سریال «رنج پنهان» داستانی در بحبوحه انقلاب را روایت می کند و به سراغ زندگی چند جوان دانشجو در دهه ۵۰ رفته است. به طور حتم تولید اثر در این برهه زمانی تاریخ معاصر سختیهایی دارد چرا که بسیاری از مردم، شخصیتها و اتفاقات آن دوران را به یاد دارند. همچنین برای فضاسازی کوچه ها و خیابان ها، لوکیشن های فیلم برداری مناسبی برای به تصویر کشیدن این مقطع نداریم و این موضوع کار را برای گروه تولید سخت تر می کند. «کاوه خداشناس» با سریال «آسمان همیشه ابری نیست» توانست در تلویزیون در بین بینندگان معرفی شود و پس از آن در سریال هایی همچون پول کثیف، شب مهتاب، رستگاران، بانو، عملیات 125، همه خانواده من، معراجی ها و برادر به نقشها جان بخشید. او با سریال شبانه «رنج پنهان» در نقش متفاوت یوسف، دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران در قاب شبکه یک سیما ظاهر شد. به بهانه بازی خوب خداشناس در این سریال با وی گفت و گو کردیم که در ادامه می خوانید.
سریال «رنج پنهان» حال و هوای تاریخ معاصر را به تصویر در آورده است. آیا جذابیت داستان و شخصیت سبب شد بازی در سریال را بپذیرید؟
در سریال «رنج پنهان» قصه سراغ طیفی از جریان سیاسی دهه 50 رفته است. برنامه سازان در این سال ها سراغ این موضوع نرفته اند. ما در دهه 50 احزاب و جریان های سیاسی زیادی داشتیم که کلی قصه، حادثه و ماجرا به وجود آوردند. آن ها برای خود ایدئولوژی، منش و ویژگی های کاراکتری و رفتاری داشتند. چقدر خوب است که سازمان صدا و سیما اکنون اجازه داده قصه ها به سراغ این مضامین بروند. همین موضوع اولین دلیل جذابیت قصه برایم بود که بتوانم نقش شخصیتی را بازی کنم که آن جریان ها در ذهنش می گذشت. به خصوص که گروه تولید و آدم هایی که قرار بود پشت دوربین حضور داشته باشند نقش بسیار زیادی برای جذب من به این پروژه داشتند.
از این که در یک سریال تاریخ معاصری نقش آفرینی و نقشی را بازی کردید و شاید آن زمان را ندیده باشید، چه حسی دارید؟
به عنوان یک بازیگر نقش های عمده ای که بازی و خلق می کنم می تواند مربوط به زمان هایی باشد که خودم خیلی در آن مقطع زندگی نکرده ام ولی دایره آگاهی بازیگر از طریق مطالعات، مشاهدات و مطالبی که سینه به سینه و شفاهی به او می رسد کامل می شود. فکر می کنم برای تاریخ معاصر به خصوص دهه 50 خیلی رفرنس داریم. 37 ساله هستم و 37 تا 22 بهمن را در زندگی ام تجربه کرده ام که در این سال ها از زبان عزیزان، دوستان و آشنایان حرف زده شد، قصه تعریف کردند، سریال دیدم، جشن گرفتیم و روزنامه دیواری درست کردیم و خود به خود همه این ها دست به دست هم می دهد برای این که به یک آگاهی و شناخت نسبی در رابطه با آن دوره و برهه تاریخی برسم.
گریم و لباس چه تاثیری در رسیدن به نقش در کنار فیلم نامه و بازی خوبتان داشت؟
قطعا در کار تاریخی پوشش و ظاهر خیلی می تواند به باور پذیری یک بازیگر برای مخاطب کمک کند. خدا را شکر در این پروژه، گروه گریم، طراح لباس و طراح صحنه با توجه به امکاناتی که در اختیار داشتند تمام توان و انرژی خود را گذاشتند که حداکثر مطلوب را با توجه به شرایط و امکانات ارائه دهند تا تماشاچی ما را باور و قبول کند. درباره نقش خودم هم بگویم که بسیار از طراحی گریم و لباسم راضی هستم و همین جا از آن ها تشکر می کنم و از همکاری با آن ها خوشحال هستم.
تجربه همکاری با «قطب الدین صادقی» که از استادان برجسته بازیگری کشور است چطور بود؟
ایشان در دوران دانشگاه استاد من بودند و من این افتخار را داشتم که شاگردی شان را بکنم و این افتخار را هم داشتم که از دست شان جایزه بازیگری را در دوران دانشجویی بگیرم. در گذر زمان همیشه در مراسم و اتفاق های مختلف پیش آمده که کنارشان باشم اما هیچ زمان کار مشترک با ایشان را تجربه نکرده بودم. خدا را شکر در این سریال شرایط همکاری میسر شد و از این تجربه و همکاری بسیار لذت بردم. در تمام لحظاتی که پشت صحنه بودیم سعی می کردم گپ و گفت های خوبی داشته باشیم تا از دانش بی کرانش استفاده کنم.
کار با «بیژن میرباقری» به عنوان کارگردان و نویسنده ای توانا چطور بود؟ چون او فیلم نامه نویس خوبی است و بازیگر را به درستی هدایت می کند.
همکاری با او خیلی عالی بود و بسیار خوشحالم که با ایشان همکاری کردم. اگر سریال «رنج پنهان» را کارگردان دیگری می ساخت شاید درباره قبول نقش یوسف خیلی تردید می کردم ولی با وجود آقای میرباقری خیالم راحت بود که از لحاظ مضمون اثر خیلی از چیزها به هم نمی ریزد و جابه جا نمی شود و نگاه مصلحت اندیشانه وارد اثر نمی شود. خیلی خوشحالم و خدا را شکر می کنم که تلویزیون و سازمان صدا و سیما این قدر همراه بود و اجازه داد که مضامین گفته شود و در نهایت با یک پایان بندی درست به نتیجه برسد. خدا را شکر سریال سانسور نداشت و در حقیقت از نقشم چیزی حذف نشد. اگر هم جایی کم یا زیاد شده قطعا یک انتخاب تدوینی بوده تا شاید ریتم کار اندکی تندتر یا کندتر شود اما دستور العملی از سوی سازمان برای حذف و سانسور ابلاغ نشد.
نقطه عطف کاری شما چه زمانی بود؟
نقطه عطف کاری عجیبی هنوز برای خودم پیدا نکرده ام. من در مسیر هستم و دارم با همه توانم به سمت جلو حرکت می کنم و بسیار به آینده امیدوارم هستم. مطمئنم که هر فردی در هر کاری انرژی بگذارد و دانش آن را داشته باشد و برای خودش صاحب یک منش و روش باشد قطعا به نتایج و جاهای خیلی ویژه و قابل قبولی می رسد. خودم را در همین مسیر و ماجرا می بینم. امیدوارم که همه چیز دست به دست هم دهد و البته نه فقط من بلکه همه افرادی که برای کارشان انرژی می گذارند به نتیجه برسند.
برخی بازیگران جوان از ابتدا سعی میکنند که دیده و شناخته شوند و بعد از مدتی گزیده کار می شوند. دلیل کم کاری شما در این زمینه چیست؟
همیشه سعی کرده ام نگاه کیفی به کارهایی که انجام می دهم داشته باشم. خیلی کمیت محور نیستم. ترجیح می دهم اگر در سریالی، جایی یا برنامه ای حضور دارم مجموعه قابل قبولی پیرامونش وجود داشته باشد. حال یک جاهایی موفق بودم و یک جاهایی خیر. یک جاهایی شرایط به من این اجازه را داده که پای خیلی چیزهایی که در ذهنم است بایستم و یک جاهایی هم خیر. ولی اساسا تلاشم بر این منوال است و امیدوارم بتوانم از این جا به بعد هم آن چیزهایی را که همیشه در ذهنم برای شان ارزش قائل بوده ام در کارم ارائه دهم.