مواد اولیه ای که تهیه می کنیم مالیات بر ارزش افزوده لحاظ می شود، اما برای تولید نیز یک بار دیگر لحاظ می شود و در نهایت برای مصرف کنندگان نیز این مالیات لحاظ می شود که لازم است این قانون اصلاح شود.
وی اضافه می کند: از آن جایی که لحاظ کردن مالیات بر ارزش افزوده باعث افزایش قیمت تمام شده محصول می شود، امکان رقابت در بازار را از دست می دهیم.
یکی دیگر از تولیدکنندگان نیز در این باره می گوید: در شرایطی که با تولید زیر ظرفیت هم هنوز فروش قطعی نداریم، افزایش تولید هیچ نقشی در اقتصاد نخواهد داشت چون تولید بیشتر به بازارهای وسیع و برنامه های صادراتی بیشتر نیاز دارد.
وی فروش را حلقه نهایی تولید می داند و ادامه می دهد: هر محصولی ارزش افزوده ای دارد که با فروش به دست می آید، بنابراین برندسازی و هدف گذاری برای تولید ارزش بالایی دارد.
وی اضافه می کند: واحدهای تولیدی زیادی هستند که مشکلی در تولید ندارند یا مشکل شان ناچیز است اما چون زیرساخت های صادراتی و بسترسازی های لازم حمل و نقل وجود ندارد با مشکل مواجه می شوند.
نبود بازاریابی یکی دیگر از مشکلات تولید محسوب می شود و عمده تولیدکنندگان وضعیت کنونی تجارت را عامل بی رغبتی در تولید می دانند که در همین باره مدرس مشاوره بازاریابی می گوید: برای تقویت بازار فروش با یک نسخه کلی واحد نمی توان کاری کرد چون هر کارخانه ای تولیدکننده ای دارد که براساس توان خود و ریسک پذیر بودنش، مزیت هایی را برای خود در بازار ایجاد کرده است.دکتر «شریفی» با بیان این که ظرفیت ها و فرصت هایی که تولیدکنندگان در بازارها برای خود ایجاد می کنند متفاوت است، ادامه می دهد: در شرایط فعلی برگشت سرمایه عمده تولیدکنندگان بسیار پایین است.
وی اظهارمی کند: اگرچه برندسازی به عقیده برخی کارشناسان و تولیدکنندگان، تأثیر مثبتی در بازار فروش دارد اما در شرایطی که برندسازی هزینه هنگفتی دارد و در مقابل بازار خوبی ندارد و پاسخگوی همان هزینه ها هم نیست، تولیدکنندگان مایل به سرمایه گذاری در بازار نیستند و حتی کالاهای برندسازی شده هم در حاشیه قرار می گیرند.
وی ادامه می دهد: برای برند سازی اگر از سرمایه های شخصی استفاده شود، علاوه بر افزایش درصد سود، قدرت نقدینگی بیشتر و ریسک کمتر می شود با این وجود باز هم نمی توان برندسازی را موثر در فروش و تقویت تولید دانست.وی تأکید می کند: با ایجاد چنین شرایطی که یک واحد بزرگ صنعتی پس از برندسازی موفق به برگشت سرمایه اش نمی شود، این قضیه به واحدهای کوچک تر هم سرایت می کند که برندسازی را در اولویت برنامه های خود قرار ندهند.
وی اضافه می کند: با توجه به خطرات ناشی از تجارت درون مرزی چرخ تولیدکنندگان به راحتی نمی چرخد و در همین راستا به برنامه هایی برای تقویت و افزایش فروش نیاز است.
وی تصریح می کند: حداقل کاری که دولت می تواند در راستای تقویت تولید انجام دهد این است که نرخ سودهای تسهیلات بانکی را برای تولید به زیر 8 درصد برساند زیرا با نرخ سود 18 درصد شرایط برگشت سرمایه وجود ندارد.
وی عمده مشکل تولید را مالیات بر ارزش افزوده ذکر می کند و می گوید: اگر مالیات برارزش افزوده از تولید حذف شود تولیدکنندگان خودشان می توانند بازاریابی کنند.
رئیس خانه صنعت و معدن خراسان شمالی نیز دریافت مالیات بر ارزش افزوده را یکی از مشکلات در بخش تولید ذکر می کند و می گوید: برای این که وضعیت صنعت بهبود یابد، بهتر است قانون مالیات برارزش افزوده به درستی اجرا و این مالیات از مصرف کننده نهایی دریافت شود نه از تولیدکننده.
«حیدریان» اظهارمی کند: نرخ بالای سودهای تسهیلات بانکی با توجه به وضعیتی که بر اقتصاد حاکم است، برگشت سرمایه را به حداقل می رساند چون تولیدکننده ناگزیر به پرداخت سود تسهیلات بانکی و هزینه های جاری می شود که با وجود این دوعامل هر چقدر هم تولیدکنندگان برنامه ریزی کنند باز هم مانند سدی جلوی تولید گرفته می شود.